🌸🍃🌸🍃
همسر ملانصرالدين از او پرسيد: فردا چه مي كني؟
گفت: اگر هوا آفتابي باشد به مزرعه مي روم و اگر باراني باشد به کوهستان مي روم و علوفه مي چينم.
همسرش گفت: بگو ان شاءالله
ملا گفت: ان شاءالله ندارد فردا يا هوا آفتابيست يا باراني!!
از قضا فردا در ميان راه به راهزنان رسيد و اورا گرفتند و كتك زدند و هرچه داشت با خود بردند . ملا نه به مزرعه رسيد و نه به كوهستان رفت. به خانه برگشت و در زد. همسرش گفت: كيست؟
ملا گفت: ان شاءالله كه منم!
همیشه ان شاءلله بگویید حتی در مورد قطعی ترین کار ها
خداوند در قران می فرماید:
«و لا تقولن لشی ء انی فاعل ذلک غدا* الا ان یشاء الله؛»
هرگز درباره چیزی نگو فردا چنین می کنم* مگر اینکه بگویی اگر خدا بخواهد» (کهف/ 23-24).
@haj_rezaaebrahimi
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خصوصیات شب عرفه
@haj_rezaaebrahimi
🟣 #فضائلامیرالمومنینتاعیدولایت
🗒 ۱۰ روز مانده تاعــیدبـزرگ غــدیـرخـم
💧امروز روز تَرْویه است؛
...در این روز از #حجة_الوداع بود که پیامبر با تمامی همراهان از مکه خارج شدند و از راه مِنا به سوی عرفات رهسپار شدند؛
🕋 امیرالمومنین علی علیهالسلام امروز دوباره به قصد حج تمتع احرام بستند و در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله به راه افتادند؛
...مکه، در واپسین ماههای عمر رسالت، یادآور ✨خاطراتی شیرین از سالهای آغازین دعوت نبوی است؛
که در آن، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله همانند این سفر، به #ابلاغوصایتعلوی مأمور بودند؛
در دعوت نزدیکان خود، دست امیرمؤمنان علیهالسلام را در حالی که عمر آن حضرت حداکثر ۱۳ سال بود گرفته، فرمودند:
💫💐 به راستی که این - علی - برادر من، وصی من، و خلیفهی من در میان شماست؛ پس به سخنانش گوش فرا دهید و اطاعتش کنید.
📚مسند احمد ۱۵۹/۱ / تاریخ طبری ۲۱۷/۱ / کنزالعمال ۴۰۱/۶ / کامل ابن اثیر ۲۴/۲
༺༻🍃🌹🍃༺༻
#مبلغ_غدیر_باشیم
#فضائل_امیرالمومنین
@haj_rezaaebrahimi
حجت الاسلام رضا ابراهیمی
رمان: [ #سه_دقیقه_در_قیامت ] #پارت_17 ✍با نامحرم 🔹خیلی مطلب در موضوع ارتباط با نامحرم شنیده بودم
رمان: [ #سه_دقیقه_در_قیامت ]
#پارت_18
✍ باغ بهشت
◽️از دیگر اتفاقاتی که در آن بیابان مشاهده کردم این بود که برخی بستگان و آشنایان که قبلا از دنیا رفته بودند را دیدار کردم یکی از آنها عموی خدا بیامرز من بود او در بیمارستان هم کنار من بود او را دیدم که در یک باغ بزرگ قرار دارد سوال کردم: عمو این باغ زیبا را در نتیجه کارخاصی به شما دادند؟گفت: من و پدرت در سنین کودکی یتیم شدیم پدر ما یک باغ بزرگ را به عنوان ارث برای ما گذاشت شخصی آمد و قرار شد در باغ ما کار کند و سود فروش محصولات را به مادر ما بدهد اما او با چند نفر دیگر کاری کردند که باغ از دست ما خارج شد آن ها باغ را بین خودشان تقسیم کردند و فروختند و ... هیچکدام آنها عاقبت به خیر نشدند در اینجا نیز همه آنها گرفتارند. چون با اموال چند یتیم این کار را کردند حالا این باغ را به جای باغی که در دنیا از دست دادهام به من دادهاند تا با یاری خدا در قیامت به باغ اصلی برویم بعد اشاره به درب دیگر باغ کرد و گفت: این باغ دو درب دارد که یکی از دربهای باغ برای پدر شماست که به زودی باز میشود در نزدیکی باغ عمویم یک باغ بزرگ بود که سرسبزی آن مثال زدنی بود این باغ متعلق به یکی از بستگان ما بود او به خاطر یک وقف بزرگ صاحب این باغ شده بود.
◽️همینطور که به باغ او خیره بودم یکبار تمام باغ سوخت و تبدیل به خاکستر شد این فامیل ما بنده خدا با حسرت به اطرافش نگاه میکرد من از این ماجرا شگفتزده شدم با تعجب گفتم: چرا باغ شما سوخت! او هم گفت: پسرم همه اینها از بلایی است که پسرم بر سر من میآورد او نمیگذرد ثواب خیرات این زمین وقف شده به من برسد این بنده خدا با حسرت این جملات را تکرار میکرد بعد پرسیدم: حالا چه میشود؟ چه کار باید بکنید؟
◽️گفت: مدتی طول میکشد تا دوباره با ثواب خیرات باغ من آباد شود به شرطی که پسرم نابودش نکند من در جریان ماجرای او و زمین وقفی و پسرناخلفش بودم برای همین بحث را ادامه ندادم. آنجا میتوانستیم به هر کجا که میخواهیم سر بزنیم یعنی همین که اراده میکردیم بدون لحظهای درنگ به مقصد میرسیدیم! پسر عمهام در دوران دفاع مقدس شهید شده بود یک لحظه دوست داشتم جایگاهش را ببینم بلافاصله وارد باغ بسیار زیبایی شدم مشکلی که در بیان مطالب آنجاست عدم وجود مشابه در این دنیاست یعنی نمیدانیم زیباییهای آنجا را چگونه توصیف کنیم؟!
◽️کسی که تاکنون شمال ایران و دریا و سرسبزی جنگلها را ندیده و هیچ تصویر و فیلمی از آنجا مشاهد نکرده هرچه برایش بگوییم نمیتواند تصور درستی در ذهن خود ایجاد کند حکایت ما با بقیه مردم هیچگونه است اما باید بگونهای بگویم که بتواند به ذهن نزدیک باشد من وارد باغ بزرگی شدم که انتهای آن مشخص نبود از روی چمنهایی عبور میکردم که بسیار نرم و زیبا بودند بوی عطر گلهای مختلف مشام انسان را نوازش میداد درختان آنجا همه نوع میوهای را در خود داشتند میوههایی زیبا و درخشان.
◽️من بر روی چمنها دراز کشیدم گویی یک تخت نرم و راحت و شبیه پر قو بود بوی عطر همه جا را گرفته بود نغمه پرندگان و صدای شرشر آب رودخانه به گوش میرسید اصلا نمیشود آنجا را توصیف کرد به بالای سرم نگاه کردم درختان میوه و یک درخت نخل پر از خرما را دیدم با خودم گفتم: خرمای اینجا چه مزهای دارد؟ یکباره دیدم درخت نخل به سمت من خم شد من دستم را بلند کردم و یکی از خرماها را چیدم و داخل دهان گذشتم نمیتوانم شیرینی آن خرما را با چیزی در این دنیا مثال بزنم. در اینجا اگر چیزی خیلی شیرین باشد باعث دلزدگی میشود اما آن خرما نمیدانید چقدر خوشمزه بود از جا بلند شدم دیدم چمنها به حالت قبل برگشت به سمت رودخانه رفتم در دنیا معمولا درکنار رودخانهها، زمین گل آلود است و باید مراقب باشیم تا پای ما کثیف نشود. اما همین که به کنار رودخانه رسیدیم دیدم اطراف رودخانه مانند بلور زیباست. به آب نگاه کردم آن قدر زلال بودکه تا انتهای رود مشخص بود دوست داشتم بپرم داخل آب.
◽️اما با خودم گفتم: بهتر است سریعتر بروم به سمت قصر پسرعمهام ناگفته نماند آن طرف رود یک قصر زیبای سفید و بزرگ نمایان بود نمیدانم چطور توصیف کنم با تمام قصرهای دنیا متفاوت بود. چیزی شبیه قصرهای یخی که در کارتونهای دوران بچگی میدیدیم تمام دیوارهای قصر نورانی بود میخواستم به دنبال پلی برای عبور از رودخانه، باشم اما متوجه شدم اگر بخواهم میتوانم از روی آب عبور کنم از روی آب گذشتم و مبهوت قصر زیبای پسر عمهام شدم. وقتی با او صحبت میکردم میگفت: ما در اینجا در همسایگی اهل بیت علیهالسلام هستیم ما میتوانیم به ملاقات امامان برویم و این یکی از نعمتهای بزرگ بهشت برزخی است حتی میتوانیم به ملاقات دوستان شهید و شهدای محل و دوستان و بستگان خود برویم.
ادامه دارد...
@haj_rezaaebrahimi
رفقای عزیز زیارت عاشورا امشب
فراموش نکنید
حاضرین بخونیم؟
قرار شد تا اول محرم هرشب بخونیم
بسم الله
@haj_rezaaebrahimi
متن زیارت عاشورا
👈زیارت عاشورا📖 تا ۴۰ روز
👈 313 صلوات 📿تا ۴۰ روز
👈 313 استغفار📿 تا ۴۰ روز
☑️ شب هجدهم
@haj_rezaaebrahimi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸فایل صوتی زیارت عاشورا
🎙با نوای حاج رضا ابراهیمی
#بیستودوروز_تا_محرم
@haj_rezaaebrahimi