🌸💚🌻🌻💚🌸
❤️بسم الله الرحمن الرحیم
💐سلام وعرض ارادت خدمت همراهان گرانقدر...
🌹صبح روز شنبه شما بخیرونیکیختی
💠🌺🌺💠
السلام علیک یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم
یا رب العالمین
⏬⏬⏬
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🤲 چه بخواهیم از خدا؟ باید از خدا بخواهیم عقل سلیم و قلب سلیم [را]. عقل را بخواهیم.
✨«العقل و الإیمان و الحیاء / إخوة صدق ما لهم جفاء؛[١] عقل و ایمان و حیاء سه برادر صادقی هستند که از هم جدا نمیشوند».
📚بیانات در درس اصول فقه، ١۶ بهمن ١٣٨٧
✅ حضرت امیرالمؤمنین على عليهالسلام فرمود:
▫️ جبرئيل بر آدم عليهالسلام فرود آمد و گفت: اى آدم! من مأمور شدهام كه تو را ميان سه چيز، مخيّر سازم. يكى را برگزين و دو تا را رها كن. آدم گفت: «اى جبرئيل! آن سه چيست؟». گفت: خرد، حیا و دين. آدم گفت: «خرد را برگزيدم». آن گاه جبرئيل، به حیا و دين، رو كرد و گفت: برويد و او را رها كنيد. آن دو گفتند: اى جبرئيل! ما مأموريم كه هميشه با خرد همراه باشيم. گفت: خود میدانيد، و بالا رفت.
📗الکافی: ج۱، ص۲۴، ح۲
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🤲💚🌼🍃
https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f
#خادمه_خدادادی🙏
💐🍃🌼🍃💐
ضبط FM@۹۴.۰ مگاهرتز_۲۰۲۴۰۹۰۲۱۷۳۸۲۸.mp3
1000K
مصیبت امام حسن مجتبی ع
#مازندرانی
#امام_حسن_ع
haya.heidarian.mp3
2.46M
🎧حیا در انسان
🎙️حجت الاسلام #حیدریان
🌹🌹🌹
🔹 از علی آموز ...
🌹 درسی از نهج البلاغه
✅ چگونه می توان به پاداشی بالاتر از پاداش شهدا دست یافت؟
📣 امام علی (ع):
پاداش مجاهد شهیدی که در راه خدا جهاد می کند، بزرگتر از کسی که می تواند #گناه کند و نمی کند، نیست. انسان عفیفی که #گناه نمی کند، به فرشته شدن نزدیک است.
📖 ما اَلْمُجَاهِدُ اَلشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اَللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ. لَكَادَ اَلْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ.
📚 نهج البلاغة , جلد۱
#رسول_خدا_فرمودند:
كسى كه به هنگام بيرون
رفتن از خانهاش «بسم اللّه»بگويدآن دو فرشته
نگهبان اويند گويند: هدايت شدى؛
و اگر«لا حول و لا قوة الاّ باللّه»
بگويد، آن دو مىگويند:حفظ شدى؛
و اگر« تَوَكَّلْتُ عَلَى اللّهِ »
بگويد، آن دو گويند: كفايت شدى؛
پس شيطان مىگويد:
من چگونه مىتوانم بر بندهاى كه
مورد هدايت و حفظ(خداوند)قرار گرفته
و خداوند امور زندگانى او را
كفايت كرده است غلبه كنم و او را بفريبم.
نوک مسمار به پهلو بخورد یا نخورد
یا به دیوار از آن سو بخورد یا نخورد،
این در سوخته حتما به زمین می افتد
لگدی بین هیاهو بخورد یا نخورد
دست بالا برود روضه به پا خواهد شد
حال بر صورت بانو بخورد یا نخورد
زنده می ماند اگر این نوک سنگین غلاف
فرقش این است به بازو بخورد یا نخورد
بعد از این فرق ندارد به خدا حال علی
خانه بی فاطمه جارو بخورد یا نخورد
داغ محسن به دل آل علی خواهد ماند
نوک مسمار به پهلو بخورد یا نخورد
〜〜〜🏴✺🏴✺🏴〜〜〜
قدری بخند و حال مرا رو به راه کن
فکری به حال گریه این بی پناه کن
بالا بگیر پلک ترت را نگاه کن
زهرا ببین که همسفرت گریه می کند
دارد به وضع بال و پرت گریه می کند
دارم کنار بستر تو گریه می کنم
با پاره های معجر تو گریه می کنم
با گریه های آخر تو گریه می کنم
مشکن مرا ، بدون تو من پیر میشم
بعد از تو من غریب و زمین گیر می شوم
پهلو به پهلو می شوی و درد می کشی
دیدم که راه می روی و درد می کشی
دیدم به کوچه می دوی درد می کشی …
دیدند بسته دست علی را، تو را زدند
چشمت به دست بسته من … بی هوا زدند
ای با وفا بگو که در آن کوچه ها چه شد؟
قدت کمان نبود، جوانم، چرا؟ چه شد؟
ان روز بین راه، مگر با شما چه شد؟
این شهر هم به غربت من گریه می کند
هر شب میان خواب حسن گریه می کند
〜〜〜🏴✺🏴✺🏴〜〜〜
اشک از دیده ی خونبار بیفتد سخت است
هر کجا بستر بیمار بیفتد سخت است
اوج این واقعه را جان علی می داند
خانم خانه که از کار بیفتد سخت است
به خدا فرق ندارد که کجا ، یک مادر …
کوچه یا در خم بازار بیفتد سخت است
به زمین خوردن مادر به کناری امّا …
پیش چشم پسر انگار بیفتد سخت است
مرد باشد ، و زنش پشت در خانهء
او در دل آتش اغیار بیفتد سخت است
سینه اش شد سپر شیر خدا ، امّا حیف
کار این سینه به مسمار بیفتد سخت است
صورت حور که از برگ گلی نازک تر
گذرش چون که به دیوار بیفتد سخت است …
آنکه مادر شده این واقعه را می فهمد
بعدِ شش ماه اگر بار بیفتد سخت است
خواست تا شانه کند موی سر زینب را …
شانه از دست گرفتار بیفتد سخت است !
دیدن نیمه در سوخته سخت است ولی
دیدنِ صحنه به تکرار بیفتد سخت است …
کوچه ها اوّل غم واقعهء کرببلاست …
علم از دست علمدار بیفتد سخت است
〜〜〜🏴✺🏴✺🏴〜〜〜
آقا سلام، روضه مادر شروع شد
باران اشک های مکرر شروع شد
آقا اجازه هست بخوانم برایتان
این اتفاق از دم یک در شروع شد
تا ریشه های چادر خاکی مادرت
آتش گرفت،روضه معجر شروع شد
فریادهای مادر پهلو شکسته ات
تا شد فشار در دو برابر شروع شد
این ماجرا رسید به آنجا که نیمه شب
بی اختیار گریه حیدر شروع شد
وقتی رسید قصه به اینجای شعر من
ایام خانه داری دختر شروع شد …
دختر رسید تا خود آن لحظه ای که ظهر
یک ماجرا به قافیه سر شروع شد
〜〜〜🏴✺🏴✺🏴〜〜〜
گریه نکن زهرا، علی طاقت ندارد
چون کوثر است این اشک ها قیمت ندارد
مثل تو را از دست دادن فاطمه جان
اصلا تو جای من بگو حسرت ندارد؟
اصلا برایم از تو دل کندن محال است
این حرفها کاری که با قسمت ندارد
آرام می گویم که طفلانت نفهمند
بعد از تو دیگر شوهرت عزت ندارد
باور کن از آن شب که درد آمد سراغت
دیگر علی هم یک شب راحت ندارد
کمتر بخوابان روی شانه زینبت را
این روزها که بازویت قوت ندارد
رخصت بده جبران کنم کم بودنم را
حیدر برای چند شب فرصت ندارد؟
برخیز بانویم تنورت رو به راه است
فضه به نان پختن هنوز عادت ندارد
ای کاش می مردم نمی دیدم عزیزم
دیگر جوانم آن قد و قامت ندارد
پیش علی سیلی زدند و پشت سر هم
گفتند گویا شوهرش غیرت ندارد
بستند دستان خدا را بین کوچه
گفتند راهی هم به جز بیعت ندارد
من فکر می کردم که بین شعله، آتش
کاری به کار چادر عترت ندارد
گفتم به خود آن روز این نامرد حتما
کاری به کار بانوی عصمت ندارد…
ای بشکند دستی که سیلی زد به رویت
گریه نکن زهرا، علی طاقت ندارد
〜〜〜🏴✺🏴✺🏴〜〜〜
همینکه قطره ای از دیده ی خونبار می آید
هزاران غم ز داغت در دل تبدار می آید
الا ای همسفر ای جان نثار حیدر مظلوم
به تو ای بانوی خانه چقدر ایثار می آید
نفس که می کشی با فاصله، آیا خبر داری
که بر روی سرم این سقف چون آوار می آید؟
سه ماهی می شود از من گرفتی رو، ولی بانو
از این رو بستنت هم معنی اجبار می آید
همین نان پختنت کافی است، جارو را زمین بگذار
چقدر از بازوان خسته ی تو کار می آید
https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀
چه کرده ایم که آن آشنا نمی آید
پیامی از سر کویش به ما نمی آید
چه کرده ایم، گره خورده کارمان اینقدر
چه کرده ایم که مشکل گشا نمی آید
چه کرده ایم که خورشید را نمی بینیم
چه کرده ایم که آن رهنما نمی آید
چه کرده ایم که اینگونه مبتلا شده ایم
چه کرده ایم که دیگر دوا نمی آید
چه قدر ندبه این الحسین را خواندیم
چه کرده ایم جواب دعا نمی آید
چه کرده ایم که بر ما بهشت گشته حرام
نسیمی از طرف کربلا نمی آید
به دست بسته حیدر قسم، نمی دانم
جواب ناله زهرا چرا نمی آید؟
https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f
💚🕊💚🕊💚
#شعر #روضه تابوت حضرت زهراعلیها سلام
🏴🏴🍀🏴🍀🍀🏴
آن شب که اشکِ سرخِ ستاره روان گرفت
از هق هقِ فرشته گلوي زمان گرفت
در بيت الاحترامِ نبي زوجِ دخترش
دستي به آب و دستِ دگر آسمان گرفت
ناگه نشست بالِ علي بر حريمِ درد
آتش به يک اشاره دلِ کهکشان گرفت
وقتي کفن ارادهي احرامِ گل نمود
غم چنگِ خود به سلسلهي کودکان گرفت
پروانهها به شمع جوان بوسه ميزدند
کاين لحظه قلبِ خالقِ کلِ جهان گرفت
تا جبرئيل شهپرِخود را به رخ کشيد
پر را به گردِ کودکِ خود آن جوان گرفت
آمد ندا که کودک و مادر جدا شوند
اين صحنه خون ز چشمِ همه عرشيان گرفت
بر دوش باغبان گلِ ياسي شکسته بود
تابوت قد کمان شده را قد کمان گرفت
فطرس اگر که سر به گريبان نهاد و سوخت
شايد شود زيارت قبرِ نهان گرفت
https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f
😭🖤💔