#حضرت_رسول_زمینه
سايهء غم افتد به سرم…چه كنم؟٢
بار سفر بسته پدرم…چه كنم؟٢
خون چكد از چشمان ترم…چه كنم؟٢
سوزد از اين غصه جگرم…چه كنم؟٢
مرو ، ماه مدينه
مزن ، آتش به سينه
ببين ، در موج غم ها
شوم ، من بى سفينه
مى روى از - دل بكشم آه
يا أبتا - يا رسول الله
يا أبتا يا رسول الله…
بعد تو بينم جور و جفا…أبتا٢
أجر رسالت گردد اَدا…أبتا٢
آتش و دود و خانهء ما…أبتا٢
به پشت در مى زنم صدا…أبتا٢
ز قرآن كوثر افتاد
گلِ ، نيلوفر افتاد
ببين ، زهراى خود را
كه در ، پشتِ در افتاد
بسته شود - دستِ يدالله
يا أبتا - يا رسول الله
يا أبتا يا رسول الله…
بعدِ تو سيلى قسمتِ من…أبتا٢
شود دوتا فرقِ بوالحسن…أبتا٢
پاره جگر مى شود حسن…أبتا٢
شود حسينت پاره بدن…أبتا٢
ببين ، در بين گودال
شده ، دعوا و جنجال
سرى ، بر روىِ نيزه
تنى ، گرديده پامال
رَوَد به غارت حرم الله
يا أبتا - يا رسول الله
يا أبتا يا رسول الله…
#علی_اصغر_انصاریان
#حضرت_رسول_زمزمه
بگیر روی دامن سرم رو علی
ببند این چشای ترم رو علی
پاهام رو به قبله اس نیاد فاطمه
سپردم به تو دخترم رو علی
وصیت کنم با دل غرق خون
عزیزای من حق نگهدارتون
علی جان تو جان زهرای من
نشه پرپر این گل به دست خزون
میبینم روزی رو که مردم
میارند درب خونه هیزم
بین دیوار در میمیره یه خانم
.......
چه بار غمی رو کشیدم علی
چه زخم زبون ها شنیدم علی
چقدر سنگ کینه سرم رو شکست
من از دنیا راحت ندیدم علی
ببین اشک و خونِ دو چشمای من
برای حسین و برای حسن
میبینم تنی رو پر از چوب تیر
میبینم رو خاکا تنی بی کفن
هرگز پیغمبری در عالم
چون من ندیده رنج و ماتم
هر روز زندگی برام بود پر از غم
#میثم_مومنی_نژاد
#حضرت_رسول_شور
بند اول
لا اسئلکم علیه اجرا
تو خونه حیدر نشه بلوا
لا اسئلکم علیه اجرا
سیلی نخوره صورت زهرا
فاطمه واسه حیدرش سپاهه
دل یه عده بی حیا سیاهه
این درخونه مثه قتلگاهه
دلشوره دارم اخه پا به ماهه
ای وای ...
بند دوم
لا اسئلکم علیه اجرا
طفلی نشه گم تو دل صحرا
لا اسئلکم علیه اجرا
جون میده ببینه سر بابا
می بینم اون روزی که تو خرابه
دل صبور زینبم کبابه
یه قطره آب برا همه سرابه
که بدتر از حال همه ؛ ربابه
بند سوم
لا اسئلکم علیه اجرا
واسه بردن سر نشه دعوا
لا اسئلکم علیه اجرا
سرها روی نیزه نره بالا
مصیبه فی الارض و السماوات
حسین من با اون همه جراحات
چجوری با من میکنه ملاقات
احکام ذبح و کاش کنن مراعات
ای وای ...
#حسین_فتحی
#حضرت_رسول_زمینه
#حضرت_رسول_زمزمه
کاش بدی رو شرو(ع) نکنن
کینه هاشون و رو نکنن
میخ سرخ شده رو با لگد
بین سینه فرو نکنن
کاشکی آتیشی جور نکنن
جنگْ با آیهی نور نکنن
در که رو سر زهرا شکست
از روی در عبور نکنن
جای قلب توو سینهشون انگاری سنگه
مرد اگه مرد باشه با زن نمیجنگه
دخترم پای علی کوتاه بیا نیست
جای بار شیشه زیر دست و پا نیست ۲
کاشکی خون به جگر نیارن
از مغیره خبر نیارن
زهرامو نزنن با غلاف
داد حیدر و در نیارن
خوبیام میمونه بی جواب
فکرشم منو میده عذاب
کاش جلو چشای حَسنِین
حیدر و نکِشن با طناب
کاش مدینه مردمش نباشن اونجا
کمکم نمیکنن نیان تماشا
از خونه تا کوچه رو خاک رد خونه
کار فضه سخته پشت در خونه ۲
#عبدالله_باقری