eitaa logo
|حُرّ|
2.3هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
3هزار ویدیو
26 فایل
[﷽] و داد زد اسلحه ها همانطور دستتان بگیرید که انگار دست معشوقه تان است:)🚶💣! کُپـۍ‌ آزاده ستون🙂 لف دادی313صلوات بهت میوفته رفیق:) مدیروتبادلات: @fatemeh_siavashii #اول‌آدم‌باش‌بعد‌مذهبی #والسلام
مشاهده در ایتا
دانلود
گفت: من تنها نیومدم خواستگاری! با مادرم حضرت زهرا اومدم. منم نامردی نکردم گفتم: منم به شما بله نگفتم من به مادرتون حضرت زهرا بله گفتم 😌😇 *-*🎈
گفت: من تنها نیومدم خواستگاری! با مادرم حضرت زهرا اومدم. منم نامردی نکردم گفتم: منم به شما بله نگفتم من به مادرتون حضرت زهرا بله گفتم 😌😇 *-*🎈
••• اولین غذایی که بعداز عروسیمان درست کردم استانبولے بود👌🌹 از مادرم تلفنی پرسیدم! شد سوپ..🍲😢😅 آبش زیاد شده بود ... منوچهر میخورد و به به و چه چه میکرد...☺️❤️ روز دوم گوشت قلقلی درست کردم! شده بود عین قلوه سنگ...😐🤦🏻‍♀😅 تا من سفره را آماده کنم منوچهر چیده بودشان روی میز و با آنها تیله بازی میکرد قاه قاه میخندید...😶😂😂🤔 ❤️👈🏻و میگفت : چشمم کور دندم نرم تا خانم آشپزی یاد بگیرن هر چه درست کنن میخوریم حتی قلوه سنگ👩🏻‍🍳😌🌹
گفت: من تنها نیومدم خواستگاری! با مادرم حضرت زهرا اومدم. منم نامردی نکردم گفتم: منم به شما بله نگفتم من به مادرتون حضرت زهرا بله گفتم 😌😇 *-*🎈
••• اولین غذایی که بعداز عروسیمان درست کردم استانبولے بود از مادرم تلفنی پرسیدم! شد سوپ..🍲😢😅 آبش زیاد شده بود ... منوچهر میخورد و به به و چه چه میکرد...☺️❤️ روز دوم گوشت قلقلی درست کردم! شده بود عین قلوه سنگ...😅 تا من سفره را آماده کنم منوچهر چیده بودشان روی میز و با آنها تیله بازی میکرد قاه قاه میخندید...😶😂😂🤔 ❤️👈🏻و میگفت : چشمم کور دندم نرم تا خانم آشپزی یاد بگیرن هر چه درست کنن میخوریم حتی قلوه سنگ👩🏻‍🍳😌
••• بهش گفتیم: نمیخوای زن بگیری؟ گفت: چرا نمیخوام؟😎 فکر نمیکردم به این راحتی قبول کنه ازدواج کنه..!!😆 مادرم گفت: خب ننه...کیو میخوای...بگو تا واست بگیرمش😍 من یه زن میخوام که بتونه پشت ماشین باهام زندگی کنه😎 مادرم گفت: واااا...این دیگه چه صیغه ایه..!! آخه کدوم دختری حاضره میشه همچین زندگی ای داشته باشه؟ گفت: اگه میخوای من زن بگیرم شرطش همینه😎 زنی میخوام که شریک و همدم زندگیم باشه... هرجا میرم دنبالم بیاد😉 حرفش یه کلام بود... بعد مدتی از پاوه برگشت... کسی رو که دنبالش بودم پیدا کردم...😎 برام ازش خواستگاری میکنین یا نه؟ بهش گفتم: به همین سادگییییی! نههه..همچین ساده هم نبود بیچاره م کرد تا بله رو گفت با تعجب گفتم:یعنیییی.. قبول کرد که پشت ماشین باهات زندگی کنه!! خندید و گفت: تا اون ور دنیام برم دنبالم میاد😉💞 گفتم:مبارکه👏 چندبار ازش خواستگاری کرده بود اما هربار جواب رد شنیده بود عروس خانوم نیت چله روزه و دعای توسل کرده بود با خودش عهد کرده بود که بعد چله به اولین خواستگار،جواب مثبت بده😌 درست شب چهلم،دوباره ابراهیم ازش خواستگاری کرده بود و بعله رو گرفته بود.