امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
زندان، رواق روشنی شد، غرق نورت
دیوارها، نمناک از شرم حضورت
دهلیزها مستند، هنگام عبورت
زنجیر، تسبیحی به دستان صبورت
این بندها، در بند زلف دلپذیرت
موسای دربندی و هارونها اسیرت
یوسف، که ترس از تنگی زندان ندارد
مصر وجود است او، غم کنعان ندارد
نوح است و بیم از موج و از طوفان ندارد
جان جهان است او، هراس جان ندارد
عاشق، دلش دریاست، حتی کنج زندان
آیینهی دنیاست، حتی کنج زندان
ای هفت دریا، غرق در دریای صبرت!
هفت آسمان یک نقطه، در پهنای صبرت
ای هفت شهر عشق، در معنای صبرت!
زانو زدند ایوبها، در پای صبرت
آقا! به این حجم از بلا، عادت ندارم
باید بگویم، شاعرم، طاقت ندارم
سنگینی شلاق و آن بازو؟ خدایا!
زنجیر بر آن قامت دلجو؟ خدایا!
چنگال زندانبان و آن گیسو؟ خدایا!
خون و شکست طاق آن ابرو؟ خدایا!
هر چند در دستان او، جام بلا بود
از تشنگی، یکریز یاد کربلا بود
معصومه دلتنگ است، چشمانش به راه است
فهمیدهاند انگار یوسف بیگناه است
بر صورتش اما چرا ردی سیاه است؟
پایان این قصه، گمانم اشتباه است
یوسف میآید، روی تابوت است اما
از اشک یاران، دجله، مبهوت است اما
موسای ما، از طور سینا، بیعصا رفت
این نوح، روی موجی از اشک و دعا رفت
دردا! که با دُردانهی زهرا، چهها رفت
تا پر کشید، اول دلش، پیش رضا رفت
بی او، اگر چه عشق، مشکیپوش میشد،
نور خدا بود او، مگر خاموش میشد؟
در بند بود و عالمی دربند اویند
بسیاری از سادات، از پیوند اویند
شهزادگان، فرزانگان، فرزند اویند
هر گوشه، فرزندان دانشمند اویند
وا میکند بر روی ما، بنبستها را
بابالحوائج شد، بگیرد دستها را
شاعر: قاسم_صرافان
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
خدا از ما نگیرد منت بابالحوائج را
غمِ او روضهی او صحبت بابالحوائج را
سر هر روضهای که گریه کردم سفرهای دیدم
خدا از ما نگیرد هیأت بابالحوائج را
سرِ راهش گرفتم کاسهام را کاسهام پُر کرد
گدا باید بداند عادت بابالحوائج را
کریمان چشم بر راهاند چیزِ کم نباید خواست
خدا پاینده دارد دولت بابالحوائج را
از این نان و پنیر و سبزیِ نذریِ مادرهاست
اگر این خانه دارد برکت بابالحوائج را
سلامش کردم و دیدم رضایش هم جوابم داد
خدا را شکر دارم حضرت بابالحوائج را
برای قُرب لازم بود اگر ما سجدهای کردیم
نگیرید از سرِ ما عزت بابالحوائج را
وصیت کردهام آنروز بگذارند بر چشمم
کنارِ مُهرِ تربت ، تربت بابالحوائج را
تمام زندگی مدیون این آقای مظلومیم
نمیدانیم اما قیمت بابالحوائج را
**
خدا لعنت کند سَندیِ شاهک را ، به در بگذاشت
نگاهِ دخترِ بی طاقت بابالحوائج را
سیه چال است جای یک نفر ، یعنی که حس میکرد
یقینا زیر پایش قامت بابالحوائج را
سیه چال آنقدر تاریک زهرا هم نمیبیند
کبودیهای روی صورت بابالحوائج را
برای سقفِ کوتاهش شکسته ساق پایش را
حرامی کم نموده زحمت بابالحوائج را
دعاکن زیر این زنجیرها شلاقها غُلها
نبیند دختر او حالت بابالحوائج را
نمیشد پا شود اما زِ حالش خوب پیدا بود
کسی زخمی نموده غیرت بابالحوائج را
به روی تختهای اُفتاده گِردش چار حمال است، اما شُکر
نمیبیند رضایش غارت بابالحوائج را
شاعر: #حسن_لطفی
.
#امام_کاظم
#زمزمه
.
مادر بیا به دیدنم امشب
بیا ببین هستم به تاب وتب
رسیده جان من دگر بر لب
مادر کجایی
مادر بیا بهر تماشایم
از سلسله تمام اعضایم
سائيده گردیده چنان پایم
مادر کجایی
مانند تو ای لاله پژمردم
منم شبیه تو لگد خوردم
برات بمیرم مادر ای مادر
ببین چه کرده دشمنم مادر
خون می چکد از گردنم مادر
چیزی نمانده از تنم مادر
آه و واویلا
هر دم که قاتل دیدنم آمد
بر گونه ام سیلی محکم زد
آن بد دهن چقدره می زد بد
آه و واويلا
چون دومی دستاش چه سنگینه
به مثل تو چشمام نمی بینه
برات بمیرم مادر ای مادر
سر تا به پای من پر از درده
پلک دو چشم من ورم کرده
سندی خدایی خیلی نامرده
مادر کجایی
مادر منم مانند تو دالم
ببین که در کنج سیه چالم
ایندم آخر یاد گودالم
مادر کجایی
مثل حسین دارد نشان پشتم
ولی نشد بریده انگشتم
برات بمیرم ای حسین جانم
#محمود_اسدی_شائق
#شهادت_امام_کاظم
.👇
899K
#زبانحال جانسوزامام موسی بن جعفرعلیهم السلام🖤
محلی مازندرانی😭💔💔
🥀🕊🥀🕊🕊🕊
https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f
بانوای
مداح اهل بیت ع🎧
#کربلایی
#روزبه_فلاح🎤
#تنظیم خدادادی🙏
🖤🍃🥀🍃🖤
248.9K
#زبانحال_شهادت_امام_کاظم_ع
🖤🍃🥀🍃🖤
خدا پیر بهیمه زندون کنار
کسی ره نویمبه جز درو دیوار
😭💔🕯
چهارده سال اینجه زمین گیر بهیمه
جفا بدیمه ازبس پیر بهیمه
😭💔🕯
غل وزنجیر ره دینگونه مه گردن
درنیارده کسی تا وقته مردن
😭💔🕯
یهودی مه دل ره کهو هاکرده
مره زره زره وه اوهاکرده
😭💔🕯
سندی شاهک بیرحم وغدار
چنده فحش وناسزا گنه مه مار
😭💔🕯
هرچی گمبه نامرد زهرا مه ماره
شلاغ زنده گنه بدبد حرفا ره
😭💔🕯
انده زنده که تا بیهوش بهووم
تن وپه کهو وخاموش بهووم
😭💔🕯
دیگر خسته بیمه دسته نامردون
خدا خلاص هاکن از کنج زندون
😭💔🕯
ته ای زهر جفا خون دکردی دل
مه عمر تموم بیه غریبه منزل
😭💔🕯
دنیه معصومه زاری هاکنه
غریبه جا مره یاری هاکنه
😭💔🕯
عزیزان دادوبی داد ازجدایی
مه نور دیده ای رضا کجایی
😭💔🕯
بروپسر برو درشونه مه جان
دمه مردن مه سر ره بل شه دامان
😭💔🕯
📝#مازنی
#امام_کاظم_ع_
🖤🍃🥀🍃🖤
https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f
بانوای
مداح اهل بیت ع🎧
#جناب_کربلایی
#روزبه_فلاح🎤
#تنظیم خدادادی🙏
در رثای امام موسی بن جعفر ( ع )
--------------
زندان نبریدش که نهان می شود آن گل
هم می شکند هم که خزان می شود آن گل
زنجیر مینداز به بال و پر این مرغ
در کنج قفس سیر ز جان می شود آن گل
از بس که جفا دیده ز گلچین ستمگر
با هر نفسی اشک فشان می شود آن گل
چون شاخه به گلزار ، به هنگام شکستن
در شیون و در آه و فغان می شود آن گل
کم کم ز غُل و سلسله در گوشه ی زندان
چون سرو خزان گشته ، کمان می شود آن گل
با زهر جفایی که عدو ریخت به کامش
ای وای که بی تاب و توان می شود آن گل
آزاد شد از کنج قفس در بگشایید
بر تخته ی تابوت روان می شود آن گل
«یاسر» ز همین گوشه ی زندان و سیه چال
پُر نور ترین مهر جهان می شود آن گل
**
محمود تاری «یاسر»
کنج زندان هم که باشی باز شاه عالمی
با همین دستان بسته تکیه گاه عالمی
این غل و زنجیرها حتما گواهی می دهند
گرچه در بندی ولی فکر رفاه عالمی
معجزه یعنی همین که در سیه چال بلا
هم امام عالمی و هم پناه عالمی
کاش می فهمید هارون الرشیدِ بی حیا
اینکه یا باب الحوائج ، خیرخواهِ عالمی
خود بلا دیدی و ما را دور کردی از بلا
ای بلا دیده، گرفتار از گناه عالمی
با وجودِ این کبودی ها پر از نوری هنوز
در دلِ تاریکِ زندان، مهر و ماه عالمی
خرد گشته استخوانت، باز میگیری قنوت
مثل مادر بهترین عبد الاه عالمی
سال ها در گوشه ی زندان دعا کردی تو هم..
چشم بر راه ظهور دادخواهِ عالمی
رضا_یزدی_اصل
شده شرمنده شمس از روی حضرت کاظم
قمر شد مات از چهر نکوی حضرت کاظم
بغیر از ذات حق آگه نباشد اندر این عالم
کسی از سر اسرار مگوی حضرت کاظم
بود او ششمین رهبر ز بعد ساقی کوثر
که باشد قبله حاجات کوی حضرت کاظم
نه بتوان توصیفش کردکه آسان نیست اوصافش
که ینکو هست وصف تار موی حضرت کاظم
ببیند یوسف از رویش بگوبد مرحبا بر حق
که ینکو خلق کرده حسن روی حضرت کاظم
بعالم رنگ و بوی گل بود از نور رخسارش
بود خوی محمد خلق و خوی حضرت کاظم
ولی از جور هارون دعا لبریز شد آخر
ز زهر خانمان سوزی سبوی حضرت کاظم
بدی در گوشه زندان چاارده سال آن مولا
بدی با حق تعالی گفتگوی حضرت کاظم
طلب میکرد او مرگ از خدا با دیده گریان
که وصل یار بودی آرزوی حضرت کاظم
خدایا دست گیری تو از ژولیده محزون
بحق قرب و قدر و آبروی حضرت کاظم
ژولیده_نیشابوری
سهمِ زندان گشت با تو بهترین تقدیرها
ظلمتش را نور گرداندی تو با تکبیرها
خوش سعادت بود بندی که درآغوشت گرفت
چون نباشد هر قفس لایق برای شیرها
سِجنِ هارون گشت با عطر نفسهایت بهشت
ذکرِ یارب یاربت دارد عجب تاثیرها
گرچه زندان غرقِ تاریکی است اما ساختی
با مناجاتت در آن روشن ترین تصویرها
شد زنِ بد کاره با اعجازِ تو اهلِ نماز
با تو هرکس رو به رو گردد کند تغییرها
برد زندان تا که تحقیرت کند هارون ولی
شاهِ عالم کِی شود کوچک به این تحقیرها؟
چون شنیدم سال ها بودند با تو همنشین
غبطه ها خوردم به حالِ آن غل و زنجیرها
گرچه مثلِ عمه ات زینب اسارت دیده ای
مثل او هرگز ندیدی نیزه و شمشیرها
در سیه چال بلا چشمت اگرچه تار شد
شکرِ حق دیگر نشد پر خون زِ موج تیرها
سال ها چون مهدی موعود اگر غایب شدی
شیعه دارد در قبالِ این بلا تقصیرها
رضا_یزدی_اصل
#مادر
مرحومه مادرم در اواخر
عمرش هر شب بمن زنگ می زد
می گفت : کاری نداشتم که !
فقط زنگ زده بودم که صدات
را بشنوم.………………………..!!
من هم که جوان بودم و
جاهل، چه میدانستم که
صدا با دل آدم چه ها که
نمی کند.……………………….!!!
روحش شاد که اینک روی
قبرش نوشته است :
تا که خفتــــیم همه بیدار شدند
تا که مردیـــــم همگی یار شدند
قدر آن شیـــشه بدانید که هست
نه در آن لحظه که افتاد و شکست
روح تمام مادران آسمانی شاد
ارادتمند همیشگی
سید محمد وزیری یزدی
نحوه ی شروع مداحی و گرم کردن مجلس
عرض سلام و ادب دارم محضر همه دوستان عزیز ،خداوند بزرگ را شاکریم که ما را از شیـــعیان و محبین قـــرآن وخاندان پیغمبرش (ص)قرار داد ،بسیار خوشحالم که در خدمت دوستان عزیز هستم و ان شالله بتونــم به یاری خـــدا و حضرات معصومین(ع) تجربیاتم را در این زمینه (هنر مقدس مداحی) در اختیار همه عاشقان و شیعیان ایشان قرار دهم .ان شالله در اول هر طرح سعی می شود نکاتی پیرامون این هنر مقدس هر چند کوتاه بیان کنم و از همه دوستان عـزیز خواهشمندم که فضا طرح ها و مباحث را نقد و بررسی کنند و از نظرات سازنده خـویش حقیر و دوستان را مطــــلع سازند .
طرح شماره یک(1)
قال المهدی (ع):
وأَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم...
و بسیار دعا کنید برای تعجیل فرج که آن فرج شما است.
دوستان عزیز توجه داشته باشند برای رسیدن به هر هدفی باید تلاش و پشتکار زیادی داشت چرا که گفته اند( کار نیکو از پر کردن است) و یا گفته اند :(بهشت را به بها دهند نه به بهانه) لذا شمایی که پا در این عرصه مقدس گذاشته اید اولا باید هدف خود را مشخص کنید برای چه می خواهید مداح اهل البیت(ع) باشید؟! هدف شما از این امر مقدس چیست؟!
باید خود را از هدفهی دنیوی و زود گذر در این مقوله پاک کنید و آینه دل را جلا دهید چرا که شما از این به بعد به عنوان یک مبلغ باید کار کنید ،مبلغی که زیر ذره بین افکار عمومی قرار دارد ،باید از آسیبها و آفاتی که در این راه وجود داره آگاه بشید و ان شالله در راه هدف والا و بزرگ قدم بردارید ان شالله سعی میشود در اول هر طرح مطالبی از این گونه گفته شود .
شما باید در ابتدا حداقل روزی دو ساعت وقت بگذارید و اگر مشغله کاری زیاد دارید باید در لابلای کارهایتان وقتی هر چند کوتاه برای این امر بگذارید و آن را مدیریت کنید .در این وقت باید حداقل روزی نیم ساعت به صدا سازی بپردازید تا صدا طی زمان (بستگی به صدای شخص داره) به پختگی برسه و صدا برای شروع صیقل پیدا کنه و بقیه تایم خود را به تمرین ،شعر حفظ کردن ،مصیبت حفظ کردن و... اختصاص دهید تا ان شالله موفق شوید.
1_ مقدمه:
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولا و نعم النصیر
دعای سلامتی آقا امام زمان (عج) اللهم کن لولیک......
2_شعر مناجاتی امام زمان (عج)
کی می شود به حال خرابم دعا کنی
نام مــرا میــان قنوتـــــی صــــدا کنی
عمری است کوچه گرد دیـــار محبتـم
شاید دلــت بسوزد و شاید عطا کنی
با درد همنشینم وو با غصه همدمم
شافی توئی شود که مرا هم دعا کنی
سر تا به پــــا غــرق گنــــاه و ظلالتم
آقا توئی که با بدیم خـــــــوب تا کنی
خواهم که جان دهم به رکابت امیر عشق
آیا شود کـــه حاجــــت مــن را روا کنی
ای زائر شکسته دل شهــــر غصه ها
کی می شود که قسمت من کربلا کنی
نکته 1: شما قبل از اجرا باید شعر را خوانده باشید و اگر از حفظ نمی خوانید آن را به صورت نیمه حفظ بخونید یعنی به شعر کاملا مسلط باشید چرا که خیره شدن مداوم روی برگه باعت ایجاد استرس و همچنین جلب توجه مستمعین میگردد.
نکته 2:شما سبکی را که برای شعر انتخاب می کنید (البته بعدا در این مورد صحبت می کنیم) باید از گام پایین شروع کرده
و در ابیات دیگر صدا را پایین و بالا کنید در اصطلاح با صدا بازی کنید تا مستمع خسته نشود.