#خاطرات_شهید
●با ورود به سپاه منبع درآمدی پیدا کرد واو یاد گرفته بود که دست دیگران را بگیرد. به چند خانواده که فرزند یتیم داشتند کمک خرجی می رساند.
●اگر کسی مریض بود یا به وام نیاز داشت تا کسی ضامن شودحتما پیش قدم می شد ولی هیچ وقت از موقعیتش در محیط کار ودر جاهای دیگر سوء استفاده نمی کرد. همیشه راضی به حق خودش بود.
●در سال 1378 به عضویت رسمی سپاه شهید بروجردی درآمد ولی از کارها ومسئولیتش برای کسی حرفی نمی زد. در همان سال هیئت” یازینب(س)” را تاسیس کرد وخود مداحی و میانداری می کرد.
#شهیدتفحص_محمد_زمانی🌷
ولادت: ۱۳۵۵/۰۱/۲۰شهرری
شهادت: ۱۳۸۰/۰۹/۲۶ ،فکه
#هم افزایی_شهدایی
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯
🖤🖤
#خاطرات_شهید
«شهید محمد معماریان»
یکبار برای نماز صبح خواب ماند.
نور آفتاب از لای پنجره اتاق، خورده بود توی صورتش، و چشمهایش را باز کرده بود..
با صدای گریهاش خودم را رساندم توی اتاق!
نشسته بود میان رختخوابش و با گریه، پشت سر هم میگفت: چرا بیدارم نکردید؟😭
نمازم قضا شد، خوب شد؟
حالا مگر جرئت داشتم بگویم مادر اصلا هنوز
نماز برای تو واجب نیست..
فقط قول دادم از آن به بعد یادم نرود صدایش بزنم.
🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّڪَالفَࢪَج🍃
🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷
✨بسمِ رَبِّ الشُهَدا✨
✍#خاطرات_شهید📃
💐#آرزو
🌷سه چهار ساعت قبل از زمان شهادت، با شهید مرتضی ناهار خوردیم و داشتیم استراحت می کردیم. همین جوری دراز کشیده بودیم، یک پتوهم کشیده بودیم روی دو تا مون. به شهید مرتضی گفتم: مرتضی من خیلی دوست دارم جانباز مدافع حرم باشم.
🌹شهید مرتضی گفت: نه بابا جانباز مانباز رو ول کن یا شهادت یا هیچی!
💠گفتم : نه بابا من سه تا بچه دارم اینهارا کی بزرگ کند؟
گفتم من دوست دارم جانباز بشم.
مرتضی گفت : فقط شهادت.
یعنی همان شد همان چیزی که می خواستيم ...🕊😔
✏️#راوی:همرزم شهيد
🥀نام را گمنـامتر ڪن
رو سفیـدت میڪند
عاشق زهرا (س) شوی ؛
آخـر شهیـدت میڪنـد ...🕊
📖ڪلام شهید :
🌹اگر پیڪرم برگشت ...
دوســت دارم
سنگ قبری برایم نگذارند
برایم سخـت است
سنگ مزار داشته باشم و
حضرت زهرا بینشان باشند.🕊
💐ولادت : ۱۳٦٦/۱۲/۰۹ تهران
🌷شهادت: ۱۳۹٦/۰۸/۲۳ دیرالزور سوریه(البوکمال)
🥀#پاسدار_مدافع_حـرم
#شهید_مرتضی_عبداللهی
#سالروز_شهـادت🕊
╭━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╮
@hamafzaeieshohadaei
╰━━⊰🦋°🇮🇷°🦋⊱━━━━━╯