فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤͜͡🕯
امالبنینبهپیشهمهروضهخواندگفت
شرمندهامربابپسرمراحلالکن...
🖤¦⇠#السݪامعلیڪیاامالعباسۜ
🕯¦⇠#وفاتحضرتامالبنینۜ
🖤🍃
اِلَهیوَهذِهِاَهْوآئِيَالْمُضِلَّةُ
وَكَلْتُهااِليجَنابِلُطْفِكَوَرَاْفَتِكَ/•°
پروردگارا، و اين هواهاے
گمراهكنندهے من است، که
به درگاه لطف و مهر تو🌱
واگذاشتم...
"فرازےازدعاےصباح"
#سـلامامامزمانم
#اللّھمَّعَجِّـلْلِوَلِیِّڪَالفَـرَج
لطفا این متن را با دقت بخوانید
*اصالت چیست*
در زمانهای گذشته درب قصر یکی از پادشاهان لکه سیاهی افتاده بود خادمین درباریان هر کاری می کردند و هر جا که ممکن بود رفتند ولی نتوانستد لکه را از بین ببرند
🍁 مرد فقیری از این موضوع مطلع شد گفت من می دانم چرا درب قصر پادشاه سیاه شده است
مرد فقیر را پیش پادشاه بردند
پادشاه از آن مرد فقیر علت لکه ی سیاه درب را پرسید
مرد فقیر در جواب پادشاه گفت
🐛داخل درب گرانبهای قصر شما کِرمی هست که از داخل درب را می خورد
پادشاه به او خندید وگفت ای مردک مگر می شود در داخل درب کرم زندگی کند
مرد فقیر گفت ای پادشاه من یقین دارم کرمی در آن وجود دارد
پادشاه گفت بسیار خوب دستور می دهم درب را بشکنند اگر نبود گردنت را می زنم
مرد بیچاره پذیرفت
وقتی در را شکافتند دیدند کِرمی زیر قسمت سیاهی لکه رنگ وجود دارد
پادشاه از پاسخ او خوشش آمد و دستور داد مرد فقیر را به گوشه ای از آشپزخانه برده و مقداری از پس مانده غذاها نیز به او دادند
روز بعد پادشاه که سوار بر مرکب یکی از اسبانش شد بود رو به مرد فقیر کرد و گفت این بهترین اسب من است نظر تو چیست
مرد فقیر گفت شاید این اسب در تند دویدن بهترین باشد که هست ولی یک ایرادی نیز دارد پادشاه سوال کرد ای مرد بگو ببینم چه ایرادی دارد؟
🍁مرد فقیر گفت این اسب در اوج دویدن هم که باشد وقتی رودخانه ای ببیند به درون آب می پرد
پادشاه باورش نشد برای امتحان صحت ادعای مرد فقیر ، سوار بر اسب از کنار رودخانه ای گذشت اسب با دیدن رودخانه سریع خودش را درون آب انداخت
پادشاه از دانایی مرد فقیر متعجب شد و یک شب دیگر نیز او را در محل قبلی با پس مانده غذا جا داد و روز بعد خواست تا او را بیاورند
وقتی فقیر را نزد پادشاه آوردند پادشاه از او سوال کرد مردک بگو دیگر چه می دانی
مرد که به شدت می ترسید با ترس گفت
می دانم که تو شاهزاده نیستی
پادشاه به خشم آمد و او را به زندان افکند
ولی چون دو مورد قبل را درست جواب داده بود پادشاه را در پی کشف واقعیت وا داشت
پادشاه نزد مادرش رفت و گفت ای مادر راستش را بگو من کیستم این درست است که شاهزاده نیستم
مادرش بعد کمی طَفره رفتن گفت حقیقت دارد پسرم
من و شاه از داشتن بچه بی بهره بودیم
و از به تخت نشستن برادرزاده های شاه هراس داشتیم
وقتی یکی از خادمان دربار تو را به دنیا آورد تو را از او گرفتیم و گفتیم ما بچه دار شدیم
بدین طریق راز شاهزاده نبودن پادشاه مشخص شد
پادشاه بار دیگر مرد فقیر را خواست و از سِرّ دانایی او پرسید
مرد فقیر گفت
علت سیاهی در را از آنجایی فهمیدم که هر چیزی تا از درون خودش خراب نشود از بین نمی رود
علاقه اسب به آب را چون پاهایش پشمی بود و کُلک داشتند فهمیدم که در زمان کُره بودن در زمان چریدن در چراگاه حتما روزی از شیر گاومیشی تغذیه کرده و حتما به آب تنی علاقه مند است.
پادشاه پرسید اصالت مرا چگونه فهمیدی
فقیر گفت: من پاسخ دو سئوال مهم زندگی ات را به تو دادم،ولی تو بجای پاداش دوشب مرا به گوشه ای از آشپزخانه فرستادی و غذای پسمانده درباریان را دادی؛و این کار، تو را دور از کرامت یک شاهزاده دیدم و فهمیدم تو شاهزاده نیستی.🤔
*یادمان باشد خصایص ما انسان ها،ذاتی است،هیچگاه!.
آدم کوچک بزرگ نمی شود و برعکس هیچوقت بزرگ و بزرگ زاده کوچک نمی شود نه هرگرسنه ای فقیراست و؛
ونه هر بزرگی ، بزرگوار،
مهم اصالت و ریشه آدماست و اینکه درچه خانواده و مسلکی و چگونه محیطی تربیت یافته است./.
*تو اول بگو با کیان زیستی*
*که تا من بگیم که تو کیستی*
امیرالمؤمنین"؏":
آنکہ در گناهی، بسیار اندیشه کند
این کار او را بہ گناه میکشاند.☝️🏻🔥
⁝↫#حدیــــث📌📕⁝
8.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلم به یاد حرم
تا کربلا راهیه..♥️
یا حسین(❤🍃
#تلنگـــــر‼️☘️
اگہ¹نفر²هزارتومن
بهمونقرضبده
تاآخرعمریادمونمےمونہ🔍
تاعمرداریمـخودمونو💡
مدیونشمےدونیمـ📦
اما
#شهدا❤️
'جونشون'روبرامـۅں دادن
خیلےازحرفاشونروزمینمونده.:)...
#هدیهبهروحِپاکشُهـداصـلـوات🤍💫
💙🌸اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🌸💙
#تعجیل_در_امر_فرج_صلوات❤️🌹