هدایت شده از زهیر کاروان زیارتی اهل بیت علیهم السلام
مجموعه خاطراتی متفاوت از یک بانوی طلبه
بانوی طلبه ای که خاطرات خود را از دوران بستری مادر در بیمارستان نوشته و با ادبیاتی روان و زیبا تجربیات یک ساله خود را از لحظاتی که در بیمارستان به عنوان همراه بیمار بوده و اتفاقات و ماجراهایی که در آنجا رخ داده را در این کتاب به تصویر می کشد و از مشکلات و سختی ها و چالش های بیماری و بیماران و محیط بیمارستان در قالب داستان سخن می گوید.
بخشی از کتاب را با هم می خوانیم:
📚📚تماشای تلاش انسان های مختلف، از زاویه نمازخانه که حدود ده پله بالاتر از سالن بود، برایم نوعی تفریح حساب می شد. شبیه نشستن روی پشت بام و تماشای یک بازارچه پرانرژی بود. شبیه تماشای یک فیلم از آخرین ردیف صندلی ها در سینما. آن روز هم برای فرصت دادن به مادر، پناه بردم به نمازخانه و روبروی درب اتاق عمل نشستم. دایره دیدم محدود بود به یک درب برقی و آکواریوم و آب سردکن جلوی درب اتاق عمل و انسان هایی که در این محدوده چندمتری رفت و آمد داشتند. صحنه ها هرچند دقیقه عوض می شد. ترکیبی از تلخی ها و شیرینی ها…
#کتاب_خوب_بخوانیم
#با_دلم_می_خوانم
#داستان
#مرکز_نشر_هاجر
#ناشر_تخصصی_زن_و_خانواده
آدرس کانال ایتا
@hajarpub_ir
آدرس وبسایت
https://hajarpub.ir/📚✅✅