⚠️وقتی صحبت از #خطای_شناختی میشود، چنین چیزی مطرح است. با زوم کردن روی تصویر میفهمید که در واقع هیچ رنگ قرمزی وجود نداره و این ساخته و پرداخته مغز شماست.
#جنگ_شناختی
🆔@hamechi_media
🔴 بازگشت رشیدپور!
🔴 سُخره مخاطب به بهانه جذب مخاطب
بدون پیش زمینه سراغ اصل مطلب میروم!
امثال رشیدپور هم از توبره میخورند، هم از آخور!
در سختترین روزهای این نظام، نه تنها پشتش را خالی کردند بلکه در جبهه مقابل ایستادند و تیر هم میانداختند! حالا به اسم جذب مخاطب دارند برمیگردند به آنتن!!
نمیدانم آن مدیر محترم تا چه حد دچار #خطای_شناختی است که رشیدپور را پرمخاطب میداند و موتور محرکه تلویزیون! رشیدپور حتی در بین ضد انقلاب هم اقبالی ندارد و نهایتاً یک نقش احسان کرمیطور برایشان خواهد داشت، بعد اینجا ما همه چیز را ندید میگیریم!
بازگشت رشیدپور به سیما چند نتیجه و پیام واضح دارد. اگر کسی اینها را نمیبیند حرفی نیست!!
(صحبت از مقابله با یک شخص نیست، صحبت از یک منطق است)
1️⃣ قطعا در لایه طرفدار سخت نظام سرخوردگی ایجاد میکند. فحش دفاع از نظام را یک عده خوردند و ژست اپوزوسیونش را یک عده دیگر گرفتند و لگد زدند اما نهایتاً سازمان صدا و سیما طرف کسی را گرفت که در شب قدرش به او تیر میانداخت.
2️⃣ سازمان صدا و سیما یا اصولی ندارد یا به سادگی از اصولش میگذرد. هر بار به یک دلیل و این بار به خاطر مخاطب! (هر چند که از اساس با انتخاب رشیدپور برای پرمخاطب شدن یا هر دلیل دیگری! دچار خطای شناختی است. وزن افراد را در جبهه مقابل متوجه نیست!!)
3️⃣ سلبریتیجماعت میبیند که میتوان بدون هزینه برگشت. میشود زمانی سیاهی لشگر یا سرباز یا فرمانده دشمن بود و به وقتش هم بدون هزینه، بدون عذرخواهی و حتی شاید با ژست اپوزوسیون برگشت و از این سیستم ارتزاق کرد. سفره انقلاب مال همه است، حتی ضد انقلابش!
4️⃣ سازمان کاملاً با تناقضات فکری شدید در لایه مدیران معرفی میشود. یعنی حتی اگر این سیاست سازمان برای جذب مخاطب درست باشد، این یک سیاست یک بام و دو هواست. دقیقاً به همین دلیل که رشیدپور برگشت، چرا افرادی قویتر و پرمخاطبتر از او نباید برگردند؟! اگه قرار نیست عذرخواهی کنی و برگردی، شاید افراد دیگری هم باشند که جلوتر از رشیدپور در صف باشند، کافی است چشممان را باز کنیم.
5️⃣ حافظه نظام و مردم ایران بسیار کوتاهمدت هست. تو میتوانی نسبت به نظام سینوسی حرکت کنی و از قضا چه پایین نمودار باشی و چه بالای نمودار، در هر دو حالت منافعت تأمین میشود. کافی است بازی را بلد باشی، مثل رشیدپورها
6️⃣ سازمان بر خلاف تصورش برای مخاطب هم ارزشی قائل نیست، چه اینکه امروز بخش اصلی مخاطبان آن را بدنه حزبالهی تشکیل میدهند و همینها مخالف بازگشت امثال رشیدپورند!
هر چند که تصمیم گرفته شده و رشیدپور برخواهد گشت، چه ما بنویسیم و چه ننویسیم! و این خود نشان از مخاطبمحوری سازمان دارد!!
✍حمید کثیری
#رضا_رشید_پور
🆔@hamechi_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚫گاهی حقیقت با آنچه که ما میبینیم متفاوت است... مثل این تصویر که آدمها حرکت میکنند اما به حرکت ساختمان شبیه شده!
همیشه آنچیزی که ما میبینیم لزوما صحیح نمیباشد. گاهی برای فهمیدن اصل موضوع باید به جزئیات آن توجه کرد.
👈 همچنین کلیت یک مطلب نمیتواند اطلاعات کامل از یک خبر باشد...
#سواد_رسانه
#خطای_شناختی
🆔@hamechi_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️در فضای مجازی به همین سادگی میشود برای مخاطب خطای دید ایجاد کرد...
#سواد_رسانه
#خطای_شناختی
🆔@hamechi_media
همه چی مدیا
🔺اندر احوالات دمِ خروس آقای #علی_علیزاده... ✍میلادخورسندی Ⓜ️اختصاصی همه چی مدیا 🆔@hamechi_media
برعکس تصوراتی که همه فکر میکنند ایتا پایگاه بسیجه و محفل مذهبیها و انقلابیهاست، چنین نیست و از بعد از فیلترینگ اینستا تقریبا تمام اقشار در ایتا #نماینده دارند و الحمدلله اثرگذاری خوبی پیدا کرده در سطح جامعه
تقریبا به یک مرجع رسانهای داره تبدیل میشه!
مواظب باشید براتون #خطای_شناختی ایجاد نکنند!
امیدوارم مسئولین ایتا هم این نعمت بزرگ رو قدر بدونن و بیشتر هوای کاربر و کانال دار رو داشته باشند!
🔴 تفاوت سیب و توت فرنگی!
⚫ یک خطای شناختی رایج!
معلمی به یک پسر هفت ساله ریاضی درس میداد. یک روز که پسر پیش معلم آمده بود، معلم میخواست شمارش و جمع را به پسرک آموزش دهد.معلم از پسر پرسید:
«اگر من یک سیب، با یک سیب دیگه و یک سیب دیگه به تو بدهم، چند تا سیب داری؟»
پسرک کمی فکر کرد و با اطمینان گفت:
«چهار!»
معلم که نگران شده بود، انتظار یک جواب درست را داشت؛ سه. معلم با ناامیدی با خود فکر کرد:
«شاید بچه درست گوش نکرده باشه.»
او به پسر گفت:
«پسرم، با دقت گوش کن. اگر من یک سیب با یک سیب دیگه و دوباره یک سیب دیگه به تو بدم، تو چند تا سیب داری؟»
پسر ناامیدی را در چشمان معلم میدید. او این بار با انگشتانش حساب کرد. پسر سعی داشت جواب مورد نظر معلم را پیدا کند تا بلکه خوشحالی را در صورت او ببیند اما جواب باز هم چهار بود و این بار با شک و تردید جواب داد:
«چهار»
یأس بر صورت معلم باقی ماند. او به خاطر آورد که پسرک توت فرنگی خیلی دوست دارد. با خودش فکر کرد شاید او سیب دوست ندارد و این باعث میشود نتواند در شمارش تمرکز کند. معلم با این فکر، مشتاق و هیجان زده از پسر پرسید:
«اگر من یک توت فرنگی و یک توت فرنگی دیگه و یک توت فرنگی دیگه به تو بدم، چند تا توت فرنگی داری؟»
پسرک که خوشحالی را بر صورت معلم میدید و دوست داشت این خوشحالی ادامه یابد دوباره با انگشتانش حساب کرد و با لبخندی از روی شک و تردید گفت:
«سه؟»
معلم لبخند پیروزمندانهای بر چهره داشت. او موفق شده بود. اما برای اطمینان، دوباره پرسید:
«حالا اگه من یک سیب و یک سیب دیگه و یک سیب دیگه به تو بدم، چند تا سیب داری؟»
پسر بدون مکث جواب داد:
«چهار!»
معلم مات و مبهوت مانده بود. با عصبانیت پرسید:
«چرا چهار سیب؟»
پسر با صدایی ضعیف و مردد گفت:
«آخه من یک سیب هم تو کیفم دارم.»
👈 وقتی کسی جوابی به شما میدهد که متفاوت از آنچه میباشد که شما انتظار دارید، سریع نتیجهگیری نکنید که او اشتباه میکند. شاید ابعاد و زوایایی از موضوع وجود دارد که شما درباره آنها هنوز فکر نکردهاید یا شناخت ندارید!
✍برایان تریسی
این حکایت خیلی از ماهاست. یک #خطای_شناختی که شاید برای بسیاری از ما نیز اتفاق افتاده باشد و البته در آن زمان متوجه نشده باشیم.
در تعامل با فرزندانمان، همسرمان و در تحلیل وقایع اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، همیشه سهمی برای این جنس خطا کنار بگذاریم.
#حمید_کثیری
🆔@hamechi_media