🔴ذات خراب!
پیرمردی که شغلش دامداری بود، نقل میکرد: گرگی در اتاقکی در آغل گوسفندان ما زاییده بود و سه چهار توله داشت و اوایل کار به طور مخفیانه مرتب به آنجا رفت و آمد می کرد و به بچههایش میرسید، چون آسیبی به گوسفندان نمیرساند و بخاطر ترحم به این حیوان و بچههایش، او را بیرون نکردیم، ولی کاملا او را زیر نظر داشتیم.
این ماده گرگ، به شکار میرفت و هر بار مرغی، خرگوشی، برهای شکار میکرد و برای مصرف خود و بچههایش میآورد. اما با اینکه رفت آمد او از آغل گوسفندان بود، هرگز متعرض گوسفندان ما نمیشد.
ما دقیقاً آمار گوسفندان و برههای آنها را داشتیم و کاملا مواظب بودیم. بچهها تقریبا بزرگ شده بودند. یکبار و در غیاب ماده گرگ که برای شکار رفته بود، بچههای او یکی از برهها را کشتند!
ما صبر کردیم، ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد؛ وقتی ماده گرگ برگشت و این منظره را دید، به بچههایش حملهور شد؛ آنها را گاز میگرفت و میزد و بچهها سر و صدا و جیغ میکشیدند و پس از آن نیز همان روز آنها را برداشت و از آغل ما رفت. روز بعد، با کمال تعجب دیدیم، گرگ، یک برهای شکار کرده و آن را نکشته و زنده آن را از دیوار آغل گوسفندان انداخت رفت...!
این یک گرگ است و با سه خصلت درندگی، حیوانیت، وحشی بودن شناخته میشود؛ اما میفهمد هرگاه داخل زندگی کسی شد و کسی به او پناه داد و احسان کرد، به او خیانت نکند و اگر ضرری به او زد جبران نماید.
🔻هر ذاتی رو میشه درست کرد، جز ذات خراب...!
@shafabat
🎤پندیات.....مسلمانی
▪️▪️▪️▪️❇️▪️▪️▪️❇️▪️▪️▪️
چگونه من مسلمانم عبادت نیست درکارم
تجارت میکنم اماصداقت نیست درکارم
عبادت میکنم اماارادت نیست درکارم
به احکام خداوندی اطاعت نیست درکارم
برون مسلم درون کافرچگونه من مسلمانم
بود ورد زبان من علی جانم علی جانم
چگونه شیعه ی اویم نمی دانم نمی دانم
دل فرزند زهرا را زکردارم بسوزانم
به پیش مشرکان گویم مسلمانم مسلمانم
بنزدساقی کوثرچگونه من مسلمانم
خورم اموال وارث راولی مسجد بنا سازم
زبهر مسجد عقبی کنم فخرو بخود نازم
چنان چشم مراثروت گرفته سنگدل هستم
بوقت بخشش واحسان نیفتد لرزه بر دستم
چوقارون پست ونام آورچگونه من مسلمانم
دم ازحق میزنم هم رشوه گیرو هم رباخوارم
سیه پوشم محرم رابگویم من عزادارم
زنم زنجیروسینه نام مولا برزبان دارم
نه آن رشوه نه آن سینه ریاکارم ریاکارم
به اعمال سراسرشرچگونه من مسلمانم
خورم حق ضعیفان رابه شکلی که خودم دانم
نداردفرق بهرمن غریبه یا زخویشانم
چگونه میشودباورقبول افتاده ای جانم
به پیش زاده ی حیدرچگونه من مسلمانم
بوقت ادعا گویم کتاب من بودقرآن
مقدس دارمش بوسم بگیرم در بغل چون جان
زمان کسب وکارخود خورم سوگندها برآن
ولیکن درعمل دیگرنه قرآنم بود میزان
اگرقرآن شودداورچگونه من مسلمانم
طواف خانه کعبه نصیبم گشته خوشحالم
شده مکه اگرقسمت مراپیوسته خوشحالم
اگراقوام من باشدبه من وابسته خوشحالم
من ازده بارحج رفتن زغم وارسته خوشحالم
به پیش مادر مضطرچگونه من مسلمانم
#پندیات
#امیری
اشعار امیری ظهور امام زمان عج
🔷🔷🔷🔴🔴🔴🔴🔵🔵🔵🔵❤️❤️❤️❤️♦️♦️♦️🌹🌹🌹🌹
کی بونه گل زهرا پیدا بواشه
بیعه و کارِ دنیا اصلاح بواشه
دعا هاکنین تا که اجابت بووه
ونه قیام از امره دا بواشه
او روز که ونه قیام آشکار بواشه
خلق روزگار اون روز بیدار بواشه
کعبه پشت هاده پیام هاده بعالم
حضرت عیسی ته جلو دار بواشه
برو که مه چش ته انتظاره مولا
مه بسوته دل ته بی قراره مولا
ترسمبه که عمر انده کفاف نکنه
پس زودتر برو من ته بلاره مولا
یعقوب بهیمه یوسف نموئه یارون
چشه سو بورده هنوز دارمبه ارمون
نیشتمبه هر روز توسه بیت الااحزون
از دوری ته آقا مه دل بیه خون
مه جان در بورده نعش ره هوا هاکنین
خواهون دل ره شما صدا هاکنین
بووین عاشقه ندیعه شه مولاره
شاید اینجوری حق ره ادا هاکنین
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
هدایت شده از خادم الحسین ع
خادم الحسین علیه السلام:
خادم الحسین علیه السلام:
بسم الله الرحمن الرحیم
شور فارسی و عربی
#حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#حضرت_ام_البنين_سلام_الله_علیها
🔻بند اول
اِبنِ علی و شاهِ دلیران اباالفضل
هستی به جهان رهبر و سلطان اباالفضل
ماهِ بنی هاشم زِ اَلَست بوده برایت
صد یوسف کنعان زِ تو حیران اباالفضل
ای قَتّالُ الْعرب
ای شاهِ با ادب
هستی یاره حسین
ساقیه تشنه لب
ابوفاضل مدد
🔻بند دوم
سردار و شَه و فاتحِ پیکار اباالفضل
فرزند علی و پور سردار اباالفضل
در لشکر دشمن سخن از رزمِ تو باشد
در بین عرب حیدر کرار اباالفضل
ای فارسُ العرب
ای کاشف الکرب
فاتحه رزمی و
شیر و یله عرب
ابوفاضل مدد
🔻بند سوم #حضرت_ام_البنين_س
هم ثانی زهرایی و هم نور دو عینی
مادر به اباالفضلی و هم اُمِّ حسینی
بر کلِّ عوالم تویی مادر بی بی جان
تو گوهر نایاب و عقیقِ عالمینی
خاتونِ با ادب
هستی عالی نسب
گرفتی بی بی جان
ام البنین لقب
بی بی ام القمر
🔻بند چهارم (عربی)
جِرناسُ عليَّ الْأزلي مَوْلا اَبَاالْفَضْلْ
وَ الْموتُ بِسَيْفِهْ كَعَلي مولا اَبَاالْفَضْلْ
جِبريلُ يَمينَهْ وَ ميكالُ يَسارَه
فِي الْحربِ كَلَيْثَ الْأجلِ مَوْلا اَبَاالْفَضْلْ
يا عَبّاسَ الْحُنين
يا مَعشوقَ الْحُسَيْن
اَرزِقنا الْمَوْتَ في
ما بَيْن الَحَرَمَيْن
یا عباس سَیّدی
✍شاعرین:
#طاها_تحقیقی (یاحسین)
#کربلایی_سعید_نوروزیان (خادم الحسین ع)
استاد #ناصر_آلبوعبید
#در_صورت_اجرا_به_آیدی_زیر_ارسال_نماید
@saeed671
#پندیات
#جدید۹۹
پند //
◼️◼️◼️◼️🔴🔴🔴🔴🔴🌸🌸🌸🌸🌸♦️♦️♦️♦️♦️🌴
گلشن عمر من و تو روزی فنا میشود
بخواهی یا نخواهی مرگ قسمت ما میشود
شنو کلام ایزدی که مرگ در کمین ماست
نفس چنان پرنده از قفس رها میشود
چو حکم بر قضا شود شاه و گدا نشود
هرچه که قسمت است زحق نصیب ما میشود
در گذر زمان نشین شتاب عمر را ببین
عمر به مثل برق و باد رو به فنا میشود
گهی به تقدیر قضا گدا پادشاه شود
گهی زتخت سرنگون شه زقضا میشود
ز رودنیل طفلکی حفظ و به جاه و میرسد
یلی میان بستری به مرگ رضا میشود
آب بقائی نبود اگرچه خضر ره شوی
پیک اجل مسیر او خانهٔ ما میشود
تا که کتاب زندگی بسته نشد سعی نما
نیکی نما که عاقبت همدم ما میشود
گنج و زر و زیور خویش کسی نبرد همرهش
بجز عمل که یارتو روز جزا میشود
بیا و تزویر و ریا زخویشتن تو دور کن
که باعث سقوطت از ره خدا میشود
امان ز قبر و غربتش که نیست یارو یاورت
نعش تو بر سفرهٔ مور بر او غذا میشود
کیست که رهد زدست مرگ یاکه مانعش شود
جائی که پیغمبر ما زخلق جدا میشود
اگر که عاقلی دمی به فکر قبرو مرگ باش
که مرگ دامنگیر تو آخر (صفا )میشود
شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی
#پندیات
#جدید۹۹
کوله بار
❤️❤️❤️🟣🟣🟣🔵🔵🔵✳️✳️✳️✳️❇️❇️❇️❇️♻️♻️🌹
من از پایان کار خود در این دنیا میترسم
ز کوله بار سنگینم ره عقبا میترسم
یقین دارم صف محشر ز من پرسند ز اعمالم
من از اعمال زشت خود در آن صحرا میترسم
برای چند صباحی خوش ز کف دادم دیانت را
از آن روزی پسر بگریزد از بابا میترسم
شنیدم صحنهٔ محشر چنان سخت است و وحشت زا
فراری این سو و ان سو از آن غوغا میترسم
خدا فرموده مختارید برای کار زشت و خوب
من از کم عقلی خود ، نی که از اعدا میترسم
خدا فرموده در محشر گواه گیرم ز اعضایت
از آن وقت شهادت دادن اعضا میترسم
خدا فرموده ادعونی بخوان ما را کنم احسان
من از امیال نفس و خواهش بیجا میترسم
بلی دانم که لطف حق زیاد و بخشش بسیار
ولی از حق مردم روز واویلا میترسم
چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی
پشیمانم ولی از بازی دنیا میترسم
نمیترسم من از شمشیر تیز دشمن بیرون
من از آن دشمن بین لباس ما میترسم
یقین دارم که می آید امام و حجت بر حق
من از خویش آنکه باشم در صف اعدا میترسم
در این بازار دنیا دین فروشی رونقی دارد
من از دین داری خود بین این گرگها میترسم
(صفا) از حرف نیش دارت سرت را میدهی بر باد
ز شمر دون و از تکرار عاشورا میترسم‼️
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
انتشار ممنوع
#پندیات
#جدید۹۹
مسیر زندگی
❤️❤️🟣🟣🟣⚫️⚫️⚫️🔵🔵🔵♻️♻️♻️♻️❇️❇️❇️❇️✳️🌹
در این آشفته بازار فکر فردا میکنی یانه ؟
مسیرت پر زچاه هست چشم خود وا میکنی یانه ؟
اگر در پیچ و خمها گم نمودی تو مسیر خود
دلیل راه خود را راه مولا میکنی یا نه ؟(۱)
اگر افتاده ایی در چاه بگو بهر نجات خود
خدا را گو که با اخلاص تو صدا میکنی یا نه ؟
به پیش چشم طفلی از خجالت کم کنی عصیان
بگو در محظر یزدان تو پروا میکنی یا نه ؟
به هنگام گرفتاری دعایت گر اجابت شد
توانایی خالق را تماشا میکنی یا نه ؟
به فردای قیامت شاهد حق دست و پای تست
بگو مانند دنیا هیچ حاشا میکنی یا نه؟
بشر در وقت جان دادن ندارد راهی جز تسلیم
بگو راه فراری هیچ پیدا میکنی یا نه ؟
خدا فرمود جزای کار خیرت میدهد ده بار
تو کار خیر برای روز فردا میکنی یانه ؟ (۲)
گره از مشگلی وا کن ببینی لطف یزدان را
برای خود شناسی ترک دنیا میکنی یا نه؟
تو در فکر هوسرانی اجل فکر شکار تو
مسیر عاری از عصیان تو پیدا میکنی یا نه؟
بکن کاری که مولایت شود راضی ز کار تو
برای دیدن مهدی تقلّا میکنی یا نه ؟
(صفا) گفتی حقایق را برای مردم عاقل
شفیع خود به محشر پور زهرا میکنی یا نه ؟
شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
مخصوص کانال خصوصی انتشار ممنوع🌹🌹
(۱) دلیل راه =شاخص راه _دور نمای راه _معیار راه
(۲) مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزي إِلاَّ مِثْلَها وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ160
سوره : انعام
هرکس کار خیری کند خدواند در عوض آن ده برابر پاداش میدهد و اگر کاری گناه انجام دهد هر یک را یکی کیفر دهد خداوند به آنان ظلم نمیکند
#امام_حسن_ع
زبانحال زینب کنار برادرش امام حسن ع
➖➖➖➖➖✔️
برار تره چیعه زندی دسّ وپا //آه ته خاخر بمیره
کعو بیّه ته تن از سر تا به پا
حسن جان کی تره مسموم هاکرده
تره زندگی جه محروم هاکرده
رحمی بر ته رزه وچون نکرده
قاسم وعبدالله دلخون هاکرده
خاخر بمردِبو ندیبو این جور
ته لب ره کعو وته دل ره ناسور
بورم خَوِر هادم من با شوروشین
مظلوم کربلا ره یعنی حسین
فلک مه تن رختِ عزا دَکِرده
مه دستهٔ گل ره پرپر هاکرده
برو برارِ سر بعیر شه زانو
زهر هلائل هاکرده تن ره او
بوین برارِ حال خله خرابه
دواره حرفِ طشتِ دل کبابه
قِیْ هاکرده برار تا طشتِ میون
لختِ جیگر بموعه همراهِ خون
اینجه حسین دَیّه زینبِ کنار
براری داشته چون عباس علمدار
مسلمانون مه دل نوا بموعه
یادی از اون طشتِ طلا بموعه
سرِ حسین دهیعه ونه درون
یزید زوعه هردم چوی خیزرون
اونجه زینب بیعه اسیره کافر
گته حسین بمیره تنه خاخر
بته ظالم نزن شاهِ جهون ره
نزن ای بی حیا لب و دندون ره
نزن ظالم وچون کنّه نظاره
وس هاکن وشونِ دل بیّه پاره
(صفا) امه دل ره ته تو بیاردی
دواره یادِ لب و چو بیاردی
شاعر قاسم جناتیان قادیکلایی