#یا_مولا_ادرکنی
شکر خدا هنوز نمک گیر هیئتم
شکر خدا که عبد سرای محبتم
عمرم کنار سفرۀ احسان تو گذشت
شکر خدا که ریزه خور خوان عترتم
دارم هنوز رابطه ای با امام خود
شکر خدا که خیمه نشینِ ولایتم
گر نیستم شبیه علی بن مهزیار
اما چنان اویس قرن در طریقتم
اینگونه درک میکنم از قربِ منزَلَت...
دورم ز تو، ولی به تو وصل است نیتم
هر جا به لب، ترنًُمِ یالَیتَنی کنم
فوزی عظیم از تو رسد، ای حقیقتم
هر جا که میروی، دلِ من هست همرهَت
این است همدلیِ من، ای با کرامتم
گه میبری مرا وسط معرکه، ولی
خود یاری ام کنی به تب و تابِ نصرتم
خود زین فقیرِ بی سر و پا، کوه ساختی
خود وقتِ امتحان بدهی استقامتم
منکه بسوی تو قدمی برنداشتم
تو دستِ من گرفتی و بردی به طاعتم
ای دلبری که هیچ رهایم نکرده ای
آیا هنوز هست امیدِ شهادتم؟
در هر محرم و صفر و فاطمیه نیز
همدرد و همنوای تو و آل عصمتم
با روضه های مادر تو خو گرفته ام
همواره با مصائبتان غرقِ محنتم
صحبت ز میخِ در،جگرم را دهد خراش
حرفِ غلاف، مایۀ شرم و خجالتم
میمیرم از مصیبت سیلی، ولی ز درد
برخیزم و جهاد کنم روز دعوتم
روزیکه انتقام بگیری ز قاتلان
با یک اشاره پای رکاب ولایتم
#یا_مولا_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_مولا_ادرکنی
شیءِ مذکوری نبودم، تا شدم مذکورِ تو
لطفِ زهرا شاملم شد، تا شدم مامورِ تو
تیره و تاریک بودم، نور در قلبم نبود
یک نظر کردی به سویم، ریخت در دل نور تو
چارده مهدی هدایت کرد احوال مرا
خوب شد حال بدم، دلخسته شد مسرور تو
دور بودم، کور بودم، دستِ تو دستم گرفت
دورِ تو گشتم به اذنِ تو، نماندم دُور تو
هر کجا اَمرت فراخوان کرد، عنوانِ مرا
سر ز پا نشناختم در طاعتِ دستور تو
پرچمت دستم گرفتم، روزِ فریاد و سکوت
منتشر کردم به نورِ عاشقی، منشور تو
بی تفاوت نیستم ای یار، روزِ یاری اَت
جان به کف، آماده ی هنگامه ی پر شور تو
□ □ □
غفلت اما رخنه کرد و دشمنِ ما فتنه کرد
چون برائت ترک شد، از دشمنِ منفور تو
وای از بی غیرتی! عریان شده بی عفتی!
گرچه آخر میشود خصمِ خدا مقهور تو
بارِ تکلیفم نهادم روی دوشِ دیگران
چون اهانت شد به دین، ماندم به سوت و کور تو
باز ای مولای من دستم گرفتی هر قدم
نشر دادی نامِ نوکر را، شدم مشهور تو
هر زمان کج رفته اَم، روضه به دادِ من رسید
باز هم ماندم عزیزم، وصله ی ناجور تو
پیروِ هَل مِن معینِ جدِ مظلومت حسین
تو شدی منصورِ جدت، من شدم منصور تو
□ □ □
ناله ها سر دادم از گودال و شمشیر و سنان
در میانِ روضه ی غربت، شدم مستور تو
چونکه گفتم از اسیری رفتنِ ناموسِ حق
ناگهان فرمود بس کن، مادرِ رنجور تو
روضه ی شام بلا باشد برای بعدها
خیزران و خنده های دشمن مغرور تو
#یا_مولا_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#بعد_از_شهادت_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه_و_آله_و_سلم
آنانکه بی ثباتیِ خود را محک زدند
بعد از نبی به زخم ولایت نمک زدند
آتش به جان مالکِ مُلکِ فدک زدند
پیشِ علی، کنیزِ خدا را کتک زدند
زهرا زدن، که باب شد از بعدِ مصطفی
دیگر امان نماند، به ناموسِ مرتضی
تنها به یک هجوم نه، چندین هجومِ شد
یکبار با توافقِ ننگین هجوم شد
یکبار با حضور شیاطین هجوم شد
یکبار با تهاجمِ سنگین هجوم شد
هیزم بیارِ صحنه، به خونسردیِ تمام
میزد به قصدِ کشت، به نامردیِ تمام
اصلاً به قلبِ خویش، ترحم نداشتند
با دخترِ رسول، تکلم نداشتند
جز حرفِ زشت و غیرِ تبسم نداشتند
جز حمله، هیچ حقِ تقدم نداشتند
بود آن زمان، فقط و فقط، فاطمه کُشی
قصدِ همه به قهر و سَخَط، فاطمه کُشی
آتش بیارِ معرکه، زد اولین لگد
تا دربِ نیم سوخته، افتاد زین لگد
پس باب شد، میانِ همه بعد از این لگد
رد شد ز روی فاطمه، پنجاهمین لگد
حالا صدای یااَبَتا بود و بیت وحی
آه و نوای واعلیا بود و بیت وحی
وقتی که بر گلوی ولایت کمند شد
زهرا نوای فضه بیایش بلند شد
کارِ منافقان که بهم، نیش خند شد
راحت خیالشان دگر از هر گزند شد
خیبرشکن، به واقعه دستورِ صبر داشت
مولای سربزیر، دو چشمی پر ابر داشت
یادش فتاد امرِ نبی را، امامِ ما
روزیکه گفت: مانده پس از این قیام ما
آید زمانِ مطلعِ فجر و سلام ما
صبر و بصیرت است، دوام و قوام ما
ذکری که داشتند، علی و فاطمه نهان
یا منتقم، بیا که شود انتقام عیان
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#بعد_از_شهادت_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه_و_آله_و_سلم
@hajmahmoodzholideh
#صَلَّی_اللهُ_عَلَیکِ_یا_اُمٌاه_یا_فاطمة_الزهراء
هرآنکه غوطه ورت نیست، عبدِ داور نیست
یمی، بزرگتر از آیه های کوثر نیست
جهان به معرفتِ حضرتت، کجا برسد
جنان کفافِ شناسائیِ تو سروَر نیست
کجاست شیعه، که فرزندی اَت کند زهرا
بصیر نیست، دلی که غمینِ مادر نیست
تو مادرِ همهای، مادرِ پدر حتی
بجز تو، اُمّ اَبیها که بر پیمبر نیست
چه فایده به کسی که فدائی ات نشود
چو محسنت، اَحدی در رهِ تو پرپر نیست
قسم به دیدۀ گریان و سینۀ زخمت
هرآنکه بر تو نگِرید، دلش مطهر نیست
خدا نکرده اگر، لقمه شُبهه ناک شود
میانِ روضۀ تو، چشمِ مستمع تر نیست
چه نعمتی است قیامِ تو، بر مریدانت
که وقت یاریِ مظلوم، گوشِ من کَر نیست
کسی که پَرسه زنَد، بی هدف به هر طرفی
هزار در که زنَد، در میانِ سنگر نیست
نه محرم است، کسی که جدا از این در شد
نه آدم است، کسی که غلامِ حیدر نیست
غلامِ حیدر کرار، خادمُ الزَّهراست
بدونِ فاطمه حتی، غلامِ قنبر نیست
بدونِ فاطمه، عمار فاطمی نشود
بدونِ فاطمه، سلمان گدای این در نیست
بیا و از رطبِ خود، ز من دریغ مدار
مگو که دانۀ خرما نسیب نوکر نیست
چو از قنوتِ تو مادر، دعا به من نرسد
مرا نجات، ز موجِ بلیه دیگر نیست
تو مادر شهدائی و هیچ مادر نیز...
بدونِ گوشۀ چشمت، شهید پرور نیست
قسم به روی کبودت، تقاصِ آن سیلی...
بدونِ منتقمِ ضارِبَت، میسر نیست
همه بهوش! که فرمانده امر خواهد کرد
اگر بخواب بمانیم، حکمِ لشکر نیست
اگر بخواب بمانیم، میرسد روزی...
که وقت طاعتی از امر و نهیِ رهبر نیست
#صَلَّی_اللهُ_عَلَیکِ_یا_اُمٌاه_یا_فاطمة_الزهراء
@hajmahmoodzholideh
#مدح_و_مرثیه_حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
جلوۀ زهرائیِ سبحان، جلال فاطمه است
مِهر و ماهِ دیدۀ حیدر جمال فاطمه است
قبله گاهش حیدر است و محوِ روی کبریاست
روز و شب بی وقفه، با حق اتصال فاطمه است
لیلة القدری که در قرآن توجه میدهد
ارتباط وحی با روحِ کمال فاطمه است
آن مقاماتی که ممتازش کند از انبیاء
یاورِ حیدر شدن، ذاتِ خصال فاطمه است
بهجت قلب نبی، آرامشِ جان علی
صبح تا شب چند نوبت با وصال فاطمه است
رتبۀ ختم رسل از بوسه بر دستان اوست
کوثر قرآن و دین، زهرا و آل فاطمه است
از ازل همتای زهرا شد امیرالمؤمنین
تا ابد همتاش، روی بی مثالِ فاطمه است
از امیرالمؤمنین، تا مهدیِ آل علی
تا نبی را مَرتَبَت، در اِمتِثال فاطمه است
علمِ ما کان، ما هُوَ کائِن و علمِ لَم یَکُن
در حدیث آمد؛ علومِ لایزال فاطمه است
از سر شب تا سحر غرقِ عباداتی عمیق
مونسِ شبهای او اشکِ زلال فاطمه است
زخمِ پهلوی شکسته، بازوی کرده ورم
سینۀ زخمی ز مسمارش مدال فاطمه است
از نوکِ مسمار باید پاسخِ پرسش گرفت
با چه جرمی کشت محسن را؟ سؤال فاطمه است
هیچ از رخسارِ نیلی، دَم نزد با همسرش
تا قیامت هم علی، آشفته حال فاطمه است
حرفی از آن دندۀ بشکسته اَش، هرگز نگفت
غربتِ مولای او درد و مَلال فاطمه است
از مصیباتش ترا چیزی نگفتم، ای دریغ
این فقط یک گوشه ای از شرح حال فاطمه است
میرود تا کربلا فریاد عاشورای او
تا محرم، این عزا هر ماه و سال فاطمه است
#مدح_و_مرثیه_حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
@hajmahmoodzholideh
#نوحه_حماسی_فاطمیه
فاطمه اَم دختر خیرالبشر
در رهِ مولا شده اَم بی پسر
منم برای رهبرِ خود سپر
حامیِ ولایت پرچمِ هدایت
یاورِ ختم المرسلینم یارِ امیرُالمؤمنینم
من کی اَم، عرش و فرش را قائمه
حضرت اُمّ الحسنین، فاطمه
ندارم از مستکبران واهمه
رهبرِ دلیران مادرِ شهیدان
هم مادر رزمندگانم هم سرور آزادگانم
زینبِ من فاطمه ی دیگر است
منطق او منطق پیغمبر است
صلابتش صلابتِ حیدر است
قیامش کوثری کلامش حیدری
خطابه هایش مرتضائیست
فاطمه ی کرب و بلائیست
یافاطمه قسم به نهضت تو
به غیرت و همت و عصمت تو
ما با توئیم تا صبحِ دولت تو
تا ظهور مهدی بسته با تو عهدی
قسم به آن عهدی که بستیم
ما پای کارِ رهبر هستیم
#نوحه_حماسی_فاطمیه
@hajmahmoodzholideh
#یا_مولا_ادرکنی
ای باخبر ز زندگیِ موبهموی من
چشمِ خدا تویی همه جا، کوبهکوی من
میبینی اَم نفَس به نفَس، لحظه لحظه اَم
ایکاش روبراه شود، سمت و سوی من
رفتارِ من، مؤیدِ گفتارِ من نشد
با یک نظر، درست شود خلق و خوی من
بوی گناه، گاه احاطه کند مرا
یادِ تو باز، تازه کند عطر و بوی من
آب از سرم گذشت، نجاتم دِه ای عزیز
ای در میان موجِ بلا، چاره جوی من
عادت بده زبانِ مرا هم به ذکرِ خود
ای همزبانِ فطرتِ تسبیح گوی من
هرچند بر تو نوکرِ نالایقم، ولی...
رویی نشان بده دگر، ای ماهروی من
بگذار با تو گریه کنم، بهرِ مادرت
پر کن ز اشکِ روضه دوباره سبوی من
میگفت پشتِ دربِ حرم، با زبانِ حال:
در قتلگاهِ من، شده با خون وضوی من
مسمار، خونِ سینۀ من را زیاد ریخت
خوشحال شد ز لِه شدنِ من، عدوی من
این دنده های پهلوی من، از لگد شکست
بهرِ علی شهیده شدن، آرزوی من
ارثیۀ شهادتِ من را حسین برد
باشد شهیدِ کرب و بلا، راهپوی من
میگفت: جای بوسۀ مادر نمیبُرد
خنجر مَکِش دوباره به زخمِ گلوی من
بس کن، سرم به پیشِ حرم از جفا مَبُر
لب تشنه را، سر از بدنش از قفا مَبُر
#یا_مولا_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_مولا_ادرکنی
با یاد حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
تا نظر داری بما در عشقِ تو گُل میکنیم
گر نباشد لطفِ تو، در دَم تنزل میکنیم
دوره های سخت را با امتحان های عجیب
با دعاهای خودت یکسر تحمل میکنیم
بُردِ ما این است در اوجِ مصیباتِ زیاد
زود بر دردانه ی زهرا توسل میکنیم
نامِ بانوی حرم، رمزِ عبور از فتنه هاست
با غمِ بانوی قم، در دل تغزل میکنیم
آبرو دار است بانو، نزد درگاه خدا
اِشفَعی لی را بوقتِ هَمّ و غم، پل میکنیم
عمه اَت بر شیعیانت، روز و شب دارد نظر
اینچنین داریم احساسِ تکامل میکنیم
آری از اُختُ الرضا حاجات میگیریم ما
همجو او در عالَم، ایجاد تحول میکنیم
قم، خراسان، ری، همه ارضی است از مِلکِ فدک
کِی ز ملک حضرت زهرا تغافل میکنیم
وانگهی اینجاست، ایرانِ امیرالمؤمنین
بهر حفظ این حرم، با جان تبادل میکنیم
با همه هستی بپایت ایستادیم ای حرم
با امامِ عصر در حفظت تعقل میکنیم
#یا_مولا_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_مولا_ادرکنی
جانِ ناقابلی که من دارم، بفدای تو سیدی مولا
کی بریزد ز حنجرم خونم، پیش پای تو سیدی مولا
ای همه آرزوی دیرینم، با تو تکمیل میشود دینم
بی وِلای تو مرده اَم سوگند، به وِلای تو سیدی مولا
هنرِ عاشقی دفاع از توست، بی دفاع از تو عشق بی معناست
آری این درس را گرفتم از، کشته های تو سیدی مولا
کشته ها خواهد اشکِ چشمانت، دردها دارد آهِ سوزانت
میرسد روزِ عید قربانت، با لقای تو سیدی مولا
گر نگردد فدای تو شیعه، نشود همصدای تو شیعه
اصل خود را به باد خواهد داد، آشنای تو سیدی مولا
آنکه آتش کشد به قرآنها، یا اهانت کند به ایمانها
رحم کی میکند به عمّامه، یا عبای تو سیدی مولا
داعشی های این وطن امروز، نسلِ اِبنِ زیادها باشند
شمر و خولی و حرمله هستند، خصم های تو سیدی مولا
ما ولی با تو هم قسم هستیم، سرِ عهدی که با شما بستیم
نسل سلمان و هم سلیمانیست، همصدای تو سیدی مولا
میرویم ای سلاله ی زهرا، راه طهرانیِ مقدم را
انتقام از یهود میگیریم، به وَلای تو سیدی مولا
به پیمبر به حیدرِ کرار، نشود روزِ واقعه تکرار
امتی هست راهیِ راهِ کربلای تو سیدی مولا
کربلای ترا اسارت نیست، بهرِ ناموسِ تو جسارت نیست
هست آنروز مادرت زهرا، مقتدای تو سیدی مولا
از نسیمِ سحر خبر آید، کز حرم منجیِ بشر آید
کعبه در انتظارِ دیدار و خطبه های تو سیدی مولا
#یا_مولا_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#یا_مولا_ادرکنی
ای برترین بهانه ی ذکرِ مدام من
کِی مورد پسندِ تو گردم، امام من
از بسکه مانده ام ز مسیر تو بی خبر
شرمنده ام، ببخش قصورِ مدام من
دانم که دوستانِ شهیدم دعا کنند...
آدم شوم، چه سود از این فکرِ خام من
دارم امید، اذنِ شهادت بگیرم و...
همراه با قیامِ تو باشد، قیام من
بیدار کن به یک نظرت، روح غافلم
تا طعمِ مرگ را نچشاندی به کام من
با خویش، بادِ حادثه ها میبرد مرا
بی نفحه ی دعای تو، هر صبح و شام من
تا حال هم، به لطفِ تو آورده اَم دوام
وَرنَه نبود در رهِ خدمت، دوام من
خود را شبانه روز ملامت کنم، که حیف...
آخر نشد شَبیهِ مرامت، مرامِ من
عیب از من است، ای گلِ بی خارِ فاطمه
محضِ رضای او بده حسنِ ختام من
در کارنامه اَم نَنویسی، قبول شد...
شرمنده میشوم، چو بیارند نام من
عمری مرا کنارِ خودت جای داده ای
بد میشود که با تو نَمانَم، امام من
من همنشین خیمه ی هر روزِ روضه ام
جای دگر بنا نشود، این خیام من
یاد هِلالِ یک شبه ی زینبم، که گفت:
باشد! برادرم! نشدی هم کلام من
دارد دلِ صغیره ی تو آب میشود
پاسخ به او بده، نَه جوابِ سلام من
#یا_مولا_ادرکنی
@hajmahmoodzholideh
#تبیین# مظلومیت_امیر_المؤمنین
#روضه_شهیده_ختم_المرسلین_صلوات_الله_علیهم_اجمعین
اگر چشمِ فتنه، درآوردَنی است...
چرا نزد برخی، رها کردنی است؟
در آنجا که فتنه، شرر میزند
سکوتِ زبانها، ضرر میزند
چگونه ست، در اوجِ گرد و غبار...
نمودند خوبان، سکوت اختیار؟
کجا رفت، فریادِ عمارها؟
زبانِ چو شمشیرِ تمارها؟
چه شد، عهد و میثاقِ رزمندگان؟
مبادا بمانند، شرمندگان!
خواص از چه شد دور، از بندگی؟
پیِ چرب و شیرینِ این زندگی!
عوام از خواصند، فهمیده تر
قدم میگذارند، سنجیده تر
□ □ □
اَلا ای خواصِ زمانه، بگوش!
بزرگان، جوانان، دلیران، بهوش!
ندیدید! آتش به قرآن زدند؟
لگد بر زنانِ مسلمان زدند؟
ندیدید! کشتند بس بی گناه؟
جوانانِمان را، به هر قتلگاه؟
ندیدید! با چند قبضه سِلاح؟
نمودند، هتکِ حرم را مباح؟
ندیدید! بی غیرتی سر گرفت؟
به یک نقشه، بی عفتی سر گرفت؟
ندیدید! با لطفِ پروردگار؟
که شد چهره های نفاق آشکار؟
□ □ □
چه تکرارِ تاریخ، دیدیم باز!
که سَبّ علی را، شنیدیم باز!
بجای علی، با معاویه ها
نشستند و گفتند از او چه ها
دروغِ معاویه، تکرار شد
اَراجیفِ شان، پُر خریدار شد
ز تهدید و تطمیع و تحریم ها
به کفار، کردند تکریم ها
در آنجا که غم، تا نهایت رسید
اِهانت، جسارت، به غایت، رسید
در آنروزها، خانه آتش زدند
در این روزها، خصمِ مسجد شدند
پس از ناسزاها و اقدام ها...
چه شد رفت شیطان، سرِ بامها؟!
علی، باز اگر دست بسته شود...
خواص از چه در کار، خسته شود؟!
در آنجا که زهرا، چهل نیمه شب
به یاریِ مولا، شود در تَعَب
چگونه به تنهائی اَش، تن دهیم
به رسوائیِ خویشتن، سر نَهیم
□ □ □
علی دوستان، حامیِ حیدرند
همه جان به کف، رَهروِ کوثرند
اگرچه عدوی علی، یاغی است
دفاع از علی، تا ابد باقی است
وفاداریِ خود، نشان میدهیم
به فرمانِ زهراست، جان میدهیم
□ □ □
هنوز از جفا، فاطمه شاکی است
هنوز اشک، بر چادرِ خاکی است
هنوز آهِ زهرا، به مسمار هست
هنوز اشکِ مولا، به دیوار هست
هنوز اَبروی مرتضا اَخمی است!
چرا گونه ی فاطمه زخمی است؟
چه شد، ضربه ای بر گُلِ یاس خورد؟
چه شد، بر رخَش دستِ خناس خورد؟
خدایا! قسم بر ولای ولی
ز دشمن بگیر انتقامِ علی
#تبیین# مظلومیت_امیر_المؤمنین
#روضه_شهیده_ختم_المرسلین_صلوات_الله_علیهم_اجمعین
@hajmahmoodzholideh