*اللهم صل علی محمدوال محمد وعجل فرجهم
باسلام وادب خدمت باسعادت عزیزان بزرگوار وتوفیق کسب معارف الهی وعدم توجه به خواهشهای نفسانی ودنیاطلبی
روز پنج شنبه شما ان شاالله همراه باخیرات وبرکات الهی
*لااله الالله الملک الحق المبین*
*لزوم مهار خودمحوری و عدم تدبیر وعقلانیت وقدرت طلبی زمامداران در اموردولتمداری
زمامداران وصاحب منصبان
در جايگاه حكومت و مديريت اموردولت،
علاوه بر مهارهاى بيرونى، نيازمند مهار درونى است؛ عاملى كه صاحبان قدرت وشهرت را از درون حفظ كند
و مانع خودمحوری، قدرت طلبى، تندى و تيزى و تجاوزگرى او گردد.
هرچند وجود مهارهاى بيرونى براى دولتمردان و كارگزاران ضرورى است، امّا كافى نيست،
و مهارسازى درونى كارى اساسى است ،
چنان که امیرمؤمنان علی (ع) در عهدنامۀ مالک اشتر بدين امر توجّه داده
و فرموده است:
*وَ أَمَرَهُ أَنْ يَكْسِرَ نَفْسَهُ مِنَ الشَّهَوَاتِ، وَ يَزَعَهَا عِنْدَ الْجَمَحَاتِ، فَإِنَّ النَّفْسَ أَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ*
امام علی مالک را فرمان داد كه نفس خويش را از پيروى شهوت ها مهار سازد،
و در هنگام سركشى ها آن را از نافرمانى ها بازدارد، زيرا نفس فرمان دهنده به بدی است.
*شکستن خواهشهای نفسانی درمدیران*
اين بيان نشان مى دهد كه مهار درونى در جايگاه قدرت تا چه حد ضرورت دارد؛
و امام (ع) درباره اين مهارسازى دو عبارت به كار برده است :
الف *أَنْ يَكْسِرَ نَفْسَهُ مِنَ الشَّهَوَاتِ*
نفس خويش را از پيروى شهوت ها مهار سازدال.
ب *وَ يَزَعَهَا عِنْدَ الْجَمَحَاتِ*
و در هنگام سركشى ها آن را از نافرمانى ها بازدارد
تعبير .
کسرنفس من الشهوات»
در اصل شكستن خواسته هاى نفسانى و خواهش هاى درونى و شهوانى است
كه بيانگر نهايت مهارسازى و بازدارندگى است؛
و اين شدّت بيان مى رساند كه تهديد خواهش هاى درونى تا چه حد است كه لازم است اين گونه نفى شود و مهار گردد.
همچنين تعبير
*وزع نفس عند الجمحات*
جلوگيرى و بازدارندگى نفس است آن هنگام كه خواهش هاى آن چون اسبان سركش سواركاران خود را به سوى هلاكت مى برند
و از دست سواران هيچ كارى برنمى آيد. امام (ع) با به كار گرفتن واژه «جَمَحات» كه جمع «جَمَح» است
مطلبی بسیار مهم را در قدرت زدگی و عوارض آن بیان کرده است.
«جَمَح» سركشى اسب، تند رفتن و شتاب گرفتن اسب است در حدّى كه راكب آن نتواند مهارش كند؛
و نیز مطلق سركشى است .
*خطرقدرت زدگی ودنیاطلبی
این بیان شدّت خطر قدرت زدگى را مطرح كرده است
و اين كه قدرت زدگى اختيار انسان را سلب مى كند
و قدرت بر انسان مسلّط مى شود و آن است كه زمامدار
و مدير را راه مى برد.
به بيان اميرمؤمنان على (ع) :
*أَلاَ وَ إِنَّ الْخَطَايَا خَيْلٌ شُمُسٌ حُمِلَ عَلَيْهَا أَهْلُهَا وَ خُلِعَتْ لُجُمُهَا، فَتَقَحَّمَتْ بِهِمْ فِي النَّارِ* .
هشيار باشيد،
خطاكارى ها چون اسبان سركش و چموشى هستند كه خطاكاران بر آن ها سوار شده،
عنان گشاده مى تازند تا سوار خود را به آتش دراندازند.
مهار نكردن خود در جايگاه حكومت و مديريت،
فرد را در چنين موقعيتى قرار مى دهد؛ و لزوم خودسازى از همين روست :
*أَلاَ وَ إِنَّ التَّقْوَى مَطَايَا ذُلُلٌ حُمِلَ عَلَيْهَا أَهْلُهَا وَ أُعْطُوا أَزِمَّتَهَا، فَأَوْرَدَتْهُمُ الْجَنَّةَ.*
آگاه باشيد، پرواپيشگى چون شتران رام و آرامى اند كه پرواپيشگان سوار بر آن ها،
عنان به دست و آرام، مى رانند تا سواران خود را به بهشت درآرند.
نهج البلاغه ، نامۀ ۵۳
نهج البلاغه، کلام ۱۶
*التماس دعا*
*اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
باسلام وادب خدمت باسعادت جنابعالی وتوفیق کسب معارف دینی ورسیدن به مقام توحید وخداباوری
روز آدینه شما انشاالله همراه باخیرات وبرکات الهی
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
*خداوند همراه همیشگی زندگی ماست*
فرمایشات خداوند به حضرت موسی ع
*ای موسی* ؛
تو را بارها آزمودیم ،
و سالی چند در میان اهل شهر مدین ماندی
سپس ای موسی در زمان مقدر و مقتضی آمدی.
و تو را برای خود پروردم .
تو و برادرت معجزه های مرا ببرید و در یاد من سستی نکنید .
*ای موسی*
به سوی فرعون بروید که او به سرکشی برخاسته .
وبا او سخنی نرم گویید ، شاید که پند پذیرد یا بترسد .
توجه به آیه بالا سخنی نرم حتی با متم
آن دو گفتند :
پروردگارا ، ما می ترسیم که او آسیبی به ما برساند یا آنکه سرکشی کند .
فرمود : مترسید ؛ من همراه شمایم ، میشنوم و میبینم .
توجه به آیه ؛
خداوند همراه همیشگی زندگی خداوند همراه همیشگی زندگی کاشت
یکی از نکات مهم آیه های فوق اینکه ؛ با وجود اینکه فرعون ظلم و ستم زیادی به بنی اسرائیل داشت ، ولی برای امربه معروف خداوند دستور داد که با وجود ظلم فراوان فرعون ، بااو سخنی نرم گویید.
و ما هم هنگام راهنمایی دیگران باید به این نکته قرآنی توجه داشته باشیم که :
امر به معروف ؛ خشونت نیست ؛
بلکه دعوت است .
قرآن کریم - سوره طه
*التماس دعا*
*اللهم صل علی محمدوال محمد وعجل فرجهم
باسلام وادب خدمت باسعادت عزیزان وتوفیق رسیدن به مرتبه شناخت خداوند وتفکر درامردین
روز آغازین هفته شما بزرگواران همراه باسلامتی وطول عمرباعزت وبرکت
یارب العالمین
*عصاره دین، و خمیرمایه تکامل بشر وآبادانی شهرها تفکروتعقل است*
*آیات الهی سراسرموعطه ودرس*
آیات قرآن، سراسر موعظه و پند و اندرز است.
خودِ قرآن هم در چند جای مختلف به این موضوع اشاره کرده:
*هٰذٰا بَيٰانٌ لِلنّٰاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ*
این قرآن، بیانی است برای عموم مردم، و هدایت، و موعظه و اندرزی است برای متّقین و پرهیزگاران.
*يٰا أَيُّهَا اَلنّٰاسُ قَدْ جٰاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ*
ای مردم! موعظه و اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است.
از این دست آیات در قرآن فراوان است...
*تنهاموعظه خدا*
امّا نکته خیلی مهم اینه که، خدا در سوره سباء میفرماید:
ای پیامبر! به این مردم بگو من یک موعظه بیشتر ندارم. فقط یک موعظه.
قبل از اینکه بری پائینتر، ببینی این تنها_موعظه_خدا چیه، چند لحظه فکر کن.
خودت فکر میکنی تنها_موعظه_خدا به ما چی میتونه باشه؟
*قُلْ إِنَّمٰا أَعِظُكُمْ بِوٰاحِدَة*
ای پیامبر به این مردم بگو: "
من شما را تنها به یک چیز اندرز میدهم،
من فقط یک موعظه دارم"
و آن اینکه:
*أَنْ تَقُومُوا لِلّٰهِ مَثْنىٰ وَ فُرٰادىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا*
...
دو نفر دو نفر، یا یک نفر یک نفر، برای خدا قیام کنید، سپس تفکّر کنید، بیندیشید...
یعنی تنها_موعظه_خدا همین دو کلمه است:
*تَقُومُوا لِلّٰهِ*
برای خدا قیام کنید.
*ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا*
سپس تفکر کنید.
عصاره دین، و خمیرمایه تکامل و پیشرفت بشر همین تفکر است.
*اسلام دین اندیشه وتفکر*
چطور بعضیها جرات میکنند مسلمونا رو تو دنیا، آدمهای جاهل و نادان معرفی کنند، و بگن اسلام دین جهل و خمود و ... است، در حالی که صاحبِ این دین،
با صدای بلند داره اعلام میکنه:
"برای زنده کردن اندیشههای خفته قیام کنید".
تازه نمیگه تنهایی،
بلکه میگه دو نفری و چند نفری با هم همفکری کنید، همیاری کنید...
*اسلام رااینگونه تعریف کنیم*
اگر اسلام رو اینطوری به عالم معرفی کنیم،
همه عاشق اسلام میشن. اگه به جوونامون اسلام رو اینطوری معرفی کنیم، خدا رو اینطوری معرفی کنیم، عاشقش میشن.
*برترین عبادت تفکر*
در روایات هم درباره تفکر و اندیشه فراوان مطلب داریم، مثلاً:
پیامبر (ص) فرمود:
"یک ساعت تفکر، از هفتاد سال عبادت بالاتر است".
چون گاهی یک لحظه تفکر انسان رو هفتاد سال جلو میندازه.
یا اینکه امام رضا (ع) فرمود:
"عبادت به زیادیِ نماز و روزه نیست.
عبادتِ واقعی تفکّر در کار خداوند است".
تفکّر... تفکّر... تفکّر...
هر حرفی، هر مطلبی، از هر گویندهای را، بدون فکر قبول نکنیم...
هیچ عملی را بدون فکر انجام ندهیم...
اصلاً به تفکر بعنوان یک عبادتِ جداگانه، مثل نماز و روزه نگاه کنیم. همه روزه، برنامهای برای تفکر داشته باشیم.
تفکّر... تفکّر... تفکّر
سوره سباء، آیه ۴۶
سوره یونس آیه ۵۷
سوره آل عمران آیه ۱۳۸
*التماس دعا دارم*
*اللهم صل علی محمدوال محمد وعجل فرجهم
باسلام وادب خدمت باسعادت عزیزان وتوفیق رسیدن به مرتبه فهم معارف دینی وعمل به آنها ورسیدن به مقام رضا وتسلیم
روز دوشنبه شما بزرگواران صاحب دل همراه با سلامتی وطول عمرباعزت وبرکت ومغفرت
یاقاضی الحاجات
*آیا لعن و نفرین کردن در حق خود وانسانی دیگر, جایزاست ؟*
*چه عواملی موجب نفرین می شود*
در ابتدا باید گفت: انگیزه ها و عواملی که موجب می شود یک انسان در حق کسی دعای شر بکند و او را لعن و نفرین نماید،
متفاوت است.
لذا به حَسَب موارد، صحت و عدم صحت نفرین و استجابت و عدم استجابت آن نیز فرق خواهد کرد که به سه مورد اشاره می شود:
*نفرین باانگیزه دینی*
اگر با انگیزه دینی کسی را نفرین کند،
هیچ محذور و اشکالی ندارد،
مثلاً به خاطر این که کسی به پیشوایان دین ظلم کرده است و یا کسی که حقیقتی را عمداً و بدون عذر شرعی انکار کرده و یا بر علیه عقاید مذهبی و دینی فعالیت تخریبی انجام دهد و عقاید مردم را نسبت به باورهای الهی و قرآنی عمداً و عملاً، به عنوان دین ستیزی و امثال آن دچار تزلزل نماید،
در این گونه موارد نه تنها لعن و نفرین و دعای بد کردن در حق آنها محذوری ندارد، بلکه مستحب هم می باشد.
به همین جهت در زیارت عاشورا نسبت به کسانی که به پیامبر _ صلّی الله علیه و آله _ و خاندان او ظلم کرده اند لعن و نفرین شده و از مؤمنین خواسته شده که با خواندن آن زیارت آن ستمکاران را لعن نمایند.
*بیزاری ازدشمنان دین*
این لعن و نفرین ها از طرفی اعلان موضع و اظهار تنفر و بیزاری از دشمنان دین است تا چهره زشت آنها بر جهانیان معلوم شود و این خود یکی از محورهای اساسی ارتباطات در دین اسلام می باشد که در فروع دین از آن به تَبَرّی تعبیر شده است.
از طرفی این لعن و نفرین ها بر عذاب ظالمین خواهد افزود و آتش جهنم را بر آنها سخت تر و شعله ورتر خواهد نمود.
*نفرین ولعن درکلام خدا*
البته این لعن و نفرین ها فقط در زیارت ها نمی باشد.
بلکه در قرآن هم ،
خداوند در مورد کفار معاند چنین می فرماید:
*اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون* .
«کافران را خدا لعنت می کند و لعنت کنندگان هم لعنتشان می کنند».
*کفارمورد نفرینند*
«کسانی که کافر شدند و در حال کفر مردند.
لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر آنان باد».
*نفرین ناصواب*
اما اگر دعای بد و لعن و نفرین نسبت به کسی بر اساس انگیزه های نفسانی باشد و از روی بدخواهی بی مورد و کینه و حسادت و سایر عوامل و امور نفسانی صورت گیرد،
بطور یقین ناصواب است و اسلام هرگز آن کار را تأیید نمی کند و در روایاتی از امام باقر _ علیه السلام _ آمده است که ایشان فرمودند:
«چون لعنت از دهان شخصی بیرون آید میان او و آن شخص که به او لعنت شده تردد می کند اگر آن شخص مستحق لعن باشد به او تعلق می گیرد و اگر نباشد به صاحبش بر می گردد».
*هرچیزی اثرخاص خودش دارد*
البته بعضی از دعاهای بد و چشم زخمها و شرور هستند که دامنگیر انسان می شوند،
زیرا هر چیزی اثر خاص خودش را دارد و اگر تأثیر هم بگذارد و ناحق باشد شخص دعا کننده نزد خدا مسؤول است.
بعضی انسانها هستند که نفرین آنها بدون تردید مستجاب می شود و در روایات به آنها اشاره شده است و آنها کسانی هستند که ظلم به آنها شده و مظلوم واقع شده اند.
*ازدعای مظلوم بترسید*
پیامبر گرامی اسلام _ صلّی الله علیه و آله _ می فرمایند:
از دعای مظلوم بترسید چون که او با دعا حق خویش را از خدا می خواهد و خدا حق را از حق دار دریغ نمی دارد.
*ازنفرین مظلوم بترسید*
از نفرین مظلوم بترسید، زیرا نفرین وی بر ابرها می رود و خداوند می گوید: بعزت و جلال من سوگند که تو را یاری می کنم،
اگر چه پس از مدتی باشد.
آری! آه مظلوم خانمان سوز است،
حتی اگر کافر باشد،
چرا که پیامبر صلّی الله علیه و آله می فرمایند:
از نفرین مظلوم بترسید اگرچه کافر باشد،
زیرا در برابر نفرین مظلوم پرده و مانعی نیست.
*آیاسزاواراست درحق خودنفرین کنیم*
آقا امیرالمومنین (علیه السلام):
روزی رسول خدا(ص) سراغ مردی از اصحاب را گرفت و پرسید:
فلانی در چه حال است؟ گفتند:
مدتی است رنجور و بیچاره شده،
و چونان مرغ بال و پر شکسته زار و پریش گشته و زندگانی به سختی میگذراند.
حضرت به حال او ترحم کرد و برخاست و به قصد عیادت او روانه منزل وی شد.
مرد بیمار و گرفتار واقعاً رنجور و مبتلا گشته بود و پیامبر خدا(ص) به فراست دریافت که بیماری و ابتلای او مستند به یک امر عادی نیست این بود که از وی پرسید:
آیا در حق خود نفرین کرده ای؟
بیمار فکری کرد و گفت:
بله،
همین طور است،
من در مقام دعا گفته بودم:
پروردگارا اگر بناست،
در جهان آخرت،
مرا به خاطر ارتکاب گناهانم کیفر دهی،
از تو میخواهم که در کیفر من تعجیل فرمایی و آن را در همین جهان قرار دهی....
https://eitaa.com/haj_razavi
*اللهم صل علی محمدوال محمد وعجل فرجهم
باسلام وادب خدمت باسعادت عزیزان وتوفیق شناخت معاد ورسیدن به فهم واقعی ازمرگ
روز سه شنبه شما بزرگواران همراه باسلامتی وطول عمرباعزت وبرکت ومغفرت الهی
یاالرحم الراحمین
*انسانها هنگام مرگ چه چیزهایی می بینند؟!*
*مرگ درقرآن*
در آیات قرآن کلمه موت 165 مرتبه، قتل 150 مرتبه، هلک 68 مرتبه، وفی
14 مرتبه آورده شده است و این امر اهمیت مرگ را نشان میدهد.
بر اساس احادیث و روایات دوری از گناه، وابسته نبودن به دنیا و شهوتها،
انفاق مال و نیکی به والدین از سختیهای مرگ میکاهند
*هنگام مرگ چه می بینیم*
هنگام مرگ برخی از چیزهایی که آدمی قادر به دیدن آن نبوده مانند شیطان و فرشتگان در برابر دیدگانش ظاهر میشوند. انسان با مشاهده ملک الموت و دنیای ناآشنای اطرافش،
متوجه پایان زندگی دنیایی خود می شود. نیکوکاران،
*فرشتگان قبض روح*
فرشتگان قبض روح را به شکل زیبا و همراه با بشارت،
سلام و تحیت مشاهده میکنند و کافران و ستمکاران،
فرشتگان را بیم دهنده و با چهرههای ترسناک میبینند.
هر انسانی پس از مرگ، فرشتگان ثبت اعمال را میبیند و بلافاصله از وضع خود،
بهشتی و اهل سعادت یا جهنمی و اهل عذاب بودن خود آگاه میشود.
در اولین مراحل انتقال یا مرگ و زندگی در برزخ، روح آدمی فرشتگان مامور رزق و روزی را مشاهده میکند.
بر اساس برخی روایات، هنگام مرگ شیطان با فرزندان و یاران خود بر بالین انسان حاضر میشوند تا او را وسوسه کنند و در دینش به شک اندازند و او را به کفر بکشانند اما اگر فرد از مومنان حقیقی باشد، شیطان نمیتواند بر او غالب شود و دین و ایمانش را بگیرد.
*انسانهای صالح هنگام مرگ*
هنگام مرگ همه انسانها صالح،
پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) با ظاهری آراسته و مثال نزدنی بر روح فرد حاضر میشوند؛
اگر از مومنان باشد هنگام دیدار با این بزرگان علاقه پیدا میکند و عشق میورزد و اگر از مومنان نباشد،
هنگام مشاهده آنها را از دشمنان خود میداند و به دیدارشان علاقه ندارد.
*مومنان پس از مرگ چه می بینند*
مومنان پس از مرگ،
بهشت و درجات والای آن را میبینند و به دلیل جدا شدن از خانواده و نزدیکان خود حسرت و اندوه فراوانی دارند.
ملک الموت به آنها بهشت را نشان میدهد و می گوید:
اینجا منزل شماست و نعمت پایدار، اموال، خانواده و خویشاوندانت در اینجا هستند.
هر کدام از خویشاوندان و خانواده ات صالح باشند، در اینجا با شما خواهند بود. آیا راضی هستی به جای مال و ملک دنیا، این نعمتها را دریابی؟
فرد مومن در پاسخ میگوید:
به خدا قسم مشتاقم و حاضرم ،
*چهره هایی که برای محتضر متمثل می شود*
امام علی (علیه السلام) فرمود:
در آخرین روز از روزهای دنیا و اولین روز از روزهای آخرت چهره هایی برای انسان متمثل می شوند.
*اولین چهره*
اولین چهره ای که متمثل می شود ازاو می پرسد تو که هستی؟
می گوید من اموال تو هستم.
به او می گوید من برای تو زحمت کشیدم در این آخر عمری می بینی شدیداً گرفتارم تو به چه درد من می خوری؟
اموالش به او می گوید تو به اندازه یک کفن حق داری.
کفنت را بردار بقیه مال تو نیست و مال بازماندگان است.
*چهره دوم*
از این ناامید می شود که چهره دومی برایش تمثل پیدا می کند.
می پرسد تو که هستی؟
می گوید من اهل تو هستم .
اهل یعنی خانواده،
زن، فرزند، پدر، مادر، دوست ، آشنا،
کسانی که عنوان اهل به آنها اطلاق می شود.
می گوید من برای شما زحمت کشیدم.
استراحت شما را به استراحت خودم ترجیح دادم الی آخر و کارهایی که برایشان انجام داده را بازگو می کند و گرفتاری خودش را مطرح می کند. اهلش به او می گویند ما تو را تا قبر همراهی می کنیم ،
دفن می کنیم و بر می گردیم زیرا نمی توانیم همراهت داخل قبر بیاییم.
*چهره سوم*
چهره سوم که اعمالش هست تمثل پیدا می کند به او می گوید تو که هستی؟ می گوید من اعمال تو هستم.
به او می گوید من نسبت به تو خیلی دل خوشی نداشتم سخت بودی برای من حالا به چه درد من می خوری؟
اعمال می گوید من همه جا همراه تو هستم.
در عالم برزخ، قبر، قیامت و...
*مردهها در هنگام تشییع جنازه حرف میزنند؟*
هنگامی که به تشییع جنازه مردهای میرویم،
بدانیم که روح مرده اطراف ما در حرکت است و قدم به قدم با ما تا قبرستان میآید
ولی ما او را نمیبینیم و جملاتی را میگوید که ما نمیشنویم:
من لا یحضره الفقیه، ج1, صفحه 133
بحارالانوار ج ۶ ص ۱۶۱
التماس دعا
https://eitaa.com/haj_razavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک فیلم نابِ ناب و زیرخاکی
ببینید چه کسی در میان جمعیت است و فوج جمعیت از شوق دیدن او چه میکند
https://eitaa.com/haj_razavi
بسم الله الرّحمن الرّحیم
حدیثخوانی
شنبه دهم اردیبهشت(۱۴۰۳/۲/۱۰)جبرانی
جلسه چهاردهم
استاد سیّدجلال رضوی همدانی حفظهالله:
صفحه اوّل
منظور از حقّ در دعای (اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالیُ بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِحسان بِحَقِّ الحُسَیْن) چیست؟
در سوره روم آیه۴۷: وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ؛ و یاری مؤمنان، همواره حقّی است بر عهده ما!
و در سوره حجّ آیه۳۸: إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ؛ قطعا خداوند از كسانى كه ايمان آوردهاند دفاع مىكند زيرا خدا هيچ خيانتكار ناسپاسى را دوست ندارد.
و در سوره یونس آیه۱۰۹: كَذَٰلِكَ حَقًّا عَلَيْنَا نُنْجِ الْمُؤْمِنِينَ؛ بر ما حقّ است که مؤمنان (به تو) را (نیز) رهایی بخشیم!
البتّه این حقّی است که خداوند متعال به مومنین از روی لطف، تفضّل کرده است.
اینجا وقتی مومنین بر گردن خدا حقّ دارند اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسّلام به طریق اولی حقّ دارند.
در اینجا حقّی که خداوند را به آن قسم میدهیم منظور چیست؟
حقّی است که خود خداوند متعال به ذمّه خودش گرفته است. که ناشی از لطف و عنایت خداوند است.
این بندگان آنقدر در نزد خداوند مقام دارند که خداوند ایشان را مورد ترغیب و تشویق قرار داده است.
یکی از آداب دعا کردن قسم دادن خداوند به حقّ اهل البیت علیهمالسّلام، و واسطه قرار دادن و توسّل پیدا کردن میباشد.
از امام هادی علیهالسّلام روایتی داریم در امالی، ج۱، ص۲۸۶: اَلدُّعَاءَ لِمَنْ يَدْعُو بِهِ إِذَا أَخْلَصْتَ فِي طَاعَةِ اَللَّهِ، وَ اِعْتَرَفْتَ بِرَسُولِ اَللَّهِ صلىاللَّهعليهوآله وَ بِحَقِّنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ ، وَ سَأَلْتَ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى شَيْئاً لَمْ يَحْرِمْكَ؛
دعا برای کسی هست که در اطاعت خدا اخلاص داشته باشد و رسول خدا صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم و حقّ ما اهل بیت را تصدیق کند. در این حالت از خدا تبارکوتعالی چیزی بخواهید که بر شما حرام نکرده است.
لذا اگر در فرمانبرداری از خدا اخلاص داشته باشید و خداوند را به نبوّت پیامبر و حقوق اهل بیت علیهمالسّلام قسم بدهید و احترام کنید هرگز خداوند شما را در امور مشروع، ناامید نخواهد کرد.
پس بعد حقّ خداوند متعال هیچ حقّی به بزرگی حقّ اهل بیت علیهمالسّلام نیست.
روایتی از امام باقر علیهالسّلام داريم که ایشان از پدر بزرگوارشان امام سجاد علیهمالسّلام نقل میکنند:
کمال الدّين و تمام النّعمة، جلد۱، صفحه۲۰۷:
نَحْنُ أَئِمَّةُ اَلْمُسْلِمِينَ وَ حُجَجُ اَللَّهِ عَلَى اَلْعَالَمِينَ وَ سَادَةُ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ قَادَةُ اَلْغُرِّ اَلْمُحَجَّلِينَ وَ مَوَالِي اَلْمُؤْمِنِينَ وَ نَحْنُ أَمَانٌ لِأَهْلِ اَلْأَرْضِ كَمَا أَنَّ اَلنُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ اَلسَّمَاءِ وَ نَحْنُ اَلَّذِينَ بِنَا يُمْسِكُ اَللَّهُ اَلسَّمٰاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى اَلْأَرْضِ إِلاّٰ بِإِذْنِهِ وَ بِنَا يُمْسِكُ اَلْأَرْضَ أَنْ تَمِيدَ بِأَهْلِهَا وَ بِنَا يُنَزِّلُ اَلْغَيْثَ وَ تُنْشَرُ اَلرَّحْمَةُ وَ تَخْرُجُ بَرَكَاتُ اَلْأَرْضِ وَ لَوْ لاَ مَا فِي اَلْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا ثُمَّ قَالَ وَ لَمْ تَخْلُ اَلْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اَللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَ لاَ تَخْلُو إِلَى أَنْ تَقُومَ اَلسَّاعَةُ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا وَ لَوْ لاَ ذَلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اَللَّهُ؛
ما امامان مسلمین و حجّت های خدا بر جهانیان و سروران مؤمنان و پیشوایان ارجمند جهان و یاران مؤمنان هستیم همانند ستارگان امان اهل زمین ماییم که خداوند به وسیلهی آنها آسمان را بر زمین باز میدارد، مگر به اذن خود، و به وسیلهی ما، زمین را با اهلش باز میدارد بر ما رحمت میفرستد و برکات زمین را بیرون میآورد، اگر آنچه در زمین است از جانب ما نبود، به اهل آن مبتلا میشد. حضرت فرمود: از زمانی که خداوند آدم را آفرید، زمین از حجّتی برای خدا بر روی آن، اعم از ظاهر و معلوم، یا غائب و پنهان، خالی نبوده است و هیچ دلیلی بر آن تهی نخواهد بود. خداوند بر آن است تا قیامت برپا شود وگرنه خدا را پرستش نمیکردند.
امّا ببینیم حقّ پیامبر صلىاللَّهعليهوآله چیست؟
در دعای ندبه فراز پنجاه و پنجم میخوانیم: وَ أَعِنَّا عَلَی تَأْدِیَهِ حُقُوقِهِ إِلَیْهِ وَ الاجْتِهَادِ فِی طَاعَتِهِ وَ اجْتِنَابِ مَعْصِیَتِهِ وَ امْنُنْ عَلَیْنَا بِرِضَاهُ؛
و ما را بر پرداخت حقوقش و کوشش در فرمانبرداریاش و دوری از نافرمانیاش کمک کن و بر ما به خشنودیاش منّت نه.