#چادرانه
گفتند:زیبایی را معنـــا کن/:
با غرور گفت;زیبایی آن است ڪہ
میدانے زیبایے امــّـا،
آݩ را براے هرڪسی خرج نمی کنی😌
چادر من،چترے است ڪہ در برابر خیس بودن باران،از من محافظت می ڪند;❣
مڹ هم میدانم موقعی ڪہ از آسماݧ گُـݪ🌸 میبارد،نیازی به {چتر} نیست.
😒🖤🌂
چــادر شــاه بــانــوے ســه ســالــه
رقــیــه{ســلــامــالــلــه عــلــیــها}هم ســوخــت
ولــے از ســرش نــیــفــتــاد 💔💔💔
#چادرانه
...🤍...
کرده ام حفظ با حـجاب خود
حرمت رنگ سرخ خون شهید
از سیاهیِ چادرم گشته
رنگ رخسار من زلال و سپید✨
#نوحه
✿●✿میگن روضه دلمردگیه
میگن گریه افسردگیه
✿●✿نمیدونن خبر ندارن
حسین آغاز زندگیه
✿●✿اتفاقا روضه نور میده دلارو
اتفاقا گریه میبره بلا رو
✿●✿اتفاقا حسین زنده کرده ما رو
ما پای همین پرچم
✿●✿دلخوش به تولاییم
با گریه به ثارالله فاتح دنیاییم
✿●✿این سوز و آه و بکا لا تبرد ابدا
میگن بسه غصه بسه غم
✿●✿میگن بازی شال و علم
نمیدونن با روضه شدیم رها از زیر بار ستم
✿●✿اتفاقا این غم باعث نشاطه
اتفاقا این شال پرچم حیاته
✿●✿اتفاقا حسین کشتی نجاته
هر کی با حسین باشه ✿●✿
سرزنده و آزاده است
شیعه تا حسین داره ✿●✿
یک لشگر آزاده است
این شعله های عزا لا تبرد ابدا ✿●✿
میگن این قدر عزا واسه چی
سفر تا کربلا واسه چی ✿●✿
میگیم اصلا بدون حسین
تپش تو قلب ما واسه چی ✿●✿
اتفاقا این شور مملو از شعوره
اتفاقا این راه منتهی به نوره ✿●✿
اتفاقا حسین با دل صبوره
دلبسته ی دنیا ما دل به حرم بستیم ✿●✿
طعنه بزن بازم ما پای حسین هستیم
این آتیش دل ما تبرد ابدا ✿●✿
#بیو
خوبهاࢪامشترےبسیارباشددرجهاטּ ...
آنڪہدرهممیخردتنهاحسیݩابنِعلۍست(:
تو نهایت عشقی❤️
نهایت دوست داشتن..
و در لابه لای این بینهایتها،
چقدرخوشبختم که تو را دارم ..
ما نسل به نسل در پناهت هستیم🏴
#حسینجانم
#بیو
دل است دیگر
حرم ات را از دور هم که میبیند
بی قرار میشود
گویی مجنون اش تویی🖤✨
اشکهای حسن از چشم ترت میریزد
نالۀ اهل حرم دور و برت میریزد
پسرم با رَجزت لرزه به میدان افتاد
هیبت لشگری از این جگرت میریزد...
#در_عزای_حسین 🏴
#قاسمبنالحسن...
کفن، رخت و حنایت، خون و نقلت، سنگ و گل، نیزه
عجب عقدی.... چه رقصی می کنند اسبان برای تو
#در_عزای_حسین🏴
نَعــره زد : اِن تَنکُرونی ریخت لشکر را بِهَم...
وارث جـنگ جمل شاگرد سقا، قاسم است
#در_عزای_حسین 🏴
در زیر سم اسب...
چه می ماند از این جسم...؟
چیزی که به جا ماند ز قاسم اثرش بود
در خیمه نشستند پریشان که بیاید
چیزی که از او زودتر آمد خبرش بود...!
#در_عزای_حسین🏴
پشتِ لشکر
همه با ترس به هم میگفتند
پسرِ شیر جمل نیست؟چه جنگی دارد...!
#در_عزای_حسین 🏴
آرام که نمیشوی ای میوه دلم
خیمه به خیمه هرچه تو را میبرم بخواب...
نزدیک به سه روز و سه شب میشود علی
پلکم به هم نیامده مادر
بَرم بخواب...
#در_عزای_حسین 🏴
#قاسمبنالحسن...
کفن، رخت و حنایت، خون و نقلت، سنگ و گل، نیزه
عجب عقدی.... چه رقصی می کنند اسبان برای تو
#در_عزای_حسین🏴
نَعــره زد : اِن تَنکُرونی ریخت لشکر را بِهَم...
وارث جـنگ جمل شاگرد سقا، قاسم است
#در_عزای_حسین 🏴
با خودم فکر میکنم اصلا چرا باید
رباب ، با آب هم قافیه باشد...؟!
روضه خوانها زیادی شلوغش میکنند
حرمله آنقدر ها هم که میگویند
تیر انداز ماهری نبود
هدف های روشنی داشت...
چشم... حنجر... سینه...
تنها تو بودی که خوب فهمیدی
استخوانی که در گلوی حضرت علی بود
سه شعبه داشت؛
شش ماه علی بودن را طاقت آوردی
خون تو جاذبهء زمین را بی اعتبار کرد
حالا پدرت یک قدم...
میرود بر میگردد
میرود بر میگردد، میرود...😭😭
تا با غلاف شمشیر برایت از خاک
گهواره ای بسازد
تادیگر صدای سم اسب های وحشی از خواب بیدارت نکند...
رباب می رسد از راه
با نگاه... با یک جمله ی کوتاه
آقاخودتان که سالمید ان شاءالله...؟!!!
#در_عزای_حسین 🏴