وقتی نظام فکری تشکیل نشد و بقیه برای شخص تصمیم گرفتن ، اوضاع میشه مثل این براندازانی که عیناً تصمیم گیرنده ی اعتقاداتشون ، شبکه های معاند هست!
وقتی باهاشون حرف میزنی ، عیناً همون حرفی رو میزنن که دشمن میگه و دشمن میخواد!
وقتی نظام فکری غلط انتخاب شد ، به نسبت مسوولیتی که شخص در جامعه داره ، خطرش بیشتر میشه!
وقتی یه شخصِ عادی ۳۰ ساله ی مجردِ مثلاً فروشنده ی سوپر مارکت که کل تاثیرش تو جامعه اینه که روزی یه پاکت وینستون آبی بکشه و هوا رو آلوده کنه ، نظام فکری غلطی داشته باشه ، یه تاثیر میذاره.
حُجره ےمن!
وقتی یه شخصِ عادی ۳۰ ساله ی مجردِ مثلاً فروشنده ی سوپر مارکت که کل تاثیرش تو جامعه اینه که روزی یه پ
یه شخصی که مثلاً رئیس قبیله باشه و نخبه ی علمی باشه و همه قبولش داشته باشن و پولدار باشه ، نظام فکری اشتباهی داشته باشه ، یه تاثیر میذاره!
وای به این تاثیر !!!!!
#داعش ، اگر فقط یه نظام فکری برای یه شخص خیلی خیلی عادی بود ، نهایت اتفاقی که میوفتاد این بود که با چاقو میزد دو نفر شیعه رو میکشت.
اما نظامِ فکری داعش ، به بقیه اثر گذاشت!
از یه گروه کوچیک ، تبدیل شد به اون عظمت! که اگر امثال حاج قاسم ها نبودند ، این نظام فکری تا خراسان هم پیش میرفت و خدا میدونه چ بلایی سر شیعه می اومد ...
اشرافی گری ، در زمان انقلاب ، خیلی کم
بود ، مسوولان انقلابی ساده زیست و مخلص بودند .
اما یکی از مسوولان که نامش را نمیبریم ، علاقه ی خاصی به تجمل گرایی و اشرافی گری داشت .
این اشرافی گری باعث شد که اکثر مسؤلان هم دنباله رود او شوند و عاقبت این است که میبینید فاصله ی طبقاتی بالا با مردم ( البته با دوره ی پهلوی خدایی فرق دارد و به ان اندازه بالا نیست )