#شهدای_حسینی
هر سال که نزدیک ماه محرم می شدیم مصطفی حسابی سرش شلوغ بود.
باید تدارک هیئتش رو می دید هر وقت خونمون می آمد، آروم و قرار نداشت، بس که فکرش درگیر کاراهاش بود.
دوست داشت به بهترین شکل ممکن برنامه ها و مراسم عزاداری انجام بشه و برای اربابش چیزی کم نذاره...
دورت بگردم مادر ،دیدی اون همه خلوص و صداقت در کارها و رفتارت چه پاداشی داشت؟
✍به روایت مادر بزرگوارشهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
📎فرمانده گردان عمار فاطمیون
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#شهدای_حسینی
چند روز قبل از آمدن محرم، برای آماده کردن لباس مشكى، یادآوری میکرد. لباسهای سفید را جمع میکردم و برایش لباس مشکی همراه با شال مشکی مهیا میکردم.
میدانستم حال و هوایش در محرم و صفر، خاص میشود؛ هیئت و سینهزنی و کار و فعالیت و ...
یادش بخیر؛ همه عشقش، سینهزنی در عزای ارباب بود و داشتن شور و حال حسینی و جالب اینکه فقط به یک هیئت هم بسنده نمیکرد و هیئات گوناگون و مجالس عزای متفاوت را شرکت میکردو در هر کدام به نحوی، ارادت خود را به عزاداران ابراز میکرد. دستی بر کار داشت
برای مجالس حرمت قائل بود و حتی غذای مجلس را تبرک میدانست و تلاش میکرد از غذای مجلس حسین (علیهالسلام)، لقمهای به خانه بیاورد تا به عشق حسین (عليهالسلام) متبرک شویم.
ابوالفضل را با خود میبرد تا از کودکی، این عشق حسینی را در درونش جای دهد و زیباتر اینکه سینهزنی را با شور خاصی به او یاد میدهد.
#شهید_مهدی_محمدیمفرد🌷
@Shahadat_dahe_haftad
کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
#شهدای_حسینی
▪️از 2_3 ماه مانده به محرم روزشماری میکرد برای نــــوکری ابا عبدالله الحسین. با شوق خاصی برنـامه ریزی میکرد.
▪️هر سال تو میدان امام زاده علی اکبر، جایی که اکنون مزار مطهرش در آنجاست، چای خانه راه اندازی میکرد ؛
خرید ملزومات و وسائل چای خانه رو با وسـواس و سلیــــقه خاصی خریداری میکرد. تمامی رو هم از بهترین ها .
▪️معتقد بود برای اهل بیـــــت نباید کـــــم گذاشت،
تا زمانی که اونها دستت رو با بزرگواری میگیرند تو هم شرمنده نباشی که چرا میتونستی و بیشتر انجام ندادی.
خادم امام زاده و هییت بود . ولی همیشه جلوی در هیئت می ایستاد.
▪️معتقد بود دربانی این خاندان بهتره و خاکـی بودن برای ائمه لطف بیشتری دارد . میگفت : هر چی کوچکتر باشی برای امام حسین (ع) بیشتر نگاهت میکند.
#شهید_امیر_سیاوشی🌷
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
#شهدای_حسینی
🏴همیشه در خلوت و جمع می گفت من شرم می کنم, در قیامت مولاﻳﻢ حسین(ع), بی سر وارد شود در حالی که من سر بر بدن داشته باشم. ...
🏴می گفت, دوست دارم پیکرم مثل مولایم سه روز در دشت, زیر افتاب افتاده باشد..ﺁﺧﺮ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻳﺶ ﺭﺳﻴﺪ ﺑﻲ ﺳﺮ ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺑﺮ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺳﻮﺯاﻥ....
#شهید_حاج_شیرعلی_سلطانی🌷
@Shahadat_dahe_haftad
کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣