eitaa logo
کانال مشترک،جناتیان و خدادادی
398 دنبال‌کننده
282 عکس
207 ویدیو
191 فایل
پند/ پدر/مادر/شهید/ و دهها مورد دیگر
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه عاشوراییییی.mp3
2.34M
(نوحه وداع)_عاشورا۱۴۰۳ .حاج آرمین غلامی ای خواهر غمدیده(هنگامه ی میعاده)۲ از بهر فدا گشتن(گردیده ام آماده)۲ بر من و تو باشد وداع آخر صبوری نما ای غمدیده خواهر واویلا واویلا آه و واویلا۲ ای نور دل زینب(گردیده ام آشفته)۲ قلب من دلخسته(خون گشته از این گفته)۲ در وداع آخر خون شد دل من رفتنت حسینم شد مشکل من واویلا واویلا آه و واویلا۲ من می روم و گردد(صد پاره تنم زینب)۲ این خاک بیابان ها(گردد کفنم زینب)۲ خواهرم رهسپر سوی خدایم در نماز شبت نما دعایم واویلا واویلا آه و واویلا۲ تو می روی و گردم(از سوز غمت محزون)۲ من پیکر تو بینم(افتاده به موج خون)۲ می روی سوی حق ماه مدینه غلتان به خون شوی از ظلم و کینه واویلا واویلا آه و واویلا۲ در خیمه به تنهایی(از سوز غمت سوزم)۲ هر جا روم از داغت(چون شعله برافروزم)۲ برادرجان نشستم رو به رویت تا به جای مادر بوسم گلویت واویلا واویلا آه و واویلا۲ ای زینب من بینی(آتش زدن خیمه)۲ دشمن زند از کینه(رأسم به روی نیزه)۲ خون شود دلت از داغ برادر صبوری کن خواهر به حق مادر واویلا واویلا آه و واویلا۲ 📽بشنویم | از‌جلسات👆👆 «نوحه عاشورا,ع, » ◼️ صبح دهم محرم 🕌حسینیه شاملو"  کرمانشاه .حاج آرمین غلامی۱۴۰۳ 🏷نوحه ی‌ عاشورا"ع"👇👇
شب_یازدهم_محرم شام_غریبان دامن_کشان_رفتی... بند_اول آواره شد زینب. پناهی نداره٣ رو شونه‌ی نیزه. سرش رو میذاره٣ توی میدون افتاده علمدارش میون خون غلطیده کس و کارش امون ای دل امون ای دل دیگه محرم نداره. ناموس خدا٢ مونده تنها وسطِ. یه مشت بی حیا٢ بند_دوم می‌سوزه هر خیمه. تو آتیش نفرت٣ دستاش و می‌بندن. امون از اسارت٣ میگه با اشک و ناله علمدارم دارم بی تو از بین حرم میرم امون ای دل امون ای دل معجرش سوخته توی. آتیش خیام٢ روی ناقه می‌شینه. چه بی احترام٢ می‌بینه رو نیزه. سر بچه‌هاش و٣ رو نیزه غرق خون. می‌بینه داداش و٣ چقد امروز این خانم اذیت شد چقدر با کعبِ نیزه جسارت شد امون ای دل امون ای دل سر تا پاش گشته کبود. شده نیمه جون٢ داره می‌سوزه براش. دل آسمون٢ ♨️◼️♨️◼️♨️◼️ 🔳سینه_زنی_حضرت_سکینه س 🌻سبک : دامن کشان رفتی در بین آغوشم سر ذوالجناحت با اشک من غوغا شده خیمه گاهت دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم روبرو شد به دنبالت تا میدان دویدم من کمی آهسته تر که بریدم من رحم کن به خواهرت مرا هم ببر حسین جان مادرت مرا هم ببر پا در رکاب و دل به دریا سپردی چشمان زینب را به سینه فشردی بیا قبل از رفتن ای کس و کارم به حلقومت یک بوسه بدهکارم ای غریب تشنه لب مرا هم ببر رسید جان من به لب مرا هم ببر دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد چشم حرامی با حرم روبرو شد بیا برگرد خیمه ای کس و کارم منو تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت رحم کن به خواهرت مرا هم ببر حسین جان مادرت مرا هم ببر
◾️خنده برپاره گریبانی ما میکردن ◾️خوب آماده ی مهمانی مان میکردن ◾️پشت دروازه ساعات معطل ماندیم بزاریداینجور روضه بخونم،حسینیاچیزی به ته محرم نمونده،چهارپنج شب دیگه دوباره التماس های یکساله شروع میشه،اگه زنده باشیم محرموببینیم دورهم جمع بشیم گریه کنیم،ان شالله محرم دیگه مدینه توحرم امام حسن برای امام سجادگریه کنیم @ ◾️هرجاسخن اززینب ودروازه شام است ◾️ساکت به تماشاننشینیدحرام است ◾️سرهاکه رسیدس به بازارهمه ◾️پرسندبه هم پس سرعباس کدام است حسین.....😭😭😭 غلامش اومدکنارامام سجاد،سال هاازکربلاگذشته آب میدیدگریه میکرد،میگفت باباموتشنه کشتن،سرسفره میومدغدابخوره گریه میکرداگه توکوچه وبازارجوون بغل بابامیدیدگریه میکرد،اگه بچه کوچولوبغل زنی میدیدگریه میکرداگه دخترکوچولومیدیدگریه میکرد،اگه میدیدچادری خاکی شده گریه میکرد،اگه میدیدبازارشلوعه گریه میکرداگه میدیددارن گوسفندذبح میکنندگریه میکرد،گریه میکرد،غلامش اومدصدازدآقاچراانقدرگریه میکنی شماخانواده صبری،صبرچشمه ش ازوجودشماست چراانقدرگریه میکنی حضرت دوباره گریه کردسه بارفرمودافت برتو....چرااقا ؟یعقوب پیغمبریه لباس پاره خون آلودبراش آوردن میدونست یوسفش زنده ست ولی انقدرگریه کردتاسوی چشمت روازدست دادولی من که دیدم بدن بابام، برادرام ،عموهام ،عمه زاده هام (پیراهنش نه هاا) بدناشون پاره پاره روی خاک گرم کربلا ،همه اینوروگفتم برای یه خط ویه حرف گفت آقاکربلاکشتن چراشماهی میگیدالشام الشام الشام.. فرمودتوکربلابه بدن های اهل بیت جسارت کردن ولی توشام به ناموس ماجسارت شداخه نبودی یه سرطناب به بازوی من یه سرطناب روبه بازوی عمه جانم زینب این بچه هارو مابین ما بسته بودن 🌴 واردبزم شرابم کردن 🌴 زین جسارت هاکبابم کردن حسین .....😭 🥀روزهاناله وشب هاگریه 🥀ارث جامانده زهراگریه 🥀دردبسیارومداواگریه 🥀 آب میخوردولی باگریه 🥀گریه برآب وضویش میریخت تاوضومیگرفت میگفت اینقدربه بابام آب ندادن خون دل برسرورویش میریخت 🥀گریه برشاه شهیدان خوب است 🥀گریه برکشته عریان خوب است گریه بردامن طفلان خوب است گریه برآن لب ودندان خوب است خواسته هرسحرش گریه کند درفراق پدرش گریه کند گریه برناله آن دخترهااا @ اخه دختراگوشه گوشه بیابون یاعموعموکردن یاباباباباکردن جوابش چیشدباتازیانه این ناله رونزاریدتودلتون بمونه مگه اربعین نمیخوان بریم کربلا بسم الله حسین 😭😭😭 🥀گریه برناله آن دخترها 🥀گریه برشیون آن مادرها 🥀گریه برغارت انگشترها 🥀گریه برواشدن معجرها حسین 😭😭😭 رنگ مهتاب زمینش،میزد دیدن آب زمینش میزد تاامام سجادبه اسارت گرفتن اول کاری کردن سرامام سجادروتراشیدن..میدونی چرا؟چون برده هاروسرشون میتراشیدن 🥀گریه برناقه نشسته سخت است 🥀گریه باگردن بسته سخت است 🥀گریه باپیکرخسته سخت است 🥀گریه بابال شکسته سخت است 🥀گریه خوب هست که هرشب باشد..چرا؟ 🥀گریه برچادرزینب باشد حسین..😭😭😭 🌴آنکه راهست پیاده نکشید 🌴تشنه رابرلب باده نکشید 🌴طفل رااین همه ساده نکشید 🌴ذبح راآب نداده نکشید 🌴هیچ کس آب به گودال نبرد 🌴پدرم ذبح شده وآب نخورد بزاریدامشب یه جای دیگم برم به اذن امام سجادمیخوام براعمه جانش،روضه بخونم شب سومه اومدن خدمت بی بی زینب ،بی بی جان کجابه شماسخت گذاشت کدوم مصیبت کمرشماروتاکرده قدتون خم شده،فرمودکربلاداغ شش برادردیدم خم به ابرونیاوردم سینه سپرکردم گفتم من دخترعلیم ،دوتاپسراموبرادرم پاره پاره ازمیدون آوردازخیمه بیرون نیومدم گفتم فدای یه تارموی حسین بالاسرعلی اکبرداشت جون میدادخودم رسوندم بالاسرش،قنداقه علی اصغرخودم گرفتم خدامیدونه اونشب بالای تل زینبیه چی دیدم ،دیدم والشمرجالس علی صدرالحسین .😭😭.. دیدم شمرروسینه داداشم نشسته ،دیدم اسباشون نعل تازه زدن،دیدم ازکناربدن کشته هامون سینه سپرکردم گفتم من دخترعلیم ، دیگه ازبازارکوفه شام ردشدم همسایه هامون ازبالاپشت بوم سنگمون زدن بازم صبرکردم توکاخ ابن زیادصبرکردم تواین راه صبرکردم پشت دروازه ساعات سه روزنگه مون داشتن محله یهودیا بردن توکاخ یزیدبردن صبرکردم توبزم نامحرما رفتم ناله زنا بسم الله،.. دیدم داداشم داره قرآن میخونه دیدم به لب ودندانش باچوب خیزران داره جسارت میکنه بازم صبرکردم گفتم من دخترعلیم،ولی بخدااون شب گوشه خرابه هرچی التماسش کردم چشاتونبنددخترم دیگه نفس نکشیدرقیم وازم گرفت خدامیدونه اونجاکمرم شکست بلندبگوحسین😭😭😭 زینب گوشه خراب دادزدتادیددخترنفس نمیکشه خودشورسوندبه درخرابه هی صدامیزدعباس کجایی... یتیمی دردبی درمون یتیمی😭 یتیمی خاری دوران یتیمی😭 الهی طفل بی بابانباشه😭 اگرباشه تواین صحرانباشه😭 باشه بابایادت باشه اخرشم نیومدی قول داده بودی که بیای حسین.....غریب مادرحسین😭 👇 @
زبانحال حضرت زینب س محلی بخون قرآن برارته دوربگردم بهی نیزه سوارته دور بگردم بخون قران می دل بهیره آروم نلمبه تی هدف ره بهوه گم ته پرچم ره ته خواخر بهیته دوش ته نهضت نبونه هرگز فراموش توجان ره بهردین فداهکردی شه راه ره ازوشون جداهکردی بیمی قاسم واکبرهدایی ابالفضل وعلی اصغرهدایی مه دتادسته گل که هدیه بینه ته خاخره همه سرمایه بینه تره نیزه بالا کمه نظاره مره دستورهده هکن اشاره علیجانپوربابل✍🌑🌑
سر غرق به خون خاخر بمیره برار قران بخون خاخر بمیره تره من کمه از محمل نظاره ته سر بالای نیزه ماه پاره غروب وقت اذان شامِ ستاره سو زَنّه آسمون خاخر بمیره برار قرآن بخون خاخر بمیره مه زخم دل برار بهیه ناسور مره نیه گمون بوینم اینجور سرِ بی تن ، تن بی صدر و کافور میون خاک و خون خاخر بمیره برار قرآن بخون خاخر بمیره برار خاخر بار سفر دَوِسّه برار ته داغ و فراق مره وسّه ته لب خشک و ته تن مجروح و خسته میون دشمنون خاخر بمیره برار قرآن بخون خاخر بمیره من در شیمه برار ته ناشتی همدم چِتی کناره هاکنم من این غم ته انگشت و ته انگشتر ره با هم بورده ساربون خاخر بمیره برار قرآن بخون خاخر بمیره برار از داغ تو بسوته مه دل اسیری بوردمه منزل به منزل برار تو باغبون هسّی و من گل ته سر مه سایه بون خاخر بمیره برار قرآن بخون خاخر بمیره شاعر یوسف لاطف
حضرت_زینب_س_روز_یازدهم محمود_ژولیده بِبَریدم که پیام از تنِ بی سر دارم حرفها با سپهِ کوفه ز حنجر دارم شِکوه بر فاطمه دارم ز جسارتهاتان من شکایت ز شما نزد پیمبر دارم تشنه کشتید و بریدید سرِ مهمان را حال این رختِ اسیریست که در بر دارم مَحرمان را همه کشتید و زبان دار شُدید غارت آزاد شد و دست به معجر دارم بزنیدم ببَریدم به همه میگویم من در این دشتِ بلا چند برادر دارم بار بستید و برفتید ولی من چه کنم من که از معرکه هفتاد و دو پیکر دارم یا اجازه بدهید اینهمه را دفن کنم یا گذارید که انگشتِ جدا بر دارم یکطرف بی سر و بی دست، علمدارِ رشید یکطرف دستِ علمدارِ دلاور دارم دارم اینجا به حرم یک تنِ ارباً اربا و سرِ نیزه سرِ زخمیِ اکبر دارم رأسها را که بریدید و سرِ نیزه زدید دستها را چه کنم،اینهمه لشگر دارم یکطرف غنچۀ نشکفته که پرپر کردید یکطرف مانده دوتا گمشده دختر دارم یکطرف کعب نی و حرف بَد و سوی دگر تازیانه به سر و صورتِ خواهر دارم خواهرانی همه معصوم و عفیف و مضطر داغدیده به برم، اینهمه مادر دارم یا اخی بوسه به رگهای بریده بزنم زانکه مأموریتِ تازه ز حیدر دارم بوسۀ حنجرۀ تو نَفَسِ تازه دهد تا ببیند که من هم کس و یاور دارم