eitaa logo
⸤ ســـــرداراݩ‌عشـــــق♡ ⸣
146 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.2هزار ویدیو
3 فایل
•﷽• 🌿🌺بـہ‌#شهیـدحـاج‌قـاســـــم‌سلیـمانێ‌ بـہ‌چشـم‌یڪ‌فـࢪدنگـاه‌نڪنیـم؛بـہ‌چشـم‌یڪ‌مڪتب‌ یڪ‌ࢪاه‌ویڪ‌مدرســـــہ‌دࢪس‌آموزنگـاه‌ ڪنیم. ارتباط:↯ @SeyedehReyhaneh1818
مشاهده در ایتا
دانلود
⸤ ســـــرداراݩ‌عشـــــق♡ ⸣
#برگی_از_خاطره ♥️🍃 #سردارخودش‌را‌سربازمی‌دانست‌نه‌فرمانده این یادگار دوران دفاع مقدس خدمت های پس از
♥️🍃 در مرحله دوم رفتم اهواز که من را انداختن بندر فاو که سه منطقه کارخانه نمد، خورعبدالله و منطقه ای به نام البهار بود، وقتی رفتم حاج قاسم من را دید و گفت: آقای افزون شهید نشدی گفتم نه من هنوز لیاقت نداشتم گفت تو از ملا های قدیمی کنارت هست و واقعا هم اینگونه بود پدر همسمر یکی از ملا های قدیمی بود. در سنگر به من گفت، همراه من می آیی برویم خط. گفتم سرهنگ هر جا که شما بگویی می ایم، رفتیم یه جایی کانال بود و سنگر کمین که حاج قاسم می رفت برای دیده بانی گفت، خدا با تو هست شب تا صبح سنگر می زنی، اما تیر نمی خوری. در همان منطقه کارخانه نمد یه منطقه ای به نام سه راهی مرگ بود محال بود گلوله به سمتت نیاد یک دفعه از حاج قاسم پرسیدم، چرا به اینجا می گویند سه راهی مرگ گفت هر که به این منطقه برود امکان ندارد که تیر به سمتش نیاید که من گفتم حاجی من چند سری رفتم، اما اتفاقی نیفتاده حاجی خندید و گفت اون موقع خواب بودند! °•|🌿🇮🇷#j๑ïท ➺ @hajghasemabomahdi ♡ |
⸤ ســـــرداراݩ‌عشـــــق♡ ⸣
#برگی_از_خاطره ♥️🍃 #شبی‌که‌باحاج‌قاسم‌بین‌عراقی‌ها‌غذاخوردیم #قسمت_اول در مرحله دوم رفتم اهواز که
✌️ حاج قاسم ما را برد سنگر کمین و نشانم داد و گفت، این ها عراقی هستند اگر دل و جرأت داری برو اون سمت، یک نفر دیگر هم بود به نام آقای زارع منصوری که از همشهریان حاجی بود که شهید شد، دوربین را داد وقتی نگاه کردم دیدم کلا اینجا جایگاه لشکر صدام هست، گفتم سردار برویم، گفت، یک شرایط دارد که اصلا صحبت نکنی، چون اگر زبانت را باز کنی بفهمن که ایرانی هستی تو را می کشند. من با حاج قاسم و زارع منصوری حدود ساعت ۱۰ شب بود رفتیم آنجا و در صف عراقی ها نشستیم، غذا گرفتیم و خوردیم چند تا لودر آنجا بود حاج قاسم به من گفت، تو که راننده لودر هستی، می تونی یکی از این لودر ها را برداری، گفتم نه مگر می شود، گفت امکانش رو خدا برامون درست می کنه. رفتم دیدم یکی از دستگاه ها صفر هست و هنوز بیلش هم زمین نخورده، برگشتم به حاجی گفتم یکی از دستگاه ها خوبه، ولی بقیه نه، گفت برو چک کن روغن و آبش رو، گفتم بله داره، ولی سوئیچ نداره، گفت تو کیسه آخر پشت سر صندلی سوئیچ هست رفتم برداشتم و روشن کردم، حاج قاسم خودش کنارم نشست و گفت، حرکت کن از خاکریز اول و دوم که گذشتیم به خاکریز سوم که رسیدیم، شلیک دشمن شروع شد و متوجه شدند. صبح روز بعد رادیو لندن اعلام کرد که قاسم سلیمانی آمد عراق یک دستگاه لودر برداشت و برد از همان موقع شدیم راننده مشهور. °•|🌿🇮🇷#j๑ïท ➺ @hajghasemabomahdi ♡ |