⭕️ شهردار تهران چرا درباره فساد کرسنت سخن گفت؟
✔️ تکجملهای که آب ریختن به لانه مورچگان شد!
✍️ نام علیرضا زاکانی با افشاگری از پرونده فساد بزرگ کرسنت گره خورده است. او بیش از یک دهه از زندگی سیاسی خود را پای افشا و محاکمه عاملان این خیانت بزرگ گذاشته است. زاکانی در دوران نمایندگی خود پرونده های فساد و تخلف سیاسی بزرگی از جناح راست و چپ و از وزیر تا برادر رئیس جمهور و از دادستان تهران تا وزیر اطلاعات به سرانجام رسانده است. در این میان پرونده کرسنت یکی از پرونده ها باز برای او محسوب می شود که این روزها با همت قوه قضاییه، نهادهای امنیتی و نمایندگان مجلس به فینال خود نزدیک می شود.
🔸اما پرونده کرسنت با مافیاهای سیاسی و اقتصادی بزرگی در سپهر سیاسی ایران گره خورده است و اسامی افرادی همچون مهدی هاشمی رفسنجانی و بیژن زنگنه در آن به وضوح به چشم می خورد. به این اسامی، نام دو رئیس جمهور یعنی محمد خاتمی و حسن روحانی را نیز باید اضافه کرد که هر کدام دورانی از سرگذشت این پرونده در زمان ریاست جمهوری آنها رقم خورده است. به همین دلیل پرونده کرسنت فراتر از زاکانی برای جمهوری اسلامی نیز جنبه حیثیتی پیدا کرده و باید این لکه سیا را از دامن پاک خود دور کند.
🔸این روزها بیژن زنگنه و رسانه های وابسته و حامی اصلاحات و دولت حسن روحانی تلاش می کنند، در مسیر رسیدگی قضایی به این پرونده خلل ایجاد کنند. این جریانات حمله به شهردار تهران را که بخش اعظمی از سرنوشت این روزهای پرونده کرسنت را از چشم او می بینند، مورد هجمه مجدد قرار دادند. شهردار تهران چند روز قبل تنها یک جمله کوتاه درباره کرسنت گفت: «جمهوری اسلامی تکلیفش را با مقصران خسارت کرسنت مشخص کند». همین تک جمله کفایت می کرد که جریان رسانه ای اصلاحات و اعتدال که پدرخوانده هایشان سالها سابقه حضور در مسئولیت های کلان و عدم اقدام موثر در مسائلی همچون آلودگی هوا و ترافیک پایتخت را در کارنامه داردند، از عدم حل این مشکلات در فاصله تنها چند هفته از دوران جدید مدیریت شهری در رسانه های خود انتقاد کنند! حمله با محور آلودگی هوا و ترافیک و مترو در واقع رمز حاشیه سازی برای روند رسیدگی به پرونده فساد بزرگ کرسنت است. اما واقعیت این است که آنها از سخن گفتن زاکانی میترسند و می دانند او هر سخنش می تواند روند نحوه رسیدگی به این پرونده را تحت تاثیر قرار دهد.
🔸در این میان برخی نیز از این نکته غافل هستند که پرونده کرسنت آنقدر برای جمهوری اسلامی حیثیتی شده است که اظهارات شهردار تهران در واقع بخش از ادای وظیفه ای است که بسیاری دیگر از مسئولین فعلی جمهوری اسلامی نیز برای کمک به سرانجام رساندن آن بر عهده دارند. از سوی دیگر که اگر زنگنه و تیمش محاکمه نشوند، ایران مجبور به پرداخت ۱۲.۴ میلیارد دلار خسارت به کرسنت خواهد بود که معادل نصف بودجه عمومی یک سال کشور خواهد بود و سهم هر ایرانی هم نزدیک به ۴ میلیون تومان خواهد شد! آیا مسئولی در انقلاب اسلامی می تواند نسبت به برداشت ظالمانه چهار میلیون تومان از جیب هر شهروند ایرانی در این شرایط اقتصادی بی تفاوت باشد؟!
🔸البته شهردار تهران در حالی این روزها مشغول طرح ریزی و آغاز اجرای طرح های کلان فنی شهرداری برای اداره پایتخت است که علاوه بر آن، مبارزه با فساد برای شخص او و پس از مدیر شدنش بسته نشده است. گرچه دکتر زاکانی دیگر در جایگاه نمایندگی مجلس نیست و نمی تواند بحث فساد را با حال و هوای وظایف ذاتی یک نماینده پیگیری کند ولی این روزها در جایگاه یک مدیر ارشد با بحث فساد برخورد می کند. روش او اینبار در مبارزه با فساد متفاوت شده است. روشی که تمرکزش بر خشکاندن سرچشمه فساد در شهرداری تهران تمرکز دارد. زاکانی در اولین گام بزرگ، انضباط مالی در شهرداری را با بستن 1200 حساب آغاز کرد. حساب های مختلفی که البته خود سرچمشه فسادهای جدی در شهرداری تهران می شدند. در فرامتن انضباط مالی ایجاد شده در شهرداری تهران تلاش حقیقی و پایدار برای خشکاندن سرچمشه های فساد، نهفته است و البته دیر نخواهد بود که اخبار خوبی نیز درباره دستاوردهای آن منتشر شود.
#مهدی_جهان_تیغی
🔴 هدف تجمع برلین فراتر از تجزیه ایران هست!
👤 #مهدی_جهان_تیغی
🔹 پشت پرده سیاسی و ضدامنیتی تجمعات اپوزسیون خارج نشین
🔸 تجمع اپوزیسیون مخالف جمهوری اسلامی در برلین آلمان از زوایا مختلفی بررسی آن اهمیت دارد. در پس پرده این تجمعات اهداف و یا سرنوشتی دیده می شود که نهایتا فراتر از تجزیه ایران هم برای آن قابل تصور است.
1️⃣ ضدانقلاب با روشهای متعددی در هفتههای اخیر تلاش کرد که تجمع چشمگیری در داخل ایران راه بیافتد ولی نهایتا اغتشاشات چند نفره در برخی نقاط کشور نصیبش شد. اولین هدف تجمعات خارج از کشور جنبه الهام بخشی برای داخل ایران است. البته این هدفگذاری از پایه غلط است چون میان محاسبات، خواستهها و سلایق سیاسی و به خصوص علایق فرهنگی هستههای اصلی تجمع کننده خارج از ایران با عموم مردم داخل ایران فاصله چشمگیری مشاهده میشود. به عنوان نمونه میتوان به مصادیق بارز برخی هنجارشکنیهای تجمع برلین اشاره کرد. دیروز گردانندگان تجمع برلین با افتخار از جدیترین خواستهها و آرزوهای خود یعنی نقش دادن جدی به همجنسگرایان در آینده ایران رونمایی کردند. این در حالیست که این موضوع به لحاظ فرهنگی و عرفی در داخل ایران به شدت منفور و طرد شده است.
2️⃣ هدف بعدی تجمع برلین نشان دادن ویترین جدید از اپوزیسیون با معرفی و برجستهسازی چهرههای همچون حامد اسماعیلیون است. این تغییر ویترین البته به منزله تغییر اهداف راهبردی اپوزیسیون یا نشانه تطور فکری عمیق در آنها نیست. حامد اسماعیلیون جدای از منافقین، سلطنت طلبها، تجزیه طلبان، کومله، جیش العدل و ... نیست و البته به بخشی از اینها نزدیکتر و به برخی دیگر دورتر است، اما وظیفه او این است که در تجمعاتش هیچکدام را طرد نکند بلکه چهره واحدی از اپوزیسیون چهل تکه نشان بدهد. او باید چهرهای نو برای نمایندگی قصههای اجتماعی جدید باشد. طبیعی است که دیگر اپوزیسیونسازی و تولید نفرتهای کاذب با داستان سرایی از اعدامهای سال 67 چندان امکانپذیر نیست و باید بر قصههای همچون ماجرای هواپیمای اوکراینی و داستانکهای تأثیرگذاری مثل وفات مهسا امینی و گشت ارشاد با روایتهای خاص ضدانقلاب تمرکز شود. قصه گویی حامد اسماعیلیون هم البته دوام نخواهد داشت و ابعاد او نیز همانند اسلافش بیشتر از این برای افکار عمومی روشن خواهد شد.
3️⃣ اما با احتساب تعداد پرچمهای که در تجمع برلین بلند شد، ایران نهایتا باید به چهار الی هفت تکه تبدیل شود. نقشهای که «جیمز برنز» وزیر خارجه آمریکا در سال ۱۳۲۴ شمسی پس از جنگ جهانی دوم کشید و مبتنی بر جدایی قومیتها در ایران هست. تبدیل ایران به چند کشور کوچکتر البته در شرایط عادی ممکن نخواهد شد، چون پیاده سازی تجزیه ایران به سادگی امکان ندارد و حتی بالفرض نبود جمهوری اسلامی نیز عقبه وطن پرستی در ایران بگونهای است که تجزیه ایران با یک معاده و توافق سیاسی بین چند گروه و حزب دست ساخته صورت نمیپذیرد بلکه با خونریزی و جنگ داخلی گسترده همراه خواهد شد. به همین دلیل از یک طرف با وقوع جنگ داخلی سنگین و غیر قابل مهار و مهیا شدن زمینه دخالت خارجی در محیط داخلی ایران و از طرفی دیگر میزان شدید بیاختیاری و اطاعتپذیری شدید سران گروه های استقلال طلب از سرویسهای امنیتی کشورهای غربی، فراتر از تجزیه، خطر مستعمره شدن بخشهای متعددی از ایران محتملتر خواهد بود. یعنی همان استقلال ظاهری و محدود نیز برای تجزیهطلبان نیز در واقعیت بدست نخواهد آمد.
4️⃣ جامعیت نظام اسلامی که جمهوریت و اسلامیت به عنوان دو پایه مهم که هم مردم سالاری در آن رعایت شده و هم فرهنگ و اعتقادات ایرانیان رعایت میشود، سبب شده که جامعترین نوع حکومت متناسب با ملت ایران تحقق پیدا کند. اما هر چه میگذرد یک واقعیت دیگر نیز بیش از پیش برجسته میشود، جمهوری اسلامی آخرین مدل حکومتی برای ماندگاری ایران قوی و جلوگیری از تجزیه ایران و خوار شدن مردم ایران هم است. اگر کسی به حفظ اعتلا و کرامت ایران معتقد است باید به ارتقا جمهوری اسلامی و رفع ضعفها و تقویت نقاط قوت آن تمرکز کند و هر راه دیگری غیر از این خواسته یا ناخواسته تیشه به ایران و ایرانی خواهد زد.
#سیاسی #اجتماعی