🙏💐🌸درود و تحیت؛
بک داستان ؛ یک درس...!
در قالب یک طنز....؛😜
آورده اند :
زنی ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ، ﺩﺭﺳﺖ ﺟﻠﻮﯼ ﺣﻴﺎﻁ ﻳﮏ ﺗﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﭘﻨﭽﺮ ﺷﺪ ﻭ ﻣﺠﺒﻮﺭﺷﺪ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﻮﻳﺾ ﻻﺳﺘﻴﮏ ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﺩ .
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺳﺮﮔﺮﻡ ﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻮﺩ، ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺩﻳﮕﺮﯼ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻣﻬﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﭼﺮﺥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺟﻮﯼ ﺁﺏ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭ ﺁﺏ ﻣﻬﺮﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺩ ...!
زن ﺣﻴﺮﺍﻥ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﮑﺎﺭ ﮐﻨﺪ . ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﮐﻪ ﻣﺎﺷﻴﻨﺶ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﺭﻫﺎ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﻳﺪ ﻣﻬﺮﻩ ﭼﺮﺥ ﺑﺮﻭﺩ ...!
ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﻴﻦ، ﻳﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﻧﺮﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﺣﻴﺎﻁ ﺗﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺑﻮﺩ ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺯﺩ ﻭ گفت:
ﺍﺯ ٣ ﭼﺮﺥ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺎﺷﻴﻦ ، ﺍﺯ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﻳﮏ ﻣﻬﺮﻩ ﺑﺎﺯﮐﻦ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻻﺳﺘﻴﮏ ﺭﺍ ﺑﺎ ٣ ﻣﻬﺮﻩ ﺑﺒﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﻭ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺗﻌﻤﻴﺮﮔﺎﻩ ﺑﺮﺳﯽ ...!
ﺁﻥ زن ﺍﻭﻝ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺣﺮﻑ ﻧﮑﺮﺩ ﻭﻟﯽ ﺑﻌﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ ﺩﻳﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯽ ﮔﻮﻳﺪ ﻭ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﻴﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﺪ ﭘﺲ ﺑﻪ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﯽ ﺍﻭ ﻋﻤﻞ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻻﺳﺘﻴﮏ ﺯﺍﭘﺎﺱ ﺭﺍ بست...!!!
ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﻨﺪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
« ﺧﻴﻠﯽ ﻓﮑﺮ ﺟﺎﻟﺐ ﻭ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ . ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺗﻮﯼ
ﺗﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ انداختنت...؟؟؟!!!
ﺩﻳـــﻮﺍﻧــــﻪ ﻟـــﺒــﺨــﻨـــﺪﯼ ﺯﺩ گــفــت:
ﻣـــﻦ ﮐــﺎﺭﻣــﻨـــﺪ ﺍﻳـــﻨــﺠــﺎﻡ ... ﺩﻳـﻮﻧــﻪ هم خودتی !!!😜🤪🤪
👌یادمون باشه قضاوت فقط مخصوص خداست و ما نباید زود قضاوت کنیم...🙏💐🌸
سلام و درود؛
" معرفی یک کتاب ویژه "
دو شنبه ۱۴۰۳/۰۲/۱۰
کتاب : " سرباز سربلند "
گروه : " دفاع مقدس "
نویسنده : "حسام خلیلی"
مترجم : .........
کتاب در رابطه با زندگینامه سرباز شهید و رشید و مدافع حرم حضرت زینب"س" شهید محسن حججی میباشد که با نثری شیوا و دلنشین ؛ تمام دوره حیات این شهیدبزرگوار را به رشته تحریر درآورده است.
نویسنده با استفاده از خاطرات نزدیکان و همکاران و مستندات بجا مانده ؛ سعی کرده علت مشهور بودن و رسیدن به این مقام شهید یاد شده را بیان و برای افرادی که دنبال الگو و طریق سیر و سلوک و رسیدن به سعادت و عاقبت بخیری هستند ؛ راهی روشن و در عین حال ساده را معرفی کند.
توصیه میکنم دوستان بویژه بویژه جوانان و نوجوانان حتما" کتاب را مطالعه و البته به دیگران هم معرفی کنند.
#کتاب/ع
🍀🌸🌻💐🌻🌸🍀
🍃انواع #حجاب در قرآن
😑پوشاندن چشم از نگاه به نامحرم
💠 قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ
💠 قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ
💌نور: ۳۰ و ۳۱
🤭 حجاب گفتاری زنان در برابر نامحرمان
💠 فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ 💌احزاب؛۳۲
👡 حجاب رفتاری زنان در برابر نامحرمان
💠 وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ 💌نور: ۳۱
🧕حجاب بدن زنان در برابر نامحرمان
💠 يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ
💌احزاب:۵۹
#حجاب
🌸💐 داستان شب 💐🌸
سلام و آرزوی بهترین ها...؛
شبتان آرام و برقرار....؛
الهی شاد و سلامت و بانشاط باشید...؛
ان شاءالله
..........🌸💐🌸..........
داستان امشب را تقدیم میکنم
دوشنبه ۱۴۰۳/۰۲/۱۰
"مادر زیباترین لبخند و اشک خدا"
داستان سرایان نیکگفتار و شیرین سخن آورده اند :
مادری نابینا کنار تخت پسرش در بیمارستان ؛ نشسته بود و می گریست...!
فرشته ای فرود آمد و به مادر گفت:
ای مادر ؛ من از جانب خدا آمده ام.
رحمت و فضل خداوند بر آن است که فقط یکی از آرزوهای تو را برآورده سازد، بگو از خدا چه میخواهی...؟؟!!!
مادر رو به فرشته کرد و گفت:
از خدا میخواهم تا پسرم را شِفا دهد...!
فرشته گفت: پشیمان نمیشوی؟
مادر پاسخ داد: نه؛ هرگز...!!!
فرشته گفت:
اینک پسرت شِفا یافت ولی تو میتوانستی بینایی چشمان خود را از خدا بخواهی...!
مادر لبخند زد و گفت تو مادر نیستی و درک نمیکنی...!
سال ها گذشت و پسر بزرگ شد و آدم موفقی شده بود و مادر موفقیت های فرزندش را با عشق جشن میگرفت....!
پسرش ازدواج کرد و از اتفاق همسرش را خیلی دوست می داشت...!
پسر روزی رو به مادرش کرد و گفت:
مادر نمی توانم چطور برایت بگویم ولی مشکل اینجاست که خانمم نمیتواند با تو یکجا زندگی کند...!
میخواهم تا خانه ی برایت بگیرم و تو آنجا زندگی کنی...!
مادر رو به پسرش کرد و گفت:
نه پسرم ...!
من میروم و در خانه ی سالمندان با هم سن و سالهایم زندگی میکنم و راحت خواهم بود...!
شما هم با همسرت خوش باشید که دلخوشی من همین است و بس...!
مادر از خانه بیرون آمد ؛ گوشه ای نشست و سخت مشغول گریستن شد...!
فرشته بار دیگر فرود آمد و گفت:
ای مادر دیدی که پسرت با تو چه کرد...؟؟؟!!!؟
حال پشیمان شده یی...!؟
میخواهی او را نفرین کنی...!؟
مادر گفت:
نه پشیمانم و نه نفرینش می کنم. آخر تو مادر نیستی و چه میدانی...!؟
فرشته گفت:
ولی باز هم رحمت خدا شامل حال تو شده و می توانی آرزویی بکنی...!!!
میدانم که بینایی چشمانت را از خدا میخواهی، درست است...!؟
مادر با اطمینان پاسخ داد: نه!
فرشته با تعجب بسیار پرسید: پس چه...!!!؟
مادر جواب داد:
از خدا می خواهم عروسم زنی خوب و مادری مهربان باشد و بتواند پسرم را خوشبخت کند ؛ آخر من دیگر نیستم تا مراقب پسرم باشم...!
اشک از چشمان فرشته سرازیر شد و اشک هایش دو قطره در چشمان مادر ریخت و مادر بینا شد...!
هنگامی که زن اشک های فرشته را دید از او پرسید:
مگر فرشته ها هم گریه می کنند...!؟
فرشته گفت: بلی...!!!
ولی تنها زمانی اشک میریزیم که خدا گریه میکند...!
مادر پرسید:
مگر خدا هم گریه می کند...!!؟!
فرشته پاسخ داد:
خدا از شوق آفرینش موجودی به نام مادر در حال گریستن است...!!!
..............................؛
آری عزیزانم؛
مادر زیباترین گل در گلستان خلقت و عجیب ترینمخلوق خداوند است...!
مادر مخلوق خاص خداوند و جلوه عشق و ایثار و مهربانی خداست...!
هیچ کس و هیچ چیز را نمی توان با مادر مقایسه کرد...!
خداوند همه مادران عزیز را محفوظ و عاقبت بخیر کند و مادرانی که رخ در بستر خاک کشیده اند را نیز قرین رحمت و همنشین و ریزه خوار سفره کرم و سخاوت اهل بیت علیه السلامنماید...!!!
الهی آمین🤲💐🌸
مراقب خودتون و عزیزانتون بویژه مادرتون باشید.
شبتون خوش
🍃🌸🌻💐🌻🌸🍃
#داستان_شب/ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سپاس و هزارانتحیت🙏💐
شبتون بخیر🌸
قدردانی از حضور و همراهی شما.
تا فردا بدرود🙏💐🌸
حلال کنید. در پناه خداباشید.💐
🍃💐🌻🌸🌻💐🍃