❓#معانقه از کجا شروع شد؟
▫️در عهد ابراهیم علیه السلام مردی به نام ماریا بن آوی بود که عمر او ۶۶۰ سال رسیده بود. وی در جزیره ای زندگی میکرد و میان او و مردم، خلیج عمیقی فاصله بود. هر سال به سوی مردم میآمد و در صحرا اقامت میکرد و در محراب به نماز میایستاد.
▫️روزی در صحرا گوسفند فربهی دید که بسیار پر دنبه بود و همراه آن گله، جوان زیبارویی بود که صورتش چون قرص ماه میدرخشید. ماریا پرسید: ای جوان، این گوسفند از آن کیست؟ آن جوان گفت: این گوسفند متعلق به ابراهیم خلیل الرحمن است.
▫️ماریا گفت: تو کیستی؟ گفت: من اسحاق، پسر او هستم. آن وقت ماریا
با خود گفت: خدایا، بنده و خلیل خود را قبل از مرگم به من بنما! سپس به مکان خود بازگشت و اسحاق خبر او را به پدرش رساند.
▫️ابراهیم آن مکان را به یاد آورد و به محل نماز او رفت و از نام او و سنش و محل سکونتش سؤال کرد. ماریا گفت: من در جزیره ای زندگی میکنم. ابراهیم گفت: من دوست دارم به آن مکان بیایم. زندگی تو در آنجا چگونه میگذرد؟ او گفت: من از میوه درخت خرما که آن را خشک کردهام تغذیه میکنم و گمان نمی کنم تو بتوانی به آنجا بیایی؛ چون آب عمیقی میان آنجا و این محل مانع است.
ابراهیم گفت: آیا تو راه عبوری داری؟ گفت: خیر. ابراهیم فرمود: پس تو چگونه عبور میکنی؟ ماریا گفت: من بر آب راه میروم. ابراهیم گفت: امید است همان خدایی که آب را مسخر تو گردانده، آن را برای عبور من نیز مسخر نماید.
پس به راه افتادند و ابتدا ماریا شروع کرد و پای خود را بر آب نهاد و «بسم الله» گفت و ابراهیم هم به دنبال او «بسم الله» گفت و قدم بر آب نهاد.
ماریا متوجه او شد و دید که ابراهیم هم مانند او بر آب راه میرود. از این امر متعجب شد. بعد از مدتی هر دو وارد جزیره شدند و ابراهیم همراه او سه روز در جزیره اقامت کرد، ولی ماریا او را نمی شناخت.
▫️ابراهیم گفت: چه جایگاه نیکویی داری! آیا تو به درگاه خدا دعا کردی که میان من و تو در این مکان جمع نماید و ما در کنار هم باشیم؟ او گفت: نه من چنین دعایی نکرده ام. ابراهیم گفت: مطمئن هستی؟
▫️ماریا گفت: من از سه سال پیش دعایی میکنم که هنوز مستجاب نشده
است. ابراهیم گفت: چه دعایی کرده ای؟ و ماریا ماجرای دیدار اسحاق و دعای خود را بیان کرد. آن وقت ابراهیم گفت: به تحقیق دعایت مستجاب شده است. من ابراهیم هستم. سپس برخاست و با او معانقه و روبوسی کرد و این اولین معانقه تاریخ بود.
----------
📚قصص الأنبیاء علیه السلام (للراوندی)، ص ۱۱۵؛ بحار الأنوار، ج ۱۲، ص ۹.
#به_کانال_قرآن_و_حدیث_بپیوندید 👇
🆔 @hajfathi_ir