eitaa logo
🌺 حالِ خوب 🌺
827 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
2.2هزار ویدیو
24 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم 🌺هدف کانال، ایجاد حالِ خوب معنوی و افزایش بصیرت در عرصه های مختلف فرهنگی و سیاسی برای اعضای محترم میباشد. اللهُمَّ غَیِّر سُوءَ حالِنا بِحُسنِ حالِکَ
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 💖 یاس نبـی 💖
جمعیت2چهار گروه موافق فرزندآوری.mp3
2.73M
🚨 پاسخ به شبهات مرتبط به جمعیت و فرزندآوری ⭕️ قسمت دومحجت الاسلام محمدمسلم وافی ⌚️ رادیومعارف سال ۱۳۹۱
هدایت شده از 💖 یاس نبـی 💖
°|♥️|° چشم قشنگه: اوهوم! خانوم حواستون کجاست؟! اوه اوه از اون موقع دارم همینجوری عین بز پسر مردمو دید میزنم وای آبروم رفت! خودمو جم و جور میکنم.. _بله آقا! من اصلا دوس دارم بگم باطل میکنه شما مفتشی؟! چشم قشنگه: نخیر مفتش نیستم، طلبه هستم و باید مشکلات دینی افراد رو حل کنم! _عه! پس امامه ات کو؟! اصلا عبام نداری که! چشم قشنگه: یعنی بنظر شما هرکس لباس نداشته باشه طلبه نیست! _نه نیست! چشم قشنگه: بابا خانوم شما عجب رویی دارید ها! روحانی که تا اون موقع ساکت بود با صدایی که توش خنده موج میزد گفت : جواد از تو بعیده! دخترگلم بی ادبی پسر منو ببخشید. اوه اوه فامیل در اومدن! _عه چیزه.. یعنی چیزه! آهان یعنی میخواستم بگم نه بابا این چه حرفیه خداببخشه. روحانی: ممنون دخترگلم لطف کردی التماس دعا چشم قشنگه: |: من: (: روحانی: (: فاطی: /: با فاطمه به طرف بچه ها برگشتیم ولی فکرم پیش چشمای پسره بود!! وای خدایا خودت ببخشم من که چشم ناپاک نبودم. فاطی: واااای خاک تو سرم! _عه خاک تو سر من! چرا تو سر تو؟! فاطی: بچه ها رفتن! حالا تو این شلوغی چجوری پیداشون کنیم بدبخت شدیم فائزه خدا لعنتت کنه! _فاطی :| مگه عصر حجره؟! بابا زنگ میزنیم پیداشون میکنیم دیگه! فاطی: عه راس میگی ها! بزنگ ببین کجان. _از دست تو.. گوشیمو از جیب شلوارم بیرون آوردم _وااای فاطی شارژ برقی نداشتم خاموش شده‌.. توهم که گوشیت تو ماشینه‌.. فاطی: وای فائزه یه کاری کن! برو از یکی گوشی بگیر :| یک آن یه فکر به ذهنم رسید... حاج آقا و پسرشون.. آروم و متین به سمتشون حرکت کردم هنوز همونجا بودن.. _ببخشید حاج اقا! حاجی: شمایید دخترم.. بفرمایید؟ _حقیقتش ما از دوستامون جدا شدیم حالاهم گوشیم شارژ نداره باهاشون تماس بگیرم.. میشه از گوشی شما استفاده کنم؟! حاجی: عه این چه حرفیه دخترم. جواد جان گوشیتو بده تا تماسشونو بگیرن. جواد (همون چشم قشنگه خودمون): بله بفرمایید.. وقتی گوشیشو به طرفم گرفت دستامو بردم جلو برای گرفتنش که یهو یه لرزش کاملا ضایع افتاد توی دستام! به هر بدبختی بود گوشی رو از دستش گرفتم.. تا رسید دستم قفل شد دوباره روی صفحه قفل نوشته بود "سید محمد جواد" وای خدا اونم سیده.. _ببخشید قفل شد! آقا سید آروم جوری که من نفهمم (البته ارواح عمش یجوری اتفاقا گفت من بفهمم :| ) گفت: از بس استخاره کردید موقع گرفتنش دیگه.. گوشی رو دوباره دستش دادم اونم رمز و زد و بهم پس داد. حالم بی خود و بی جهت گرفته بود.. °|♥️|°