🎥ثواب قدم های زائر #کربلا 💌 آیت‌الله‌ناصری‌رحمت‌الله‌علیه 🏴 #اربعین «#اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج» یک قدم ۹۰ حج و ۹۰ عمره‼‼‼😂🤔✔✅ #کانال_حج_و_زیارت 👇 🕋🕌http://eitaa.com/joinchat/1308688696Ce16b49f1d1

🔹باب‌الحوائجی به نام شریفه خاتون ▪️بیستم محرم ، یادروز حضرت شریفه خاتون سلام الله علیها است. بنا بر باور مردم عراق، حضرت شریفه دختر نوجوان امام حسن مجتبی علیهماالسلام بوده که در واقعه کربلا حضور داشته است. بعد از واقعه کربلا، این بانوی بزرگوار همراه سایر کاروانیان به اسارت رفت. در میانه راه، بخاطر شدت شکنجه‌ها به شهادت رسید و در شهر حلّه به خاک سپرده شد. بی‌اغراق باید گفت توسل به حضرت شریفه، یکی از سریع‌الاجابه‌ترین توسلات است. ✨ آن‌قدر از این توسل، اعجاز دیده شده که قابل شمارش نیست.💫 📌در بین امامزادگان عراق، بیشترین نذورات، متعلق به حضرت شریفه است و این نشانه اوج کرامت این بانوست. ✋ در یک کلام انگار بخشندگی امام مجتبی علیه‌السلام در این دخترش تجلی کرده! 🔻طریقه توسل: یکی از مجرب‌ترین دستورالعمل‌ها برای توسل به حضرت شریفه، هدیه کردن یک سوره یس و صد صلوات با عجل فرجهم است. 👈از راه دور و نزدیک می‌توان این توسل را انجام داد. #توسلات_مهدوی #حضرت_شریفه_خاتون سلام الله علیها «#اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج» #کانال_حج_و_زیارت 👇 🕋🕌http://eitaa.com/joinchat/1308688696Ce16b49f1d1

شماره تلفن حرم #امام_حسین علیه‌السلام 🥹 📞شماره تلفن 1640 مستقیم به میکروفن ضریح امام حسین(ع) وصله، هر درد دلی دارید به آقا بگید. (بدون پیش شماره است) کاملا رایگانه التماس‌دعا نشر بدید شاید کسی دلتنگ باشه «#اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج»🏴 #کانال_حج_و_زیارت 👇 🕋🕌http://eitaa.com/joinchat/1308688696Ce16b49f1d1

اللهی العفو با صد امید به تو باز آوردم پناه حسن عطایی فیلم سحرگاه یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴. بیت الله الحرام مکه #اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج ارسالی کریمی 🕌🕋 کانال حاجی زائر در ایتا، بله و روبیکا @hajizaer

📣برنامه ما در مکه با نگاهی دیگر 🔶 در جوار بیت‌الله، میعاد دل و محبوب ای خانه‌ای که سنگ‌به‌سنگت شعله‌ی اشتیاق است… ای بیت‌الله، ای گره‌گاه راز و آینه‌ی صدق! 🔺صبح را در آغوش تو آغاز کردم، با طنین آیه‌های نور؛ 🔹قرآن در دست، استغفار بر لب، و جان در هجوم شرم… در دل گفتم: «اِلهی، حَصَرت بی الذنوبُ، وَ ما لی غیرُ بابِکَ مَفَرٌّ…» و تو، گشوده ماندی… 🔹در کنار حجرالاسود، دستی کشیدم به سنگی که بوسه‌گاه انبیاست؛ با ترسی شیرین و امیدی لرزان… 🔹گفتم: یا حفیظ، یا علیم… و اشک، شهادت داد بر شوقی که در سینه می‌تپید. 🔹در طواف، هفت بار دلم به دور تو چرخید، نه پایم، نه دستم، که جانم در مدار محبتت می‌چرخید. 🔹به رکن یمانی که رسیدم، سر بر دیوار تو نهادم و نجوا کردم: «یا ساتِرَ العُیوب… استُرنی برداءِ عَفوِک.» 🔹مقام ابراهیم… آنجا که دوست، خلیل خود را آزمود، و خلیل در عشق، بی‌چون، تسلیم شد. در پشت مقام، دو رکعت خواندم با هفتاد بار "الحمد"، صد صلوات، هزار و یک توحید، و دل در التهاب وصف‌ناپذیری گریست. 🔹در حجر اسماعیل، آنجا که مادر و فرزند خوابیدند، خود را گم کردم… سجده‌ای کردم در دل آسمان، با ذکر تسبیحات حضرت زهرا و آیت‌الکرسی و سبحان الله… نجوا کردم: «رَبِّ، اِن كُنتَ قَد كَتَبتَنی فِی دِیوانِ البُعدِ، فَامحُنی و اكتبنی فِی دِیوانِ المُقَرَّبین…» 🔺 در ظهر، 🔹صحیفه‌ی سجادیه را گشودم؛ با کلمات امام سجاد (ع) دل را در سوز و آه شستشو دادم، 🔹و طوافی دیگر… 🔹در ملتزم، در آغوش خانه‌ات، با تمام بندگی، گفتم: اللهم البیت بیتک، والعبد عبدک… و هذا مقام العائذ بک من النار… 🔹دعای عشرات، یستشیر، و سوره بقره در کنار صفا، مرا به ژرفای دیگری برد. گفتم: یا الله، یا هو، یا من لا یعلم ما هو إلا هو… و دلم غرق شد. 🔹شب که آمد، دعای جوشن را بر چهار گوشه‌ی خانه‌ات خواندم. نام‌هایت را صدا زدم، نه از حافظه، که از عمق نیاز… با هر «اَغِثنی»، اشکی چکید، و با هر «یا نور»، نوری در جان نشست. 🔹ذکر یونسیه در مستجار، جایی که "وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ" بوی اجابت می‌دهد، 🔹در سجده گفتم: «لَا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ، سُبْحَانَکَ، إِنِّی كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ…» 🔹و اما ذکرهای قدر، سوره‌ها، دعای کمیل، و استغفار هفتادبند، دل را بیدار نگه داشت تا سحر. 🔹در صفا، نماز هاجر… حمد، انعام، یس. 🔹در مروه، مایده، الرحمن، صافات… و در بازگشت، "یس" را تا «سَلامٌ قَولاً مِن رَبٍّ رَحِيم» زمزمه کردم و خواستم که این سلام، سهم من باشد. 🔹در آخر، سجده‌ای در مستجار و سوره‌ی مؤمنون، با آهی سنگین… «اِلهی، قَد طُفتُ، وَ سَجَدتُ، وَ بَكیتُ… فَهَل مِنكَ إِلّا العَفوُ وَ القُرب؟» 🔺و شب، هنوز بیدار بود… دل اما خسته نبود، نه از طواف، نه از اشک، نه از سجده… که هر چه بیشتر می‌چرخید، سبک‌تر می‌شد؛ هر چه بیشتر می‌سوخت، روشن‌تر می‌شد. 🔹در خلوتی دوباره، در حرم، دعای جوشن را بر چهار گوشه‌ی خانه‌ات خواندم؛در هر سمت، نامی از تو را فریاد زدم… در شرق، گفتم: یا حنّان… در غرب، زمزمه کردم: یا منّان… در شمال، اشک ریختم با یا نورَ النُّور… و در جنوب، به زانو افتادم با یا مَن یَرحَمُ مَن لا یَرحَمُهُ العِباد… 🔹سپس نماز جعفر طیّار، بال‌های ارواح محزون ما شد؛ 🔹ذکرهای چهارگانه، همچون قطرات باران رحمت، بر دل خشکیده‌ام باریدند. 🔹در دل حرم، مناجات مجیر خوانده شد؛ و عدیله، آن پناه نامه‌ی آخرین لحظه، مرا لرزاند… 🔹مشلول را خواندم، با همان دردِ جانکاهِ نیاز؛ «یا أرحمَ الراحمین، بحقّ من ناجاك، و سَجدَ لك، و لاذَ بِبابِكَ…» 🔹سپس زیارت امین‌الله؛ با همه‌ی حُرمت و اشتیاق، زیارتی که دل را مستقیم به آستانِ ولایت وصل می‌کرد. 🔹دو رکعت نماز پس از آن، آرامشی بود در هیاهوی اشتیاق. 🔹سوره‌ی علق تا فصلت… هر آیه، ضربان قلبم را بالا می‌برد، هر واژه، بیدارم می‌کرد. 🔹و بار دیگر، مستجار… همانجا که دعاها پرپر نمی‌شوند، همانجا که آیه‌ی "وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ" معنای واقعی خود را می‌یابد. 🔹آخر شب، سوره‌ی مؤمنون را زمزمه کردم… تا رسیدم به آنجا که از خشوع در نماز می‌گوید… از پاکی دل، از امانت، از ذکر… و زمزمه کردم: «رَبِّ، اجعلنی من عبادک المؤمنین، الراضین، الخاشعین… و لاتجعل بین قلبی و ذکرک حجاباً.» شب، در سجده پایان گرفت؛ نه با خستگی، بلکه با حسرتی شیرین: که ای کاش، این شب بی‌پایان بود…در این شب‌های روشن از اشک، و روزهایی آکنده از اسماء تو، فقط یک چیز را می‌خواهم: خودت… فقط خودت. تنظیم بر اساس برنامه عارفانه بیت الله الحرام _کریمی #اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج 🕌🕋 کانال حاجی زائر در ایتا، بله و روبیکا @hajizaer

🎥 خاطره فوق‌العاده عجیب و باورنکردنی سید حسنین از ایام #اربعین در کربلا #اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج 🕌🕋 کانال حاجی زائر در ایتا، بله و روبیکا @hajizaer