به امثالِ علما و شهدا نگاه میکنم
راغب در دنیا میشوم ..
همانندِ کودکی که دلش چند مشت
پسته میخواهد .
حُجره ےمن!
به امثالِ علما و شهدا نگاه میکنم راغب در دنیا میشوم .. همانندِ کودکی که دلش چند مشت پسته میخواهد .
چون شهدا و علما ، بوسیله ی حیاتِ
دنیا ، به آن مقامات و لَذاتِ عرفانی و
معنوی رسیدند .
نه بوسیله ی مرگ و برزخ ..
به مثال شمر و معاویه و یزید ، علیهم
اللعنة و العذاب که گوشه چشمی می
اندازم ، حالم از دنیا و ما فیها بهم میخورد .
از دیدن پول و طلا ، تهوع میگیرم !
از دیدن غذا های رنگین ، اذیت میشوم !
حُجره ےمن!
به مثال شمر و معاویه و یزید ، علیهم اللعنة و العذاب که گوشه چشمی می اندازم ، حالم از دنیا و ما فیه
چون بوسیله ی همین حیاتِ منحوسه
دنیایی شان ، جنایت ها کردند ..
برای همین دنیایِ گذرا و پَست ، سر از
تن مولای ما جدا کردند !
حُجره ےمن!
چون بوسیله ی همین حیاتِ منحوسه دنیایی شان ، جنایت ها کردند .. برای همین دنیایِ گذرا و پَست ، سر از
برای همین دنیایِ پست و گذرا ، از خیامِ
حسینی ، معجَر و گوشواره غارت کردند ..
انسانیت را ذبح کردند و شرف را از وجودِ
نداشته ی خود ، قِی !
همین ساعت ، همین لحظه !
در جنوب غرب ایران ، در کشور یمن ،
کودک ها به خون خود غرق میشوند ،
به علتِ دنیا پرستیِ معاویه هایِ زمان !
حُجره ےمن!
از جهتی ، عامل بد بختی خیلیاست
از دنیا باید به مانند مُردار ، در وقت اضطرار
استفاده کرد. آنقدری خورد ، که حیاتِ بدن
از هم نگسلد .
اگر بیشتر خورد ، کرمِ مُردارِ مِیته ی دنیا ،
به مانند افعیِ خراسانی ، روح و جسمِ معنوی
انسان را ، به فساد و عفونت میکشد .