💠«شهید یعنی دل را به آسمان گره زدن» "خاطره از انتخابات سال ۹۰" (پلیس گفت: حاج آقا بخشیده!)😳 حاج اصغر همیشه برای انتخابات تو هر حال و اوضاعی که بود، وظیفه‌ی خودش میدونست که حتما رای بده. رای گیری انتخابات مجلس در سال ۹۰ بود حاج اصغر برای رای دادن به تهران رفته بود. یک ساعتی از راه افتادنشون نگذشته بود که با من تماس گرفت و گفت تصادف کردیم و حوالی اکباتان هستیم. فورا حاضر شدم و رفتم‌. رسیدم به محل تصادف دیدم ماشینه حاجی هم از جلو هم از عقب آسیب دیده و خیلی خسارت برداشته. پرس و جو کردم داستان از این قرار بود که ترافیک شده بود و راننده ای بی احتیاطی کرده بود و با سرعت خیلی زیاد زده بود به ماشین های لاین تندرو که برای ترافیک توقف کرده بودند و زنجیره ای به هم برخورد کرده بودند؛ ماشین حاج اصغر هم وسطه این زنجیره قرار داشت. حاج اصغر با آرامش و توکل همیشگیش میگفت: چیزی نیست ، ان شاء الله که خیره.♥︎ دیدم پلیسی که در صحنه ی تصادف حاضر شده با راننده ‌های ماشین ها صحبت میکنه و کروکی میکشه ولی با حاجی کاری نداره. رفتم پیش پلیس و گفتم آقا ماشین ما رو هم پیگیری کنید لطفا؛ پلیس گفت: حاج آقا بخشیده! حاج آقا گفته این بنده خدا اگه اون دوتا ماشینِ غیر از ماشین من رو بتونه خسارت بده بسه، من خسارت نمیخوام. من هرچقدر تلاش کردم نتونستم حاجی رو راضی کنم که حداقل یکم از خسارتی که به ماشینش وارد شده رو بگیره. و با همون اوضاعِ ماشین، راهی شدیم به نزدیک ترین ستادی که میتونستیم رای بدیم. در مسیر‌، خیلی ها بوق میزدند که حاجی صندوقت بازه.. حاج اصغر فقط میخندید😆😅 و لبخند آرامش بخشه حاجی باعث دلگرمی و لبخند ما میشد. خلاصه گذشت و گذشت تا چند وقت پیش که سر خاک حاجی رفته بودم و دیدم یه بنده خدایی اومد و بالاسر مزار حاجی شروع کرد به گریه کردن😭 میگفت خیلی حاج آقا بزرگوار بودن، خیلی در حق ما لطف کردن. اون زمان دست ما خالی بود و هیچ وقت لطف حاج آقا رو فراموش نمیکنیم. "حاج اصغر فانی بودن دنیا رو باور داشت و دلبسته ی مال دنیا نبود و دلش رو به آسمون گره زده بود" ۲کلمه ای که همیشه زمزمه ی حاجی بود: #دنیای_فانی ➖➖➖➖➖➖➖➖ #انتخابات #من_رای_میدهم🇮🇷☝️ #لبيك_يا_خامنه_ای❤️🇮🇷 #شهدا_شرمنده_ایم ✾✾࿐༅🍂💚🍂༅࿐✾‌✾ #جانباز_شهید_حاج_اصغر_عبادی_کیا 🆔 @hajasghar313