🌴🍁دعاى شب بیست و دوم ماه رمضان🍁🌴
🌸🌼یا سالِخَ النَّهارِ مِنَ اللَّیْلِ فَاِذا نَحْنُ مُظْلِمُونَ، وَمُجْرِىَ الشَّمْسِ لِمُسْتَقَرِّها بِتَقْدیرِکَ، یا عَزیزُ یا عَلیمُ، وَمُقَدِّرَالْقَمَرِ مَنازِلَ حَتّى عادَ کَالْعُرْجُونِ الْقَدیمِ، یا نُورَ کُلِّ نُور، وَمُنْتَهى کُلِّ رَغْبَة، وَوَلِىَّ کُلِّ نِعْمَة، یا اَللهُ یارَحْمنُ، یا اَللهُ یا قُدُّوسُ، یا اَحَدُ یا واحِدُ یا فَرْدُ، یا اَللهُ یا اَللهُ یا اَللهُ، لَکَ الاَْسْمآءُ الْحُسْنى، وَ الاَْمْثالُ الْعُلْیا، وَ الْکِبْرِیاءُ وَ الاْلاءُ، اَسْئَلُکَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَاَهْلِ بَیْتِهِ، وَاَنْ تَجْعَلَ اسْمى فى هذِهِ اللَّیْلَةِ فِى السُّعَدآءِ، وَ رُوحى مَعَ الشُّهَدآءِ، وَ اِحْسانى فى عِلِّیّینَ، وَاِسآئَتى مَغْفُورَةً، وَ اَنْ تَهَبَ لى یَقیناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبى، وَایماناً یُذْهِبُ الشَّکَّ عَنّى،وَتُرْضِیَنى بِما قَسَمْتَ لى، وَ اتِنا فِى الدُّنْیا حَسَنةً، وَفِى الاْخِرَةِ حَسَنَةً،وَقِنا عَذابَ النّارِالْحَریقِ، وَارْزُقْنى فیها ذِکْرَکَ وَ شُکْرَکَ، وَ الرَّغَبَة اِلَیْکَ وَالاِْنابَةَ، وَالتَّوْفیقَ لِما وَفَّقْتَ لَهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّد عَلَیْهِمُ السَّلامُ.🌼🌸
🍃🌸🌺داستان شب🌺🌸🍃
سلام و ارادت...؛
شبتون بخیر ...؛
عرض تسلیت مجدد شهادت جانگداز امام علی علیه السلام...؛
الهی که بهترین مقدرات برایتان مقرر و مصوب شده باشه...؛
الهی آمین
.....................................
داستان امشب را تقدیم میکنم.
۱۴۰۲/۰۱/۲۳
"غذای حضرت امير علیه السلام"
راویان تاریخ گویند :
یکی از اهالی مکه برای کاری راهی مدینه میشود.
بعد مسافت و گرسنگی و تشنگی بر او چیره میشود.
قبل از رسیدن به مدینه با درختان نخل روبرو میشود و با خود میگوید حتما کسی در این حوالی هست که لقمه ای نان و جرعه ای آب به من بدهد.
او میگوید از دور دیدم یک نفر در نخلستانها دارد کار می کند. من هم خیلی گرسنه ام بود؛ چون از راه دور آمده بودم. گفتم پهلوی این مرد که دارد کار می کند، می روم. شاید چیزی داشته باشد.
آمدم و سلام کردم و گفتم: «برادر! من گرسنه ام. چیزی برای خوردن نزد شماهست؟»
فرمودند: «پهلوی آن عصا مقداری نان هست؛ می خواهی، بردار و بخور».
آن شخص می گوید: «آمدم آنجا. دیدم پارچه¬اي بود؛ باز کردم. نان جوی خشکیده¬اي بود؛ برداشتم و هر چه دندان زدم، دیدم نمی شود آن را شکست».
گفتم: برادر! این نان خشکیده، مال خودت. من نمی توانم بخورم. تو چطور این نان را می خوری؟»
فرمودند: « پس تا مدینه راهی نیست. برو مدینه به منزل حسن بن علی. وضع او خوب است و مهمانسرایی برای مسافران و فقرا در مدینه دارد و تو را سیر می کند».
میگوید آمدم آنجا؛ دیدم سفره خانه بزرگ و حسابی است. غذایم را خوردم و پنهاني یک مقدار آن را. زیر لباسهایم گذاشتم، تا برای آن پیرمردی که در نخلستان کار می کرد، ببرم.
همينكه آمدم بروم، حضرت امام حسن علیه السلام فرمودند:
«برادر! زیر لباست چه گرفتی؟» عرض کردم: «پیرمردی است در نخلستان کار می کند. من دیدم نانی در توشه او بود که دندانهای من نتوانست آن را خرد كند. اين غذا¬ها را برای او می برم او مردی مسن و توان خوردن چنین غذایی را ندارد. پس برایش این غذایی که پنهان کردم را میبرم».
حضرت امام حسن"ع" فرمودند:
« ببین برادرم ؛ تمام و همة اين دستگاه، مال خود آن پیرمرد است که تو در نخلستان دیدی؛ اما او از نعمت ها خود را محروم و به خوردن طعامی در شاننیازمندان اکتفاء کرده و از این سفره خانه استفاده نمی كند».
........................................
بله عزیزانم؛
امام علی علیه السلام شخصیتی جامع الاضداد بود.
به وقت جنگو کارزار شیرمردی قوی و در مقابل ضعفا و فقراء چونان یکی از آنها بود و در مقابل دنیا و ذخارف آن بی اعتناء و در برابر کار و تلاش به قوه و توان خارق العاده و روزها به تلاش و شبها به کمک به نیازمندان و فقرا و سحرگاهان چونان کسی که جوان از دست داده به گریه و راز و نیاز با خدا مشغول بود...
امید آنکه ما از رفتار و سیره آن امام همام بهره گرفته و شیعه و پیرو باشیم و دست شفاعت و سخاوت شان بر سرمان سایه سار باشد.
ان شاءالله
شبتون بخیر و برقرار
🍃🌺🌼🌸💐💐🌸🌼🌺🍃
✍🏻قانون ۱۵ دقیقه طلایی
ساموئل اسمایلز ، مولف کتاب اخلاق و اعتماد به نفس، بر این اعتقادست که تکرار کارهای کوچک نه تنها شخصیت انسان را میسازد بلکه شخصیت ملت ها را تعیین می کند.
۱- اگر روزی ۱۵ دقیقه را صرف خودسازی کنید در پایان یک سال، تغییر ایجاد شده در خویش را به خوبی احساس خواهید کرد.
۲-اگر روزی ۱۵ دقیقه از کارهای بی اهمیت خویش بکاهید، ظرف چند سال موفقیت نصیبتان خواهد شد.
۳- اگر روزی ۱۵ دقیقه را به فراگیری زبان اختصاص دهید از هفته ای یک بار کلاس زبان رفتن بهتر است.
۴- اگر روزی ۱۵ دقیقه را به پیاده روی سریع اختصاص دهید از هفته ای چند بار به باشگاه ورزشی رفتن، نتیجه ی بهتری خواهید گرفت.
۵- اگر روزی ۱۵ دقیقه مطالعه و سلول های خاکستری خویش را درگیر کنید؛ به پیشرفت های عظیم یادگیری دست خواهید یافت.
زیبایی روش یا قانون ۱۵ دقیقه در این است که آنقدر کوتاهست که هیچ وقت به بهانه ی این که وقت ندارید آن را به تاخیر نمی اندازید.
جالبتر اینکه، کشور ژاپن امروزه موفقیت خود را مدیون این قانون است.
#ققنوس_آتشین
─┅═ঊঈ☘️🌼🍀 ঊঈ═┅─
💢یک خانم نویسنده بازنشسته احساسش را زمان انتقال به خانه سالمندان به نگارش در آورده است:
"دارم به خانه سالمندان میروم، مجبورم".
وقتی زندگی به نقطهای میرسد که دیگر قادر به حمایت از خودت نیستی، بچههایت به نگهداری از فرزندان خودشان مشغولاند و نمی.توانند ازتو نگهداری کنند،
این تنها راه باقیمانده است.
خانه سالمندان شرایط خوبی دارد: اتاقی ساده، همه نوع وسایل سرگرمی، غذای خوشمزه، خدمات هم خوب است.
فضا هم بسیار زیباست اما قیمتش ارزان نیست.
حقوق بازنشستگی من به سختی میتواند این هزینه را پوشش دهد.
البته اگر خانهی خودم را بفروشم به راحتی از پس هزینهاش برمیآیم.
میتوانم در بازنشستگی خرجش کنم؛ تازه ارث خوبی هم برای پسرم بگذارم.
پسرم میگوید : «پولها و اموالت باید به خودت لذت بدهد. ناراحتِ ما نباش.»
حالا من باید برای رفتن به خانه سالمندان آماده شوم.
به هم ریختن خانه خیلی چیزها را دربرمیگیرد:
1⃣ جعبهها، چمدانها، کابینت و کشوها که پر از لوازم زندگی است، لباسها و لوازم خواب برای تمام فصول.
2⃣ از جمع کردن خوشم می آمد.
کلکسیون تمبر، ده ها نوع قوری دارم. کلکسیونهای کوچک زیاد، مثل گردنبندهایی از سنگ کهربا و چوب گردو و از این قبیل.
3⃣ عاشق کتابم. کتابخانهام پر از کتاب است. انواع شیشه بطری مرغوب خارجی.
از هر نوع وسایل آشپزخونه چند ست دارم.
4⃣ دیگ و قابلمه و بشقاب و هر چه که می شود دریک آشپزخانه پر تصور کرد.
دهها آلبوم پر از عکس و...
به خانه پر از لوازم نگاه میکنم و نگران می شوم.
خانه سالمندان تنها یک اتاق با یک کابینت، یک میز، یک تخت، یک کاناپه، یک یخچال، یک تلویزیون، یک گاز و ماشین لباسشویی دارد.
دیگر جایی برای آن همه وسایلی که یک عمر جمع کردهام ندارد.
یک لحظه فکر می کنم مالی که جمع کردهام، دیگر متعلق به من نیست.
در واقع این مال متعلق به دنیاست.
به اینها نگاه میکنم، با آنها بازی میکنم، از آن ها استفاده میکنم، ولی نمیتوانم آنها را با خودم به خانه سالمندان ببرم.
میخواهم همه اموالم را ببخشم، ولی نمیتوانم؛ هضمش برایم مشکل است.
از طرفی بچهها و نوههایم برای کارهایم و این همه چیز جمع آوری شده ارزش آنچنانی قائل نیستند.
به راحتی می توانم تصور کنم که آنها با این همه چیزی که با سختی جمع کردهام، چطور برخورد می کنند:
همه لباسها و پوشاک گرانقیمت دور ریخته می شود. عکسهای با ارزش نابود می شود، کتابها، فلهای فروخته میشود.
کلکسیونهایم چه ؟؟!!!!
مبلمان هم با قیمتی بسیار کم فروخته می شود.
از بین کوه لباسی که جمع کرده بودم، چند تکه برداشتم، چند تا وسیله آشپزخانه، چند تا از کتابهای مورد علاقهام و چند تا قوری چای.
کارت شناسایی و شهروندی، بیمه، سند خانه و البته کارت بانکی، تمام.
این همه متعلقات من است. میروم و با همسایهها، خداحافظی میکنم....
سه بار سرم را به طرف درب خانه خم می کنم و آن را به دنیا می سپارم.
*بله در زندگی، شما روی یک تخت میخوابید و در یک اتاق زندگی می کنید بقیهاش برای تماشا و بازی است.*
بالاخره مردم بعد از یک عمر زندگی می فهمند:
ما واقعا چیز زیادی نیاز نداریم.
1⃣ دور خودتان را برای خوشحال شدن، خیلی شلوغ نکنید.
2⃣ رقابت برای شهرت و ثروت خندهدار است.
3⃣ زندگی بیشتر از یک تختخواب نیست.
4⃣ افسوس
که هر چه برده.ایم، باختنی است.
5⃣ برداشتهها، تمام گذاشتنی است.
پس در لحظه و حال زندگی کنید.
زیاد درگیر تجملات، خانه، ماشین و.... نباشید.
*در یک کلام انباردار نباشید.*
*سبکبال باشید، از زندگی لذت ببرید، خوب باشید، با خودتان، با دیگران، با همه.*
« خوب بخورید ، خوب بپوشید ، خوب سفر کنید ، زندگی را زیاد سخت نگیرید
« توصیه میکنم حتما بخونید ، این برای همه ما هست ، امروز پدر و مادران ما ، فردا نوبت خود ماست...
#ققنوس_آتشین
─┅═ঊঈ☘️🌼🍀 ঊঈ═┅─
🌹🌹 علی بن ابیطالب از هفتاد هزار سال پیش از خلقت آدم "امیرالمؤمنین" بوده است
🌹 ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ می گوید:
ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻣﯽ ﺭﻓﺘﻴﻢ ﮐﻪ علی بن ابیطالب ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺭﺳﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺳﻼﻡ ﮐﺮﺩ:"السلام ﻋﻠﻴﮏ ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺭﺣﻤﻪ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ ."
🌹ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
"ﻭ ﻋﻠﻴﮏ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻳﺎ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤؤﻣﻨﻴﻦ"
ﺍﺯ ﻟﻘﺒﯽ ﮐﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ابیطالب ﺩﺍﺩ، ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﮔﻔﺘﻢ:ﺍﯼ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ، ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺴﺮﻋﻤﻮﻳﻢ، ﻋﻠﯽ ﮔﻔﺘﯽ، ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﯽ
ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺑﻮﺩ ﻳﺎ ﻟﻘﺒﯽ ﺍﺯ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ؟
🌹ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ صلی الله علیه واله وسلم ﻓﺮﻣﻮﺩ:"ﻧﻪ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ، ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻋﻠﯽ ﮔﻔﺘﻢ، ﺑﺎ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﺩﻡ ﺩﻳﺪﻩﺍﻡ."
ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ: ﺍﯼ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﭼﻪ ﺩﻳﺪﻳﺪ؟
🌹ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ واله وسلم ﻓﺮﻣﻮﺩ:ﺩﺭ ﺷﺐ ﻣﻌﺮﺍﺝ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺩﺭﯼ ﺍﺯ ﺩﺭﻫﺎﯼ ﺑﻬﺸﺖ ﻧﻈﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩﻡ، ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ: ﻋﻠﯽ ﺑﻦ ﺍﺑﻴﻄﺎﻟﺐ ﺍﺯ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺧﻠﻘﺖ ﺁﺩﻡ "ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤؤﻣﻨﻴﻦ" ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
📚 ﺑﺤﺎﺭﺍﻻﻧﻮﺍﺭ. ج ۳۷.ص۳۳۹. ح۸۱
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
"الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ •🇮🇷••
✅کانال حاج قاسم
╔═🍃🌷🍃═══╗
@haj_ghasem1_20
╚═══🍃🌷🍃═╝