گاهی ائمه برای روشن شدن حق و حقیقت کراماتی از خود نشان میدادند.
اما فضای اجتماعی مردم زمانشان طوری نبود که هر کسی این کرامات را ببیند به امام ایمان بیاورد.
برخی از مردم بودند که امام را برای رفع حوائج خود میخواستند و حتی بعد از آنکه امام حاجت ناگفته آنان را برآورده میساخت باز هم ایمان نمیآوردند.
این افراد فقط برای صدر اسلام یا زمان امام عسکری علیه السلام نبودند، ما هم ممکن است ناخودآگاه به همان مسیری برویم که آنها رفتند.
از خداوند حسن عاقبت میطلبیم.
در ادامه به یک نمونه از این افراد میپردازیم.
#میلاد_امام_حسن_عسکری
#امام_حسن_عسکری
#امام_عسکری
#امام_زمان
🔻 #حکاکی_اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺
@hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
گاهی ائمه برای روشن شدن حق و حقیقت کراماتی از خود نشان میدادند. اما فضای اجتماعی مردم زمانشان طوری
🔻 عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ اَلْمَعْرُوفِ بِابْنِ اَلْكُرْدِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: ضَاقَ بِنَا اَلْأَمْرُ فَقَالَ لِي أَبِي اِمْضِ بِنَا حَتَّى نَصِيرَ إِلَى هَذَا اَلرَّجُلِ يَعْنِي أَبَا مُحَمَّدٍ فَإِنَّهُ قَدْ وُصِفَ عَنْهُ سَمَاحَةٌ
🔸راوی میگوید امور زندگی بر ما سخت گردید، پدرم به من گفت بیا تا نزد این مرد یعنی ابامحمد (امام عسکری) برویم که او معروف به بزرگواری و کرامت است.
🔻فَقُلْتُ تَعْرِفُهُ فَقَالَ مَا أَعْرِفُهُ وَ لاَ رَأَيْتُهُ قَطُّ
🔸 من به پدرم گفتم: او را میشناسی؟ او گفت نه او را میشناسم و نه تا به حالا او را دیدهام.
🔻 قَالَ فَقَصَدْنَاهُ
🔸 پس به سمت خانه امام به راه افتادیم.
🔻فَقَالَ لِي أَبِي وَ هُوَ فِي طَرِيقِهِ مَا أَحْوَجَنَا إِلَى أَنْ يَأْمُرَ لَنَا بِخَمْسِمِائَةِ دِرْهَمٍ مِائَتَا دِرْهَمٍ لِلْكِسْوَةِ وَ مِائَتَا دِرْهَمٍ لِلدَّيْنِ وَ مِائَةٌ لِلنَّفَقَةِ
🔸 در راه پدرم میگفت چه خوب میشد اگر او امر میکرد تا به ما ۵۰۰ درهم دهند، ۲۰۰ درهم برای لباس، ۲۰۰ درهم برای ادای قرض و ۱۰۰ در هم برای خرج زندگی.
🔻فَقُلْتُ فِي نَفْسِي لَيْتَهُ أَمَرَ لِي بِثَلاَثِمِائَةِ دِرْهَمٍ مِائَةٌ أَشْتَرِي بِهَا حِمَاراً وَ مِائَةٌ لِلنَّفَقَةِ وَ مِائَةٌ لِلْكِسْوَةِ وَ أَخْرُجَ إِلَى اَلْجَبَلِ
🔸 من نیز #دردلم گفتم کاش امر می کرد تا ۳۰۰ درهم به من بدهند، ۱۰۰ درهم برای خرید مرکب، ۱۰۰ درهم برای امور زندگی و ۱۰۰ درهم برای لباس و رفتن به مناطق همدان و قزوین.
🔻قَالَ فَلَمَّا وَافَيْنَا اَلْبَابَ خَرَجَ إِلَيْنَا غُلاَمُهُ فَقَالَ يَدْخُلُ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ وَ مُحَمَّدٌ اِبْنُهُ
🔸 هنگامی که به در خانه امام رسیدند غلام حضرت خارج شد و آن دو شخص را صدا زد.
🔻فَلَمَّا دَخَلْنَا عَلَيْهِ وَ سَلَّمْنَا قَالَ لِأَبِي يَا عَلِيُّ مَا خَلَّفَكَ عَنَّا إِلَى هَذَا اَلْوَقْتِ
🔸وقتی وارد شدیم و سلام کردیم حضرت به پدرم فرمود ای علی چرا تا این وقت پیش ما نیامدی؟
🔻 فَقَالَ يَا سَيِّدِي اِسْتَحْيَيْتُ أَنْ أَلْقَاكَ عَلَى هَذِهِ اَلْحَالِ
🔸 پدرم گفت آقای من خجالت میکشیدم که با این حال نزد شما بیایم.
🔻 فَلَمَّا خَرَجْنَا مِنْ عِنْدِهِ جَاءَنَا غُلاَمُهُ فَنَاوَلَ أَبِي صُرَّةً فَقَالَ هَذِهِ خَمْسُمِائَةِ دِرْهَمٍ مِائَتَانِ لِلْكِسْوَةِ وَ مِائَتَانِ لِلدَّيْنِ وَ مِائَةٌ لِلنَّفَقَةِ
🔸 وقتی از خدمت ایشان خارج شدیم غلام حضرت کیسه ای سکه به پدرم داد و گفت این ۵۰۰ درهم است، ۲۰۰ درهم برای لباس، ۲۰۰ درهم برای ادای قرض، ۱۰۰ درهم برای امور زندگی.
🔻 وَ أَعْطَانِي صُرَّةً فَقَالَ هَذِهِ ثَلاَثُمِائَةِ دِرْهَمٍ اِجْعَلْ مِائَةً فِي ثَمَنِ حِمَارٍ وَ مِائَةً لِلْكِسْوَةِ وَ مِائَةً لِلنَّفَقَةِ وَ لاَ تَخْرُجْ إِلَى اَلْجَبَلِ وَ صِرْ إِلَى سُورَاءَ
🔸 و به من نیز کیسه ای داد و گفت این ۳۰۰ درهم است، ۱۰۰ درهمش برای خرید مرکب، ۱۰۰ درهم برای لباس و ۱۰۰ درهم برای امور زندگی و گفت به سمت همدان و قزوینمرو بلکه به سمت منطقهای در عراق برو.
🔻فَصَارَ إِلَى سُورَاءَ وَ تَزَوَّجَ بِامْرَأَةٍ فَدَخْلُهُ اَلْيَوْمَ أَلْفُ دِينَارٍ وَ مَعَ هَذَا يَقُولُ بِالْوَقْفِ
🔸 او به آنجایی که امام گفت رفت و با زنی ازدواج کرد و اکنون هزار دینار عایدی دارد اما با این وجود باز معتقد به #واقفیه است!
🔻فَقَالَ مُحَمَّدُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ فَقُلْتُ لَهُ وَيْحَكَ أَ تُرِيدُ أَمْراً أَبْيَنَ مِنْ هَذَا قَالَ فَقَالَ هَذَا أَمْرٌ قَدْ جَرَيْنَا عَلَيْهِ.
🔸 محمد بن ابراهیم میگوید به او گفتم وای بر تو آیا نشانهای واضح تر از این در امر امامت امام میخواهی؟
📍 در پاسخ گفت ما به این اعتقاد عادت کردیم!
📎 الکافي ج ۱، ص ۵۰۶
#امام_عسکری
#امام_حسن_عسکری
#میلاد_امام_حسن_عسکری
#امام_زمان
🔻 #حکاکی_اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺
@hakakiashk
حکاکی اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام
🔻 عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ اَلْمَعْرُوفِ بِابْنِ اَلْكُرْدِيِّ عَنْ م
این ماجرا نکات جالبی دارد
۱- آوازه امام عسکری علیه السلام که بین ۲۲ تا ۲۸ سال سن داشتند در زمان این اتفاق به #کرامت پیچیده بود.
۲- آنقدر کرم امام زیاد بود که کسی که #واقفی مذهب بود، و تا به حال هم امام را ندیده بود و نمیشناخت به امید کَرم امام به خانه حضرت رفت.
۳- در متن روایات هیچ صحبتی از بیان حاجت توسط راوی و پدرش به امام نیست بلکه پدر در مسیر از آرزوی اعطای ۵۰۰ درهم میگوید و پسر در #دل میگوید کاش ۳۰۰ درهم به من بدهد.
۴- رفتار امام با کسی که هم از نظر اعتقادی امام را قبول ندارد و هم ظاهرا تا به حال با او دیداری نداشته طوری است که طرف مقابل از شدت کرامت و بزرگواری احساس شرمندگی میکند.
گویا امام مدت ها منتظر او بوده است.
۵- امام حتی آینده راوی واقفی مذهب را هم با منع کردن از رفتن به سمت همدان و قزوین (کوهستان) تغییر داد و بواسطه اینکه او به منطقه ای دیگر رفت دنیایش آباد شد.
۶- در اعتقادات نباید مقلد بود که تقلید در اعتقاد گاهی میتواند منجر به ندیدن و نشنیدن حق شود، مثل این فرد که امام دنیایش را آباد کرد ولی او بر دین پدرانش اصرار داشت!
از این روایت نکات دیگری نیز میتوان گفت که به همین مقدار اکتفا می شود.
#امام_عسکری
#امام_حسن_عسکری
#میلاد_امام_حسن_عسکری
#امام_زمان
🔻 #حکاکی_اشک | پژوهشی در تاریخ اسلام 🔺
@hakakiashk