eitaa logo
کانال مشترک،جناتیان و خدادادی
399 دنبال‌کننده
276 عکس
205 ویدیو
190 فایل
پند/ پدر/مادر/شهید/ و دهها مورد دیگر
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•شبیه حسین... و توسل به علیه السلام اجرا شده به نفسِ استادحاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── به لطف خدای جوادالائمه گدايم، گدای جوادالائمه غريبم نخوانيد يا ايها النّاس شدم آشنای جوادالائمه رسيدم به آزادگي تا دلم شد اسير ولای جوادالائمه از آن صورت گندمين بوي گندم گرفته هوای جوادالائمه رضاي خداي امام رضا را بجو در رضای جوادُالائمه اگر عاشقي، هر نفَس مثل سايه برو در قفای جواد الائمه تو و جنّت و قصر و حور، آی زاهد من و خاك پای جوادُالائمه ملك در لباس كبوتر مي‌آيد به ايوانْ طلای جوادُالائمه نه تنها فلك، عرش هم تكيه داده به گلدسته‌های جوادُالائمه شميم دل انگيز مشهد مي‌آيد ز صحن و سرای جوادُالائمه در اين آخر ماه ذي القعده بايد بسوزم برای جوادُالائمه مرا بيمه‌ام مي‌كند تا محرم لباس عزای جوادُالائمه *خوش به حال اونایی که امروز لباس مشکی پوشیدن ..* زنی بود و ظالم، و دف و پايكوبی عطش بود و نای جوادُالائمه درِ حجره را بسته‌اند، آه خانه شده كربلای جوادُالائمه بريده بريده، شكسته شكسته مي‌آيد صدای جوادُالائمه دمِ العطش شد، دم وا حسينا عوض شد نوای جوادُالائمه شبيه حسين، آه آبش ندادند صدا زد، بميرم جوابش ندادند كنيزان شنيدند، آهش بلند است جوابي به حال خرابش ندادند اگر منع كردند، از شرب آبش ولي جا به بزم شرابش ندادند تنش را رها بر روي بام كردند ولي تيغ و نيزه عذابش ندادند *"واقعا یه سری حیوانات رو فردای قیامت میارن، از اینا تجلیل میکنن، به قول قرآن و اِذَا الوُحوشُ حُشِرَت" دو تا اسب فردای قیامت شرمنده ان، یکی اسبی که علی اکبر و اشتباهی برد تو لشکر و تیکه تیکه اش کرد، یکی دیگه ام هم، اصلا اراده ی ابی عبدالله بود تو گودال بیفته، برای اینکه زن و بچه اش نبینن... اومد کنار گودال آرام دست و پاشو دراز کرد بدنو انداخت توی گودال، ولی اشتباهی اومد تو خیمه، این زن و بچه رو کشوند کنارِ گودال، کاشکی نمیومدم کنار گودال...یکی میگه هر کی از سرازیری گودال میومد بالا همه ی لباساش خونی بوده..* زنی قد خميده، بُنیَّ بُنیَّ گل سر بريده، بُنیَّ بُنیَّ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•گدایم،گدای جواد الائمه... و توسل به علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── به لطف خدای جوادالائمه گدايم، گدای جوادالائمه غريبم نخوانيد يا ايها النّاس شدم آشنای جوادالائمه رسيدم به آزادگي تا دلم شد اسير ولای جوادالائمه از آن صورت گندمين بوي گندم گرفته هوای جوادالائمه رضاي خداي امام رضا را بجو در رضای جوادُالائمه اگر عاشقي، هر نفَس مثل سايه برو در قفای جواد الائمه «گدایم، گدای جوادُالائمه..» تو و جنّت و قصر و حور، آی زاهد من و خاك پای جوادُالائمه ملك در لباس كبوتر مي‌آيد به ايوانْ طلای جوادُالائمه نه تنها فلك، عرش هم تكيه داده به گلدسته‌های جوادُالائمه شميم دل انگيز مشهد مي‌آيد ز صحن و سرای جوادُالائمه در اين آخر ماه ذي القعده بايد بسوزم برای جوادُالائمه مرا بيمه‌ام مي‌كند تا محرم لباس عزای جوادُالائمه «گدایم، گدای جوادالائمه..» زنی بود و ظالم، و دف و پايكوبی عطش بود و نای جوادُالائمه درِ حجره را بسته‌اند، آه خانه شده كربلای جوادُالائمه بريده بريده، شكسته شكسته مي‌آيد صدای جوادُالائمه دمِ العطش شد، دم وا حسينا عوض شد نوای جوادُالائمه شبيه حسين، آه آبش ندادند صدا زد، بميرم جوابش ندادند كنيزان شنيدند، آهش بلند است جوابي به حال خرابش ندادند اگر منع كردند، از شرب آبش ولي جا به بزم شرابش ندادند تنش را رها بر روي بام كردند ولي تيغ و نيزه عذابش ندادند دَم آن همه كفترِ باوفا گرم كه تحـويل بر آفتابش ندادند تنش از سر بام در كوچه افتاد ولي نعل‌ها پيچ و تابش ندادند دگر سنگها بغض خود را نشانِ گُلِ روی از خون خضابش ندادند زمانی كه تشييع شد، رهگذرهـا عذابي به عاليـجنابش ندادند ولی آه، در گودی قتلگاهی غروبی، غريبی پس از بی‌سپاهی تنش زير سُم ستوران رها شد به بغض علی يكصد و ده هجا شد همين كه سرش رفت روی سَنانها نشستند در موج خون آسمانها در آمد ز عمق جگر، آهِ زنها كه در بين گودال می‌گفت تنها زنی قد خميده، بُنیَّ بُنیَّ گل سر بريده، بُنیَّ بُنیَّ .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•حرمت قبله ی مراده... علیه السلام اجرا شده۱۴۰۲ به نفسِ حاج محمد طاهری ●━━━━━━─────── حَرَمت قبله‌ی مراده همیشه حاجتامو داده همه جا ذکر روی لب‌هام یا امام جواده میون این همه بلا ای پسر امام رضا، آقا منو دریاب من از همه خسته شدم حتی آقا جون از خودم، آقا منو دریاب آغوشم کویر‌و، ضریح تو بارونه دنیا درد محضه، نگاه تو درمونه «یا جواد الائمه...» توی اون لحظه‌های آخر دلت از غصه میشه مضطر دوباره گریه می‌کنی با روضه‌های مادر بازم مرور روضه‌ها روضه‌ای که تو شعله‌ها، مادرت افتاده می‌سوزی و دلت پره که رد پا رو چادره مادرت افتاده زهرا رو زمین و، علی داره می‌بینه زهرا سیلی خورده، سرِ علی سنگینه «یا جواد الائمه‌...» میون حجره بی‌قراری دیگه تو حال احتضاری بمیرم حتی توی خونه ات یاوری نداری کبوده از عطش لبات گرفته انگاری صدات، برات بمیرم من چقدر تو دست و پا زدی مادرتو صدا زدی، برات بمیرم من روی خاک حجره، چقدر غریب جون دادی با لب‌های تشنه‌ات یاد حسین افتادی «حسین...» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇