eitaa logo
محمد علی فتحی|hajfathi_ir
626 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
566 ویدیو
42 فایل
#حاج_فتحی #رسانه_حاج_فتحی ▪️استاد حوزه و دانشگاه #اینجا: تبیین اندیشه های راهبردی و گفتمانی #رزومه: http://hajfathi.ir 📮دفتر: کرج، آزادگان، مسجد مهدویه 👌ارتباط مستقیم: @hajfathi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠از بین برنده بیچارگی ها على بن ابراهيم از پدرش، او از حسن بن على بن فضّال، او از صالح بن عقبه، او از ابى عبد اللّه عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود: ▫️ آيه شريفه أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ [۱]، در شأن عليه السّلام نازل شده است. ▫️ به خدا سوگند! كه دو ركعت نماز در مى كند و مى نمايد، خداى تعالى اجابت كرده، بدى‌ها را زايل و او را در زمين مى گرداند. [۲] ---------- [۱]: سوره نمل، آيه ۶۲. [۲]: تفسير القمى، ج ۲، ص ۱۲۹. 👇 🆔 @hajfathi_ir
✅ عبرت های جنگ جمل امروز سالروز وقوع است. در این روز عده ای که از اصحاب پیامبر با ایشان نبرد کردند. رهبری این جریان بر عهده یکی از همسرتان پیامبر بود. طلحه و زبیر نیز آتش بیار معرکه. مولا علیه السلام بعد از اتمام حجت جملی ها، در یک رویارویی دشوار، آنان را شکست دادند و چشم را کور کردند. 👌چند عبرت: ۱. همراهی با پیامبر در صورتی به عنوان فضیلت باقی می ماند که صحابی تا آخر عمر بر پیمان با ایشان باقی بماند. ولی بسیاری از اصحاب، پیان شکنی کردند و با وصی و بلا فصل ایشان مبارزه کردند. ۲. کسی اگر تا اندازه ای نزدیک به پیامبر باشد (مثل همسر) ولی پایبند به تعهدات خود نسبت به پیامبر نباشد، خواهد کرد. ۳. عاقبت به خیری مهم است وبدون دل کندن از دنیا و قدرت بدست نمی آید. سران جنگ جمل اهل و بودند. ۴. در نبرد جمل مسلمانانی شرکت کردند که اهل و و و بودند ولی چون علی علیه السلام را قبول نکردند از دایره مسلمین خارج شدند و هیچکدام از این فضیلت ها برایشان باقی نماند. ۵. و گوش دادن به سخن باطل فرزند، را منحرف کرد. جامعه باید مراقب باشند احساسات پدری و شخصی، مانع آنان نشود. ✍ محمد علی فتحی 🆔 @hajfathi_ir
✅اثر لقمه حرام در فرجام انسان شريك بن عبدالله نخعى از دانشمندان معروف اسلامى در قرن دوم بود، مهدى عباسى (سومين خليفه عباسى ) به و هوش شريك ، اطلاع داشت ، او را به حضور طلبيد و اصرار كرد كه منصب را قبول كند، او كه مى دانست قضاوت در دستگاه طاغوتى عباسيان ، بزرگ است ، قبول نكرد. مهدى عباسى اصرار كرد كه او فرزندانش گردد، او به شكلى از زير بار اين پيشنهاد نيز خارج شد و نپذيرفت . تا اينكه روزى خليفه عباسى به وى گفت : من از تو سه توقع دارم كه بايد يكى از آنها را بپذيرى : 1- قضاوت 2- 3- امروز من باشى و بر سر سفره ام بنشينى. شريك ، تاملى كرد و سپس گفت : اكنون كه به انتخاب يكى از اين سه كار مجبور هستم ترجيح مى دهم كه مورد سوم (مهمانى ) را بپذيرم . قبول كرد و به آشپز خود، دستور داد لذيذترين ها را آماده نمايد و از شريك ، به بهترين وضع ممكن پذيرائى نمايد. پس از آماده شدن غذا، شريك كه آن روز از آن غذاهاى لذيذ و گوناگون نخورده بود، با حرص و ولع از آنها خورد، در همين حال يكى از نزديكان خليفه به خليفه گفت : همين روزها، شريك ، هم منصب قضاوت را مى پذيرد و هم منصب آموزگارى فرزندان شما را، و اتفاقاً همين طور هم شد و او عهده دار هر دو مقام گرديد. از طرف دستگاه ، و ماهيانه مناسبى برايش معين كردند، روزى شريك با متصدى پرداخت حقوق ، حرفش شد. متصدى به او گفت : مگر گندم به ما فروخته اى كه اين همه توقع دارى ؟ شريك ، جواب داد: چيزى بهتر از گندم به شما فروخته ام ، من دينم را به شما فروخته ام. آرى# غذاى_حرام و ، آنچنان او را تيره و تار كرد، كه او به راحتى جزء درباريان دستگاه ظلمه گرديد، و به اين ترتيب انسان خوبى بر اثر غذاى آلوده ، منحرف و عاقبت به شر شد. 📚 منبع: داستان دوستان، ج۱ 🆔 @hajfathi_ir
✅اثر لقمه حرام در فرجام انسان شريك بن عبدالله نخعى از دانشمندان معروف اسلامى در قرن دوم بود، مهدى عباسى (سومين خليفه عباسى ) به و هوش شريك ، اطلاع داشت ، او را به حضور طلبيد و اصرار كرد كه منصب را قبول كند، او كه مى دانست قضاوت در دستگاه طاغوتى عباسيان ، بزرگ است ، قبول نكرد. مهدى عباسى اصرار كرد كه او فرزندانش گردد، او به شكلى از زير بار اين پيشنهاد نيز خارج شد و نپذيرفت . تا اينكه روزى خليفه عباسى به وى گفت : من از تو سه توقع دارم كه بايد يكى از آنها را بپذيرى : 1- قضاوت 2- 3- امروز من باشى و بر سر سفره ام بنشينى. شريك ، تاملى كرد و سپس گفت : اكنون كه به انتخاب يكى از اين سه كار مجبور هستم ترجيح مى دهم كه مورد سوم (مهمانى ) را بپذيرم . قبول كرد و به آشپز خود، دستور داد لذيذترين ها را آماده نمايد و از شريك ، به بهترين وضع ممكن پذيرائى نمايد. پس از آماده شدن غذا، شريك كه آن روز از آن غذاهاى لذيذ و گوناگون نخورده بود، با حرص و ولع از آنها خورد، در همين حال يكى از نزديكان خليفه به خليفه گفت : همين روزها، شريك ، هم منصب قضاوت را مى پذيرد و هم منصب آموزگارى فرزندان شما را، و اتفاقاً همين طور هم شد و او عهده دار هر دو مقام گرديد. از طرف دستگاه ، و ماهيانه مناسبى برايش معين كردند، روزى شريك با متصدى پرداخت حقوق ، حرفش شد. متصدى به او گفت : مگر گندم به ما فروخته اى كه اين همه توقع دارى ؟ شريك ، جواب داد: چيزى بهتر از گندم به شما فروخته ام ، من دينم را به شما فروخته ام. آرى# غذاى_حرام و ، آنچنان او را تيره و تار كرد، كه او به راحتى جزء درباريان دستگاه ظلمه گرديد، و به اين ترتيب انسان خوبى بر اثر غذاى آلوده ، منحرف و عاقبت به شر شد. 📚 منبع: داستان دوستان، ج۱ 🆔 @hajfathi_ir