eitaa logo
میعاد با ابراهیم
33 دنبال‌کننده
23 عکس
11 ویدیو
1 فایل
باید می رفتم، تا امیدی به نجات باشد.
مشاهده در ایتا
دانلود
حالا که باید دربرابر بوهای خوش، خویشتن داری کنیم، همه جا بوی گُل می دهد. هوا هم لطیف است و بوی خوش می دهد ولی خب مگر می شود هوای کعبه را نفس نکشید؟ مگر می شود در طواف، به پرواز درآمد و از بوی خوش بندگی مست نشد؟ طوافِ بعد از عرفات و منا حال دیگری دارد. به نظرم آمد خداوند طواف قبل از عرفات را گذاشته بود تا فرقش را با طواف بعد از عرفات درک کنیم. چه حالی دارد کودکی که بعد از خرابکاری، لبخند رضایت و بخشش پدرش را دیده؟ چه حالی دارد دانشجوی کم تلاشی که می بیند استاد، نمره ی ۹ اش را ۱۰ رد کرده تا او پاس شود؟ چه حالی دارد زندانیِ حبسِ ابدی که خانواده ی شاکی رضایت داده اند تا او آزاد شود؟ حبس ابد خورده بودیم در قفس گناهان و خرابکاری هایمان. ما را بُرد و بی هیچ تبصره و سفته و خط و نشانی، بخشید و از قفس های وجودمان رهایمان کرد. حالا انقدر سبک شده ایم که تو گویی در این طواف، پاهایمان روی زمین نیست و در هوا می گردد. جایی نزدیک به بیت معمور. نزدیک به خدایی که فراموش کرده بودیم چقدر دوستمان دارد... «حج مبارک!» ۱۲تیر ۱۴۰۲ ۱۵ ذی الحجه ۱۴۴۴ https://eitaa.com/hajjmemory
هیچ دلم نمی‌خواد از جایی که نشستم، تکون بخورم! شما هم همه چیز رو رها کنید و چند ثانیه با من بنشینید☺️ ۱۸خرداد ۱۴۰۲ ۲۱ ذی الحجه۱۴۴۴ https://eitaa.com/hajjmemory
ان‌شاءالله روزی برسد که، با کسی که دوستش دارید، تنها به یک نقطه بنگرید و به سمتش حرکت کنید.❤️ همین الان، قولِ این قاب های دونفره رو از خداوند، برای همه تون گرفتم.😊 ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ ۲۱ ذی الحجه ۱۴۴۴ https://eitaa.com/hajjmemory
هنیئاً لَک و کجای جهان را می توان پیدا کرد که مردم از نقاط دور بیایند و بتوانند از حسی مشترک صحبت کنند. و من گمان می کنم یکی از بزرگ ترین فلسفه های این حج، این حس مشترک است. ما عمری تلاش کرده ایم مستقل بار بیاییم، چیزهایی برای خودمان داشته باشیم. اموال،احساسات، و ... و حالا می آیند و به شما می گویند همه چیزت را رها کن و ببین با آن مرد سیاهپوست، آن زن چروکیده با لباسی عجیب، آن انسان عصبانی و پرخاشگر، و هزاران نمونه ی غریب دیگر، چه نقطه ی مشترکی می توانی داشته باشی. خانم رُزیدا از مالزی حس های مشترک زیادی با من داشت، معلم قرآن است و دنیادیده. خداحافظی گرمی داشتیم و او در پایان بعد از آرزوی قبولی حج، گفت:«هنیئاً لَک» و این لحن صمیمی و دلنشینش به واقع چقدر این حج را بر من گوارا تر کرد! ۱۹ تیر ۱۴۰۲ ۲۲ ذی الحجه ۱۴۴۴ https://eitaa.com/hajjmemory
‼️با عرض پوزش از عزیزانم، مجبور می شوم قسمتی از خاطرات را با فاصله ی زمانی در کانال قرار دهم. این موضوع شاید باعث شود پیوستگی مطالب کمی به هم بخورد اما خالی از لطف نخواهد بود. و از طرف دیگر، پایان موسم حج شاید پایان خاطرات باشد، اما آغاز کار ماست... در مدینه ی منوّره دعاگوی عزیزانم هستم.
از حس و حالم بگویم. اگر مثلا بگوییم مکه، شهرِ تجدید پیمان ها، یادآوری ها و قول و قرارها بود، آنوقت تصور کنید، مدینه می شود شهرِ فراموشکاری ها، عهدشکنی ها و بی وفایی ها. راستش اولین قدم هایم در صحن مسجدالنبی همراه با بُهت بود. در مسجدالحرام می دانستم باید به دنبال چه بروم، همه ی سختی ها را تحمل می کردیم و می دانستیم چشممان که به کعبه بیفتد، آرام می گیریم و همه را فراموش می کنیم. اما... اینجا به دلم وعده ی چه بدهم؟ به کجا نگاه کنم؟ نگاه به کجا آرامم خواهد کرد؟ نگاه میکنم... به سربازان قهوه ای پوش که مسیر خیابان بقیع را بسته اند. نگاه میکنم... به معدود مردمانی که در نمازند درحالیکه مُهرهای کوچکشان را در مشت پنهان کرده اند. نگاه میکنم... به سربازانی که با غیظ، زنان را از نشستن در محوطه ی مفروش منع می کنند. نگاه میکنم... به درب نیم سوخته ی همین حوالی.. چه دارم می گویم. چشم هایم را می بندم و ناخودآگاه چند قطره ی اشک از میان پلک هایم به بیرون سرک می کشند. ۲۲ تیر ۱۴۰۲ ۲۵ ذی الحجه ۱۴۴۴ https://eitaa.com/hajjmemory
اختلاف طبقاتی هست، قبول اختلاف فرهنگ هست، قبول آزادی بیان نیست، قبول حاکمیت ظلم است، قبول بی عدالتی هست، قبول سختی ها و دشواری ها تاب و توانت را گرفته، قبول دلت شکسته، قبول ولی نقطه ی عطف داستان اینجاست، که روزی خواهد رسید که همه ی ما انسان ها، دوشادوش ملائک و تمام مخلوقات، در برابر الله، خاضعانه به خاک خواهیم افتاد. در این سفر، هیچ تصویری به این اندازه من را به آخر داستان دلخوش نکرده است. تو هم امیدوار باش و مطمئن، به آینده ای که پروردگار راستگوی ما وعده داده است. «وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ» https://eitaa.com/hajjmemory
ناگهان به سمت من حمله ور شد و با چنان خشمی بطری آب را از دستم گرفت که اگر چند قدم خودم را عقب نمیکشیدم نزدیک بود که کشیده ی آبداری هم به صورتم بزند. با عصبانیت بر سرم فریاد زد: « لا گُلَم!!، گُلم،لا!!» و با دستش ادای وضو گرفتن را درآورد. من که خنده ام گرفته بود، ناخودآگاه پوزخندی زدم و این کارم خادم مسجد را عصبانی تر کرد. داستان از این قرار بود که داشتم به یکی از هم کاروانی ها کمک میکردم تا وسایلش را جمع کند که برویم، بطری آب را از دستش گرفتم و گفتم: « پاشو گلم!» و این نادان، پیش خودش خیال کرده بود بطری را گرفته ام که در مسجد وضو بگیرم. عصبانیت یکی از زبان هایی است که نیاز به کلمه ندارد، در نتیجه لازم نبود زبانش را بلد باشم، او رسماً داشت من را با فحش های آبدارش مورد لطف و عنایت قرار میداد. از میان جملاتش کلماتی مثل : «شیعه»، «مملکت» و «وضو» را فهمیدم... نور، از پیچ و خم های پنجره ی خشتی دیوار مسجد به داخل می ریزد... نور چقدر زیبا و بی صدا، از کوچک ترین روزنی، راه خودش را میابد و چه بی رحمانه کوچک ترین مانعی، بر عمق وجود، سایه می اندازد. ما که نماز می‌خوانیم ، ما که همه رو به یک قبله داریم، پس مانع کجاست که این چنین روزنه های ورود نورِ آگاهی و بندگی و صلح را بسته است؟ چرا انقدر تاریکیم؟ مسجد ذو قبلتین ۲۴خرداد ۱۴۰۲ ۲۷ ذی الحجه ۱۴۴۴ خلاصه اینکه در مسجد، لا گُلم! https://eitaa.com/hajjmemory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل کندن از این سفره ی رحمتی که خداوند مهربان یک ماه، بر سر آن ما را اکرام و پذیرایی نمود، تنها به یک امید میسر است: اربعین، کربلا... ۲۷ تیر ۱۴۰۲ ۱ محرم ۱۴۴۵ https://eitaa.com/hajjmemory
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وداع من با بقیع به این شکل بود... «آخر یروز شیعه برات حرم میسازه» و قول می‌گرفتم از آن هایی که زمان برایشان معنایی ندارد و اسطوره های صبرند، که خیلی زود در زمانی که دور نیست، زیر این آسمان قدم بزنیم در حالیکه از نور صحن و سرای با عظمت ۴ امام بزرگ و نوادگان پاکشان روشن و تابناک است. روزی خواهد آمد که این نقطه از کره ی زمین همچون خورشید می درخشد. https://eitaa.com/hajjmemory
هدایت شده از نور القرآن
بسم الله الرّحمان الرّحیم «وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ» قرآن را ساده کرده‌ایم، برای به‌خودآمدن. کسی هست به خودش بیاید؟! باعرض سلام خدمت همه ی دوستان و عزیزانم. ان‌شاءالله عزاداری هاتون در ماه محرم و صفر قبول حق باشه. بنا دارم به امید خدا از ابتدای ماه ربیع الاول تفسیر قرآن کریم صوتی و ۵ دقیقه ای استاد قرائتی (نور) را آغاز کنیم. ☘ میانگین هر صوت ۵ دقیقه می باشد ☘از ابتدای قرآن کریم آیه به آیه شروع خواهیم کرد ان‌شاءالله ☘بعد از هر وعده نماز (صبح/ظهر و عصر/مغرب و عشاء) یک صوت منتشر می شود. یعنی روزی ۳ صوت. ☘به همراه هر صوت، چکیده ای از مطالب آیه هم فرستاده می شود تا راحت تر به تفسیر دسترسی داشته باشید. ☘ تواشیح مرتبط و صلوات های قرآنی هم در این کانال منتشر خواهم کرد. ان‌شاءالله این زمان کوتاهی که قرار هست بعد از هر نماز بگذاریم، برکت زمان و راهگشای مشکلات در دنیا و ذخیره ای برای آخرتمون باشه. برای دوستان و آشنایان هم بفرستید که ان‌شاءالله خیلی ها بتونن در این مسیر همراهمون باشند. 🌐لینک عضویت در کانال: https://eitaa.com/tafsir_noor_roozane کوچیک همتون متینه شیخ محمدی