eitaa logo
هَم کَلام🕊️
3.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
10 فایل
با من هَم کَلام شو تو دردات رو بگو من روش مَرهَم میذارم🌿 اینجا پاتوق نوجوونای باانگیزس هر چه می خواهد دل تنگت بگو رفیق🫀 https://daigo.ir/secret/3726010416 @fatemeh_tajeryan تبلیغاتمون👇🏻 https://eitaa.com/hamkalamtab کپی؟⑤صلوات براظهوراقا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌈همممه ی آدما تو زندگیشون مساله و سختی زیاد دارن، چون این طبیعت زندگیه. هیییچ کسی رو نمیتونی پیدا کنی بدون سختی زندگی کنه
. اینقدرخودتونوبه‌درودیوارنکوبین‌ماهافقط‌داریم‌زندگی‌می‌کنیم...🥲 بیاین‌ازبالابه‌همه‌چی‌نگاه‌کنیم‌تابرامون‌کوچیک‌بشن...👌🏻✅ بیاین‌دیگه‌نگیم‌خانوم‌مشکل‌داریم‌،بگیم‌مسله‌داریم،✅ می‌دونین‌چرا؟👇🏻👇🏻 .
. 🌈چون‌مسله‌حل‌شدنیه‌ حتی‌اگه‌خیلی‌سخت‌باشه‌ ولی‌مشکل‌نه... .
⛈️حالا سختی ها که تو زندگی همه هست به کنار 😈 شیطان کاری میکنه که تو اگه ۱٠ تا نعمت داری و ۲تا سختی👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 ⛈️اوووون قدددر این سختی ها رو تو چشم تو بزررررگ جلوه میده که نتونی نعماتت رو ببینی و حالت همیشه بد باشه🤦🏻‍♀️
🌱آیه ۱۷سوره اعراف از قول شیطان میگه✨
💙ثم لأتينهم منۢ بيۡن أيۡديهمۡ ومنۡ خلۡفهمۡ وعنۡ أيۡمنهمۡ وعن شمائلهمۡ ولا تجد أكۡثرهمۡ شكرين یعنی از همممه جهات انسان ها را در بر میگیرم (فکرشون رو معطوف به نداشته هاشون می کنم) تا اکثر آنها شاکر نباشند😞
و دقییییقا واسه همینه که میگم شکرگزاری بهترین راهه برای رسیدن به حال خوب رفیقم 🫀🫂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 ✨خدایا چگونه مرا رها می‌کنی در صورتی که عهده‌دار من شده‌ای؟ 🥺 امام حسین (ع)، دعای عرفه ✨خدا تو رو رها نکرده رفیقم 🫀 ✨بریم نماز که حسابی حالمونو خوب میکنه🙏🏻 🕊|@ham_kalam
۱۶ شهریور روز عروسی آقا سعید بود خیلی خوش گذشت ولی از رفتار حمید مشخص بود زیاد سرحال نیست. ته چشم‌هایش نگرانی داد می‌زد. به خاطر ازدواج برادر دوقلویش یک جور خاصی شده بود بعد از مراسم جلوی در تالار منتظرش بودم، اما حمید آنقدر در حال و هوای خودش غرق بود که حواسش پرت شد و من را بعد از مراسم در حیاط تالار جا گذاشت. چند قدم که رفته بود تازه یادش افتاد من هم هستم. کمی ناراحت شدم به خنده چند تا تیکه انداختم و حسابی از خجالتش درآمدم:«ماشالله حمید آقا! به به ببین ما با کی داریم میریم سیزده به در؟ با کی داریم میریم پیک نیک؟! روی دیوار کی داریم یادگاری می‌نویسیم؟ آخه کی زنشو جا می‌ذاره؟!» اینطور جاها دوست داشتم آب و روغنش را زیاد کنم تا بیشتر تحویلم بگیرد به خاطر همین فراموش کردن با شرمندگی کلی معذرت خواهی کرد. به حمید حق می‌دادم بالاخره بعد از این همه سال، دو برادری که با هم بزرگ شده بودند داشتند سراغ زندگی خودشان می‌رفتند و این خیلی سخت بود. خندیدم و گفتم بله حق دارین حمید آقا منم خواهر دوقلوم ازدواج می‌کرد ممکن بود همچین کاری کنم شما که جای خود داری. بعد از عروسی آقا سعید، مهمترین کار ما اجاره کردن یک خانه مناسب بود. حمید نظرش این بود که یک خانه بزرگ اجاره کنیم. دوستاش بهترین‌ها را برای من فراهم کند. اولین خانه‌ای که رفتیم حدود ۱۲۰ متر بود خیلی بزرگ و دلباز با نور عالی. قیمتی که بنگاه گفته بود با پس انداز حمید جور در می‌آمد. تقریبا هر دوتایی خانه را پسندیده بودیم. خوشحال از انتخاب خانه مشترک مان از در بیرون آمدیم. 🕊|@ham_kalam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا