eitaa logo
💙همایشهای مهدویت💙
71 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
3.3هزار ویدیو
52 فایل
هدف💙همایشهای مهدویت💙 معرفت افزایی عزیزان نسبت به علوم ومعارف مهدویت ونیز به همراه مطالب دیگه افزایش یادمولا وقدمی برای تعجیل در ظهورشون ان شاءالله به امید رهایی هرچه سریعتر مولای بی گناهمون از زندان طولانی غیبت😭 مدت زمان زندان تاکنون نزدیک به۱۲۰۰سال🥺
مشاهده در ایتا
دانلود
💙همایشهای مهدویت💙
سال۳۷۳ هجری قمری
‍ 😌به مناسبت سالروز تاسیس مسجد مقدس جمکران به امر امام عصر علیه السلام (۱۷ رمضان سال۳۷۳ هجری قمری) 💫بازسازی مسجد تازه شروع شده بود.💫 🌱برای بنایی، آب را از قم می آوردند. سخت بود. 🌱قرار شد به حفر چاه. رفت تهران. 🌱با یک شرکت حفّاری صحبت کرد. چک داد تا بیایند و چاه حفر کنند. 🌱جایی از زمین جمکران، برای حفر چاه انتخاب شد. 🌱قرار شد از شنبه شروع کنند. شب جمعه، در صحن مسجد، مشغول راز و نیاز بود که دستی بر شانه اش نشست. ❤️قاصدی بود از طرف صاحب مسجد؛ 😍حضرت، پیغام داده بودند که: 💥«آنجا نه! آنجا بعدها بخشی از مسجد میشود. به آب هم نخواهد رسید!» 💧قاصد حجت خدا، جای دیگری را برای حفر چاه نشانش داد. 🌱صبح شنبه شد. 🌱از مهندسان حفاری انکار که جای تازه مناسب نیست. 🌱از او اصرار که فقط همین جا! 🌱تعهد داد و مسئولیت همه چیز را بر عهده گرفت. 🌱چند روز بعد، مهندس ها آمدند سراغش؛ خوشحال و حیرت زده! 💧آسانتر از همیشه به آب رسیده بودند. 💦آب که جاری شد، ماند تامین مبلغ چک. 🤲متوسل شد به صاحب جمکران! ⚠️روز قبل از موعد چک، اتفاقی افتاد. 🌱صاحب شرکت حفاری و پسرش آمدند مسجد. 🌱مشتاق اینکه بدانند کار چه کسی بوده، جانمایی تازه چاه. 🌱از حاج آقای لطیفی نسب شنیدند که: 💙«این مسجد صاحب دارد.»💙 😘گفتند: پس این چاه هم هدیه ما به مسجد جمکران. 🕊چک را پس دادند و گره،گشوده شد. 📚 راه وصال، ص۱۱۹
‍ 😌به مناسبت سالروز تاسیس مسجد مقدس جمکران به امر امام عصر علیه السلام (۱۷ رمضان سال۳۷۳ هجری قمری) 💫بازسازی مسجد تازه شروع شده بود.💫 🌱برای بنایی، آب را از قم می آوردند. سخت بود. 🌱قرار شد به حفر چاه. رفت تهران. 🌱با یک شرکت حفّاری صحبت کرد. چک داد تا بیایند و چاه حفر کنند. 🌱جایی از زمین جمکران، برای حفر چاه انتخاب شد. 🌱قرار شد از شنبه شروع کنند. شب جمعه، در صحن مسجد، مشغول راز و نیاز بود که دستی بر شانه اش نشست. ❤️قاصدی بود از طرف صاحب مسجد؛ 😍حضرت، پیغام داده بودند که: 💥«آنجا نه! آنجا بعدها بخشی از مسجد میشود. به آب هم نخواهد رسید!» 💧قاصد حجت خدا، جای دیگری را برای حفر چاه نشانش داد. 🌱صبح شنبه شد. 🌱از مهندسان حفاری انکار که جای تازه مناسب نیست. 🌱از او اصرار که فقط همین جا! 🌱تعهد داد و مسئولیت همه چیز را بر عهده گرفت. 🌱چند روز بعد، مهندس ها آمدند سراغش؛ خوشحال و حیرت زده! 💧آسانتر از همیشه به آب رسیده بودند. 💦آب که جاری شد، ماند تامین مبلغ چک. 🤲متوسل شد به صاحب جمکران! ⚠️روز قبل از موعد چک، اتفاقی افتاد. 🌱صاحب شرکت حفاری و پسرش آمدند مسجد. 🌱مشتاق اینکه بدانند کار چه کسی بوده، جانمایی تازه چاه. 🌱از حاج آقای لطیفی نسب شنیدند که: 💙«این مسجد صاحب دارد.»💙 😘گفتند: پس این چاه هم هدیه ما به مسجد جمکران. 🕊چک را پس دادند و گره،گشوده شد. 📚 راه وصال، ص۱۱۹