eitaa logo
شهیـــღـد عِشـق
825 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
40 فایل
کانال بایگانی شد... به یاد شهیــღـد محمــღـدحسین محمـღـدخـانی کپی حلال حلال اینستا «آرشیو عکس ها و فیلم های شهید»👇🏻 https://instagram.com/hajammar_313
مشاهده در ایتا
دانلود
امام على عليه السلام ـ همواره ـ مى فرمود: كسى كه به كارِ داد و ستد آگاه نيست، نبايد وارد بازار شود ـ إنّه كانَ يقولُ ـ : لا يَقْعُدَنَّ في السُّوقِ إلاّ مَن يَعْقِلُ الشِّراءَ و البَيعَ ميزان الحكمه جلد2 صفحه93 ❤️🍂 🆔 @hajammar313 🔷🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداحافظ بابا 😢 ❤️ اینجاست اخرین وداع دخترک با پدر 😔 مدافع حرم در روز ولادت خانم زینب (س) مهمون سفرشون شدی ، خوش به سعادتت😞 ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
هدایت شده از نحن ابناء الخامنه ای
حکم اعدام سید محمود موسوی مجد جاسوسی که محل ترددهای سپهبد شهید سلیمانی را در اختیار دشمن قرار داده بود، صادر شد او برای موساد و سیا جاسوسی میکرد ‏سید محمود موسوی مجد در حوزه‌های مختلف امنیتی به‌خصوص در حوزه نیروهای مسلح و نیروی قدس ‎ جاسوسی کرده است او، اطلاعات مربوط به "استقرار" و "ترددهای سردار سلیمانی" را در اختیار سرویس‌های جاسوسی بیگانه قرار داده بود || @maghar_haj_ammar
باید غبار صحن تو را طوطیا کنند آنان که خاک را بـه نظر کیمیا کنند هو هوی باد نیست که پیچیده در رواق خیل ملائکند که رضا یا رضا کنند ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
زن اول گوشی رو برداشت اما با نگاهی به صورت سینا تصمیمش عوض شد. صندلی را به سینا تعارف کرد و رفت سمت یکی از در ها. سینا آرام پشت سر زن راه افتاد. قدش از زن بلند تر بود و در که باز شد، یک دید کلی در اتاق زد. زن در را باز گذاشت و سینا فروغ را هم دید که داشت فنجان مقابلش را توی نعلبکی بر می گرداند؛ فال قهوه. زن کنار گوش مدیر حرفی زد که مدیر رو به سینا نیم خیز شد و جوابی داد. زن که بیرون آمد به سینا گفت: _ ایشون با کمال میل منتظر دیدار شما هستند. فقط چون تا ظهر با خانم فروغ ملکی قرار دارند گفتند عصر در خدمتتون هستند! سینا آبرویی بالا انداخت و سری تکان داد: _ خانم ملکی هم دارند برای شهرستان قرارداد می بندند؟ _ نخیر. ایشون توی همین تهران یه مؤسسه فوق العاده دارند. کارشون هم توی زمینه‌ی مدل های روزه . چون ما توی زمینه‌ی چادر دغدغه داشتیم و ایشون هم توی زمینه‌ی لباس فاخر خیلی متبحر هستند چند وقتیه که با ما قرارداد همکاری دارند. پشتیبانی خوبی از مدل های جدید چادر هم کردند. _ چه خانم فهیمی. هم مدلینگ کار می کنند هم چادر؟ _ بله بله. اصلاً طرح چادر دانشجویی و چادر شالی رو گروه ایشون پیشنهاد دادند و خب ما هم کار دوخت و پخش رو بر عهده داریم! زن برای سینا از موقعیت مؤسسه هم توضیح داد: _ ما توی زمینه‌ی ترویج حجاب فعالیت می کنیم. خلاقیت هم یکی از شعار های ماست. هم بهترین پارچه های موجود در جهان رو استفاده میکنیم هم زیباترین مدل ها رو تولید می کنیم. مطمئن باشید که بهترین جا رو انتخاب کردید! ابروهای سینا در هم رفته بود و با بروشوری که مقابلش بود ور میرفت: _ هزینه‌ی تبلیغ و طراحی و پخش کشوری با خانم ملكيه یا مجموعه‌ شما؟ آخه تا این مدل ها در سطح مردم جا بیفته زمان می بره که خب زمان توی کار تولیدی حرف اول رو می زنه! معلومه شما خیلی با محاسبات دقيق جلو رفتید! زن سری تکان داد و گفت: _ البته همه این ها رو می تونید عصر که تشریف آوردید بپرسید. فقط من برای اینکه جلب اعتماد کرده باشم و برای ادامه همکاری میگم که خانم ملک شریک منصفی هستند. از لحاظ مالی هم شراکت داشتند. سینا که در ماشین را باز کرد شهاب نفس حبس شده اش را رها کرد: _ وای سینا نگفتم که بری اجداد طرف رو در بیاری. سینا یقه اش را صاف کرد و گفت: _ تو کی یاد می گیری با یه سرمایه گذار درست برخورد کنی معاون؟ در ضمن عصر هم بیا دنبالم قرار کاری دارم. حالا برو. شهاب سری به تأسف تکان داد. قرار شد سینا برود و شهاب به خاطر موقعیت مهم فروغ، خودش تعقيب را ادامه بدهد. سینا عصر با صاحب مؤسسه‌ی حجاب گفتگو کرد و متوجه شد که فروغ برای این ها یک فرصت مغتنم بوده که رشد کنند. ورود مدل های جدید چادر به بازار که به خاطر مدل دوخت نه تنها چادر به حساب نمی آید که گاهی حتی از مانتو های محجوب هم بدتر بود. یک موقعیت و زمینه ای که هم زیراب حجاب زده می شد هم بد حجابی و بدپوششی در یک مسیر تساهل و تسامح جلو می‌رفت. ضمن این که کسانی که این چادرها را استفاده می کردند بعدا خیلی برایشان راحت بود که قید چادر را بزنند. 🕸🕸🕸🕸🕸ادامه دارد🕸🕸🕸🕸🕸 ⭕️کپی، فوروارد حرام⭕️ ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
کعبه اهل زمین است خراسان رضا هر چه داریم و نداریم به قربان رضا السلام علیک یا علی بن موسی الرضا ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
💚° ♥️ امام_علی (ع) فرمودند:♥️ 🍃 هر که درونش با ظاهرش یکسان و رفتارش با گفتارش موافق باشد، اوست که امانت را ادا کرده و عدالتش استوار گردیده است....🕊☘ 🌷غررالحکم، حدیث۸۶۵۶🌷 ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
هدایت شده از حرف
به قول یکی دوستداشتنی که ثابت نشه مفته... 👇👇👇👇👇 [ @harf97 |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••🌱•• رفقـــا سعۍڪنیم‌هدف‌ نمازمونو‌درســٺ‌ڪنیم:)) ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸
🥀🍃 🍃 . . یه نوجوانـ ۱۶ سال بود از محله‌هاے پایینــ شهر تهرانــ چونــ بابا نداشٺــ خیلـے بد تربیٺــ شده بود خودش مـے‌گفت: گناهـے نشد ڪ منــ انجامــ ندمــ تا اینکہ یہ نوار روضه زیر و رویش ڪرد و بلند شد اومد جبهه یه روز به فرمانده‌ گفت:من از بچگـے حرم امام رضا علیه‌السلام نرفتم، مـے ‌ترسمــ شهید بشمــ و حرمــ آقا رو نبینم ۴۸ ساعت به من مرخصـے بدینــ برمــ حرمــ امامــ رضا علیه‌السلام زیارت کنم و برگردمــ... اجازه گرفت و رفت مشهد... دو ساعٺـــ توے حرم زیارت ڪرد و برگشت جبهه توے وصیت نامه‌اش نوشته بود: در راه برگشتــ از حرم امام رضا علیه‌السلام، توے ماشین خوابـــ حضرٺــ رو دیدمــ آقا بهم فرمود: حمید! اگر همینــ ‌طور ادامه بدهے خودمــ میامــ مـے‌برمتـ… یه قبرے براے خودش اطراف پادگانــ ڪنده بود... نیمه شب‌ها تا سحر مـے ‌خوابید داخل قبر، گریه مـے‌ڪرد و مـے‌گفت: یا امام رضا (ع) منتظر وعده‌امـ آقا جانــ چشمــ به راهمــ نذار... توی وصیٺــ نامه‌اش ساعتــ و روز و مڪانـــ شهادتش رو نوشته بود مـےگفت امام رضا {ع} بهمــ گفته ڪـے و کجا شهید میشمــ حتی مڪانـے همــ ڪ امامــ رضا {ع} فرموده بود شهید مـے ‌شـے تا حالا ندیده بود . . روز موعود خبر رسید ضد انقلاب توے یہ منطقه است و باید بریم سراغشونــ... فرمانده گفت: چند تا نیرو بیشتر نمـے ‌خواهیمــ همه‌ے بچه‌ها شروع ڪردند التماس ڪردن که آقا ما رو ببرید دیدند حمید یه گوشه نشسته و نگاه مےڪنه . . ازش سوال کردند: مگه تو دوسٺــ ندارے برے به این عملیات؟ حمید خندید و گفت: شما برا اومدنــ التماس‌هاتونــ رو بڪنید، اونـے ڪ باید منو ببره خودش مـے ‌بره . خود فرمانده اومد و گفت: حمید تو هم بلند شو بریمــ... . بچه‌ها میگنــ وقتـے وارد روستایـے ڪ ضد انقلابـــ بودند شدیمــ، حمید دستاش رو به سمتــ ما بلند ڪرد و گفتـــ:خداحافظ🥀✨ . . ڪسـے اونــ لحظه نفهمید حمید چـے میگه اما وقتـي شهید شد و وصیت‌نامه‌اش رو باز ڪردیمــ دیدیمــ دقیقا توے همون‌روز، ساعت و مڪانـے شهید شده ڪ تو وصیت‌نامه‌اش نوشته بود... . . . ""خاطره اے از زندگـے شهید حمید محمودے'" . . . راوی: حاج مهدی سلحشور •|| ✨ . . •|| 🍃 ••🌱• ❤️🌱 🆔 @hajammar313 🔷🔸 . . . 🍃