هدایت شده از محمدصادقحاجیزاده
این پست هر شب تکرار می شود
یک فاتحه و توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه)
ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه
به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
#روزشمار_مباهله
تنها 2 روز تا مباهله، بزرگترین فضیلت قرآنی امیرالمؤمنین علیه السلام، باقیست..
# مباهله پیروزی دستهای الهی شکننده صلیبهای طلایی است...
♻️ موضع جدید رهبری پیرامون کشفحجاب
رهبر حکیم انقلاب در دیدار نیمه فروردین ۱۴۰۲ هشت نکته اساسی در مورد #حجاب بیان کردند که همراه پینوشت تحلیلی تقدیم میشود:
🔻۱. مساله کشف حجاب #قطعا_حل_خواهد_شد.
پ.ن: این #مهمترین نکته امیدبخش بیانات امام خامنهای در حوزه فرهنگ و حجاب بود.
🔻۲. کشف حجاب حرام شرعی است
پ.ن: حجاب حکم الهی است و قابل عقب نشینی نیست.
🔻۳. کشف حجاب حرام سیاسی است.
سیاسیون و مسئولان سابق و کنونی ساختار سیاسی کشور به تناسب توان، موظفند در برابر هجوم به حکم الهی حجاب اقدام کنند.
🔻۴. حجاب، امری قانونی است.
پ.ن حتی کسانی که اعتقاد دینی به حجاب ندارند، موظف به رعایت حجاب در محیطهای عمومی هستند.
🔻۵. پشت پرده کشف حجاب دستگاههای جاسوسی هستند.
پ.ن:کوتاهی دستگاههای امنیتی در برخورد و افشای دستهای پشت پرده جریان ضد حجاب قابل قبول نیست
🔻۶. خیلی از کشف حجاب کنندگان، اگر بدانند دستگاههای جاسوسی پشت سیاست مبارزه با حجاب هستند، قطعا این کار را نمی کنند.
پ.ن: ابتکار و هم افزایی متقابل دستگاههای #فرهنگی، #اطلاعرسانی و #امنیتی برای آگاهی بخشی در افکار عمومی بخشهایی از جامعه واقعا ضغیف است.
🔻۷. دشمن با نقشه و برنامه وارد کار شده است مسئولین هم باید برنامه داشته باشند و دارند.کارهای بی قاعده نباید انجام گیرد.
پ.ن: اگر برنامه نظام برای مبارزه با کشف حجاب قویتر و سریعتر از برنامه دشمن نباشد، کارهای هزینه ساز، شتابزده و نمایشی موجب می شود پازل برنامه دشمن تکمیل شود.
🔻۸. جزو اولین کارهای امام در هفتههای اول انقلاب،بیان قاطع و الزامی حجاب بود.
پ.ن: برخی از معممین و کت شلواری هایی که در دو جناح سر سفره انقلاب به مراتب علمی و اجتماعی و اقتصادی رسیدند باید در دفاع و تبیین حکم الهی حجاب وارد میدان شوند ...
چه اندازه ولایت داریم؟!
امام باقر(علیه السلام) خطاب به جابر بن یزید جعفی(رضی الله عنه):
«واعلَمْ بأنّكَ لا تكونُ لنا وَلِيّا حتّى لَوِ اجتَمعَ علَيكَ أهلُ مِصرِكَ وقالوا : إنّكَ رجُلُ سَوءٍ لَم يَحزُنْكَ ذلكَ ، ولَو قالوا : إنّكَ رجُلٌ صالِحٌ لَم يَسُرَّكَ ذلكَ؛ و بدان كه تو دوست [و پيرو] ما نيستى مگر آن گاه كه اگر همه همشهريانت بر ضد تو همداستان شوند و بگويند: تو مرد بدى هستى، اين سخن تو را اندوهگين نسازد و اگر بگويند: تو مرد خوبى هستى، اين سخن شادمانت نگرداند.»
...خودت را بر قرآن عرضه كن و ببين جورى كه هستى، قرآن مى پسندد يا نمى پسندد؟ اگر قرآن مَنِش تو را مى پسندد خوشحال باش ولو همه مردم به تو فحش بدهند و بگويند [فلانی] فاسق است، فاجر است. و اگر ديدى كه رفتار و منشت مطابق قرآن نيست و قرآن تو را نمى پسندد، اگر همه اهل عالم هم بگويند که تو آدم خوبى هستى نبايد خوشت بيايد؛ خودت كه مى دانى آدم خوبى نيستى و قرآن تو را نمى پسندد.
ملاك سُرور و حزنت اين باشد كه رفتارت موافق قرآن است يا مخالف قرآن؟! اگر موافق بود خدا را شكر كن كه اين نعمت را به تو داده است. اگر مخالف قرآن است استغفار كن، گريه كن، تضرع كن تا خدا عيب هايت را برطرف كند.
به حرف مردم چه كار دارى؟! اگر همه بگويند خوب است آیا تو بهشتى مى شوى؟! اگر بهشتى باشى و همه مردم بگويند بد است آیا تو جهنمى مى شوى؟! مگر گوش خدا به دهان مردم است؟! تو بايد سر و كارت را با خداى خودت بدانى، مردم هر چه مى خواهند بگويند. اين علامت كسى است كه ولايت دارد.
حالا هركسى كلاه خودش را قاضى كند و ببيند چه اندازه ولايت دارد؟ ما چه اندازه تحت تأثير حرف مردم هستيم؟! مواظب هستيم که ديگران از ما تعريف كنند و مبادا درباره ما بدبين شوند؟!
🔺️ آیت الله مصباح یزدی(قدس سره)، ۱۳۸۲/۰۹/۲۹
برنامه های مراسم شهید مدافع حرم " شهید مهدی اکبرپور روشن "
پنجشنبه:
۲۲ تیر ماه ۱۴۰۲ همراه با نماز مغرب و عشاء
سخنران:آیت الله لونی
به همراه مداحی (صرف شام)
مسجد المهدی (عج) پایینروشن آباد.
جمعه :
۲۳ تیرماه ۱۴۰۲ همراه با نماز مغرب و عشاء
سخنران: حجت الاسلام سید مظاهر حسینی
به همراه مداحی ، مسجد جامع بابل .
#شهید
#مدافع_حرم
#شهرستان_بابل
چگونگی شهادت میثم تمار.
دربارۀ دستگیری و قتل میثم دو روایت وجود دارد:
روایت اول.
به روایتی، ابن زیاد از طرف یزید بن معاویه، خلیفۀ اموی (۶۰ـ ۶۴)، مأمور شد میثم را – که میدانست از دوستان و طرفداران جدّی حضرت علی است – به دار بیاویزد.
در پی آن، میثم پس از عمره، هنگامی که از مکه به سوی کوفه باز میگشت، به دست مأموران ابن زیاد دستگیر شد.
در زندان، میثم با مختار، که او نیز زندانی شده بود، برخورد کرد و خبر آزادی نزدیک او را پیشگویی کرد.
ابن زیاد ظاهراً صد سوار از سپاهش را فرستاد و آنان میثم را در قادسیه (در پانزده فرسخی کوفه)، دستگیر کردند و به کوفه بردند و سپس به دستور ابن زیاد به دار آویختند.
روایت دوم
به روایت دیگر، میثم به درخواست عدهای از بازاریان، برای شکایت از رفتار عامل بازار کوفه، همراه آنان نزد ابن زیاد رفت تا از او بخواهد عامل را برکنار کند. میثم در آنجا سخنانی بلیغ ایراد کرد.
عَمرو بن حُرَیث، امیر کوفه از طرف عبیدالله ابن زیاد، که عثمانی مسلک و دشمن اهل بیت بود و در آن مجلس حضور داشت، میثم را فردی دروغگو و دوستدار دروغگو خواند، اما میثم خود را راستگو و دوستدار راستگو (حضرت علی) معرفی کرد.
ابن زیاد به میثم دستور داد از علی علیه السلام ، بیزاری جوید و از آن حضرت بد بگوید و به جای آن، دوستی خود را به عثمان اعلام کند و از او نیک بگوید. او میثم را تهدید کرد که اگر به این دستور عمل نکند، دستها و پاهایش را قطع میکند و او را به دار میکشد. میثم اگرچه میتوانست تقیه کند، اما شهادت را برگزید و گفت که امام علی او را آگاه کرده است که ابن زیاد چنین خواهد کرد و زبانش را خواهد برید.
به دنبال آن، ابن زیاد که به پندار خود میخواست این خبر غیبی را دروغ جلوه دهد، دستور داد فقط دستها و پاهای میثم را قطع کنند و او را کنار خانۀ عَمرو بن حُرَیث به دار بکشند.
میثم در حالی که در خون میغلتید و لحظات جانکاهی را سپری میکرد، بالای چوبه دار با صدای بلند از مردم خواست برای شنیدن احادیث مکنون و شگفت حضرت علی نزد او جمع شوند. او دربارۀ فتنههای بنی اُمیّه و فضائل بنیهاشم سخنانی گفت.
عمرو بن حریث چون افشاگری میثم و ازدحام مردم را برگرد او دید، شتابزده نزد ابن زیاد رفت و ماجرا را به او اطلاع داد. ابن زیاد، از بیم رسوایی، دستور داد بر دهان میثم لجام نهند. گفته شده است او نخستین فردی بود که در اسلام بر دهانش لجام نهاده
به روایتی، عمرو بن حریث – که نگران تمایل مردم به سخنان میثم و شورش آنان بر ضد حکومت بود – از ابن زیاد خواست دستور دهد زبان میثم را قطع کنند. ابن زیاد موافقت کرد و یکی از نگهبانان را برای این کار فرستاد و میثم با یادآوری این مطلب که ابن زیاد نتوانست سخن مولایش علی را در مورد بریدن زبان و دستها و پاهایش، تکذیب کند، لحظاتی پس از آنکه زبانش قطع شد، به شهادت رسید.
تاریخ شهادت و محل دفن
شهادت میثم تمّار در ذیحجه ۶۰ق، ده روز پیش از ورود امام حسین (علیهالسلام) به عراق، روی داد.
ابن زیاد از دفن او جلوگیری کرد، تا آنکه چند تن از خرمافروشان کوفه، شبانه، جسد وی را با چوبۀ دار ربودند و در قبری میان گودال آب در سرزمین قبیله مراد به خاک سپردند.
تألیفات
میثم آثار و تألیفاتی داشته است.
یکی از آنها تفسیر بود که آن را از تعلیمات امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) آموخته بود.
بنابر روایتی از میثم خطاب به عبدالله بن عباس، میثم تنزیل قرآن را نزد امام علی خوانده و امام تأویلش را به وی آموخته بود. از اینرو، هنگامی که میثم به عمره رفت، به ابن عباس گفت هر مطلبی دربارۀ تفسیر قرآن میخواهد، از وی بپرسد. ابن عباس از این پیشنهاد استقبال کرد و کاغذ و دواتی خواست و آنچه را که میثم املا کرد، نوشت.
چون میثم او را از شهادت خود به دستور ابن زیاد خبر داد، ابن عباس که گمان میکرد میثم این خبر را از روی کهانت به او داده است، به وی بیاعتماد شد و درصدد برآمد مطالبی را که از او نوشته بود، پاره کند.
میثم او را از این کار بازداشت و از او خواست این تفسیر را حفظ کند و اگر آنچه وی از آن خبر داده است، به وقوع نپیوست، آن را از بین ببرد. ابن عباس پذیرفت و پس از مدتی همۀ اخباری که میثم از آینده داده بود، محقق شد.
♦️امام جعفرصادق(علیهالسلام):
اَلْعَمَلُ الْخالِصُ: الّذی لاتُریدُ اَنْ یَحْمَدَكَ عَلَیْهِ اَحَدٌ إلاَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ.
🔷️ترجمه: عمل خالص آن عملی است که دوست نداری دربارة آن، احدی جز خدای سبحان از تو تعریف و تمجید کند.