eitaa logo
🚩🏴حاج قاسم🚩🏴
1.4هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
11هزار ویدیو
27 فایل
ایدی مدیر مالک: @MuhammadF313 کشکول جامعی از مطالب متنوع سیاسی ؛ اجتماعی؛ فرهنگی؛ طنز؛ خانواده؛ .... به ما بپیوندید🙏🪴🌺💖
مشاهده در ایتا
دانلود
از عارفی پرسیدند: از کجا بفهمیم در خواب غفلتیم یا نه؟! پاسخ داد: اگر برای امام زمانت کاری می کنی، یک تبلیغی انجام میدهی و خلاصه قدمی بر میداری و به ظهور آن حضرت کمک میکنی، بدان که بیداری! و الّا اگر مجتهد و عالم دهر هم باشی در خواب غفلتی!!! 📚برگرفته از کتاب: کیست مرا یاری کند؟! من مَهدی صاحب الزمانم!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 اگر انسان مریض ، شیرین ترین و خوشمزه ترین میوه را بخورد ،از آن لذّت نمی برد.... در بُعد معنوی و عبادت هم این گونه است. کسی که ((فی قلوبهم مرض)) یعنی قلبش بیمار است ، از نماز و عبادت لذّت نمی برد و گاهی هم خسته می شود. ❤️ بیماری قلب همان گناهان است. 🌺 تا انسان گناه را ترک نکند ، علاوه بر این که از عبادت لذّت نمی برد ، بلکه خسته هم می شود. 💫 فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزٰادَهُمُ اَللّٰهُ مَرَضاً ۱۰بقره ‌‌‎‎‎
کشاورزي يک مزرعه ی بزرگ گندم داشت. زمين حاصلخيزی که گندم آن زبانزد خاص و عام بود. هنگام برداشت محصول بود. شبی از شبها روباهی وارد گندمزار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد و به پيرمرد کمی ضرر زد. پيرمرد کينه ی روباه را به دل گرفت. بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصميم گرفت از حيوان انتقام بگيرد. مقداری پوشال را به روغن آغشته کرده، به دم روباه بست و آتش زد. روباه شعله ور در مزرعه به اينطرف و آن طرف می دويد و کشاورز بخت برگشته هم به دنبالش. در اين تعقيب و گريز، گندمزار به خاکستر تبديل شد... وقتي کينه به دل گرفته و در پی انتقام هستيم، بايد بدانيم آتش اين انتقام، دامن خودمان را هم خواهد گرفت! بهتر است ببخشيم و بگذريم... 🌺🌸🌺🍃 ‌‌‎‎‎
سلام و خسته نباشید: 🔆اثر وضعی و اخروی اصلاح 🍂«فضل بن عیاض» گوید: روزی شخص پریشانی، قدری ریسمان که عیالش بافته بود، به بازار برد تا با فروش آن، از گرسنگی نجات پیدا کنند. ریسمان را به یک درهم فروخت و خواست نانی تهیه کند که در این هنگام، دو نفر را مشاهده کرد که به سبب یک درهم با یکدیگر نزاع می‌کنند و سر و صورت یکدیگر را مجروح نموده و به نزاع خویش هم ادامه می‌دهند. 🍂آن شخص جلو آمد و گفت: یک درهم را بگیرید تا نزاع شما تمام شود و این کار را کرد و بین آنان را اصلاح نمود و باز با تهیدستی به منزل رهسپار شد و داستان را برای همسرش نقل کرد، او نیز خشنود گشت. 🍂آنگاه زن اطراف خانه را جستجو کرد و لباس کهنه‌ای را پیدا نمود و به شوهر خود داد تا مرد لباس کهنه را به بازار آورد؛ ولی کسی از او نخرید. دید مردی ماهی گندیده‌ای در دست دارد. گفت: بیا معامله و معاوضه کنیم. ماهی‌فروش قبول کرد. لباس کهنه را داد، ماهی فاسد را گرفت و به منزل آمد. 🍂زن مشغول آماده کردن ماهی شد که ناگهان چیزی قیمتی در شکم ماهی یافت و به شوهرش داد تا به بازار ببرد و بفروشد. 🍂آن را در بازار به قیمت خوبی (دوازده بدره) فروخت و به منزل مراجعت کرد. چون وارد خانه شد، فقیری بر در آواز داد: ازآنچه خدای به شما داده مرا عنایت کنید. آن مرد همه پول‌ها را نزد فقیر گذاشت و گفت هر چه می‌خواهی بردار، فقیر برنداشت ولی چند قدم نرفته بود که مراجعت نمود و گفت: «من فقیر نیستم، فرستاده‌ی خدایم، خواستم اعلان کنم که این، پاداشِ احسان شماست که میان آن دو نفر را اصلاح و سازش دادید.» نمونه معارف، ج 1، ص 218 -فرج بعد الشدّه امام صادق علیه‌السلام فرمود: «صلح دادن بین دو نفر مردم از دو دینار صدقه دادن بهتر است.»(1) اصول کافی، ج 2، ص 167
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🌼 داستان شب 🌼🌺 سلام و ارادت ویژه؛ شبتون خوش و آرامش قرین وجودتون...؛ طاعات و عبادات تان مقبول و ماجور در نزد خدا...؛ الهی آمین ............................... داستان امشب را تقدیم میکنم. ۱۴۰۲/۰۲/۱۷ *"فتبارک الله احسن الخالقین"* در عهد عتیق چهارکس نزد سلیمان آمدند که هر یک حاجتی داشتند. ۱● یکی خورشید بود و گفت: ای پیغمبرخدا، درحق من دعا کن که خداوند مسکنی دهد، مانند سایر مخلوقات، که پیوسته در شرق و غرب نباشم، سلیمان قبول کرد. ۲● دومی مار بود، عرض کرد یا سلیمان نبی، در حق من از خداوند مسئلت نما که دست و پا به من کرامت کند مانند سایر حیوانات، که طاقت رفتن روی شکم ندارم، پس قبول کرد. ۳● سوم باد بود، گفت: یا نبی الله، خدا مرا به هر طرف می گرداند، و مرا بی آرام کرده، دعا کن تابه برکت دعای تو خداوند، مرا مهلت دهد، سلیمان گفت: روا باشد. ۴● چهارم آب بود، عرض کرد ای پیغمبر، خدا مرا سر گردان به اطراف جهان گردانیده و به هر سو می دواند و مقامی ندارم، در حق من از خدا مسئلت کن که مرا در ولایتی ساکن گرداند تا هر کس به من احتیاج دارد به نزد من آید، سلیمان قبول کرد. سلیمان امر به احضار تمام مرغان نمود، ضعیف ترین مرغان که او را خفاش گویند، حاضر شد و سلیمان چهار مطلب را با او مشورت کرد. و قصد آن حضرت این بود که معرفت و معنویت خفاش را بر مرغان معلوم نماید. خفاش گفت: ● یا نبی الله، اگر آفتاب یکجا قرار گیرد، شب را نتوان از روز امتیاز داد و فعل خداوند به مصلحت است و از جمله ی مصالح آن این است که به همه جا برود و هر رایحه ی بدی را پاک کند ● اما آب، زندگانی هرچیز به او بستگی دارد، اگر در یک جا قرارگیرد، تمام خلایق در مساقات بعیده هلاک خواهند گردید. ● و اما مار، دشمن بنی آدم است اکنون که دست و پا ندارد، همه ی خلایق از او در بیم و هراسند و اگر دست و پا یابد، تمام مخلوقات را برطرف کند. ● اما باد، اگر نوزد خزان و بهاری معلوم نمی شود و حاصل ها نمی رسد باید به امر خدا به هر نبات و گیاهی بوزد. سلیمان اقوال را قبول نموده و به آنها گفت. آنگاه آن چهار کس دشمن خفاش گردیدند ● آفتاب گفت: هر جا او را بیابم پر و بال او را می سوزانم. ● باد گفت: از هم پاره پاره اش می کنم. ● آب گفت: غرقش می کنم. ● مار گفت: به زهر کارش سازم. 🌸🌸🌸🌸 چون این چهار دشمن قوی از برای خفاش برخاستند، خفاش به درگاه احدیت بنالید، که من خلق ضعیفم و این تعصب و رنج را از برای تو کشیدم در اصلاح امور بندگان تو، اکنون به این خصم عظیم چه کنم که تاب مقاومت آنها ندارم. خطاب از مصدر جلال الهی رسید که: هر که به ما توکل کند او را نگاه داریم و هر که امور خود را تفویض نماید پشت و پناه او باشیم... تو از برای مائی پس چگونه ما ازبرای تو نباشیم. خطاب رسید به خفاش که چنان تقدیر کردیم که: ۱● پرواز کردن تو در شب باشد تا از آفتاب به تو ضرری نرسد. ۲● باد را مَرکب تو قرار دادیم و تو را بر او مسلط کردیم، تا باد از دهانت بیرون نرود، پرواز نتوانی کرد. ٣● و فضله ی تو را زهر مار ساختیم، که اگر تا یک فرسخی بوی آن بشنود هلاک شود. ٤● و در حق آب چنان تقدیر کردیم که تو را به آن حاجتی نباشد، دو پستان در میان سینه ی تو آفریدیم تا همه سال پر از شیر شود، پس هر وقت تشنه شوی سر بر سینه ی خود گذار و آنچه خواهی بخور. تبارك الله احسنُ الخالقین .............................. دوستان عزیز؛ هیچ خلقتی از خداوند را دست کم نگیریم که در آن حکمتی نهفته است... و پیچیده ترین مخلوق خدا انسان است..... پس سر سجده شکر بر خاک نهاده و ابراز اخلاص و تسلیم محض فقط در برابر خدا کنیم و به حکمت و دانش و بینش و آفرینش خدا احسنت بگوییم. ان شاءالله 🌸🌸🌸❤️💐❤️🌸🌸🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈همسر تصميم گرفتــ که شود ؛ و شُد یکــی از والای بهشتــی ... 👈پسر تصميمــی برای شدن نداشتــ ... غرق شد و شُد درس برای آیندگان... 👌 اولی همسر يک بود و دومی پسر يک ...!!! 📌 براے شدن هيچ قابل قبول نيستـــــ .... ✅اين هستــی که تصميم می‌گيری تا عوض بشی 💢 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آدم هم زمانی عوض میشه که پا روی هوای نفسش بذاره...
🍃🍃🍃🍃 🍃 اميرالمؤمنين عليه السلام : از حرام دنيا چشم پوش ، تا خدا زشتی های آن را به تو نماياند، و غافل مباش كه لحظه ای از تو غفلت نشود. نهج البلاغه حکمت391 🕊هر روز با نهج البلاغه ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱
🍃🍃🍃🍃 🍃 جوانان عزیز! خرمشهرها در پیش است؛ نه در میدان جنگ نظامی، در میدانی که از جنگ نظامی سخت‌تر است. البته ویرانی‌های جنگ نظامی را ندارد، بالعکس آبادانی به دنبال دارد اما سختی‌اش بیشتر است.‌ 🔸 امروز برای نظام اسلامی، جنگ نظامی، احتمال ضعیفی است. لکن جهاد باقی است. 🔹در بین جهادها جهادی وجود دارد که خداوند آن را «جهاد کبیر» نام نهاده: «و جاهدهم به جهاداً کبیراً». ♦️جهاد کبیر یعنی تبعیت نکردن از دشمنی که با او در میدان مبارزه قرار گرفته‌ایم؛ 👈تبعیت نکردن از دشمن در میدان اقتصاد، سیاست، فرهنگ و هنر، جهاد کبیر است. ۱۳۹۵/۰۳/۰۳ (مدظله‌العالی) ⊰᯽⊱≈•🇮🇷•≈⊰᯽⊱