eitaa logo
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
425 دنبال‌کننده
105 عکس
4 ویدیو
23 فایل
در حکاکی اشک، به تحلیل زوایای ناگفته تاریخ ائمه اطهار و ارائه نکات نوین در مقاتل می‌پردازیم. آماده دریافت نظرات و نکات شما هستم. @seyedahmadabotorabi sa.aboutorabi@ut.ac.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
❁﷽❁ 🔻 بیان نکاتی از رنج‌ها و مصائب مخدرات حرم در اسارت 📚 متن: ◀️ مرد شامی خجالت کشید! ◀️ الدهر انزلنی! ◀️ احساس ناامنی ◀️ شتر بی جهاز ⬅️ خستگی راه ⬅️ در کوفه دختر دارم ⬅️ اینجا اسیر می‌شوید 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ السلام علیک یا اباعبدالله 📚مرد شامی خجالت کشید! 🔻روزی در مدینه مردی از شام با امام حسن رو برو شد! 🔻آن روز آن مرد شروع کرد به ناسزا گفتن. 🔻امام در برابر آن ناسزاها سکوت فرمودند و گفتند: گمان می‌کنم که غریب باشی و از اهل شام! 🔺آن مرد گفت آری. 📍حضرت فرمود: ◾️فمل معي إن احتجت إلى منزل أنزلناك، و إلى مال أرفدناك. 🔻 با من بیا اگر به منزلی برای استراحت نیاز داری یا به مالی نیازمندی. آن مرد شامی می گوید از این رفتار امام شرمسار شدم. 🔶گذر ایام بار دیگر تقدیر را بر مواجه خاندان پیغمبر با شامیان رقم زد. 🔺اما این بار خاندان پیغمبر در شام غریب بودند. 🔻این بار مردم شام جمع شده بودند تا اسارت خاندان پیغمبر را ببینند. 🔸با رسیدن کاروان اسرا به شام، دمشق غرق در شادی و سرور شد. ساکنان شهر به مانند اعیاد بر در و دیوار شهر پرده‌های دیبا آویخته بودند و به یکدیگر تبریک می‌گفتند و زنانشان دف می‌زدند و بر طبل می‌کوبیدند. (خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ص۶۰.) 🔹این بار برادر آن آقا با شامیان مواجه شد! البته سر مقدسش بر روی نیزه! 🔻مردی از اهل شام شروع به قران خواندن کرد و به این آیه از سوره کهف رسید که: ◾️«أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا»، 🔺ناگهان سر مطهر اباعبد‌الله (علیه‌السلام) به قدرت خدا سخن گفت و به زبان فصیح و شیوا، فرمود: ◾️اعجب من اصحاب الکهف قتلی وحملی. 🔻به شهادت رساندن من و بر نیزه کردن سرم از امر اصحاب کهف عجیب‌تر و شگفت انگیزتر است. 🔻اما این بار دیگر کسی شرمنده نشد. 🔺خانواده او را از بین شلوغی ها عبور دادند. 🔻تا به مسجد رسیدند. آنگاه آن ها را در جایی که اسرا را نگه می داشتند بردند. ◾️ثُمَّ اُتِيَ بِهِم حَتّى وَقَفوا عَلى دَرَجِ بابِ المَسجدِ حَيثُ يُقامُ السَّبيُ(الفتوح : ج 5 ص 129) 🔻و سپس آنها را آوردند تا بر راه پلّه درِ مسجد ، آن جا كه اسيران را نگاه مى دارند ، ايستادند . 🔻مردم شام شرمنده نشدند. 🔺دختران امام را وارد در مجلس یزید کردند. 🔻مردم شام شرمنده نشدند. 🔻زنان و کنیزان خود را در پشت پرده ها قرار دادند و خاندان پیامبر را به وضعی بردند که زینب کبری فرمود: ◾️آیا این عدالت است که زنان و دختران و کنیزان تو در پس پرده عزت بنشینند و دختران رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را چونان اسیران در کوچه و بازار بگردانی؟ و آنان را با سر برهنه و چهره باز از این شهر به آن شهر ببری تا مردم در آبشخورها و منزلگاه‌ها به تماشایشان بنشینند و دور و نزدیک و شریف و پست دیده بر چهره هایشان اندازند و مردی که سرپرستی یا حمایت شان کند نداشته باشند. (خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین علیه السلام، ص۶۶.) 🔻مردم شام شرمنده نشدند. 🔸کار به جایی رسید که لب‌هایی که پیامبر بر آن بوسه می زد را با چوب دستی می زد.( الفتوح،ج5،ص129) 🔺همه این اتفاقات را دختران امام می دیدند. و امام هم دخترانش را می دید. حتی زمانی که آن مرد سرخ روی شامی از یزید درخواستی شرم‌آور کرد. ثم إن رجلا من أهل الشأم أحمر قام إلى يزيد فقال يا أمير المؤمنين هب لى هذه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
❁﷽❁ السلام علیک یا اباعبدالله 📚 الدهر انزلنی 🔻امیر المومنین در بیانی از روزگار شکوه می کنند که 📍« كنت في أيام رسول الله ص كجزء من رسول الله ص ينظر إلي الناس كما ينظر إلى الكواكب في أفق السماء ثم غض الدهر مني فقرن بي فلان و فلان ثم قرنت بخمسة أمثلهم عثمان فقلت وا ذفراه‌ ثم لم يرض الدهر لي بذلك حتى أرذلني فجعلني نظيرا لابن هند و ابن النابغة لقد استنت الفصال حتى القرعى(.شرح نهج البلاغة، ابن ابي الحديد، ج20 ص 326) 🔺در زمان رسول خدا(ص) جزئی از ایشان محسوب می‌شدم. 🔻مردم هم‌چنانکه در افق آسمان به ستارگان نگاه می‌کنند به من نگاه می‌کردند. 🔸سپس روزگار از من چشم پوشاند و مرا هم‌سنگ این و آن قرار داد و بعد از آن نیز هم‌ردیف پنج نفر دیگر- در شورا - قرار داد که بالاترینشان عثمان بود. 🔻گفتم عجب بد شد، روزگار به این هم بسنده نکرد تا این‌که مرا تنزّل داد و قرین افرادی چون معاویه و عمرو عاص قرار داد» 🔰امیرالمومنین از اینکه مردم او را هم طراز با معاویه می دیدند شکوه می کند که قیل علی و معاویه(حدیقة الشیعة، ج ‏1، ص 208) 🔻اما یا امیرالمومنین در رابطه با خاندانت کار دشوارتر شد! 🔻دختران تو را در حالیکه اسیر بودند بر یزید وارد کردند. 🔺ملعونی بر در قصر فریاد زد که من مردم پست نابکار را آوردم. ◾️فلمّا انتهَوْا إِلى باب يزيدَ رفعَ مُجْفِرُ بنُ ثعلبةَ صوتَه فقالَ : هذا مُجْفِرُ بنُ ثعلبةَ أتى أميرَ المؤمنينَ باَللئام الفَجَرةِ (ارشاد، شیخ مفید، ج2، ص119) 🔸دختران امیرالمومی را با وضعی وارد مجلس کردند که نقل شده فاطمه -دختر امام حسین (علیه‌السّلام) - نیز فریاد زد: «ای یزید آیا دختران رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) باید چنین به اسیری بروند؟» ◾️فقالت فاطمة بنت الحسين عليه‌السلام : يا يزيد ما تقول في بنات رسول الله صلى‌الله‌عليه‌وآله سبايا عندك (شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار، القاضي النعمان المغربي، ج3 ص 268) 🔻کار به همین جا ختم نشد. 🔻یا امیرالمومنین! کار به جایی رسید که یزید به دخترت زینب گفت: 🔸پدر و برادرت بودند که از دین خارج شده‌اند» 🔻زینب (سلام‌الله‌علیها) فرمود: «تو و پدرت و جدت به دین خدا و آیین پدر و برادر من هدایت شده‌اید؛ اگر مسلمان باشید.» 🔻یزید فریاد زد: «دروغ گفتی‌ای دشمن خدا.» 🔻زینب (سلام‌الله‌علیها) فرمود: «تو اکنون امیر و فرمانروائی و از روی ستم می‌دهی، و بر ما برتری می‌جویی.» (الارشاد، ج2، ص121) 🔶یا امیرالمومنین تو از همطراز قرار گرفتن با بنی امیه شکوه داشتی اما اولاد بنی امیه زینبت را دشنام دادند و به اسیری بردند. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚 ۱- در سوره مبارکه انفال، آیه ۲۶ خداوند متعال وضعیت زمان جاهلیت را اینطور بیان می کند که ((تخافون ان یتخطفکم الناس))، شما می ترسیدید که نکند شما را بربایند این حس ناامنی که در بین مسلمانان وجود داشت را خداوند رفع کرد. ۲- ساعات پایانی عمر شریف امیرالمومنین علیه السلام حضرت زینب سلام الله علیها نزد پدر می روند و می پرسند که پدر جان ام ایمن حدیثی از مصائب ما نقل کرده است، آیا این حدیث درست است؟ می‌خواهم یک بار دیگر از زبان شما بشنوم! حضرت فرمودند: دخترم حدیث همان گونه است که ام ایمن گفت، گویا میبینم شما را که مانند اسیران وارد این شهر می کنند و ((تخافون ان یتخفطکم الناس)) می ترسید که دشمنان شما را برباید.( كامل الزيارات - ط مكتبة الصدوق (ابن قولويه القمي) ، جلد : 1 ، صفحه : 278) ۳- این احساس ناامنی در بین این خانواده ماند تا جایی که شیخ مفید در ارشاد می‌نویسد که جناب فاطمه بنت الحسین علیه السلام می فرماید که در مجلس یزید دیدم که شخصی اشاره به من کرده  و با یزید  صحبت می کند...(ارشاد جلد ۲ صفحه ۱۲۱) 🔻 این احساس ناامنی برای دخترانی که سایه شان را آفتاب ندیده بود و سابقه ترس و مواجهه با نامحرم را نداشتند بسیار سخت بود... 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚 وقتی که ابوذر در شام به معاویه اعتراض کرد و نسبت به کارهای او معترض شد برای اینکه ابوذر را تنبیه کند به دستور عثمان او  را به مدینه فرستاد با شتر بی جهاز! (الكامل في التاريخ - ط دار صادر و دار بیروت، ابن الأثير، عزالدین جلد : 3  صفحه : ١١٣) 🔻معاويه او را بر شتر بى جهازى سوار كرده روانه نمود و تا به مدينه رسيد پوست و گوشت رانهاى او سائيده شد(تاريخ اليعقوبي نویسنده : احمد بن ابی یعقوب    جلد : 2  صفحه : 172) 🔻 او مردى بود ضعيف و لاغر و بلند بالا داراى موى سر و محاسن سفيد. (ترجمه نهج البلاغه، فيض الاسلام اصفهانى، على نقى جلد : 1 صفحه : 404). اگر حالِ ابوذر رحمه الله که مرد بود بر روی شتر بی جهاز این بود، حال اهل بیت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام چه بود که گفتند: فَسارَ القَومُ بِحَرَمِ رَسولِ اللّه ِ صلى الله عليه و آله مِنَ الكوفَةِ إلى بِلادِ الشّامِ عَلى مَحامِلَ بِغَيرِ وِطاءٍ ، مِن بَلَدٍ إلى بَلَدٍ ومِن مَنزِلٍ إلى مَنزِلٍ ، كَما تُساقُ اُسارَى التُّركِ وَالدَّيلَمِ . حرم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را از كوفه تا شام بر مَركب هاى بدون جهاز ، از اين شهر به آن شهر و از اين جا به آن جا مى بردند ، آن سان كه اسيران تُرك و ديلم را مى بردند. (الفتوح لابن اعثم ،ابن أعثم؛ جلد : 5  صفحه : 127) و لایوم کیومک یااباعبدالله... 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
❁﷽❁ السلام علیک یا اباعبدالله 📚 خستگی راه 🔻از روز هشتم ذی الحجه که امام حسین علیه السلام از مکه به سمت کوفه رهسپار شد، حدود ۲۰ الی ۲۲ روز در راه بودند تا زمانی که با سپاه حر روبرو شدند. 🔻در این مدت اهل حرم حضرت دل‌نگرانی‌های زیادی متحمل شدند. 🔻هر روز خبری از کوفه و بی وفایی کوفیان می‌رسید. ⬅️یک روز خبر شهادت مسلم و هانی، یک‌روز خبر شهادت قیس بن مسهر، روزی خبر شهادت عبدالله بن یقطر. 🔻در کل این مسیر خانواده حضرت دائما خوف از دست دادن پدر را داشتند. 🔻این اضطراب ها وقتی به سپاه حر رسیدند بیشتر شد که در جواب امام حسین علیه السلام که فرمود: با مایی یا علیه ما؟ عرض کرد: به خدا قسم علیه شما؟ ↙️چه ترسی در دل کودکان امام حسین علیه السلام افتاد که روز عاشورا جناب حر در وقت توبه می گفت: اللهم انی ارعبت قلوب اولیائک. 🔻چند روزی کاروان امام حسین علیه السلام آواره در صحرا شد تا به کربلا رسید، زمینی بی آب و علف در کنار نیزار نینوا و دشت سرسبز غاضریه! ↙️حالا حر دستور ابن زیاد را اجرا کرد که گفته بود جعجع بالحسین! [نام کتاب : مقتل الحسین علیه السلام نویسنده : خوارزمی جلد : 1 صفحه : 331] به حسین سخت بگیر! و او را در زمینی دور از آب و پناهگاه اسکان بده و به انتقام خون عثمان آب را بر او بببند. 🔻کودکانی که روز ۸ ذی الحجه به راه افتاده بودند حالا پس از حدود ۲۴ روز به کربلا رسیدند. ↙️ آنها هنگام ورود به کربلا شنیدند که پدر چگونه این زمین را وصف کرده و تقریبا مطمئن شدند که این زمین محل فراق است که فرمود: ههناسَبيُ حَريمِنا .... الملهوف : ص 139 ↙️۸ روز در کربلا هم پر اضطراب بود. هر روز بر سپاه دشمن اضافه می‌شد و ترس از دست دادن پدر قوی تر می شد تا روز تاسوعا. 🔻روز تاسوعا روزی که محاصره کامل شد و از رسیدن نیروی کمکی قطع امید شده بود. الكافي : ج 4 ص 147 ح 7 ، 🔻بعد از عاشورا اهل بیت امام حسین که (یعنی در پوشش) خوانده می شدند اسیر دست وحشیانی شدند که در دینشان اینان چون اسیران دیلم و ترک بودند و سبی نامیده می شدند! ↙️۲۰ روز دیگر سفر طول کشید، ۴۰ منزل! با طعم داغ پدر و ترس از ربوده شدن و سنگینی نگاه های پلید مردم! 🔻کاروانی خسته و داغ دیده بعد از حدود ۵۲ روز خستگی راه، روز اول صفر وارد شهر شام شدند. 🔻و امان از شام. ↙️مردم دسته دسته جمع شدند تا این کاروان را ببینند. 🔻آفتاب که سر زد وارد شهر شدند و هنگام ظهر به کاخ یزید رسیدند، چرا؟ نفس المهموم،ج۱،ص۲۹۴ ↙️کاروانی که در بین زنان و مردان و جوانانی که می رقصیدند و دف می زدند و هلهله می کردند و شاد از کشتن پسر پیغمبر بودند. (همانجا) 🔻خستگی و اضطراب و داغ عزیزان در مجلس یزید به اوج رسید که دختر‌امام حسین دید پلیدی او را می نگرد و با یزید صحبت می کند... (نام کتاب : الإرشاد (الشيخ المفيد) ، جلد : 2 ، صفحه : 121) 🔻جسارت ها تمام نشد و به یک مجلس ختم نشد که امام سجاد فرمود: کان یتخذ مجالس الشرب... چند مجلس شراب گرفتند و اهل بیت را بردند. ( الملهوف على قتلى الطّفوف (السيد بن طاووس) ، جلد : 1 ، صفحه : 220) 🔻به همه ی آنچه از قبل گذشت، اضافه کنید داغ از دست دادن خواهری کوچک در دل شب در خرابه را. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
❁﷽❁ السلام علیک یا اباعبدالله 📚 در کوفه دختر دارم! 🔻وقتی امام حسین علیه السلام به کربلا رسید و از نام سرزمین پرسیدند و فرمودند اعوذ بالله من الکرب و البلا ههنا والله مناخ رکابنا و.... ↙️ شخصی جلو آمد و گفت یابن رسول الله من با پدرت امیرالمومنین بودم وقتی در جریان جنگ صفین از این مسیر گذشتیم، مشتی از این خاک گرفت و بو کرد و مثل آنچه تو فرمودی فرمود! حضرت به او فرمود حالا که حجت بر تو تمام شده آیا همراه ما می‌مانی؟ گفت: من در کوفه بدهکارم و نیز عیالوارم(زن و دختر و فرزند دارم) و نمی توانم با شما بمانم که از آنها در هراسم!!! ((المطالب العالیه،ج۴،ص۳۳۶،ح۴۵۱۷)) ↙️حضرت به او فرمود از این پول هایی که جلویت هست بردار تا قبل از اینکه بر تو حرام‌ شود. 🔻راستی مگر قرار بود چه اتفاقی بیفتد که او بخاطر زن و دخترش نماند؟ 🔻جناب زهیر هم بعد از ملاقات اول با امام حسین علیه السلام به همسرش گفت من تو را طلاق می‌دهم که بعد از من‌ آزار نبینی!!! ((الملهوف،ص۱۳۲)) 🔻آری در قانون اسلام اموی کسی که بر حاکم خروج کند، خارجی است‌و جان و مالش حلال! و اسیران در آن جنگ، برده و کنیز می شوند. 🔻جسارت را به جایی رساندند که حضرت در زیارت ناحیه مقدسه می فرماید: و سبی اهلک کالعبید... 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ السلام علیک یا اباعبدالله 📚 اینجا اسیر می شوید! 🔹هنوز امام به کربلا نرسیده بودند. حضرت خانواده اش را جمع کرد و ساعتی به آنها نگریست و گریه کرد. ◾️فَنَظَرَ إلَيهِم ساعَةً وبَكى(الفتوح: ج 5 ص 83) 🔺شاید علت این گریه این حرف امام باشد که وقتی امام حسین علیه السلام به کربلا رسیدند فرمودند: ◾️هاهُنا ـ وَاللّه ِ ـ سَبيُ حَريمِنا (الملهوف : ص 139) 🔸به خدا سوگند، اين جا خانواده ما اسير مى شوند. ❓این عبارت چرا انقدر پر تکرار است؟ ! 📍به این عبارات نگاه کنید؟ ◾️امام عسکری می فرماید: ولَعَنَ اللّه ُ مَن سَبى نِساءَكَ (مصباح المتهجّد : ص 399 ) ◾️وساقوهُنَّ كَما يُساقُ سَبيُ التُّركِ وَالرّومِ في أسرِ المَصائِبِ وَالهُمومِ ، (الملهوف : ص 189) و آنان را به سانِ اسيران ترك و روم ، در بند غم و مصيبت راندند. ◾️حضرت زینب در عصر عاشورا خطاب به جدش می فرماید: يا مُحَمَّداه! بَناتُكَ فِي العَسكَرِ سَبايا (مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي : ج 2 ص 399) ◾️امام زمان در زیارت ناحیه مقسه که منسوب به ایشان است می فرماید: وسُبِيَ أهلُكَ كَالعَبيدِ(المزار الكبير : ص 505) 📍اصلا معنی سبی چیست؟ 🔻در لسان العرب اینطور گفته شده است: ◾️السَّبْيُ: النَّهْبُ وأَخْذُ الناسِ عَبيداً وَإِمَاءً(لسان العرب، ج14،ص368) 🔸سبی: یعنی غارت و عبد و کنیز گرفتن مردم! 🔺حالا شاید بیشتر علت گریه اباعبدالله در نگاه به خانواده اش و نیز سنگینی این اسارت به چشم بیاید که کار به جایی کشید که خانواده امام را در شام در جایی بردند که اسرای غیرمسلمان یعنی سبایا را می بردند! ◾️ثُمَّ اُتِيَ بِهِم حَتّى وَقَفوا عَلى دَرَجِ بابِ المَسجدِ حَيثُ يُقامُ السَّبيُ(الفتوح : ج 5 ص 129) 🔸و سپس آنها را آوردند تا بر راه پلّه درِ مسجد ، آن جا كه اسيران را نگاه مى دارند ، ايستادند . 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
❁﷽❁ 🔻 بیان نکاتی از مقتل جناب حر 📚 متن: ◀️ عطش امام و خانواده‌اش در کلام حر ⬅️ تیری که بر پیکر ننشست ⬅️ حق حر به گردن ما ⬅️ سید الاحرار نوحه خوان حر ⬅️ دلجویی از حر 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ السلام علیک یا اباعبدالله 📚 عطش امام و خانواده اش در کلام حر 🔻وقتی حر به سپاه امام پیوست و توبه‌اش قبول شد از امام اجازه گرفت تا کوفیان را نصیحت کند. 🔻حر در مقابل سپاه کوفیان قرار گرفت و شروع به نصیحت کرد. 🔻در بخشی از صحبت‌هایش تشنگی امام و خانواده‌اش را بیان می‌کند. 🔺وأصبح كالأسير في أيديكم لا يملك لنفسه نفعاً ولا ضرّاً ، وحلأتموه ونساءه وصبيته وصحبه عن ماء الفرات الجاري الذي يشربه اليهود والنّصارى والمجوس ، وتمرغ فيه خنازير السواد وكلابه. وها هم قد صرعهم العطش. 🔻اينك ، اسيرِ دست شماست و اختيارِ سود و زيانى براى خود ندارد . او و همسران و كودكان و يارانش را از آب جارى فرات ، محروم نموده ايد ؛ آبى كه يهود و مجوس و مسيحى ، از آن مى نوشند ، و خوك و سگِ صحرا در آن مى غلتند . آن گاه ، ايشان از تشنگى ، در حال جان كَنْدن هستند. 🔻حر خودش امام را به این سرزمین آورده بود. حالا امام را می بیند که آثار عطش در چهره‌اش مشخص است. حر فرزندان امام را ندید ولی شاید صدای العطش کودکانش را شنید که گفت آنها در حال جان کندن هستند. 🔻 پیادگان لشکر او را تیرباران کردند و او به سمت عقب برگشت. 🔻 او چه حالتی از امام را دید که اینطور گفت؟ 🔻 ساعتی نگذشت که تشنگی چنان بر امام چیره شد که آسمان را چون دود می دید. 🔻 و هُوَ يَقولُ : وا عَطَشاه! وا قِلَّةَ ناصِراه ! حَتّى يَحولَ العَطَشُ بَينَهُ وبَينَ السَّماءِ كَالدُّخانِ ، فَلَم يُجِبهُ أحَدٌ إلّا بِالسُّيوفِ ، وشُربِ الحُتوفِ ، فَيُذبَحُ ذَبحَ الشّاةِ مِن قَفاهُ ، ويَنهَبُ رَحلَهُ أعداؤُهُ ، وتُشهَرُ رُؤوسُهُم هُوَ وأنصارُهُ فِي البُلدانِ ، ومَعَهُمُ النِّسوانُ ، كَذلِكَ سَبَقَ في عِلمِ الواحِدِ المَنّانِ ! فَبَكى آدَمُ وجَبرَئيلُ عليهماالسلامبُكاءَ الثَّكلى .  🔻 اى آدم ! اگر او را ببينى ! او مى گويد: «واى از تشنگى ! واى از بى كسى !» ، تا اين كه تشنگى ، همانند دود ، بين او و آسمان ، فاصله مى اندازد و هيچ كس به او جواب نمى دهد ، جز با شمشير و نوشاندن مرگ ، و سر او همانند گوسفند، از پشت ، بريده مى شود و دشمنانش بار و بنه اش را غارت مى كنند و سرِ او و سرهاى يارانش را در شهرها مى گردانند، در حالى كه زنانشان همراهشان هستند . اين چنين در علم خداى يگانه منّان ، رقم خورده است. پس آدم عليه السلام و جبرئيل ، همانند يك مصيبت ديده، گريستند. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
❁﷽❁ السلام علیک یا اباعبدالله 📚تیری که بر پیکر ننشست. 🔻بعد از آنکه حر سپاه کوفه را نصیحت کرد، آنان به سمت او تیر پراکندند. 🔺 او به سمت اباعبدالله برگشت. 🔻 آنگاه از امام اذن میدان گرفت و جنگید و به شهادت رسید. 🔻 امام بعد از شهادتش نوحه خواند که 🔰 لنعم الحر، حر بنی ریاحی 🔰 لنعم الحر، مختلف الرماحی 🔻امام می‌فرماید حر نیزه خورد، و برایش غصه می‌خورد. 🔻اما در رابطه با خود آن وجود مقدس نوشته‌اند که 🔻 لَمّا اُثخِنَ الحُسَينُ عليه السلام بِالجِراحِ وبَقِيَ كَالقُنفُذِ آنقدر تیر بر بدن حضرت نشست مانند خار بر بدن خار پشت. (الملهوف : ص 174) اما دیگر کسی نبود که برای امام نوحه بخواند جز زینب کبری علیهاالسلام که بر بالای بلندی قرار گرفت و نوحه خواند. 🔻 فَوَاللّه ِ لا أنسى زَينَبَ ابنَةَ عَلِيٍّ وهِيَ تَندُبُ الحُسَينَ عليه السلام ، وتُنادي بِصَوتٍ حَزينٍ وقَلبٍ كَئيبٍ : وا مُحَمَّداه ، صَلّى عَلَيكَ مَليكُ السَّماءِ ، هذا حُسَينٌ بِالعَراءِ ، مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ ، مُقَطَّعُ الأَعضاءِ . راوى مى گويد : به خدا سوگند ، زينب ، دختر على را فراموش نمى كنم كه بر حسين عليه السلام ناله مى زد و با آوايى اندوهناك و دلى غمين مى گفت : «وا محمّدا ! فرمان رواى آسمان ، بر تو درود بفرستد ! اين ، حسين است كه به صحرا افتاده و در خونْ خفته و دست و پا بُريده است . 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 🔰 حق حر به گردن ما! 🔻تا قبل از اینکه ماجرای کربلا رخ دهد کرم آقای ما را همه دیده بودند، ↙️حضرت به خاص و عام کریمانه می‌بخشید و عطا می کرد. 🔻 حتی کسی که در سپاه دشمن بود و به صراحت گفته بود که من با شما نیستم، حضرت به او فرمود از این اموالی که می بینی به میزانی که می خواهی بردار تا قبل از اینکه بر تو حرام‌شود! ↙️اما یک نفر جنبه ای از کرامت حضرت را به ما نمایان کرد که تا آن روز دیده نشده بود... 🔻کاری که حر علیه السلام با اهل بیت پیامبر صلوات الله علیهم کرد، کار کوچکی نبود. اگر حر جلوی امام را نمی گرفت و دستور عبیدالله لعنه‌الله را که گفته بود بر حسین سخت بگیر را اجرا نمی کرد شاید کار به آنجا که رسید نمی رسید! 🔻آنچه حر با اهل بیت کرد را خودش هنگام توبه با خدا گفت که اللهم انی أرعَبتُ قُلوبَ أولِيائِكَ وأولادِ بِنتِ نَبِيِّكَ خدایا من دل کودکان و اهل بیت حسین را ترساندم. 🔻حر رسما اعلام کرده که با امام حسین نیست! حالا همان حر بازگشته توبه کرده پشیمان شده! 🔻ما تا قبل از آن فکر نمی کردیم که چنین گناهی(بستن راه امام معصوم و به دردسر انداختن امام) هم بخشیده می شود و فرصت جبران به آدم می دهند. 🔻اما حر این حق را به گردن ما دارد که این وجه از کرامت امام را برای ما آشکار کرد. 🔻حضرت در جواب حر که فرمود هل لی من توبه ،توبه اش را قبول کرد و او را دعوت کرد که اِنزِل![ کان که حر کجا بودی، منتظرت بودم] (مقتل الحسین خوارزمی،ج۲،ص۱۳) اما حر به دنبال جبران اشتباه خود بود که اذن میدان گرفت و حضرت بی درنگ اذنش داد. شاید این هم از کرم امام بود که نمی خواست حر صدای العطش کودکان را بشنود و شرمنده تر بشود. یا حتی نگاه سنگینی شاملش نشود. آری اینجا که آمدی کرمش فرق می‌کند. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚سید الاحرار نوحه خوان حر! 🔻رفتار امام بر بالین شهدای کربلا متفاوت بود، گاهی شکستگی در صورت حضرت نمایان می شد مثل شهادت حبیب بن مظاهر، گاهی سر به دامان می گرفت، گاهی صورت به صورت می گذاشت مثل اسلم و جون اما تنها شهیدی که حضرت بالای سرش نوحه خوانی کرد، حر بود. لَنِعمَ الحُرُّ حُرُّ بَني رِياحٍ ونِعمَ الحُرُّ مُختَلَفَ الرِّماحِ   ونِعمَ الحُرُّ إذ نادى حُسَينا فَجادَ بِنَفسِهِ عِندَ الصَّباحِ .  .{چه نيكو آزاده اى است حُرّ رياحى و چه نيكو آزاده اى كه [بدنش] محلّ فرود آمدن نيزه ها شده است ! } { و چه نيكو آزاده اى كه حسين را صدا زد و بامدادان، جانش را [در راه او]، فدا كرد .} دانشنامه  امام حسین علیه السلام، ج۱۴،ص۴۳۲ حضرت در اینجا در وصف حر اشاره می‌کنند که بدنش محل فرود نیزه‌ها شده است... این سردار چند نیزه و زخم برداشته بود؟ 🔻حتما تعداد این نیزه ها آنقدر نبود که برایش تعبیری چون حالت ابالفضل العباس که گفتند مثل خار در بدن خارپشت بر بدنش تیر نشسته بود به کار برند... 🔻راستی حر برای چند نیزه‌ای که خوردی اربابت نوحه خواند اما چه کسی بر حسین علیه السلام نوحه خوانی کرد، وقتی ۳۳ زخم از نیزه ها بر داشت؟ (دلائل الإمامة - ط مؤسسة البعثة، الطبري‌ الصغير، محمد بن جرير    جلد : 1  صفحه : ۱۷۸) ولاقوة الا بالله العلی العظیم 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 🔰 دلجویی از حر! وقتی کاروان امام حسین علیه السلام با لشکر حر مواجه شدند و بعد از گفتگو هایی که کردند، خطاب به حر فرمود: ثکلتک امک! به این معنا که مادرت چه تربیتی تو را کرده که امروز در مقابل من می ایستی، باید تو بمیری و او عزادارت شود با این تربیت!!! جناب حر از این کلام ناراحت شد و ناراحتی اش را اینطور نشان داد که عرض کرد هر کس دیگری اگر در رابطه با مادرم حرف می‌زد می‌دانستم چه بگویم، اما مادر تو فاطمه زهراست و مادر من.... حر فقط می‌دانست که حسین پسر فاطمه و نوه پیغمبر است.و احترام فاطمه زهرا واجب است.علیهم صلوات الله او به همین مقدار کم از علمش عمل کرد. بر رسوم عربیش پا گذاشت و بی احترامی نکرد. همین او را تا جایی بالا برد که ارباب از او دلجویی کرد، لحظات آخر عمر شریفش اباعبدالله از حر دلجویی کرد و فرمود: انت الحر کما سمتک امک، حر مادرت نام خوبی برایت برگزید، اگر آن‌روز در رابطه با مادرت چیزی فرمود که ناراحت شد امروز این تعریف امام باعث شادی دلش شد. در حقیقت آن ثکلتک امک امام آخرین تلاش امام حسین علیه السلام جهت نجات حر بود. صلی الله علیک یا سفینه النجاه و یا باب نجاه الامه 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
🔻 بیان نکاتی از رمقتل جناب عبدالله بن حسن علیهما السلام 📚 متن: ◀️ قاتلان عبدالله با امام چه کردند؟ ⬅️ بدن پايمال سُم ستوران ⬅️ چشمان نیمه باز ⬅️ کوچکترین مدافع حرم ⬅️ غیرت حسنی ◀️ برایشان پدر باش! ◀️ حروف مقطعه! 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ السلام علیک یا اباعبدالله قاتلان عبدالله با امام چه کردند؟ عبدالله که می‌دید عمو چگونه گرفتار این قوم شده از خیمه ها به سمت عمو جَست. هر چقدر زینب کبری تلاش کردنتوانست جلوی او را بگیرد که گفتند: فَأَبى وَامتَنَعَ عَلَيهَا امتِناعاً شَديداً او تسليم نشد و به هيچ رو نپذيرفت الإرشاد: ج 2 ص 110 عبدالله وقتی به عمو رسید ابجر بن کعب می‌خواست امام را با شمشیر بزند. عبدالله دستش را سپر امام کرد و دست به پوستی بند شد. آنگاه در آغوش امام بود که حرمله با تیری او را ذبح کرد. اما این ابجر و حرمله با امام چه کردند؟ ابجر بن کعب بعد از شهادت امام، ابجر بن کعب بخشی از لباس امام را غارت کرد و سبب عریانی امام شد. (جهت توضیح و مطالعه بیشتر به مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي : ج 2 ص 37 و38 مراجعه نمایید) بر اثر این غارت دست هایش در زمستان ، خون مى آمد و در تابستان نيز مانند چوب ، خشك مى شد . حرمله بن اسعد کاهلی کاری که حرمله با قلب اهل بیت کرد هیچ کس نکرد. او در ساعات پایانی نبرد روز عاشورا نقشی برجسته دارد. او را جزو قاتلان حضرت ابالفضل برشمردند. انساب الاشراف للبلاذري، ج3 ص201 و او کسی بود که سر مقدس حضرت عباس را به کوفه برد. انساب الاشراف للبلاذري، ج12 ص256 و نیز کودک شیرخواره امام را با تیرش ذبح کرد. مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 2 ص 32 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
❁﷽❁ السلام علیک یا اباعبدالله بدن پايمال سُم ستوران در شهادت عبدالله بن حسن علیهما السلام آورده شده است که بعد از آنکه دست بر اثر ضربه شمشیر به پوستی آویزان شد حضرت او را به سینه چسباند و در حال صحبت با عبدالله بود که ناگهان صحبت حضرت با تیر حرمله قطع شد و عبدالله در دامان عمو ذبح شد. از آنجایی که عبدالله در آغوش امام جان داد، و امام توانی برای حرکت نداشت پس امام هم در کنار بدن عبدالله به شهادت رسیدند. بعد از شهادت امام ده نفر از سپاه عمر بن سعد به اسبهایشان نعل تازه زدند و بر بدن امام اسب تازاندند. آنها ادعا می کردند که باید تا پای رکاب اسب هایمان را طلا بریزید چرا؟ نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ بَعدَ الظَّهرِ بِكُلِّ يَعبوبٍ شَديدِ الأَسرِ ما بوديم كه پشت و سپس سينه[ى او] را با همه اسب هاى بزرگ و تيزتك ، خرد كرديم . فَقالَ ابنُ زِيادٍ لَعَنَهُ اللّه ُ : مَن أنتُم ؟ قالوا : نَحنُ الَّذينَ وَطِئنا بِخُيولِنا ظَهرَ الحُسَينِ حَتّى طَحَنّا حَناجِرَ صَدرِهِ . ابن زياد ـ كه خدا لعنتش كند ـ گفت : شما كه هستيد؟ گفتند: ما كسانى بوديم كه بر پشت حسين ، اسب دوانديم تا آن كه سينه و گلوى حسين را آسياب كرديم . الملهوف : ص 182 اگر عبدالله در آغوش امام جان داده باشد. فَأَخَذَهُ الحُسَينُ عليه السلام فَضَمَّهُ إلَيهِ الملهوف: ص 173 و اگر امام دیگر قدرت حرکت نداشت. أحاطوا به و هو جالس على الأرض لا يستطيع النهوض مقتل الحسين مقرم ج 1 ص 294 پس می توان نتیجه گرفت که آنچه به عبیدالله گفتند در مورد عبدالله هم صدق می کند... 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
❁﷽❁ السلام علیک یا اباعبدالله چشمان نیمه باز نحوه شهادت سه شهید آخر از اهل بیت با باقی شهدای اهل بیت تفاوت دارد. علی اصغر فَبَينَا الصَّبِيُّ في حِجرِهِ، إذ رَماهُ حَرمَلَةُ بنُ الكاهِلِ الأَسَدِيُّ فَذَبَحَهُ في حِجرِهِ، همان هنگام كه كودك در دامان حسين عليه السلام بود ، حَرمَلة بن كاهِل اسدى ، تيرى به سوى او پرتاب كرد و او را در دامان ايشان ذبح كرد . مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 2 ص عبدالله بن حسن فَأَخَذَهُ الحُسَينُ عليه السلام فَضَمَّهُ إلَيهِ، وقالَ: يَا بنَ أخي، اِصبِر عَلى ما نَزَلَ بِكَ ، وَاحتَسِب في ذلِكَ الخَيرَ؛ فَإِنَّ اللّه َ يُلحِقُكَ بِآبائِكَ الصّالِحينَ، قالَ: فَرَماهُ حَرمَلَةُ بنُ الكاهِلِ ـ لَعَنَهُ اللّه ُ ـ بِسَهمٍ، فَذَبَحَهُ وهُوَ في حِجرِ عَمِّهِ الحُسَينِ عليه السلام . حسين عليه السلام ، او را گرفت و به سينه اش چسباند و فرمود : «اى فرزند برادرم ! بر آنچه بر تو رسيده ، شكيبايى كن و اين را خير ببين و به حساب خدا بگذار كه خداوند ، تو را به پدران شايسته ات ، ملحق مى كند» . حرملة بن كاهِل ـ كه خدا ، لعنتش كند ـ ، او را با تير زد و در همان دامان عمويش ، ذبح كرد . الملهوف: ص 173 اباعبدالله الحسین هر سه شهید وقتی بودند، شدند. هر سه وقتی زنده بودند سر از تنشان جدا شد. قاتل حیا کن چشم مولا نیمه باز است. 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله ۳ نوع شهادت برای شهدای کربلا وجود داشت. ۱- در حمله اول صبح که حدود ۵۰ نفر شهید شدند. مقتل مقرم،ص۲۳۷ ۲- در نبرد تن به تن که عده‌ای شهید شدند. مثل جناب حبیب و بریر و.. ۳- در دفاع از امام حسین علیه‌السلام مثل جناب سعید بن عبدالله حنفی یا برادران حضرت عباس که خود را سپر تیرها در مقابل امام حسین علیه‌السلام قرار داده بودند. 🔸عبدالله بن حسن در دسته سوم‌قرار داشت. 🔻او کوچکترین مدافع اباعبدالله بود که با دستش در مقابل شمشیر کعب بن ابجر به دفاع از امام حسین علیه السلام پرداخت. 📍او دستش را سپر بلای امامش کرد. 🔻 این ارثی بود که از فاطمه زهرا علیهاالسلام به آنها رسیده بود. ♦️این واقعه را امام حسن علیه‌السلام اینطور بیان می‌کند: خطاب به مغیره لعنه‌الله 🔸و أَنْتَ الَّذِي ضَرَبْتَ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ ص حَتَّى أَدْمَيْتَهَا وَ أَلْقَتْ مَا فِي بَطْنِهَا اسْتِذْلَالًا مِنْكَ لِرَسُولِ اللَّهِ ص وَ مُخَالَفَةً مِنْكَ لِأَمْرِهِ وَ انْتِهَاكاً لِحُرْمَتِهِ وَ قَدْ قَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص يَا فَاطِمَةُ أَنْتِ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ 🔻تو بودی که فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ را زدی و خون او را ریختی، به طوری که ایشان جنین خود را سقط کرد. تو این عمل را برای اینکه پیامبر خدا را ذلیل و با امر آن حضرت مخالفت کرده باشی و نیز حرمت او را هتک کنی انجام دادی. و این در حالی است که پیامبر خدا به زهرا ـ سلام الله علیها ـ فرموده بود: تو بزرگ زنان اهل بهشت هستی. الإحتجاج نویسنده : الطبرسي، منصور جلد : 1 صفحه : 278 ولاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚 🔻کربلا صحنه اوج تولی به اولیاء الهی و تبری از اولیاء الطاغوت است. 🔻رجزهای شهدا مملو از تولی و تبری است. 🔸هر شهیدی برای خودش رجزی داشت مختص به خود که بعضا از اصل و نصب خود نام می‌بردند. 🔻بعضی هم مثل غلام حضرت به جای ذکر اصل و نسبش از انتسابش به مولا می گوید: امیری حسین و نعم الامیر... 🔻عمرو بن جناده هم که نوجوان بود و خواست تا راه پدرش را ادامه دهد وقتی به میدان رفت از انتسابش به مولا گفت: امیری حسین و نعم الامیر. 🔸اما جناب عبدالله بن حسن کوتاه ترین رجز را خواند. والله لا افارق عمی این از تولی آن جناب! 🔻و اما تبری از اولیاء طاغوت زمانی بروز پیدا کرد که رو به آن ملعون فریاد زد: یابن للخبیثه، اتضرب عمی؟ آری خون حسنی در رگ‌های عبدالله جاریست. 🔻 آن غیرت الله که در سن کم وقتی دید بر منبر رسول‌الله نشسته و خطبه می‌خواند خطاب به او فرمود: از منبر پدر من بیا پایین! قَالَ: [خَطَبَ أَبُوبَكْرٍ يوما فجاء الحسن فقال انْزِلْ عَنْ مِنْبَرِ أَبِي!!!] [أنساب الأشراف نویسنده : البلاذري جلد : 3 صفحه : 26] و لاحول ولاقوة الا بالله العلی العظیم 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9
بسم الله الرحمن الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله 📚برایشان پدر باش! 🔻لحظات پایانی عمر شریف امام حسن علیه‌السلام، آن حضرت به امام حسین علیه السلام وصیت کردند. یکی از موارد این وصیت این جمله بود که: تکون لهم خلفا و والدا حسین جان برای فرزندانم، پدر باش! (دانشنامه امام حسن علیه السلام نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 924) امام حسن علیه‌السلام، امامِ اباعبدالله است و امر او برای اباعبدالله مطاع است! پس حضرت در اطاعت امر امامش تمام تلاشش را کرد. عصر عاشورا وقتی برای آخرین بار عازم میدان می‌شدند، فرمودند: احبسیه یا اختی! خواهرم او را نگهدار (نام کتاب : الإرشاد (الشيخ المفيد) ، جلد : 2 ، صفحه : 110) چرا که عبدالله امانت امام حسن علیه.السلام بود. اما او با تمام توان دوید تا خود را به عمویش برساند. خون حیدری و فاطمی در رگ های عبدالله است، حفظ جان امام روزی باعث شد تا مادربزرگش فاطمه زهرا به پشت در برود و دستش را سپر کند و تازیانه بخورد و امروز عبدالله دوان دوان دوید تا نگذارد شمشیر ابجر بن کعب لعنه الله بر بدن عمو فرود آید. شمشیر پایین آمد و عبدالله دستش را فدای عمو کرد، و فریاد زد: یا امتاه (الإرشاد نویسنده : الشيخ المفيد جلد : 2 صفحه : 110) شاید منظور عبدالله، مادرش نبود که در خیمه‌ها بود. شاید منظورش فاطمه زهرا علیهاالسلام بود که در گودال او را می دید و می خواست بگوید مادرجان دیدی چطور مانند تو از همه وجودم برای حفظ جان امام گذشتم و شبیه تو دستم‌را هم دادم... الله اعلم ولاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم 🔻 | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔻 https://eitaa.com/joinchat/428671176C1b2b3c13c9