✍️ از فلسطین تا فلسطین
#قسمت_اول 👇
⭕️نقشه را یک بار دیگر نگاه کردم تا نشانی را اشتباه نفرستم.
تقاطع خیابان فلسطین و خیابان جمهوری
⭕️صف طولانی بود و کُند.
و البته فرصتی بود برای گفت و گوی دهه هشتادی ها و نودی ها با ما دهه شصتی ها. بیشتر افراد اولین بارشان بود پا در این خیابان و صف می گذاشتند.
⭕️از شهرضا آمده بود. گردن دراز می کرد تا آقا را ببیند. اما ستون روبرویش مانع بود. به رفیقش حمید که چند متری آن ور تر نشسته بود می گفت: «تو چیزی می بینی؟!»
ادامه دارد ...
#روایت_دیدار
#نوجوان
☘️🌸
✍️از فلسطین تا فلسطین
2️⃣ #قسمت_دوم 🔻🔻
🔶وارد جلسه که شدم با تعجب دیدم آقا نشسته اند و گروه سرود شروع کرده اند.
حیف شد. لحظه ی ورود آقا و موج جمعیت که این طرف و آن طرف می رود که رهبر و مقتدای خود را ببیند، لحظه ای است به یاد ماندنی.
🔶از نگاه ها و سرک کشیدن ها و گه گاهی اشک ریختن ها این جور بر می آمد که بیشتر جمعیت اولین بار بود آقا را از نزدیک می دیدند.
خیلی ها روی دستانشان شعار هایی را نوشته بودند. برخی به دوربین ها نشان می دادند و برخی هم جوری دستشان را بالا می آوردند که گویی آقا می بیند و شاید منتظر عکس العمل آقا بودند.
🔶هنوز فضا پر از همهمه بود و هوا کم کم داشت گرم و شرجی می شد. هر کسی هم وارد جلسه می شد جمعیت را می شکافت تا جلو و جلو تر برود.
🔶ناگهان مجری نام یک میهمان را برد که یک دفعه جمعیت، نوجوانی اش گل کرد و من برای اولین بار در حسینیه امام خمینی ره صدای 👏دست زدن و گاهی 😚سوت زدن را شنیدم 😄
ادامه دارد ...
#روایت_دیدار
#نوجوان
☘️🌸
✍ازفلسطین تافلسطین
کارتم را محکمتر فشار میدهم تا مطمئن شوم همراهم است. این کارت، در این لحظات، مهمترین وسیلهی من و مجوز ورود من برای دیدار است.
از همهجای ایران آمده بودند؛ با لباسهای محلیِ گیلانی، کردی، با روسریها و ساقدستهای یکرنگ، خلاصه همه و همه با تمام سلایقمان، در یک صف قرار گرفته بودیم. صف دیدار آقا...
چهرهها خیس بود از اشک. از همان لحظهی ورود آقا، تا دم گرفتن با نوای محزون و زیبای《الله اکبر الله اکبر...نَحنُ ابنا الحیدر
الله اکبر الله اکبر...جِئنا مِن فَتحِ خِیبَر》مهدی رسولی که با بغضی از غم و خشم، آمادگیمان را برای مقابله با نسلکشی دشمن اعلام میکردیم.
به امید آن پیروزی نزدیک و نه چنداندیر....
#روایت_دیدار
#نوجوان
دبیرستان دخترانه صدرا دوره اول دزفول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍از فلسطین تا فلسطین
💠روایتی از نوجوانان مدرسه پسرانه صدرای اهواز👇
#قسمت_اول
📌 امروز دوشنبه قراره در مدرسه نمایشگاه «سفارت خانه مقاومت» افتتاح بشه کارها توسط بچه ها در حال انجام بود ظهر شد و بچه ها رفتند ساعت ۵ بعد از ظهر تلفن زنگ خورد یکی از دوستان خبر شوکه کنندهای را داد. خبر این بود شما به دیدار با مقام معظم رهبری دعوت شده اید
باورش سخت بود اما حقیقت داشت فرصت محدود، باید سریعتر اسامی به تهران ارسال می شد حالا از بین ۲۰۰ دانش آموز انتخاب خیلی مشکل . با هر سختی که بود افراد مشخص شدند و اسامی ارسال شد سهشنبه باید حرکت میکردیم اما هنوز برای سفر هیچ کاری نکرده بودیم فردا صبح وقتی خبر دیدار در مدرسه منتشر شد سالن مدرسه به هوا رفت و بچهها تصور میکردند که همه آنها را میبریم اما وقتی متوجه شدن که افراد معدودی را میتوانیم ببریم به ناگهان همه معترض شدند با هر دشواری که بود افراد انتخاب شده با بدرقه سایر دانش آموزان به سمت پایانه مسافربری حرکت کردند نکته نامشخص این سفر حضور سرپرست بود مسئولین میگفتند قول صددرصد نمیدهیم که شما هم در حسینه بروید اما انگار یک حسی میگفت شما هم افتخار دیدن روی یار را دارید. در اتوبوس بچهها با هم صحبت میکردند یکی می گفت برای آقا مداحی کنیم دیگری صحبتی دیگر و... مسیر عجیب طولانی شده بود هرچی نگاه به جاده می انداحتیم خبری از رسیدن نبود ساعت از ۱۲ نیمه شب هم گذشت و ما هنوز به عشق دیدن آقایمان سختی ۱۳ ساعت سفر را تحمل کردیم تا اینکه سرانجام ساعت ۲ نصف شب به مقصد رسیدیم.
حالا ما در تهران هستیم ...
ادامه دارد ...
#روایت_دیدار
#نوجوان
🌸🍀
هدایت شده از سازمان مدارس صدرا
15.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽مستند «به وقت دلتنگی»
🔰حس وحال دانش آموزان صدرا در بدرقه همکلاسی هایی که به محضر مقام معظم رهبری مدظله العالی شرفیاب شدند.
🏷 دبیرستان دوره اول پسرانه صدرا در اهواز
#هفته_نوجوان
#روایت_دیدار
#مدارس_صدرا
💠 معاونت پرورشی سازمان مدارس صدرا 💠
@Sadraorg_ir