eitaa logo
❲• دختران سلیمانی 🧕🏻🕊️❳• 
1.8هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
640 ویدیو
0 فایل
--------♥️🔗📜----^^ #حاج‌قاسم‌سلیمآنی⟀: همان‌دخترکم‌حجاب هم👱🏻‍♀ࡆ• دختر‌من‌است🖐🏼ࡆ• دخترماوشماست ♡☁️ #قدرپدررامیدانیم:)🌱🙆🏻‍♀️ ارٺـباٰطـ📲 بـآ مـآ؛ @A22111375 🍃°| ادمین تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
✋خدا را شـــــاکریم که اگر #شهید_حاج_همت را ندیدیم... و سربازِ در رکابِ #شهید_مهدی_باکری نبــــودیم ، شهیـــــــــــدِ زنده ای داریم به نامِ : #ســـردار_حـــاج_قاسم_سلیمــانی ...✌ 👈سلامتی سردار حاج قاسم سلیمانی صلوات @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
بهمون گفت: من میرم، شما پشت سر من بیاین😊 تعجب کرده بودیم😳؛ نداشت بیشتر از صد کیلومتر سرعت بگیرد. غروب نشده رسیدیم گیلان غرب جلوے ایستاد،🕌 ما هم که پشت سرش نماز خواندیم 📿سریع آمدیم بیرون داشتیم تند تند پوتین هامان را می بستیم که راه بیفتیم😅 گفت: کجا با این عجله؟ می خواستیم به برسیم که رسیدیم...😉 @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
#به_همین_سادگی هردوتایمان اهل #سادگی بوده و از تجملات بیزار بودیم. اول زندگی‌مان بود و این خصلت، خوش می‌درخشید. دو تا #اتاق از خانه پدریش مانده بود که فرش کردیم. #جهیزیه‌ام را هم با مهدی بردیم و چیدیم. آنقدر کم بود که پشت یک #پیکان استیشن جا می‌شد. فقط وسایل #ضروری زندگی را داشتیم و به همین سادگی زندگی‌مان شروع شد...! #شهید_مهدی_باکری 🌷 📙 نیمه پنهان ماه @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣شهادت + دهه هفتاد❣
☘|● ✅ 😂 به سلامتی فرمانده🕵 دستور بود هیچ کس بالای ٨٠ کیلومتر سرعت🚖، حق ندارد رانندگی کند😓! یک شب داشتم می‌آمدم كه یکی کنار جاده🛣، دست تکان داد نگه داشتم😉 كه شد،🙂 گاز دادم و راه افتادم من با می‌راندم و با هم حرف می‌زديم!😍 گفت: می‌گن لشکرتون دستور داده تند نرید!🙄😒 راست می‌گن؟!🤔 گفتم: گفته😊! زدم دنده چهار و ادامه دادم: اینم به سلامتی باحالمان!!!😄 مسیرمان تا نزدیکی واحد ما، یکی بود؛ پیاده که شد، دیدم خیلی تحویلش می‌گيرند!!😟 پرسيدم: کی هستی تو مگه؟!🤔 گفت: همون که به افتخارش زدی دنده چهار...😶😰😨😱😂 |💛🍃 @Shahadat_dahe_haftad کانال❣شهادت + دهه هفتاد❣
🌺 🌹 🍀 امر به معروف و نهی از منکر 🍀 بعد از مدت ها برگشته بودیم ارومیه. شب خانه ی یکی از آشناها ماندیم. صبح که برای نماز پا شدیم، به م گفت « گمونم اینا واسه ی نماز پا نشدن. » بعدش گفت « سر صبحونه باید یه فیلم کوچیک بازی کنی!» گفتم« یعنی چی ؟ » گفت « مثلا من از دست تو عصبانی می شم که چرا پا نشدی نمازت رو بخونی. چرا بی توجهی کردی و از این حرفا. به در میگم که دیوار بشنوه. » گفتم « نه، من نمی تونم. » گفتن« واسه ی چی ؟ این جوری بهش تذکر می دیم. یه جوری که ناراحت نشه. »گفتم « آخه تاحالا ندیدم چه جوری عصبانی می شی. همین که دهنت رو باز کنی تا سرم داد بزنی، خنده م می گیره، همه چی معلوم می شه. زشته. » هرچه اصرار کرد که لازمه، گفتم«نمی تونم خب. خنده م می گیره. » بعد ها آن بندی خدا یک نامه از مهدی نشانم داد. درباره ی نماز و اهمیتش. @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد ❣
🍃در سال‌های دفاع مقدس ... مرهمِ جسمیِ رزمندگان اسلام بود. در میان لشکرها رزمندگان لشکر ۳۱ عاشورا اُنس و الفت بیشتری با چـای داشتند. 🍃روزی در محضر آقا مهدی باکری و شهید حاج ابراهیم همت (فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله ﷺ) بودیم که در آن صحبت از مناطق عملیاتی بود. 🍃حاج همت به آقا مهدی گفت : نگهبانان لشکر شما برای نیروهـای سایر لشکرها می‌گیرند و اجازه نمی‌دهند راحت عبور و مرور کنند مگر بلد باشند 🍃آقای مهدی در پاسخ گفت: شما دارید که آنها نگهبانان لشکر ما هستند؟! حاج همت گفت: من نه تنها نگهبانان لشکر شما را می‌شناسم حتی حدّ خط را هم می‌شناسم! 🍃آقا مهدی با تعجب پرسید چطور چگونه می‌شناسید؟ حاج همت در جواب گفت : شناختن حد و حدود لشکر شما کاری ندارد، اصلاً نیست! 🍃هر خطی ڪہ از آن دود به هوا بلند شده باشد آن خطِ لشکر عاشوراست چون همیشه شما روی آتش می‌جوشد ... همگی خندیدیم 😂😂 🌷 🌷 یاد شهیدان با صلوات🌷 @Shahadat_dahe_haftad کانال ❣ شهادت + دهه هفتاد❣
[ سردار بی ادعا ] می گفت : « پاسدار یعنی کسی که کار کنه بجنگه خسته نشه کسی که نخوابه تا وقتی خود به خود خوابش ببره...» یه بار توی جلسه‌ی فرماندهان داشت روی کالک، شرایط منطقه رو توضیح می‌داد؛ یه دفعه وسطِ صحبت صداش قطع شد. از خستگی خوابش برده بود دلمون نیومد بیدارش کنیم... چند دقیقه بعد که خودش بیدار شد عذر خواهی کرد؛ گفت: سه چهار روزی هستش نخوابیدم... •┈┈••✾❀🕊🍃🌺🍃🕊❀✾••┈┈• @Shahadat_dahe_haftad کانال❣ شهادت + دهه هفتاد❣