‍ ✍ یک روزمره‌نگاری از تصادف مرد دوچرخه‌سوار و زن ماشین‌سوار 📍صبح روی خط عابر پیاده زنی که خیلی تند هم می‌رفت زد بهم، چرخ جلوی دوچرخه تاب برداشت و محکم خوردم زمین، تقریبا هنوز از رو زمین کامل خودمو جمع و جور نکرده بودم که از همون پشت فرمون دیدمش که در حالی که با لحن و چشم و ابروی سیبیل داری گفت، جمع کن خودتو از جلو ماشین می‌خوام برم جلسه دارم... القصه بعد کلی شاخ و شونه و من خودم ختم روزگارمو می‌خوای ادا دربیاری تلکه کنی و ... و وقتی با شخصیت فرهنگی طور من و حمایت یکی دو عابر پیاده مواجه شد باد گلوش خوابیدو به گرفتن شماره تلفن و یه عکس و وعده سر خرمنی که شوهرم زنگ می‌زنه بهت و ... ازش گذشتم، علی‌رغم اصرار حضار که زنگ بزن پلیس بیاد. #ببینید مال اون آخرای کاره که می‌خواست بذارم بره. 📌اما گفتم فقط به این شرط گذاشتم بری که قول بدی از این به بعد حداقل اندازه حیوون به کسی که بهش میزنی احترام بذاری، پیاده شی ببینی حالش چطوره بعد دنبال جلست باشی 🔺ولی ازون لحظه به بعد ذهنم درگیره چی، زنی رو که بنا بود ریحانه و منشأ جوشش عشق و رحم باشه این‌قدر لات، بی‌عاطفه و خشن کرده؟ 📌حق ندارم بگم محیط وحشی کار بیرون از خونه، سر و کله زدن با ساز و کارهای خشک اداری و بهره‌وری و پروژه و یه مشتی نر نخراشیده امثال خودم نقش مهمی داره تو این مسخ؟؟!! اگه زنا هم لات و گردن کلفت بشن کی پس باید دست نوازش رو سر بشریت بکشه؟ به کی باید پناه ببریم از خستگی روزها و شبها؟ 🔹زنان سرزمینم، بهتون نیاز داریم، زن بمونید، ما هم قول میدیم کم کم به اندازه کافی مرد بشیم که شما لازم نباشه بیاین کمک. 🔻حالا چی‌کار کنم زنگ بزنم به شوهرش چی بگم؟ کلی خرجشه، دست و پامم کوبیده شده. حوصله التماس و کل کل مث گدا گشنه جماعتم سر چندرقاز ندارم! #اشتغال_زنان  #مردانگی_زنان ✍ محسن آقایی https://www.instagram.com/p/B7xeFV7Jm59/?igshid=hm2d6j5pwgns ✌جنبش مردمی حلال‌زاده‌ها 📡  @HalalZadeha