نوحه اربعین....
#زبانحال_حضرت_زینب_س
🏴🏴🏴
🖤🕯🖤🕯🖤
با برادر رفته بودم
با برادر رفته بودم بی برادر آمدم
تاج بر سر رفته بودم شال بر سر آمدم
با دلاور رفته بودم بی دلاور آمدم
😭🥀🕊
(شد چو زینب وارد شهر مدینه)
(گاه بر سر می زد و گاهی به سینه)
در بقیع آن مخزن گنج و دفینه
درد دل دارد بسی آن بی قرینه
کای خدا از غم کبابم
نیست دیگر صبر و تابم
غم شده جام شرابم
صاحب چشمی پرآبم
تاج بر سر رفته بودم شال بر سر آمدم
با برادر رفته بودم بی برادر آمدم
😭🥀🕊
چون سفیری غصّه آور از ره غم
آمده با کوله بار درد و ماتم
رو به سوی مرقد پرشور خاتم
نالد از جور و جفای پور آدم
ای محمد کن نگاهم
بشنو از دل سوز و آهم
در فراق شمس و ماهم
بنگر این شال سیاهم
تاج بر سر رفته بودم شال بر سر آمدم
با برادر رفته بودم بی برادر آمدم
😭🥀🕊
سایه ساری از سرش رفت در غریبی
سر بریدند لاله هایش بی حبیبی
زین سفر جز غم نبرد آخر نصیبی
داغ طفل نو نهال نا شکیبی
باغ سبزم شد خزانی
آمدم قامت کمانی
دیدگان خونفشانی
سینة دل ناگرانی
تاج بر سر رفته بودم شال بر سر آمدم
با برادر رفته بودم بی برادر آمدم
😭🥀🕊
شش برادر همرهش بودند و رفتند
پر به کوی شارع بگشودند و رفتند
هم سرود عشق بسرودند و رفتند
هم غبار از سینه بزدودند و رفتند
از فراق شش برادر
داغ عباس دلاور
عون و عبداله و جعفر
می زند بر سینه آذر
تاج بر سر رفته بودم شال بر سر آمدم
با برادر رفته بودم بی برادر آمدم
😭🥀🕊
در بیابانی که ظلمت بوده قانون
از نیام کوفه تیغ کینه بیرون
پیش چشمانش کشیدن در یم خون
جسم هفتاد و دو لاله همچو مجنون
غم به سینه پر عبورم
در پی امواج نورم
گر شکسته زیر زورم
هم شکیبا هم صبورم
تاج بر سر رفته بودم شال بر سر آمدم
با برادر رفته بودم بی برادر آمدم
😭🥀🕊
سروری ، گر غصّه شد تن پوش باغش
یاد یاران در شب هجران چراغش
غم پیاپی آمد از هر سو سراغش
درد دل با مصطفی کم کرده داغش
درد دل دارم فراوان
از جفای روزگاران
از وداع تلخ یاران
چشم خون و اشک باران
تاج بر سر رفته بودم شال بر سر آمدم
با برادر رفته بودم بی برادر آمدم
😭🥀🕊
شاعر : محمدرضا سروری
@Monajate_arefin
🥀🥀🥀🥀🥀
https://eitaa.com/joinchat/2711552203Cf097dc164f
#پیشنهاددانلود👆
بانوای مداح اهلبیت ع🎧
#جناب_کربلایی
#علی_اصغر_رضایی🎤👌
#تنظیم خدادادی✍
🖤🕯🖤🕯🖤
#زبانحال_حضرت_زینب_س
#با_حضرت_ام_البنین_س
#سبک_نوشته
◾️بند اول
مادرم اگر چه در کرب و بلای غم نبودی
ولی پا به پای من بودی جدا ازم نبودی
مدینه بودی ولی دلت تو دشتِ کربلا بود
تُوی قلبت روضه ی داغِ حسینِ سر جدا بود
تو ای مادر
ز بس حسین حسین صدا کردی
مدینه رو کرب و بلا کردی
ابرِ چِشات بارون می باره
بمیرم من
تو چار پسر کرب و بلا دادی
تو ساقی با دستِ جدا دادی
چِها کشیدی مادرِ من....
دلت درد و چِشات بارون،حسین توو مقتلِ پُر خون
◾️بند دوم
چِقَدَر کرب و بلا از غمِ تو روضه بخونه
تا غمِ روضه ی ایثارِ تو در سینه بمونه
بغضِ پنهونِ تو در حنجره ی کرب و بلا موند
داغِ عباسِ علمدار و حسینِ سرجدا موند
تو بانوی
کرامت و محضِ ادب هستی
تو فخرِ زنهای عرب هستی
صد مرحبا به مادری ات
تو عبدالله و عون و جعفرت فدا کردی
علم به دستِ عباست به پا کردی
تو مظهرِ صبرِ خدایی
مرو آرامشِ جونم ببین این قلبِ محزونم
◾️بند سوم
چار پسر کرب و بلا کردی به قربونِ حسین ات
مادرِ وفا! وفا کردی به پیمونِ حسین ات
اونقَده صورت رو خاکِ غربتِ بقیع گذاشتی
از پسرهات تو بقیع یه اثر و قبری نداشتی
برای خود
کشیدی چن صورتِ قبر رو خاک
گریسته از ناله ی تو افلاک
عباس فداییِ حسین ات
تو گلهایت همه شدن توو کربلا پرپر
عباس جدا شد دسَش از پیکر
تو روضه ی کرب و بلایی
مرو ای مهربون مادر بمون با زینبِ مضطر
#هستی_محرابی
@Asharemehrabi
#زبانحال_حضرت_زینب_س
#با_حضرت_ام_البنین_س
مادر اگر در کربلا نبودی
یک لحظه هم از ما جدا نبودی
مادرِ آب و ساقی و بادهای
چار پسر کرب و بلا دادهای
کرب و بلا روضه ی هجرانِ توست
غربتِ اشکِ تو وُ چشمانِ توست
بغضِ تو در حنجره ی کربلاست
اشکِ تو از غربتِ راسِ جداست
تا که بشیر آمده از کربلا
سوی مدینه ز غمت آشنا
داد خبر از شهِ گلگون کفن
گفت چنین ز اشک و آه این سخن
به کربلا تیر به دیده زدند
عمود بر فرقِ دریده زدند
حمله به عباسِ تو آوردهاند
علَم میانِ خاک و خون برده اند
به روی نی گر چه ز سرها سر است
یاد لبِ لعلِ علی اصغر است
#هستی_محرابی
4_6043940122813010152.mp3
6.36M
#زبانحال_حضرت_زینب_س
#با_حضرت_ام_البنین_س
#سبک_نوشته
◾️بند اول
مادرم اگر چه در کرب و بلای غم نبودی
ولی پا به پای من بودی جدا ازم نبودی
مدینه بودی ولی دلت تو دشتِ کربلا بود
تُوی قلبت روضه ی داغِ حسینِ سر جدا بود
تو ای مادر
ز بس حسین حسین صدا کردی
مدینه رو کرب و بلا کردی
ابرِ چِشات بارون می باره
بمیرم من
تو چار پسر کرب و بلا دادی
تو ساقی با دستِ جدا دادی
چِها کشیدی مادرِ من....
دلت درد و چِشات بارون،حسین توو مقتلِ پُر خون
◾️بند دوم
چِقَدَر کرب و بلا از غمِ تو روضه بخونه
تا غمِ روضه ی ایثارِ تو در سینه بمونه
بغضِ پنهونِ تو در حنجره ی کرب و بلا موند
داغِ عباسِ علمدار و حسینِ سرجدا موند
تو بانوی
کرامت و محضِ ادب هستی
تو فخرِ زنهای عرب هستی
صد مرحبا به مادری ات
تو عبدالله و عون و جعفرت فدا کردی
علم به دستِ عباست به پا کردی
تو مظهرِ صبرِ خدایی
مرو آرامشِ جونم ببین این قلبِ محزونم
◾️بند سوم
چار پسر کرب و بلا کردی به قربونِ حسین ات
مادرِ وفا! وفا کردی به پیمونِ حسین ات
اونقَده صورت رو خاکِ غربتِ بقیع گذاشتی
از پسرهات تو بقیع یه اثر و قبری نداشتی
برای خود
کشیدی چن صورتِ قبر رو خاک
گریسته از ناله ی تو افلاک
عباس فداییِ حسین ات
تو گلهایت همه شدن توو کربلا پرپر
عباس جدا شد دسَش از پیکر
تو روضه ی کرب و بلایی
مرو ای مهربون مادر بمون با زینبِ مضطر
#هستی_محرابی
@Asharemehrabi