💌 #حاجاحمدڪاظمے سرش ترڪش
خورده بود!
درحالت ڪما بود!
رو تخت بیمارستان یهو پاشد نشست!
رفقاش گفتن چیشد بیهوش
بودی ڪہ؟
گفت: #حضرتزهرا اومد...
گفت پسرم پاشو بروبه ڪارات
برس...
رفقاے #محسنحججے میگفتن؛
محسن جلومون تیر خوردو افتاد!
بالاسرش فاتحہ هم خوندیم!!
داعشیا ڪه رسیدن محسن پاشد!
وایساد!!
شاید #حضرتزهرا اومد...
گفت پسرم پاشو به ڪارت برس...
#حاجحسینیڪتا 🌱✨
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#حضرتزهرا(س) میفرمایند: ما اهل بیت پیامبر وسیله ارتباط خداوند با خلق او هستیم، ما برگزیدگان پاک و مقدّس پروردگاریم، ما حجّت و راهنما خواهیم بود؛ و ما وارثان پیامبران الهی هستیم.
در شلوغی گذرها غالبا
سخت خواهد بود تنها رد شدن
وای اگر دعوا نباشد تن به تن
مانده باشد بین سیصد مرد!زن..
جنگ جنگ عصمت و بی عصمتی ست
فاطمه بر اسم حیدر غیرتی ست
شعله بالا رفت زهرا جا نزد
حرفی از سازش به کافرها نزد
پشت پا بر غربت مولا نزد
جز به خون این حکم را امضا نزد
حکم صادر کرد با خون اینچنین
هست علی تنها امیرالمومنین
اهرمن هیزم بدست آمد اگر
فاطمه بسته است چادر بر کمر
گر گرفته بین آتش میخ در
باز اما می کند سینه سپر
صدهزاران میخ پیش او کم است
فاطمه در راه حیدر محکم است
تا که دود شعله شد از در بلند
گشت دیگر ناله ی کوثر بلند
از زمین دیگر نشد پیکر بلند
زیر پا افتاده اما سربلند
نیمه جان هم باز او صاحب لواست
چادر خاکی او مشکل گشاست
گرچه هرروضه مکرر می رسد
روضه روضه حرف دیگر می رسد
این حماسه کی به آخر می رسد
ارث مادر تا به دختر می رسد
کربلا زهرای خیمه زینب است
روز دشمن از وقار او شب است
گوشه گودال تنها می شود
گرچه می افتد زمین پا می شود
زینب کرار دنیا میشود
دین زصبرش باز احیا می شود
در اسیری سرفرازی می کند
صبر او با مرگ بازی می کند
شعر از : سید پوریا هاشمی
#حضرتزهرا.س.
#فاطمیه
#شعرشهادت
°•°☘°•°↷