eitaa logo
اشعار حاج محمود ژولیده
1.2هزار دنبال‌کننده
9 عکس
0 ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای قلمِ راز، بِربِ الحسن نامه کن آغاز، بِربِ الحسن قلقله انداز، بِربِ الحسن ثبت کن اعجاز، بِربِ الحسن از یمِ طاها بنویس ای قلم از دُرِ زهرا بنویس ای قلم فاش کن ایدل که قیامت رسید صاحب دریای کرامت رسید حجتِ حق، نورِ زعامت رسید کوثرِ زهرای امامت رسید سبطِ کبیر، آیتِ اکبر حسن جانِ علی، شبهِ پیمبر حسن آینه‌ی جان علی مجتبی ماه درخشان علی مجتبی زینت دامان علی مجتبی عشق محبان علی مجتبی سِرّ خدا، سَرور ما آمده شکر که تاج سر ما آمده فطرت ما با نفَسَش آشناست طاعتِ تکوینیِ اَمرش بجاست تا که حسن بر همه فرمانرواست راه نجات بشر از مجتباست حب حسن تا به ابد دین ما پیروی از او رهِ آئین ما حای حسن، حافظ دین خدا سین حسن، سِرّ همه هَل اَتا نون حسن، نور همه اولیا حُسن حسن، برتری از انبیا یوسف زهراست حسن جان ما شافع فرداست حسن جان ما ای همه‌ی علتِ مِنّا شدن حاکمِ من، سَرور و سلطان‌ من عبد خدا، اُسوی هر مرد و زن ذوالکرم و ذوالنِعم و ذوالمِنَن هر که شود مستِ خدا، مستِ توست دست کریمانۀ حق، دست توست صاحب آفاق تویی یاحسن باعث اِنفاق تویی یاحسن رازقِ اَرزاق تویی یاحسن آخرِ اخلاق تویی یاحسن کیست فرآورده‌ی خُلقِ عظیم غیرِ تو ای یوسفِ آل کریم ای همه‌ی علتِ دین داشتن با تو به توحید یقین داشتن بی تو کجا دینِ مبین داشتن بلکه شیاطین به کمین داشتن ای به همه خَلق ولی، الدخیل سبطِ نبی، یَابنَ علی، الدخیل ای همه عمرت، سر و سامانِ وحی وی ز ازل، ناشرِ قرآنِ وحی تا به ابد، بر سرِ پیمانِ وحی لعلِ لبت، ساغرِ جوشانِ وحی فعلِ تو و قولِ تو در هر زمان وحیِ خدا را به یقین ترجمان زانکه تَوَلّای تو از داور است طاعتِ تو طاعتِ پیغمبر است پیروی اَت، پیروی از حیدر است مَردِ رهَت، هر که ترا یاور است ما که دَم از یاریِ تو می‌زنیم باده‌ی غمخواریِ تو می‌زنیم سیره‌ی تو اُسوه و الگوی ماست یاریِ افتاده ز پا، خوی ماست هر که در این قافله رهپوی ماست از قِبَلِ توست ثناگوی ماست تا که تویی سید و مولا حسن پرچم یارانِ تو بالا حسن صلحِ تو پیوسته فراروی ما جنگِ تو نیز آیتِ ما، خوی ما رزمِ تو شد قوّتِ بازوی ما حمله‌ی صِفّینِ تو الگوی ما گر شترِ سرخِ جمل پِی کنی شیرِ جمل! راهِ علی طی کنی یاحسن ای فاتحِ ایرانِ ما تحفۀ تسخیرِ تو، ایمانِ ما ما حسنی ها و رگ و جانِ ما نذرِ تو و عترت و قرآنِ ما اَمرِ تو هر جا که رود با توئیم جنگ شود، صلح شود، با توئیم تا که به فرمانِ شما می‌رویم راهِ امام و شهدا می‌رویم گر ز بقیع کرب و بلا می‌رویم از حرمِ پاکِ رضا می‌رویم مقصدِ ما، قدسِ شریف است و بس راهِ یمن، سوی قطیف است و بس راه تو امروز، به دین نصرت است نصرتِ دین، در گِروِ عزت است عزتِ ما در گِروِ غیرت است غیرتِ ما در گِروِ عفت است هست پیامِ علیِ انقلاب راه امام است ز حفظ حجاب @hajmahmoodzholideh
میز پاسخگویی کلاس مداحی هر شب از ساعت ۱۲ تا ۱ بامداد در صحن مسجد ارک برقرار است. ☑️ کانال رسمى @hajmansourarzi
بجز از عشقِ علی، بنده‌ی داور نشوی بی تَولّای علی، یارِ پیمبر نشوی همه‌ی حرف همین است، که در عمرِ گِران با علی باش، که یک ثانیه کافر نشوی راهِ سلمان برو، چون سیره‌ی مِنّا شدن است بی قدم‌های علی، از همگان سر نشوی مثلِ عمّار، زبانت چو نگردد شمشیر وسطِ فتنه‌گران، یاورِ حیدر نشوی حیف اگر نام علی بشنوی و در همه عمر در عمل، مَردِ رهِ فاتحِ خیبر نشوی در شبِ بدر که مولا بدرخشَد، چون ماه گر نَبینی رخِ او، مالک اشتر نشوی شبِ ظلمانی و طوفانی و عطشانی‌ها ذکرِ زهرا نکنی، ساقیِ لشکر نشوی همه سیراب شدند، از مِیِ نابِ شبِ بدر حیف اگر، تشنه‌لبِ ساقیِ کوثر نشوی ¤ ¤ ¤ آه از تشنگیِ ساقیِ عطشانِ حسین کاش خجلت زده‌ی، روی برادر نشوی تیرباران شدنِ مَشک، پیامی هم داشت کاش، شرمنده‌ی لعلِ لبِ اصغر نشوی جان بده، تا که نباشی به حرم تنگِ غروب شاهدِ سوختنِ چادر و معجر نشوی چشم بَربَند، که در کوچه و بازارِ یهود ناظرِ دیده‌ی بارانیِ خواهر نشوی @hajmahmoodzholideh
مهمانِ زینب و سحرِ آخرِ علی دلشوره های نیمه شب و دختر علی افطار که نخورده، بجز نانی و نمک حیرانِ اوست سفره، ز چشمِ تر علی گاهی به آسمان نِگرَد، گه به دخترش عمریست، هجرِ فاطمه دردِسرِ علی حالا رسیده وقت وصالِ حبیبه اَش پیداست این، ز حالِ دلِ مضطر علی مسجد در انتظارِ نمازِ وداعِ اوست محراب منتظر، که رسد در بر علی تیغِ شقی‌ترین پسرِ بوالبشر، ز ترس مخفی است پشتِ قاتلِ کین پرور علی انگار اِبنِ ملجمِ پَست است، در کمین ضربه زند، به نیمه‌ی شب، بر سر علی بوی سقیفه می‌رسد، این‌بار کوفه را مکرِ خلیفه می‌رسد، این‌بار کوفه را قومی که در مسیر سقیفه شتافتند بینِ سجود، فرقِ علی را شکافتند روزی هجوم برده به پهلوی فاطمه روزی به قتلِ شاهِ ولایت شتافتند آنکه خدا به سجده‌ی او افتخار داشت در سینه ها به دشمنی اَش کینه بافتند دادند عدل و داد علی را ز کف، سپس خود را میانِ ظلمِ معاویه یافتند قرآن بروی نیزه زدند و علی که بود قرآنِ ناطقِ ازلی، برنتافتند راهِ خوارج، آخرِ راهِ جهنم است قومی که خویش را به دَمی درنیافتند نفرین به اُمتی که علی را ز ما گرفت چون او دگر در عالم و آدم نیافتند این کینه ها وصی و ولی را شهید کرد شمشیر و زهر، آل علی را شهید کرد @hajmahmoodzholideh
زهرا، تو بهتر از همه دردِ مرا دانی زین روست، از جنت علی را سوی خود خوانی پهلو شکسته، مَحرمِ این فرقِ بشکسته است من دردِ تو دانم، تو هم دردِ مرا دانی سی سال با بغضِ مغیره روبرو بودم ترمیم شد با تیغِ ملجم، زخمِ پنهانی قنفذ به بازویت نزد، بر جانِ حیدر زد بر من غلافِ تیغِ او می‌خورد، هر آنی تو پشتِ در افتادی و من در دلِ محراب هر دو بپای یکدگر هستیم قربانی دلها بسوزد از برای زینبت، زهرا روزیکه می‌گِریَد ز هفتاد و دو قربانی سرها به نیزه، جسم‌ها غلتان بخون، عریان اهلِ حرم غارت زده، با چشمِ بارانی عیبی ندارد، کهنه پیراهن شود غارت معجر ربودن از اسیران، نیست انسانی از خیمه ی آل نبی آتش زدن، بدتر بیمارِ بی‌جانی است در آن شعله بریانی گفتند این مردم تلافی می‌کنیم، اما سیلی شود سهمِ یتیمانم به مهمانی بارانِ سنگِ کوفه را، باید تحمل کرد اما تصدق دادنَش، دارد چه جبرانی؟ بزمِ شراب و اشکِ زن‌ها جای خود، اما گریه به ناموسِ علی را، نیست پایانی... @hajmahmoodzholideh
ارکان دین درهم شکسته از غم در سوگ مولایش نشسته عالم کشته شد مرتضی وصیِ مصطفی گریان زمین و آسمان است صاحب عزا صاحب زمان است مظلوم علی جان مظلوم علی جان یافاطمه شد موسم وصالت مولای ما شد کشته‌ی عدالت کوفه شد کربلا تسلیت مجتبا گِریَد حسین با قلب خسته بر فرق و پهلوی شکسته مظلومه زهرا مظلومه زهرا آه از دلِ زینب در این مصیبت باید که از کوفه کند عزیمت می‌رود که شاید دوباره بیاید آخر ندارد راه چاره اسیری و معجرِ پاره مظلومه زینب مظلومه زینب کی گفته‌ در عالم خبر جز این است خبر فقط امیر مؤمنین است صاحب عالم است تالی خاتم است وصی ختم المرسلین است امام اهل عالمین است لبیک حیدر لبیک حیدر ما شیعیان مکتب حیدریم یارِ امام، فدائیِ رهبریم لشکر هیئتیم پیرو همتیم کی گفته در راهی که داریم دیگر سلیمانی نداریم یاثارالله یاثارالله عالم به غم شد مبتلا یاحسین غزه شده کرب و بلا یاحسین کودکانِ گریان با لبان عطشان چون غنچه‌ی نشکفته پرپر شدند فدای علی اصغر یافرج الله آجرک الله دعا کنید ای همه‌ی مسلمین برای فتح و نصرت فلسطین قسم بر مصطفی به حق مرتضی دعایتان شود اجابت نماز جمعه با ولایت لبیک آقا لبیک آقا @hajmahmoodzholideh
ما کشوری از خیلِ دلیران داریم سردار و سپهدار و امیران داریم پرسند اگر، چه بهرِ مهدی دارید؟ جمهوری اسلامی ایران داریم تا بر سرِ ما سایه‌ی والای ولی است این مملکت، آستانِ انوار جلی است جمهوری اسلامی ما زهرایی است چون کشور ما به نامِ نامیِ علی است والله که خوشنامی ما می‌ماند غم می‌رود، آرامی ما می‌ماند صد لشکرِ دشمنِ خدا، آمد و رفت جمهوری اسلامی ما می‌ماند تا مرزِ میانِ حق و باطل برپاست عشقِ علی و آل محمد در ماست با لطفِ خدا، تا خبرِ صبحِ ظهور جمهوری اسلامی ما پا برجاست ایرانِ علی، مملکتِ آل عباست این مُلک سراسر همه‌اَش، مُلکِ رضاست جمهوری اسلامی ما مفتخر است نزدیک‌ترین دیار تا کرب و بلاست تا نام حسین، هست تاج سر ما باشد به ره کرب و بلا کشور ما دیدار حسین اگر نشد قسمت ما پورِ خلفِ حسین، شد رهبر ما ایرانِ عزیز، آستانِ شهداست آمیخته‌ای، ز داستان شهداست جمهوری اسلامی ایران، آری زیرا که، دیارِ جاودانِ شهداست این خِطّه که سرزمینِ اجدادی ماست هر قریه و شهر، جزوِ آبادی ماست جمهوری اسلامی ایران حرم است امنیت این حریم، دلشادی ماست @hajmahmoodzholideh
از داغ تو شد راحت، یافاطمه همتایت عمری بخدا بودم، شرمنده‌ی غم‌هایت هجرانِ تو پایان شد، حیدر به تو مهمان شد دیگر نکنی پنهان، رخسار ز مولایت با اینکه نگفتی زان، سیلی سخنی با من اشکِ حسنم می‌گفت، با من ز بلایایت مانده به دلم حسرت، از غصه‌ی دیدارت شاید که کنم زین پس، من سیر تماشایت از تیزیِ آن مسمار، عمری جگرم می‌سوخت شد سینه‌ی تو سوراخ. من سوخته اَم جایت پهلوی تو تنها نَه، آنجا کمرم بشکست با ضربۀ پشت در، با حملۀ اعدایت قنفذ جلوی چشمم، بازوی ترا لِه کرد در اصل گرفت از من، نیروی تولایت با اینکه مرا دیدی، چون "شَملِ جنین" دَرهم والله پناهم شد، آنروز شکیبایت با خانه نشینی هم، بعدِ تو کنار آمد این رهبر مظلومت، در سوگِ غم افزایت اما جگرِ زینب، بدجور ز داغت سوخت دیدم ز خدا می‌کرد، هر روز تمنایت هم پهلوی تو دیده، هم فرقِ مرا، در خون اما تَهِ گودال است، محتاجِ تسلایت آنجا که روَد نیزه، در حلقِ حسینِ تو آنجا که شود از درد، گودال مصلایت یک لشکر و یک زینب، تا شام اسارت را تنها نگذاریمَش، تا صحنه‌ی فردایت در بزمِ شراب ای وای، از تهمت بی‌دینان انگشتِ اشاراتِ آن دشمنِ رسوایت آخر برسد بر داد، در گوشه‌ی ویرانه آن طفلِ یتیمِ من، آن دختر زیبایت ویرانه بسازد از، کاخِ ستمِ دشمن با گریه‌ی زهرایی، با ناله و آوایت روز فرج مهدی است، روز من و روز تو تا متقمت آید، برپاست دعاهایت @hajmahmoodzholideh
غزّه مَهدِ ایمان و خطِّ اولِ اسلام در دفاع از قرآن، غزّه مشعلِ اسلام غزّه‌ی مقاوم شد، شِعبی از اَبی‌طالب در کمالِ مظلومی‌ست، خود به ظالمان غالب کودک و زن و مَردَش، در زمانه‌ی بیداد می‌کِشند با هیبت، بر سرِ سِتم فریاد کوچه کوچه‌ی این شهر، پایتختِ ایثار است کوچک و بزرگش یک، شهر را علمدار است در سکوتِ آوارِ خانه‌های ویرانه دادِ خویش بِستانند، از هجومِ بیگانه هیچکس نمی‌دانست، غزه در فلسطین است؟ یا که دین و آئینِ مردمش کدامین است؟ آیه‌های قرآن را، ذکرِ کودکان دیدند تازه مردمِ دنیا، رازِ غزه فهمیدند این جنودِ اسلام و اقتداری از غزه‌ست شیرمَردِ مِیدان هر، شیرخواری از غزه‌ست صبرِ مردمِ غزه، از رسانه‌ها برتر خوب درنَوَردیدند، فاتحانه هر کشور از مقاومت امروز، عالَمی خبردار است دستِ بَرتَرِ ایمان، بر سِلاح، اِخطار است نصرتِ شهیدان است، این مقاومت بی‌شک می‌رسد به پیروزی، این مداومت بی‌شک در کشاکشی از جنگ، رزمشان چو ابراهیم بِینِ شهری از آتش، عزمشان چو ابراهیم روحشان چنان پولاد، جانشان همه بر کف بی‌هراس و بی‌وحشت، بسته تا شهادت صف دستِ خالی اما پُر، قلبشان ز ایمان است هم‌چو کوه اِستاده، پُشتِشان به ایران است انتفاضه‌ی دیروز، شد شروع با یک سنگ انتفاضه‌ی امروز، کارِ موشک است و جنگ بی‌نظیر و بی‌همتاست، انتفاضه‌ی غزه کربلایی از دل‌هاست، انتفاضه‌ی غزه از حماسه‌های خود، شد حماس چون شمشیر پرچمِ فلسطین شد، با جهاد عالم‌گیر بشنو از روایت‌ها، لشکری جهانی را وعده‌های یارانِ آخرالزمانی را این خبر بزودی از، هر رسانه می‌آید در وطن فلسطینی، جاودانه می‌آید قدس می‌شود آزاد، سرفَراز می‌مانیم با امامتِ رهبر، ما نماز می‌خوانیم روزِ قدس می‌آییم، با امیدِ دیدارش کن دعا که می‌آید، روزِ رجعتِ یارش فتحِ مسجدالاقصی، رمز و راز موعود است وعده‌ی ظهورِ یار، عَن قریب مشهود است این دیارِ رمزآلود، رازِ سر به مُهری بود رمز فتحِ قدس این است؛ اَلدَّخیل یاموعود @hajmahmoodzholideh
امان از آن زمان که قاتلان ترا سنان زدند بزیرِ دست و پای خود، به هر چه دست‌شان زدند به جرمِ زادۀ علی شدن، به هر چه داشتند ز پا گرفته تا به سر، هر آنچه در توان زدند تنت بزیر سمِ اسب‌ها که لِه شد، عاقبت سرِ ترا به نیزه ها، به پیشِ بانوان زدند عجیب بود، اینکه غارتِ تنت مباح شد عجیب تر از آن، لگد به جسمِ نیمه جان زدند نه رحم در دلِ کسی، نه در وجودشان شرف بدونِ وقفه سنگها، به خیمه ی زنان زدند حجابها دریده شد، نقاب‌ها کشیده شد پس از هجوم بر زنان، لگد به کودکان زدند حرم که حرمتی نداشت، حریم عزتی نداشت از آن زمان، که شعله بر حریمِ عرشیان زدند چه جسم هاست بر زمین، چه دست‌ها به آسمان خدا گواه دشمنان، شرر به آسمان زدند به پیشِ چشمِ فاطمه، سر از تنت بریده اند که خنجرِ عناد را، به حجتِ زمان زدند گرفته بود، گیسوی سرِ بریده را بدست که ناگهان سر ترا، به نیزه کوفیان زدند غروب بود و پشته ها، ز کشته های تشنه لب به صوتِ آتشینِ خود، شراره بر اذان زدند بساطِ شامِ غربتِ حرم، فراهم است و بعد صلا به غارتِ حرم، به حکمِ قاتلان زدند نه مانده بود معجری، نه مانده بود زیوری میانِ گریه خنده بر، تمامِ دختران زدند بزیرِ بوته ها یکی یکی، پناه برده اند یتیم های فاطمه، که سر به بیکران زدند به دامنی ‌که شعله از شرارشان فتاده بود چه سخت لحظه ی فرار، ضربه بی امان زدند @hajmahmoodzholideh
ای غزه مقاوم السلام السلام فلسطین قهرمان انتقام انتقام مقاومت السلام نیروی قدس انتقام سلام بر فلسطین درود بر حزب‌الله آماده‌ی جهاد است اردوگاه جندالله سراسر فلسطین آزاد باید گردد یهودی اشغالگر اخراج باید گردد رژیم صهیونیستی باید شود محاکمه اشغالگرِ کودک کش رسید به خط به خاتمه وای اگر خامنه‌ای حکم جهادم دهد ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد لبیک یا خامنه‌ای لبیک یا حسین است پیروزِ این معرکه، حماسِ نور عین است سربند یاز زهرا به سر می‌بندیم بمب شهادت به کمر می‌بندیم ما همه نسل کوثریم فدائیان رهبریم تا پای جان همسفریم با ولی خمینی و خامنه‌ای یاعلی پیروان ولایت آماده‌ی شهادت شعار هر مسلمان مرگر بر اسرائیل فریاد هر آزاده مرگ بر اسرائیل شعار رهبر ما مرگر بر اسرائیل فریاد امت ما مرگر بر اسرائیل رجزهای فلسطین مرگر بر اسرائیل این فریاد حماس است مرگر بر اسرائیل هم جهاد اسلامی مرگر بر اسرائیل شعار حزب‌الله است مرگر بر اسرائیل فریاد جندالله است مرگر بر اسرائیل شعارهای ضد صهیونیستی الله اکبر ✊ الله اکبر ذکر پیمبر ✊ الله اکبر نوای حیدر ✊ الله اکبر فریاد کوثر ✊ الله اکبر شعار رهبر ✊ الله اکبر ذکر امام است ✊ الله اکبر دکر نماز است ✊ الله اکبر رمز پیروزی ✊ الله اکبر فریاد امت ✊ الله اکبر الموت لاسرائیل الموت لامریکا الموت لانگلیس الموت لصهیونیست لعن الله علی اسرائیل لعن الله علی امریکا لعن الله علی انگلیس لعن الله علی قوم یهود لعن الله علی الصهیونی این است ندای همه‌ی مسلمین لعن علی عدوک فلسطین و این صدای همه‌ی مؤمنین لعن علی عدوک فلسطین فریاد آید از یسار و یمین لعن علی عدوک فلسطین کشورهای غربی تا مشرق زمین لعن علی عدوک فلسطین از آسیا تا آفریقا به هر دین لعن علی عدوک فلسطین صهیونیست بچه کش ننگت باد ننگت باد آمریکای کودک کش مرگت باد مرگت باد آمریکا در چه فکریه عالم پر از بسیجیه حریف حسن تهرانیه فلسطین حاج قاسمیه هشدالشعبی حیدریه یمن مالک اشتریه غزه پر از فاطمیه سید حسن حسینیه خامنه‌ای خمینیه این پیام آخریه سپاه قدس مهدویه به علقمه رسید صدای حماس وای اگر علم بگیره عباس میون بچه‌های غزه غوغاس وای اگر علم بگیره عباس غزّه‌ی مظلوم هنوز تنهاس وای اگر علم بگیره عباس غزه شبیه دشت کرب و بلاس وای اگر علم بگیره عباس واعطشا بکربلا ساقی کودکان بیا دودمه: ساقی لب تشنگان بشنو صدای العطش یاابوفاضل مدد غزه شد کرب و بلا آید نوای العطش یاابوفاضل مدد شعارهای ضد صهیونیستی یاغیرة الله دخیل الدخیل بقیة الله دخیل الدخیل یاحجة الله دخیل الدخیل بقیة الله دخیل الدخیل یاوعدالله دخیل الدخیل بقیة الله دخیل الدخیل یاداعی الله دخیل الدخیل بقیة الله دخیل الدخیل جنایت اسرائیل محکوم است محکوم است غزه رفح فلسطین مظلوم است مظلوم است ای ارتش اسرائیل ننگت باد ننگت باد ای صهیونیست وحشی مرگت باد مرگت باد بیمارستان میدان جنگ شماست این جنگیدن مایه ننگ شماست اغثنا یاغیاث المستغیثین بخون پاک طفلان فلسطین اغثنا یاغیاث المستغیثین بحق بی‌پناهان فلسطین اغثنا یاغیاث المستغیثین به آه بینوایان فلسطین اغثنا یاغیاث المستغیثین به قدس و صبر و ایمان فلسطین اغثنا یاغیاث المستغیثین @hajmahmoodzholideh
بر لبِ شب زنده داران است، ذکرِ یارضا لحظه‌ی پروازِ دلها شد مهیا تا رضا می‌دهد قبله نمای قلبِ ما امشب نشان قبله ی ما مشهد است و کعبه ی دلها رضا پرچمِ سبزِ حرم، جلوه نمایی می‌کند پَر گُشا، سوی حریمِ سید و مولا رضا شد ضریح و گنبد و گلدسته ما را رهنما تا درون را بنگریم و روی مولانا رضا باده‌ی صهبای سقاخانه اَش را می‌دهد می‌کند مهمان نوازی، با قدِ رعنا رضا پنجره فولاد، راهِ قُربِ اَو اَدنای ماست دیده واکن، بنگری در منظر و مرئا رضا وه چه ابرویی، چه چشمانی، چه زهرا زاده‌ای حیدر است این جلوه‌ی محبوب، یا آقا رضا آری آری، جلوه‌ی هر چارده معصوم اوست آن ولی نعمت، که باشد آبروی ما رضا هرچه داریم از رضا داریم، در این مملکت پرچم ایرانِ اسلامی است بالا با رضا از ازل راضی شده آقا، که ما ایرانیان نوکرِ معصومه اَش باشیم، سَلَّمنا رضا هست این‌جا کشورِ موسی بن جعفر، بی گمان کیست سلطان فدک از قدس تا این‌جا رضا قدرتِ یارِ خراسانیِ ما هم از رضاست نصرتِ امرِ ولی، کرده عطا بر ما رضا کربلا هم هر که می‌خواهد، رضایت دست اوست برگه‌ی ویزای ما را می‌کند امضا رضا کربلا گفتم، بگوشِ دل رسد یَابنَ شَبیب... گریه بر شاهِ غریبان کن دمادم با رضا آنکه در گودال می‌زد دست و پا در خون، ولی زیر سنگ و نیزه و شمشیر شد، حق را رضا مادرم می‌دید و می‌فرمود با حال خراب عاقبت لب تشنه جان دادی کنار شطّ آب @hajmahmoodzholideh
ای زمین و آسمانت غرق ماتم ای بقیع غصه‌ی تخريب تو شد، روضه‌ی غم ای بقیع داغدار روضه‌ی تو، قلب خاتم ای بقیع سوگوارانِ تو، زهرا و علی هم ای بقیع ای بهشت آرزو، ای قبله ی ویران شده بانیِ حفظِ حریمت، ملت ایران شده نوکران آماده‌ی احداث‌ِ بنیانِ حرم تا بسازیم از بقیع، صحن و شبستانِ حرم کاروان آید، شود یک هفته مهمانِ حرم جانِ هرچه عاشقِ زهراست، قربانِ حرم گنبد و گلدسته می‌سازیم در ویرانه‌اَت در برِ اُم البنین، سازیم سقاخانه‌اَت چون شبستان و حرم تکمیل شد، پرچم به کف راهپیمائی بپا سازیم با شور و شعف کاروانِ عشق را راهی کنیم از هر طرف از خراسان، کربلا، قم، سامرا، تهران، نجف دشمنِ پَستِ تو کِی از ما بگیرد عشق را هرچه را از ما گرفت، از دل نگیرد عشق را ما سراپا عشق و شورِ اهل‌بیتِ عصمتیم در تمامیِ حرم‌ها پای کارِ خدمتیم مَرد و زن، پیر و جوان، در سایه‌ی این دولتیم شاد، با شادی و با حزنِ شما در مِحنتیم چون بخندد فاطمه. خندان چو زهرا می‌شویم چون بگِرید فاطمه، گریان چو زهرا می‌شویم آری این آب و گلِ ما را حسین آمیخته طرحِ دینداریِ ما را، دستِ زینب ریخته رایتِ ما را یَدُالعباس، بر انگیخته قلب ما زیرِ قدم‌های علی آویخته پشتِ در، گودال، محراب، آستانِ بندگی ست روضه‌های کربلای یار، سبکِ زندگی ست در تَهِ گودال آری، نیزه بر دلها زدند کعبِ نِی بر جان ما و زینب کبرا زدند در دلِ محراب ضربت، اشقیا بر ما زدند ضربتِ سیلی به ما و صورتِ زهرا زدند چهره‌ی زهرا اگر نیلی است، ما شرمنده‌ایم مُزدِ پیغمبر اگر سیلی است، ما شرمنده‌ایم صاحب ما رشته‌ی تقدیر را خواهد گرفت انتقامِ آیه‌ی تطهیر را خواهد گرفت در کفِ خود، قبضه‌ی شمشیر را خواهد گرفت از گلوی گُل، سه‌شعبه تیر را خواهد گرفت حرمتِ آل عبا را می‌رساند او بهم پیکر و رَاسِ جدا را می‌رساند او بهم ساحتِ قرآن و دین، یابد ز غم دیگر نجات یابد از بِینِ در و دیوار و خون، مادر نجات همچنان خلخال، یابد چادر و معجر نجات عمه‌اَش را از اسارت، می‌دهد آخر نجات تهمتِ سختِ کنیزی را، دهد روزی جواب می‌رساند جرعه آبی، بر لب طفلِ رباب @hajmahmoodzholideh
❖﷽❖ ✅ما را در این پیام رسان دنبال کنید 📲كانال اشعار حاج محمود ژولیده 💠بروز رسانی کامل کانال اشعار حاج محمود ژولیده در پیام رسان بله، ایتا، سروش پلاس و تلگرام پیام رسان تلگرام👇 https://t.me/hajmahmoodzholideh پیام رسان بله👇 https://ble.ir/hajmahmoodzholideh پیام رسان ایتا👇 https://eitaa.com/hajmahmoodzholideh پیام رسان سروش پلاس👇 http://splus.ir/hajmahmoodzholideh پیام رسان روبیکا 👇 https://rubika.ir/hajmahmoodzholideh ☑️ كانال اشعار حاج محمود ژولیده
ام یا سیدَالکریم، سلام ای طلایه دار بر حضرتت درودِ خدا، ای بزرگوار ای خط و مشیِ شیعه ی اِثنی عشر ترا ای مَحرمِ چهار امام، ای ولی مَدار با رشته های حبلِ متین خورده ای گِره والا اِمامزاده ی در دین زمامدار عبدالعظیمی و حسنی و حسینی و زهرائی و محمدی و حیدری تبار اَحسنت بر مرام و قوام و دوامِ تو ای زاده ی امام حسن، روحِ باوقار سجاد و باقرند، عموهای اَطهرت ای بر دلت ز صادقِ آل عبا قرار تو نور چشمِ حضرتِ موسیَ بنِ جعفری یارِ رضا، معینِ جواد، و سفیرِ یار داده امامِ هشتمِ ما، شیعه را سلام در نامه ای که داده به دستِ تو، آن نگار هادیِ دین، ترا ولیِ خود خطاب کرد ای صاحبِ عقایدِ نابِ تمام عیار حتی امامِ عسکری از تو کند سخن آری بتو امامِ زمان، کرده افتخار بعد از قیامِ حضرتِ معصومه، بی گمان طرحِ قیامِ توست، که شیعه شد آشکار بعد از تو نیز، شیعه در ایران بقاء یافت پرچم رسید دستِ علیِ بنِ مَهزیار روح خدا، پیامِ قیامِ ترا گرفت آن شد قیامِ او، که هنوز است ماندگار ایران ز انقلابِ امام است مفتخر سیدعلی است، وارثِ این اوجِ افتخار اقدامِ تو، نشاطِ عجیبی به شیعه داد دین گشته در سراسرِ دنیا پیامدار نشرِ معارف از تو شتابی دگر گرفت شد با تو خطِّ فاطمی، اِحیاء و برقرار با اینکه بود کارِ تو در اِختفا، ولی ترویجِ دین به شیوه ی مخفی است، ابتکار هر چند زیرِ بارِ مصائب، قدَت خمید شخصیتِ جهادیِ تو ماند باوقار از بس، حدیثِ آل علی را صَلا زدی نهج البلاغه شد ز کتابِ تو وامدار تفسیرِ آیه های تَولّا، شد از تو نشر هم، شرحِ آیه های تَبرّا به هر دیار در دوره ای، حدیثِ غدیر از تو جان گرفت شد منتشر پیامِ نبیِ بزرگوار در راهِ دین، هرآنچه ز دستت برآمده کردی تو از وظیفه شناسی، به روزگار تنها نه با زبان، که در انجامِ کارِ خیر خود میشتافتی، به قدمهای اُستوار با دستگیری از ضُعفا، اُنس داشتی با مردمِ ضعیف، نشستی هزار بار دستِ اسیر و دستِ فقیر و یتیم را با روی خوش گرفتی و بودی همیشه یار با اهلِ درد، همدل و همراه و همزبان با اهلِ ظلم، سیره ی تو بود اقتدار سر، هیچگه مقابل کس خَم نکرده ای اِلّا مقابلِ خَمِ اَبروی تک سوار با اینکه چند یوسف زهرا، ثناگویَت بودی غریبِ شهر و غریبِ همه دیار آواره گشتی از همه جا، تا به کربلا آوار شد به جسمِ تو، تخریبِ آن مزار قبل از فدا شدن، شده ای فانیِ حسین مثلِ حبیب، کشته ی دلبر شدی دوبار آوار دیدی و اَثرِ نعلِ اسب، نَه لب تشنه ماندی و نشدی ذبحِ نابِکار جسمَت نماند روی زمین زیرِ آفتاب رَاسَت نرفت بر سرِ نِی سوی هر دیار روزیکه از عراق به مُلکِ ری آمدی گریان شدی بخاطرِ یک جمله، زار زار قاتل که از حکومتِ ری، گندمی شنید تنها به وعده ای سرِ مولای ما برید ام @hajmahmoodzholideh
حمزه، ای پیغمبر اکرم شده غمگین تو خیز از جا، آمده محبوب بر بالین تو نعره‌ی شیر رسول الله، از چه شد خموش ناله‌ی خاتم بلند، از دشمن بی دین تو خوش درخشیدی، ز جا برخیز ای شیرِ اُحد کو نوای یاعلی، در رزمِ پر تحسین تو بود در جنگِ اُحد، گه در یمین، گه در یسار خنده‌ی حیدر، دلیلِ خنده‌ی شیرین تو بر تنت یک نیزه آمد، دور از چشم حرم نیزه بارانت نکرده، قاتل ننگین تو مُثله اَت کردند خونخواران، میان کشته‌ها خواهرت اما ندیده پیکرِ خونین تو از قفا ذِبحَت نکرد و پنجه بروی تو نخورد گرچه خود مرهم ندارد، ماتم سنگین تو پیکرت عریان نشد، پیراهنت غارت نرفت سنگ بارانی نشد، پیشانی پرچین تو کینه‌ی دیرینه‌ی هندِ جگرخوار عاقبت سینه‌اَت را پاره کرد، از کینه‌ی دیرین تو بر تنِ زخمِ تو کم آمد، عبای مصطفی بسکه رعنا بود، سَروِ قامتِ زَخمین تو بی کفن هرگز نماندی، بوریا سَهمَت نشد خواند پیغمبر، کنار مرتضی تلقین تو خواهرت رنگ اسیری را ندیده، ای غیور اشکِ زینب را ندیده، دیده‌ی حق بین تو معجری هرگز ندیدی، غارتِ دست ستم دستِ نامحرم نزد، بر عترتِ پیشین تو دشمنِ احمد ز اِقدامت، دهانش خُرد شد وقتِ سیلی خوردنِ زهرا، چه شد تسکین تو گفت: یاعَمّاه برخیز و به فریادم برس آنکه سیلی زد، ندیده سیلیِ سنگین تو فاطمه، مُزدِ رسالت را گرفت از دشمنان انتقامَم آید از، آهِ من و نفرین تو @hajmahmoodzholideh
وارث زهرای اطهر خانه‌اش آتش گرفت زاده‌ی آل علی کاشانه‌اش آتش گرفت باوجودیکه تمام عمر، از یک شعله سوخت بینِ شعله، ناله‌ی جانانه‌اش آتش‌ گرفت وارثِ آن سینه‌ی سوراخ از مسمارِ در سینه‌ی زخم و دلِ ویرانه‌اش آتش گرفت آری آن شیخ الائمه، آن محاسن سوخته همچو گیسو سوخته، گلخانه‌اش آتش گرفت دید اهل‌ِبیتِ خود را سخت در وحشت، ولی کِی ز شعله، دامنِ دردانه‌اش آتش گرفت بی عبا عمامه، با پای برهنه می‌دوید کِی ز بام، عمامه‌ی شاهانه‌اش آتش گرفت صورتش وقتِ زمین خوردن، چو مادر شد کبود یادِ سیلی کرد و زخمِ چانه‌اش آتش گرفت ناسزا می‌گفت چون اِبنِ ربیعِ نانجیب از عِتابِ دشمنِ بیگانه‌اش آتش گرفت همچو جدش ریسمان بسته، چو او را می‌کشید از طنابِ او، گلو و شانه‌اش آتش گرفت دید یک شمشیرِ دشمن را نبی، بالا سرش از هجومِ تیغِ نامردانه‌اش آتش گرفت یارسول الله در گودال، می‌دیدی حسین نیزه باران شد، دلِ رِندانه‌اش آتش گرفت نیزه‌ای شد در دهان و نیزه‌ای شد در گلو شمعِ جانش سوخت و پروانه‌اش آتش گرفت مادرش از گوشه‌ی گودال می‌دید از قفا ذبحِ او را، اشکِ دانه دانه‌اش آتش گرفت تا سرش بالای نیزه رفت، غارت شد حرم ساغر و پیمانه و میخانه‌اش آتش گرفت @hajmahmoodzholideh
رهرو آن است، که هر صبح براتش بدهند با نسیم سحری، آب حیاتش بدهند هر شب احیا کند، آنکه بچِشَد طعمِ سحر هر سحر، از سفرِ هجر نجاتش بدهند ای خوش آن عمرِ گرانمایه که با یار گذشت ای خوش آن بنده که از یار صفاتش بدهند مژده ی وصل، همان اذنِ ملاقاتِ علی است کز جمال ازلی، جلوه‌ی ذاتش بدهند چشمِ عاشق، دمِ مرگش به علی باز شود هر که با اوست، نجات از عرصاتش بدهند دیده چون بست ز اغیار، به جانان برسد دیده‌ی دیگری اندر ظلماتش بدهند چارده نورِ الهی، همه صف می‌بندند یک شبه، پاسخِ کلِ زحماتش بدهند چون رسد وقتِ سؤالاتِ نکیر و منکر همه پاسخ به زبانِ کلماتش بدهند باده‌ی آب بقا روزی هر کس نشود ای خوش آن مست که جام حسناتش بدهند بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند با بلا خو نکند، جز مدد کرب و بلا هر که را با غمِ دلبر درجاتش بدهند هر که شد زندگی اَش، وقفِ اباعبدالله شهد شیرین شهادت به مماتش بدهند زائرِ کرب و بلا، لال نمیرد هرگز پاسخِ ذکرِ حسین از نغماتش بدهند تشنه‌ی باده‌ی ارباب نمانَد عطشان خودشان جرعه‌ای، از آب فراتش بدهند گریه بر بی کفنِ کرب و بلا هر که کند بِالله از گریه‌ی در حشر نجاتش بدهند با وجودیکه هزاران صدمه دید حسین باز با سنگ جواب صدماتش بدهند لطمه زد زینب کبری بخودش در گودال از چه با خنده جواب لطماتش بدهند @hajmahmoodzholideh
شَانِ تو بالاتر از آن است، کز مَدحَت بگویم قَدرِ تو والاتر از آن است، کز وصفت بگویم نورِ تو پیداتر از آن است، کز نورت بگویم حُسنِ تو افشاتر از آن است، کز حُسنت بگویم می‌سِتایم با همین مدح و ثنای تو خدا را کیست داند کیستی، ای نور چشمان پیمبر حضرت زهرای ثانی، حضرت محبوبِ حیدر حضرت بنتُ الخدیجه، دختر زهرای اطهر همچو زینب، زینَتِ اَب، زاده‌ی موسی بن جعفر می‌شمارم با ثنایت، مدح و وصف انبیا را از صفات فاطمه، داری تو اوصافی عظیمه وَز وجودِ زینبی، در جانِ تو ذاتی حلیمیه هم وقاری از سکینه داری و خویی رحیمه هم حکیمه هستی و هم صاحب خُلقِ کریمه می‌شناسم با تو ای بانو، تمام اولیا را نور عالَم، جانِ احمد، عشقِ حیدر، دختِ زهرا بنتِ موسی، اُختِ طاها، عمه‌ی مهدیِ طاها طاهره، بِرّه، حمیده، سیده، مرضیه، کبرا مِهر تابان، ماهِ رخشان، ای تَوَلّایت گوارا مَظهرِ عشق و ولایت، جانِ جانانی رضا را ای سلامِ بی کران بر حضرتت، از سوی سرمد وی مقامِ شامخَت، اعطایی از درگاه ایزد ای وجودِ اعتقاداتِ تو، از ایمانِ بی‌حد وی ترا تکریم و تمجید از همه آل محمد واجبُ التعظیمی و داری مدیحِ مصطفا را ای به زهرا آینه، هم در عیان هم در نهانی نامِ نامیِ تو باشد حضرت زهرای ثانی در مسیرِ فاطمی، خوش داری از مادر نشانی کرده‌ای قرآن و دین را، از دیار قم جهانی مقدمَت خشنود کرده، صادق آل عبا را در احادیث ولایت، خود سرآمد از رُواتی هم فقیهی، هم ز عصمت نیز سرمشقِ صفاتی پاسخِ هر پرسشی دانی، ولی را از وُلاتی شبهه‌ها را برطرف سازی، که تو بابِ نجاتی داده‌ای درسِ اطاعت از ولایت، خوب ما را عالمان شاگردِ درسِ حوزه‌ی علمیه‌ی تو نعمتِ علم و عمل، از فاطمه ارثیه‌ی تو از امامان یک یک آمد، رتبه‌ی عالیه‌ی تو شیعه از خُمّ غدیر آگاه، با توصیه‌ی تو از علیِ عالیِ اعلا، چه خوش گفتی بقا را مکتبِ صادق ز تو رایج شد ای بانوی عالَم دین و مذهب از تو شد آباد ای فرزند خاتم همچو زینب شد قیامِ فاطمی، با تو مُتَمَم نهضت سرخِ حسینی، از تو شد تبیین مُسَلّم با همین شیوه هدایت کرده‌ای روح خدا را از قُمَت، حتی مدینه کسبِ ایمان کرده بانو انقلابت، تا یمن تا مکه طوفان کره بانو حاکمان، حتی سعودی رو به ایران کرده بانو در جهان، غوغا کنون خونِ شهیدان کرده بانو می‌برد رهبر، سوی قدس و فلسطین ماجرا را آری اینگونه، قیامِ رهبرم رونق گرفته از قیامش، هر حریمِ محترم رونق گرفته از کراماتِ تو اینک، هر حرم رونق گرفته کاش می‌گفتم، بقیعِ مادرم رونق گرفته اینچنین کردی مزین، چند ایوانِ طلا را ای قیامت عالمانه، ای حضور خواهرانه عاقبت افشا کنی، جاه و جلالِ مادرانه می‌رسد روزی که می‌گیرد، دعای دخترانه می‌کند آنروز نهضت، بازتابی جاودانه می‌شود کرب و بلاها، متصل کرب و بلا را گرچه خود بودی تو، هرگونه مصیبت را گرفتار عترتِ خود را ندیدی دست بسته، سوی بازار ناسزا نشنیدی ای بانو، میانِ جمعِ حضار تهمتِ سختِ کنیزی را تو نشنیدی ز کفار منتقم گیرد تقاصِ سختِ آل مرتضا را سهمِ ما از انتقامِ یار، یاریِ امام است لشکرِ نصرُمِنَ الله، آرزویش انتقام است صبحِ نزدیکِ ظهور و شامِ نزدیکِ قیام است کارِ استکبار در کلّ جهان، دیگر تمام است بانیِ نظمِ جدید، ایرانِ اسلامی است یارا @hajmahmoodzholideh
دستی خوش است سوی قنوتِ دعای تو دستی دگر، ملازمِ بندِ عبای تو سوزِ دعا همیشه اجابت نمی‌شود جز آنکه داشت شور و نوا، با ولای تو حالی که درهم است چو گیسوی درهمت باید تمسکی، سوی موی رهای تو دلدادگی و عاشقی و سرسپردگی ثابت نمی‌شوند، بجز پیش پای تو دلتنگِ روی ماهِ تو، مَردِ شهادت است هرگز به دوست، ره نبرد مدعای تو ناقابل است جانِ من، اما بخر مرا حیف است صرفِ عمرِ گِران، جز برای تو تا با تو زندگی نکنم، بندگی محال از من خدا نمی‌گذرد، جز رضای تو با شهرِ پرگناه، دلت را شکسته ایم ما قاصریم، زین غمِ بی منتهای تو ما را بخاطر گلِ روی علی ببخش بگذر ز ما، به صاحبِ ایوان طلای تو ما را بجز هوای نجف مبتلا مکن سخت است بی تو، همنفَسی در هوای تو ما ناامید از نفَسِ روضه نیستیم چشمِ امیدِ ماست، سوی کربلای تو یک بانو از مدینه به قم آمد و ندید در قم به غیر شیعه، بجز آشنای تو یک بانو از مدینه به گودالِ خون رسید وای از اسیریِ همه‌ی عمه‌های تو تا آن زمان، که عمه اسارت نرفته بود اینسان نبود درد و بلا، برمَلای تو کعب نی و هجوم به ایتام یک‌طرف وای از نگاهِ شوم، به شام بلای تو @hajmahmoodzholideh
لسلام کاش ای سالک، مسیرِ حق روی مَردِ رَه گَردی، اسیرِ حق شوی سِرّ توحیدی، ولای مرتضاست شَرطِ توحیدی، تولّای رضاست هر دلی، کز راهِ مولا می‌رود طورِ سینای رضا را می‌رود هر کسی سلمانِ مولا می‌شود با رضا، غرقِ تولّا می‌شود گنبد و گلدسته‌ی شاه نجف می‌برد دل را خراسان، صف به صف از نجف تا مشهد ایوانِ علیست از مدینه تا قم، اُستانِ علیست هستیِ ما، مؤمنات و مؤمنین دو علی، دو فاطمه، تا یومِ دین شهرِ معصومه که خود بابُ الرضاست پایتختِ عترتِ آل عباست کوریِ چشمِ همه، عدوانِ ما پایتختِ مهدی است ایرانِ ما خاکِ ما، فتحُ الفُتوحِ مجتباست فاتحِ ایران، شهیدِ کربلاست چون حسن، دل‌های ما را شاد کرد پس رضا، ویرانه را آباد کرد هر قدم برداشت، آنجا نور شد از شلمچه تا به نیشابور شد چند سالی پایتختش طوس ماند لیک، ایران با رضا مَانوس ماند این وطن، مُلکِ سریرِ ارتضاست کشورِ سلطان علی موسی الرضاست سلطنت از آنِ ایران است و بس شاهِ ما شاه خراسان است و بس چون قدم برداشت سوی خاک ما دید در پایش قلوبِ پاک ما هست خاکِ این وطن، جامِ جمَش ریشه‌ی حبُّ الوطن، در مقدمش او چو آمد، پا در این خِطّه گذاشت یادگارانی، به هر قطعه گذاشت از عنایاتِ امیرالمؤمنین کشورِ موسیَ بنِ جعفر را ببین هر مَلَک، از طوس می‌گیرد سراغ تا حریمِ تربتِ شاهِ چراغ بانوی قم، دخترِ دلبندِ اوست حضرتِ روحِ خدا فرزند اوست خود رضا، بابای ایمانیِ ماست هدیه‌اَش، یارِ خراسانیِ ماست رعیتِ سلطان، مطیعِ رهبر است سایه‌ی سلطان، هَماره بر سر است روز میلاد رضا، روز خداست روز رئفت، روز احسان بر گداست ما که جز خاکِ سَرایش نیستیم دست‌بردار از ولایش نیستیم □ □ □ سالروزِ اوست، اِنفاقی دگر جشنِ ما تجدیدِ میثاقی دگر ما بر این در، با تولّا آمدیم در پِیِ تبریکِ زهرا آمدیم وقتِ دقُ الباب، شد ذکرِ همه حق مبارک، ای عزیز فاطمه باز کن در، غرقِ میلادیم ما طالبِ دیدارِ نوزادیم ما بس بر این دیدار، لَه لَه می‌زنیم بوسه بر قنداقِ آن شه می‌زنیم □ □ □ گفت موسی با رضا، روحی فِداک آمدی! ای زاده‌ی اَصلابِ پاک نجمه بانو! مقدمَش تبریک باد مژده، ایامِ فرج نزدیک باد نورِ چشمَت را کمی تربت بده گوش، بر دورانی از غیبت بده بعدِ چندین نسل، از این نورِ چشم می‌شود مهدیِ او، مستورِ چشم می‌رسد روزی که آید در حرم می‌رسد، آن نورِ چشمانِ ترم تکیه بر کعبه، زنَد بانکِ صَلا این منم، پورِ شهیدِ کربلا آنکه عطشان نحر شد، بینِ دو نهر رَاسِ او گردانده می‌شد، شهر شهر کوفه کم نگذاشت از آزارها عترتش آواره در بازارها وای، از ویرانه و بازارِ شام حال، روزِ انتقام است انتقام آمدم در زادگاهی محترم تا بگیرم انتقامِ مادرم لسلام @hajmahmoodzholideh
باسمه تعالی [بازخوانی شعری سروده شده در ۳ سال پیش] تمجید از آیت الله سید ابراهیم رئیسی (به بهانه انتخابات ۱۴۰۰) ایکه با دلها اَنیسی، آیت الله رئیسی ای حضورت مغناطیسی، آیت الله رئیسی سیدی تو سروری تو صالحی تو اصلحی تو خودبخود بر ما رئیسی، آیت الله رئیسی همچو ابراهیم هستی بت شکن ای پر عدالت هم صریحی هم سلیسی، آیت الله رئیسی شمعِ بیت المال را کردی تو خامُش همچو جدت بر سرانِ انگلیسی، آیت الله رئیسی باز گرداندی حقوقِ رفته را در جیب مردم بسکه بر دزدان خسیسی، آیت الله رئیسی مفسدان از تو فراری، ملحدان را پُر شکاری بِه ز صد لشگر پلیسی، آیت الله رئیسی پرچم تولید با تو میرود بالا خدایی فکرِ کالای نفیسی، آیت الله رئیسی خالصی و مخلصی و خادمی و صادقی و حق بیان و حق نویسی، آیت الله رئیسی هست، بس پرونده ات روشن در این بیش از چهل سال نیست در آن لک و پیسی، آیت الله رئیسی می گریزد از تو خائن، می ستیزد بر تو دشمن چون نکردی کاسه لیسی، آیت الله رئیسی حوزه و دانشگهِ تو، مشهد و قم هست و تهران نه واشنگتن نه پاریسی، آیت الله رئیسی با فقیران همنشینی، با ضعیفان همزبانی با یتیمان خود اَنیسی، آیت الله رئیسی بسکه در کارت دقیقی، با سلیمانی رفیقی با ولایت همجلیسی، آیت الله رئیسی عشقِ دوران، فخر ایران، خادمِ شاه خراسان ای عجب نفسِ نفیسی، آیت الله رئیسی ایکه شاگرد امامی، رهبری را هم کلامی یار قرآن و حدیثی، آیت الله رئیسی هم تو بر رهبر معینی، هم به اَسرارش امینی هم به او نایب رئیسی، آیت الله رئیسی @hajmahmoodzholideh
رت_آیت_الله_رئیسی_رحمه_‌الله_علیه قربانیان ما که در حدِّ وفورند هر یک زمینه‌ساز ایام ظهورند خدمتگذارانی که فانی فِی الحسینند آخر همه مهمان شاه عالمینند حقِ بزرگان در حقیقت هم، همین است مأوایشان نزد امیرالمؤمنین است باید به‌ راه این شهیدان خو بگیریم تا قول وصل از ضامن آهو بگیریم آن سیدی که داشت شور حیدری رفت یار وفادار امام و رهبری رفت می‌گفت من خادم به درگاه رضایم خدمتگذار آستان مرتضایم از بس‌که مخلص بود مَحرم با حرم شد وز خدمت شاه خراسان محترم شد مردی که درد و داغِ مظلومان به دل داشت همواره سوز و آهِ محرومان به دل داشت مرد شجاعی که به میدان امتحان داد تا قلب دشمن رفت و قرآن را نشان داد او مرزها را کرد با دل، رهنوردی شد حاصل این استقامت، پایمردی راه سلیمانی به دست او عیان شد فاتح به خرمشهرهای این زمان شد باید که مدح آن شهید خدمت آورد کار جهادی را به متن دولت آورد حقِ ذَوِالقربا عجب جانانه بگذاشت پا جای پای رهبر فرزانه بگذاشت با جان و دل بر خدمت مردم نظر کرد سرتاسر ایرانِ اسلامی گذر کرد شیرِ دلیرِ کشورِ شیران رئیسی پشت و پناه ملت ایران رئیسی رت_آیت_الله_رئیسی_رحمه_‌الله_علیه اردیبهشت ۱۴۰۳/ماه ذیقعده @hajmahmoodzholideh
نشسته ام بنویسم برای خرمشهر که صرف شد همه عمرم بپای خرمشهر برادرم نه، ز دستم برادران رفتند و هیچ گه نَسرودم، رَثای خرمشهر اگر چه مرثیه ها،ماجرای ما دارد ولی نگفته ام از کربلای خرمشهر نشسته ام بنویسم، ز جنگِ خونین شهر که کُنجِ گَنج نمانَد صدای خرمشهر چه گُلشنی که در آن، شش هزار آلاله شدند در ره قرآن، فدای خرمشهر روایت است که صدها شهیده، جان دادند برای حفظ حریم سَرای خرمشهر عراق بود و ایالاتِ متحد، با او عِیال شهر نشستند، پای خرمشهر رژیمِ بعث و چهل کشورِ حمایتگر بر آن شدند بمانند، جای خرمشهر ولی تمامیِ ایران بسیج شد، یکبار وپس گرفت زدشمن منای خرمشهر دعای روح خدا بود و همّتِ مردم که فتح کرد وطن را خدای خرمشهر هزارها یَلِ میدان، چُنان جهان آرا شدند فاتحِ این، نینوای خرمشهر سقوط شهر دلیل سقوط ایمان نیست چه مؤمنی که نخواهد بقای خرمشهر من از شهادت فهمیده هاست، می فهمم سقوطِ شهر نشد، انتهای خرمشهر رسان به قدس و فلسطین،به شام و سوریّه پیامِ مَرد ترین کشته های خرمشهر أذانِ مسجد جامع، هنوز گلواژه ست رسد ز مأذنه اَش رَبّنای خرمشهر بگو که مأذنه ها را هنوز میسازیم به هر کجا که شود، ماجرای خرمشهر بگو دفاعِ مقدس... مقاومت...اینجاست مدافع حرم است، جای جای خرمشهر فدای زینبیه، عسگریّه، قاضریه هر آنکه هست هماره، فدای خرمشهر میان چاه، نگَردیم در پِیِ یوسف که هست خیمۀ او مبتلای خرمشهر @hajmahmoodzholideh
ما وامدارِ لطفِ ولی نعمتیم و بس با رخصتِ رضا به حرم دعوتیم و بس دولت سرای شاه خراسان پناه ماست دلبسته‌ی غلامیِ این دولتیم و بس خدمتگزار دائمِ این خانواده‌ایم ثابت قدم، ز منّتِ این خدمتیم و بس مأموریت ز حضرت سلطان گرفته‌ایم تا روز حشر، صاحبِ این عزتیم و بس از سفره‌ی رئوف، نمک خورده‌ایم ما یعنی همیشه ریزه خور حضرتیم و بس جز بر تو ای رئوف، امیدی نبسته‌ایم امیدوارِ لطفِ تو، هر نصرتیم و بس ای مقتدا سراسر ایران از آن توست در سایه سارِ سلطنتِ عترتیم و بس این مملکت قلمروِ موسی بن جعفر است از حرمتِ رضاست که با حرمتیم و بس نعمت، هزار شکر فراوان رسد بما سرمایه‌دارِ واقعیِ امتیم و بس صدها حرم، محافظِ این خاک فاطمی است یعنی که غرقِ امنیت و عصمتیم و بس دهها هزار، مسجد و هیئت قرارگاست ما هسته‌ی مقاومت هیئتیم و بس با دشمن حقیر بگو، با ولایتیم ما نسل کربلائی و با غیرتیم و بس زنهار ای فلک زده. تهدیدمان مکن رزمنده‌ایم و در صددِ فرصتیم و بس در آسمان و خشکی و دریا، به اقتدار با قدرت علیست، ابر قدرتیم و بس امروز اگر عفاف و حجاب است درد ما از داغ معجریست که در حسرتیم و بس از درد شام و کوفه بمیریم عاقبت از غصه‌های فاطمه در محنتیم و بس تا پای جان به روضه و گریه مقیدیم تا روزِ انتقام در این غربتیم و بس @hajmahmoodzholideh