⸤ ســـــرداراݩعشـــــق♡ ⸣
معمولا ماه رمضان بعد از نماز عصر حاج ابومهدی در دفتر خود در تهران با صوتی بسیار عالی یک جزء از آیات
یادم هست حاج ابومهدی به خرما بسیار علاقه داشت؛ یک شب با هم به ملاقات یکی از مجاهدان که بیمار شده بود، رفتیم، بعد از آن حاج ابومهدی با من به مقر آمد و در دفتر نشستیم و درباره کار صحبت کردیم، یک جعبه خرما را که یکی از دوستانم برایم آورده بود مقابل حاج ابومهدی گرفتم تا چند خرما بردارد، اما با همان روحیه همیشگی شروع کرد شوخی کردن و گفت چند خرما فایدهای ندارد، کل جعبه خرما را گرفت و با خود بُرد! شوخیها و مزاحهایش، شخصیت معنویش را دوستداشتنی میکرد.
اهل مقدسبازی نبود، معنوی بود، اما شوخی و مزاح هم میکرد و دل همنشینانش را شاد میکرد. حاج ابومهدی انسان متواضعی بود، به مجاهدان و خانواده شهدا بسیار رسیدگی میکرد، اگر مجاهدان صاحب فرزند میشدند، همیشه برای فرزندانشان هدیه میخرید. هیچ وقت از وضعیت زندگی اطرافیانش غافل نبود، فرزند یکی از مسؤولان دفترش بیماری قند داشت، ابومهدی همیشه جویای احوال او بود و بسیار کمک میکرد، حتی شرایط سفر را برای آنان مهیا میکرد.
#زندگینامه_ابومهدی 🍃♥️
#قسمت_هشتم
°•|🌿🌸#j๑ïท ➺
@hajghasemabomahdi ♡ |
🖇🌻
ناگفتههایی از زندگی
#شهیدحاجقاسمسلیمانی ♥️
#قسمت_هشتـــــم