eitaa logo
همه چی دون
13.3هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
1 فایل
با همه چی دون هرچی دوست داری بدون 😉🤔 به متنوع ترین کانال علمی در ایتا خوش آمدید 👌🏻🙏🏻 جهت تبلیغات : 👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2121793950C9ec2e542b1
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁 🔆تلخ و شيرين خواجه‏اى غلامش را ميوه‏اى داد . غلام ميوه را گرفت و با رغبت تمام مى‏خورد. خواجه، خوردن غلام را مى‏ديد و پيش خود گفت: كاشكى نيمه‏اى از آن ميوه را خود مى‏خوردم . بدين رغبت و خوشى كه غلام، ميوه را مى‏خورد، بايد كه شيرين و مرغوب باشد . پس به غلام گفت: يك نيمه از آن به من ده كه بس خوش مى‏خورى . غلام نيمه‏اى از آن ميوه را به خواجه داد؛ اما چون خواجه قدرى از آن ميوه خورد، آن را بسيار تلخ يافت . روى در هم كشيد و غلام را عتاب كرد كه چنين ميوه‏اى را بدين تلخى، چون خوش مى‏خورى . غلام گفت: اى خواجه!بس ميوه شيرين كه از دست تو گرفته‏ام و خورده‏ام . اكنون كه ميوه‏اى تلخ از دست تو به من رسيده است، چگونه روى در هم كشم و باز پس دهم كه شرط جوانمردى و بندگى اين نيست . صبر بر اين تلخى اندك، سپاس شيرينى‏هاى بسيارى است كه از تو ديده‏ام و خواهم ديد. 📚حكايت پارسايان، رضا بابايى @hamechydon
🔆 حضرت موسى(ع) و طلب مغفرت حضرت موسى (ع ) در مناجات خود از پروردگار متعال براى يك نفر از بنى اسرائيل در خواست آمرزش نمود. خداوند تبارك و تعالى فرمود: اى موسى هر كس از من در خواست آمرزش ‍ و بخشش كند من او را مى بخشم و مورد عفو خود قرار ميدهم ، مگر قاتلين حسين (ع ). حضرت موسى (ع ) عرض كرد: پروردگارا اين حسين كيست ؟! خداوند متعال فرمود: همان كسى است كه در كوه طور ذكرى از او شنيدى . عرض كرد: قاتلين او چه كسانى هستند؟! خداوند متعال فرمود: گروهى از طاغيان و ظالمان امت جدش در زمين كربلا او را مى كشند و اسب او ناله مى كند و فرياد مى زند الظليمة الظليمة من امة قتلت ابن بنت نبيها (فرياد، فرياد، از امتى كه پسر دختر پيامبرشان را كشتند.) پس بدن او بدون غسل و كفن برروى ريگها مى گذارند و اموال او را بغارت ميبرند و اهل و عيال او را به اسيرى مى برند و يار و ياورانش را مى كشند و سرمقدسش را با سر ياورانش بر روى نيزه مى گذارند و مى گردانند. اى موسى ؛ اطفال كوچكش از تشنگى ميميرند و پوست بدن بزرگانشان از تشنه گى جمع مى شود، هر چه استغاثه و امان مى خواهند كسى آنها را يارى نمى كند و امان نمى دهد. حضرت موسى (ع ) گريه كرد و عرض كرد؛ اى پروردگارا چه عذابى براى قاتلين او هست . خداوند متعال فرمود: عذابى كه اهل آتش از شدت آن عذاب به آتش پناه ميبرند رحمت من و شفاعت جدش به آنها نخواهد رسيد و اگر براى كرامت و بزرگوارى آن حضرت نبود من همه آنها را بزمين فرو مى بردم . حضرت موسى (ع ) فرمود ؛ پروردگا را از آنها و كسانيكه راضى بكار آنها باشند بيزارم . خداوند متعال فرمود: من براى تابعين آن حضرت رحمت قرار دادم . و بدان : هركس كه بر او گريه كند و يا ديگرى را بگرياند يا خود را مانند گريه كنندگان در آورد، بدن او را بر آتش حرام ميگردانم .(1) 1- بحار الا نوار: ج 44، ص 308 📚منبع: داستانهایی از گریه برامام حسین علیه السلام ، تالیف علی میر خلف زاده @hamechydon
🔆يك موعظه امام حسن عليه السلام در يك روز عيد فطر بر مردمى گذر كرد كه بازى مى كردند و مى خنديدند. حضرت بالاى سر آنها ايستاد و فرمود: راستى كه خداوند ماه رمضان را ميدان مسابقه خلق خود ساخته است تا به وسيله اطاعت از او بر رضايتش پيشى كردند و نااميد گشتند. تعجب بسيار است از انسانهاى خندان و بازيگر در امروز كه به نيكوكاران در آن پاداش دهند و بيهوده كاران زيان ببيند به خدا سوگند اگر پرده برداشته شود خوب بفهمد كه نيكوكار در كنار نيك خويش است و بد كار گرفتار بد كارى خود مى باشد، آنگاه از آنها گذشت . 📚تحف العقول ، بخش مربوط به امام حسن عليه السلام @hamechydon
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 🔆نگاه خائنانه شخصى به پيغمبر صلى الله عليه و آله عرض كرد: فلانى به ناموس همسايه (خائنانه ) نگاه مى كند و اگر امكان آن را داشته باشد از اعمال خلاف عفت نيز پروا ندارد. رسول خدا صلى الله عليه و آله از اين قضيه سخت بر آشفت و فرمود: - او را نزد من بياوريد! شخص ديگرى گفت : او از پيروان شما مى باشد و از كسانى است كه به ولايت شما و ولايت على عليه السلام معتقد است و نيز از دشمنان شما بيزار است . پيغمبر گرامى صلى الله عليه و آله فرمود: نگو او از پيروان شما است ، زيرا كه اين سخن دروغ است . چون پيروان ما كسانى هستند كه پيرو ما بوده و عملشان همانند عمل ما مى باشد. ولى آنچه درباره اين مرد گفتى از اعمال و كردار ما نيست . 📚بحار، ج 68، ص 155. @hamechydon
🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀 🔆برخويشتن بدى نكن ! شخصى به اباذر نوشت : به من چيزى از علم بياموز! اباذر در جواب گفت : دامنه علم گسترده تر است ولى اگر مى توانى بدى نكن بر كس كه دوستش ‍ مى دارى . مرد گفت : اين چه سخنى است كه مى فرمايى آيا تاكنون ديده ايد كسى در حق محبوبش بدى كند؟ اباذر پاسخ داد: آرى ! جانت براى تو از همه چيز محبوب تر است . هنگامى كه گناه مى كنى بر خويشتن بدى كرده اى . 📚بحار ج 22، ص 402 @hamechydon
🔆موعظه اى از گنه كار! مردى محضر حضرت عيسى عليه السلام آمد و عرض كرد: - مرتكب زنا شده ام ، مرا از گناه پاك كن . عيسى عليه السلام دستور داد كه اعلام كنند تا تمام مردم را تطهير گناهكار حاضر شوند و براى مجازات وى گودالى كندند. وقتى همه جمع شدند و گناهكار در گودال اجراى قانون الهى قرار گرفت . نگاهى به جمعيت انبوه مردم انداخت كه همه آماده مجازات او بودند. با صداى بلند گفت : اى مردم ! هر كس خودش آلوده به گناه است و بايد كيفر ببيند، حق ندارد در مجازات من شركت كند. با شنيدن اين جمله همه رفتند. تنها حضرت عيسى عليه السلام و حضرت يحيى عليه السلام ماندند. در اين هنگام يحيى عليه السلام پيش آمد و به آن مرد نزديك شد و گفت : - اى گناهكار! مرا موعظه كن ! مرد گفت : اى يحيى ! مواظب باش خودت را در اختيار هواى نفست مگذارى ! زيرا سقوط كرده و بدبخت خواهى شد. يحيى عليه السلام گفت : موعظه اى ديگر بگو! مرد گفت : هرگز خطاكارى را به خاطر لغزشش ملامت مكن ! بلكه در فكر نجات او باش ! حضرت يحيى عليه السلام گفت : باز هم موعظه كن ! مرد گفت : از به كار بردن غضبت خوددارى نما! در اين وقت حضرت يحيى گفت : - موعظه هايت مرا كفايت مى كند. 📚بحار: ج 14، ص 188. @hamechydon
🔆امام حسين عليه السلام و مرد فقير عرب بيابانى نيازمند وارد مدينه شد و پرسيد سخيترين و بخشنده ترين شخص در اين شهر كيست ؟ همه امام حسين عليه السلام را نشان دادند. عرب امام حسين عليه السلام را در مسجد در حال نماز ديد و با خواندن قطعه شعر حاجت خود را مطرح كرد. مضمون قطعه شعرى كه وى خواند چنين است : تا حال هر كه به تو اميد بسته نااميد برنگشته است ، هر كس حلقه در تو را حركت داده ، دست خالى از آن در، باز نگشته است . تو بخشنده و مورد اعتمادى و پدرت كشنده مردمان فاسق بود. شما خانواده اگر از اول نبوديد ما گرفتار آتش دوزخ بوديم . او اشعارش را مى خواند و امام در حال نماز بود. چون از نماز فارغ شد و به خانه برگشت ، به غلامش قنبر فرمود: از اموال حجاز چيزى باقى مانده است ؟ غلام عرض كرد: آرى ، چهار هزار دينار موجود است . فرمود: آن پولها را بياور! كسى آمده كه از ما به آن سزاوارتر است . سپس عبايش را از دوش برداشت و پولها را در ميان آن ريخت و عبا را پيچيد مبادا عرب را شرمنده ببيند، دستش را از شكاف در بيرون آورد و به او داد و اين اشعار را سرود: اين دينارها را بگير و بدان كه من از تو پوزش مى خواهم و نيز كه من بر تو دلسوز و مهربانم . اگر امروز حق خود در اختيار داشتم بيشتر از اين كمك مى كردم ، لكن روزگار با دگرگونيش بر ما جفا كرده ، اكنون دست ما خالى و تنگ است . امام عليه السلام با اين اشعار از او عذرخواهى كرد. عرب پولها را گرفت و از روى شوق گريه كرد. امام پرسيد: چرا گريستى شايد احسان ما را كم شمردى ؟ گفت : گريه ام براى اين است كه چگونه اين دستهاى بخشنده را خاك در بر مى گيرد و در زير خاك مى ماند. 📚 بحار: ج 44، ص 190. @hamechydon
🔆مرگ شامى و حياتى دوباره يكى از اهالى شام كه به امام محمّد باقر عليه السلام بسيار علاقه مند بود و هر چند وقت يك بار به ملاقات و زيارت آن حضرت مى آمد، در يكى از زيارت هايش پس از گذشت چند روزى در شهر مدينه منوّره مريض شد و در بستر بيمارى و در شُرف مرگ قرار گرفت ، به يكى از دوستان خود گفت : همين كه من از دنيا رفتم ، به حضرت ابو جعفر محمّد بن علىّ، باقرالعلوم صلوات اللّه عليه بگو تا بر جنازه ام نماز بخواند و در مراسم تدفين من نيز شركت نمايد. وقتى كه آن مرد شامى وفات يافت و دوستش نزد امام محمّد باقر عليه السلام آمد و به حضرت گفت كه فلانى مرده و توصيه كرده است تا شما بر جنازه اش نماز بخوانى و در مراسم دفن او شركت فرمائى . حضرت فرمود: شام سردسير است و حجاز گرم سير، در دفن او عجله و شتاب نكنيد تا من بيايم . و سپس به سمت منزل مرد شامى حركت كرد و چون وارد منزل او گرديد در كنار بسترش نشست ؛ و بعد از گذشت لحظه اى ، دعائى را زمزمه نمود؛ و سپس او را با نام صدا كرد. در اين هنگام ، مرد شامى در حالى كه پارچه اى سفيد، رويش انداخته بودند، حركتى كرد و پاسخ حضرت را داد. بعد از آن ، حضرت او را نشانيد و دستور داد تا شربتى مخصوص ، برايش تهيّه كردند و به او خورانيد. و چون به طور كامل بهبود يافت ، خطاب به حضرت كرد و اظهار داشت : ((أ شهد أ نّك حجّة اللّه على خلقه ...)) يعنى ؛ شهادت مى دهم كه تو حجّت خداوند بر خلق جهانى و مردم آن چه بخواهند بايد در همه امور، به شماها رجوع نمايند و هر كه به غير شما مراجعه كند، همانا او گمراه گشته است . پس از آن ، امام باقر عليه السلام فرمود: اكنون پيش آمد و جريان بازگشت خود را براى اين افراد بازگو كن ؟ گفت : هنگامى كه روح از بدن من پرواز كرد، مابين زمين و آسمان ندائى رسيد، كه روح او را به كالبدش بازگردانيد، چون كه محمّد بن علىّ عليهماالسلام درخواست حيات دوباره او را كرده است . 📚اثبات الهداة : ج 3، ص 46، ح 21. @hamechydon
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾 🔆اسلام دین تولّی و تبرّی خداوند به حضرت موسی وحی فرستاد: آیا هرگز عملی برای من انجام داده ای؟ عرض کرد: آری، برای تو نماز خوانده ام، روزه گرفته ام، انفاق کرده ام و به یاد تو بوده ام. فرمود: [ هر آنچه را گفتی برای خود تو بوده است ]. اما نماز برای تو، نشانه حق است; و روزه، سپر آتش; و انفاق، سایبانی است بر سرت در محشر; و ذکر، نوری است که [ در شعاع آن زندگی می کنی ] ; کدام عمل را برای من انجام داده ای، ای موسی؟ عرض کرد: خداوندا! [ من به جز این نمی دانم ] تو خودت مرا راهنمایی کن. فرمود: آیا هرگز کسی را برای من دوست داشته ای و برای من با کسی دشمنی کرده ای؟ با این پرسش، حضرت موسی( علیه السلام ) دانست برترین اعمال، دوستی برای خدا و دشمنی برای خداست اسلام دین تولّی و تبرّی است. در کنار محبت و عشق به پیامبر و خاندانش، بیزاری و نفرت از ظالمان و دشمنان حق را مطرح می کند تا مسلمانان برنامه های خود را بر اساس آن تنظیم کنند. دوستان خدا، مردان حق طلب، انسان های ارزنده و حامیان حق و عدالت را دوست بدارند و از منحرفان، ستم کاران، افراد بی بند و بار و دشمنان حق و فضیلت بیزاری جویند 📚منبع : سفینة البحار، ج 1، ص 201 @hamechydon
🔆پاسخ به پرسش ابوهاشم مى گويد: شخصى از امام عسكرى عليه السلام پرسيد: چرا زن بيچاره در ارث يك سهم و مرد دو سهم مى برد؟ امام عليه السلام فرمود: چون جهاد و مخارج همسر به عهده زن نيست و نيز پرداخت ديه قتل خطايى (1) بر عهده مردان است و بر زن چيزى نيست . ابوهاشم مى گويد: با خود گفتم : اين مساءله را ((ابن ابى العوجاء)) از امام صادق عليه السلام پرسيد همين جواب را به او داد. بدون آنكه اين سخن را اظهار كنم ، ناگاه امام عسكرى عليه السلام رو به من كرد و فرمود: آرى ! اين همان سوال ((ابن ابى العوجاء)) است و وقتى سوال يكى باشد پاسخ ما (امامان ) نيز يكى است ، آخرى ما (امامان ) همان سخن را مى گويند كه اولى ما آن را گفته است و نخستين فرد ما با آخرين نفر ما در علم و امامت مساوى هستند. لكن برترى و امتياز پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمومنين عليه السلام در جاى خود ثابت است .(2) و آن دو بزرگوار بر سايرين ائمه اطهار امتيازاتى دارند. 1- ديه قتل خطايى بر عهده ((عاقله )) از خويشان قاتل است . عاقله ؛ ((برادرها و عموها و پسر برادر و پسر عمو و پدر و فرزند قاتل مى باشد.)) 2- بحار: ج 50، ص 255. @hamechydon
🌾☘🌾☘🌾☘🌾☘🌾☘🌾 🔆نجات از مرگ ناگهانى   روزى منصور دوانيقى - خليفه عباسى كسى را به سراغ امام صادق عليه السلام فرستاد. هنگامى كه حضرت نزد وى آمد، او را در كنار خود نشانيد. سپس چند بار صدا زد محمد را (1) پيش من بياوريد! مهدى را نزد من بياوريد! و مرتب تكرار مى كرد. به منصور گفتند: هم اكنون مى آيد، وقتى كه مهدى آمد منصور رو به امام كرده ، گفت : آن حديثى را كه درباره صله رحم نقل كردى دوباره بگو تا فرزندم مهدى نيز بشنود. امام فرمود: آرى ! پدرم از پدرش از جدش از اميرالمؤ منين عليه السلام از رسول خدا صل الله علیه وآله روايت كرد كه آن حضرت فرمود: مردى كه از عمرش سه سال مانده اگر صله رحم كند خداوند سى سال مانده قطع رحم كند، خداوند به خاطر قطع رحم عمر سى ساله او را سه ساله مى كند. سپس اين آيه را خواند: يمحوا الله ما يشاء و يثبت و عنده ام الكتاب (2) منصور: اين حديث نيكو است ولى منظورم اين حديث نيست . امام : آرى ! پدرم از پدرش از جدش از اميرالمؤ منين عليه السلام از رسول خدا صل الله علیه وآله نقل كرد كه فرمود: صله رحم خانه ها را آباد مى كند و عمرها را فزونى مى بخشد، اگر چه بجاى آورندگان مردمان خوبى نباشند. منصور: اين هم حديثى است ، لكن منظورم اين حديث نيز نيست . امام : صله رحم حساب - روز قيامت - را آسان مى كند و از مرگ بد، ناگهانى حفظ مى نمايد. منصور: آرى ! منظورم همين حديث بود. (3) هدف منصور اين بود كه مى خواست اين حديث را فرزندش بشنود و نسبت به صله ارحام مواظب رفتار خود گردد.    1-  محمد پسر منصور و لقبش مهدى بود. 2-  خداوند هر چرا بخواهد محو و هر چه را بخواهد اثبات مى كند و ام كتاب نزد اواست (29 سوره رعد) 3-  بحار: ج 47، ص 163 و ج ، 74 ص 93. @hamechydon