eitaa logo
کانال #داستان و #طنز حال خوش
4.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
110 فایل
#خواندنی ، #دیدنی و #خندیدنی ، 🔴🔴نظر، انتقاد ، پیشنهاد @abasalialmasi 🔵کپی پستها با ذکر #صلوات آزاد 👈در این کانال ❌ تبادل ❌ تبلیغ ⛔️ نداریم ✅کانالهای دیگرما👇 🆔 @Basirat_E 🆔 @hzrt_mahdi 🆔 @tavasolnameh 🆔 @Imam_zamani 🆔 @menbar_kotah
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 ✅حرمت برادر مومن عبدالمومن من انصارى گويد: به محضر عليه السلام رسيدم و محمد بن عبداللّه جعفرى هم نزد آن حضرت بود من با محمد تبسمى كردم امام كه مشاهده مى كرد فرمود: او را دوست دارى ؟ عرض كردم : بله ، البته بخاطر شما را دوست دارم . امام عليه السلام فرمود: او برادر توست و مومن برادر مادرى و پدرى مومن است اگر چه از يك پدر نباشند (همه فرزند آدم و حوا هستند). معون است كسى كه به برادرش تهمت زند. ملعون است كسى كه به برادرش خيانت كند. ملعون است كسى كه برادرش را (از كجروى ) پند و اندرز ندهد. ملعون است كسى كه از برادرش غيبت كند. 📚بحار، ج 75، ص 262. کانال و حال خوش 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 ✅سجده شكر هشام بن احمر گويد: همراه عليه السلام در اطراف مدينه حركت مى كردم كه ناگاه از بالاى مركب زانوان خود را خم كرد و بر روى زمين به سجده افتاد و مدتى طول داد سربلند كرد و سوار شد عرض كردم : فدايت شوم چه سجده طولانى كردى ؟ فرمود: به ياد نعمتى افتادم كه خدا به من عطا فرموده است ، دوست داشتم پروردگارم را شكر نمايم . 📚اصول مافغى ، باب الشكر. کانال و حال خوش 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 ✅ارزش كار على بن ابى حمزه گويد: عليه السلام را ديدم كه مشغول كار و فعاليت در زمين خودش بود به گونه اى كه عرق بر بدنش جارى بود به او عرض كردم فدايت شوم ديگران كجا هستند كه شما اينگونه به زحمت افتاديد؟ حضرت فرمودند: اى على ! كسى كه بهتر از من و پدرم بود با دست خود در زمين كار مى كرد. عرض كردم : او چه كسى بود؟ امام عليه السلام فرمود: رسول خدا اميرالمومنين عليه السلام و چ پدران من همه بادست خود كار مى كردند و البته كار كردن عمل پيامبران و جانشينان آنها و بندگان شايسته خداوند است . 📚بحارالانوار، ج 48، ص 115 کانال و حال خوش 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
aghaye-kazemeyin-ataei.mp3
4.09M
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄ ‌ @Fanous هر کی میگه گرفتارم گره افتاده تو کارم... 🥀 شهادت امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد.🥀
💠 ✅شيوه واقعى عده اى به عليه السلام عرض كردند، ما به مردى گذر كرديم كه فرياد مى زد من از شيعيان خالص محمد و آل محمد هستم و مى خواست لباسى را كه در دست داشت بفروشد و مى گفت : چه كسى اين لباس را از من با قيمت بيشتر مى خرد؟ امام كاظم عليه السلام فرمود: مردى كه قدر خود را بداند جهل مى ورزد و خود را ضايع نمى كند. آيا مى دانيد اين مرد خود را مثل چه كسى مى داند؟ او كسى است كه مى گويد: من مثل سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستم در حالى كه طلب زيادى و فروش كالاى خود را دارد و عيبهاى كالا را بر مشترى مى پوشاند و چيزى را مى خرد و با سود بسيار مى فروشد. آيا اين مثل سلمان و ابوذر و مقداد و عمار است ؟ بسيار دور است كه او مثل او آنها باشد. اما چه چيز مانع است كه بگويد: من از دوستداران محمد و آل محمد و از كسانى هستم كه دوستان آل محمد را دوست دارد و دشمنان آنها را دشمن مى دارد. 📚 روضه كافى ، ص 147، ح 73. کانال و حال خوش 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 ✅كمك مشروط مرد فقير و مومنى به محضر عليه السلام رسيد و از او خواست تا گرفتاريش را برطرف سازد. امام عليه السلام در چهره او خنديد و فرمود: سوالى از تو مى كنم اگر جواب آن را دادى دو برابر آنچه را طلب كردى به تو خواهم داد اما اگر جواب سوال مرا ندادى همان اندازه كه در خواست كردى را به تو مى دهم و البته او صد در هم در خواست كرده بود كه با آن كار كند تا زندگى خود را اداره نمايد. مرد فقير عرض كرد: بپرس . امام عليه السلام سوال كرد: اگر آرزوى چيزى در دنيا به تو واگذار شود چه چيزى را آرزو مى كنى ؟ او در پاسخ عرض كرد: آرزو مى كنم كه تقيه در دينم نصيبم گردد و بتوانم حقوق برادران دينى ام را كه بر عهده دارم انجام دهم . امام عليه السلام فرمود: چرا ولايت ما اهلبيت را در خواست نمى كنى ؟ او گفت : اين را كه دارم ، آن را كه ندارم خواستم . و من خدا را بر آنچه دارم شكر مى گويم و از آنچه ندارم در خواست مى نمايم . امام عليه السلام فرمود: احسنت ، دو هزار در هم به او بدهيد. 📚اصول كافى ، باب الطاعة والتقوى . کانال و حال خوش 👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/206700555C6ffd205a92
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
enc_17070877520778551792826.mp3
3.85M
تو را بردند نامردان از این زندان به آن زندان
شدی با خون دل مهمان از این زندان به آن زندان

شنیدم در غل و زنجیر با توهین پی در پی
تو را انداخت زندانبان از این زندان به آن زندان

مناجاتت دو چندان شد پس از هر سجده ات رفتی
صدای جذبه قرآن از این زندان به آن زندان

به جای آه و نفرین ذکر میگفتی و جاری شد
دعای بارش باران از این زندان به آن زندان

عبایت را کشیدند و امان از هتک حرمت ها
شدی حیران و سرگردان از این زندان به آن زندان

تو را بردند نامردان از این زندان به آن زندان ...

سر افطار خوردی تازیانه های محکم را
به جای آب و قدری نان از این زندان به آن زندان

به دست سندی بن شاهک ملعون زمین خوردی
بمیرم با تنی لرزان از این زندان به آن زندان

سکوت و کظم غیظت زهر دشمن را دو چندان کرد
چه مظلومانه دادی جان از این زندان به آن زندان

به یاد جد لب تشنه گلویت سوخت و خواندی
فدایت ایها العطشان از این زندان به آن زندان
enc_17070878197348101269351.mp3
7.85M
تقدیر گریه میکنه
وقتی دور گردنم زنجیر گریه میکنه
میکشه زخم تن من تیر گریه میکنه
در و دیوار برا این پیر گریه میکنه

دل سنگو آب میکنه
وقتی زندانبانم ظرفو پر از شراب میکنه
ناسزا به مادرم میگه
همه عالمو روی سر من خراب میکنه

دل سنگو آب میکنه
وقتی توهین به بابام ابوتراب میکنه
دشمن بنی هاشمه
به جای همه با من تسویه حساب میکنه

سرم افتاده روی این خاک نمور پیکرم افتاده
درد پهلوم یاد مادرم افتاده
چقدر اشک ز چشم ترم افتاده

وای مادر مادر مادر ...