💠قسمت پانزدهم #داستان_ظهور
🔻لشكر به سوى مكّه باز مى گردد
✅ما هنوز از شهر مكّه فاصله زيادى نگرفته ايم كه خبر ناگوارى از آن شهر به ما مى رسد.
🔸به امام خبر مى رسد مردم مكّه شورش و انقلاب كرده اند و فرماندار شهر را به قتل رسانده اند. ۱۳۳
اكنون امام دستور مى دهد تا لشكر به سوى مكّه باز گردد.
خبر به مردم مكّه مى رسد. آنها مى دانند كه نمى توانند با اين لشكر مقابله كنند، 🔸بنابراين با گريه، خدمت امام مى رسند و مى گويند: «اى مهدى آل محمّد، توبه ما را بپذير». ۱۳۴
🔹شما فكر مى كنيد آيا امام توبه آنها را مى پذيرد؟
🔸آرى درست حدس زده ايد، او فرزند همان كسى است كه وقتى نگاهش به «ابن مُلجَم» افتاد به پسرش، امام حسن (ع) فرمود: «پسرم با او مهربان باش و در حقّ او احسان كن، مبادا او گرسنه بماند». ۱۳۵
على (ع) در حالى كه فرقش با شمشير ابن ملجم شكافته شده بود، سفارش قاتل خويش را به فرزندش مى كرد!
امام زمان فرزند همان على (ع) است. او تمام مردم مكّه را مى بخشد!
به راستى، كدامين حكومت است كه چنين عطوفت و مهربانى داشته باشد؟
آيا تا به حال شنيده اى كه مردم شهرى قيام كنند و فرماندار را كه نماينده حكومت است به قتل برسانند؛ امّا آن حكومت همه مردم را ببخشد؟
👌آنانى كه مردم را از امام زمان و دوران ظهور مى ترسانند، ندانسته آب به آسياب دشمن مى ريزند.
✅چرا ما ندانسته، چنين عمل مى كنيم؟
چرا به جاى آنكه شوق و اشتياق مردم را به ظهور زياد كنيم، آنان را بيشتر مى ترسانيم، اين همان چيزى است كه دشمنان مكتب تشيّع مى خواهند.
امام زمان ما، مظهر رحمت و مهربانى خداوند است.
🔸او مى آيد تا مردم دنيا، مهر و محبّت را در وجود او بيابند. ۱۳۶
🔸به هر حال امام، تمام مردم مكّه را مى بخشد؛ فرماندارى جديد براى شهر مشخص و سپس به سوى مدينه حركت مى كند. ۱۳۷
✅هنوز چند منزل از مكّه دور نشده ايم كه خبر جديدى مى رسد: مردم مكّه بار ديگر انقلاب كرده و فرماندار جديد را هم كشته اند.
🔸امام اين بار تصميم مى گيرد تا شهر مكّه را از وجود آن ظالمها پاك كند. او گروهى از ياران خود را به مكّه مى فرستد تا در اين شهر امنيت و آرامش را برقرار كنند. ۱۳۸
〰〰〰〰〰〰
🔻انتقام از دشمنان مهتاب
✅لشكر امام زمان به مدينه، شهر پيامبر نزديك مى شود.
اگر چه تعداد زيادى از سپاه سفيانى، در سرزمين «بَيْدا» هلاك شدند؛ امّا هنوز گروهى از آنان شهر مدينه را در تصرّف دارند.
🔹آنان در شهر مدينه جنايت هاى زيادى كرده اند و مسجد و حرم پيامبر را ويران كرده اند.
لشكر امام وارد مدينه مى شود و شهر به تصرّف امام در مى آيد.
🔹امام وارد مسجد و حرم پيامبر مى شود و دستور تعمير آنجا را مى دهد.
آرى، اينجا، مدينه است، شهر حزن و اندوه!
🔹در مدينه بود كه گروهى جمع شدند و درب خانه وحى را آتش زدند، هنوز صداى گريه فاطمه (س) در شهر طنين انداز است، قدم به قدم اين شهر، شاهد مظلوميّت فاطمه (س) است.
🔸امام مى خواهد تا از دشمنان مادر مظلومش انتقام بگيرد. اگر ديروز نامردهايى، درِ خانه فاطمه را آتش زدند، امروز به امر خدا، آنان زنده مى شوند تا محاكمه شوند و در آتشى بس بزرگ سوزانده شوند. ۱۳۹
🔹و اينجاست كه دل هر شيعه اى شاد و مسرور مى شود.
آرى، امروز دشمنانِ فاطمه (س) در آتش مى سوزند و به سزاىِ عمل ننگين خود مى رسند و همه دوستان خدا شاد مى شوند.
🔹امام بعد از اينكه برنامه هاى خود را در شهر مدينه انجام داد به سوى شهر كوفه حركت مى كند؛ زيرا خداوند چنين خواسته است كه #پايتخت_حكومت_مهدوى، كوفه باشد.