eitaa logo
حامد رجبی
181 دنبال‌کننده
777 عکس
703 ویدیو
15 فایل
یه میزکار شخصی پر از عقاید و دغدغه‌ها #دلنوشته_های_یک_طلبه کمی هم فعال در حوزه #نوجوان 🙋‍♂️ به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند😍 به آسمان رود و کار آفتاب کند💯 ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/hamedKumail
مشاهده در ایتا
دانلود
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد.... ۱:۲۰
صلی الله علیک یا اباالفضل العباس
کسی چه می داند شاید قلب قرآن، سوره "یاسین" همان "یا حسین" است که بی سر شده است...! @hamedrajabi110 علامه طباطبایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حس و حال مادر شهید برنامه رو بهم ریخت 🔹اولین دیدار پدر و مادر شهید مفقود‌الاثر با پیکر فرزندشان بعد از ۴٠ سال دوری
قَالَ رسُولُ الله (صلی الله علیه وآله ):👇 ✅️لِلمُرائي ثَلاثُ عَلاماتٍ : يَنشَطُ إذا كانَ عِنَد النّاسِ ويَكسَلُ إذا كانَ وَحدَهُ ويُحِبُّ أن يُحمَدَ في جَميعِ الاُمورِ✅️ ☘️رياكار را سه نشان است : 1️⃣چون پيش مردم باشد ، [در كار دين] چالاكى نمايد 2️⃣ و چون تنها شود ، سستى و كاهلى كند 3️⃣ و خوش دارد كه او را در همه كارها بستايند ☘️ @hamedrajabi110
امام حسين(ع) مي فرمايند: "چیزى را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد" 💯 ناااااااااب 💯 @hamedrajabi110
از یه شاعر گمنام 🥺 ای حسین جانم ای حسین جانم برایت شور ناب آورده ام شورشی جانانه از حالی خراب آورده ام سوز بسیاری به عشق تو شده پر دردلم در خروش چشم هایم جوی آب آورده ام در شبی زیبا ولی لبریز آه کربلا ناله های پر زغم در وقت خواب آورده ام چون خبر دارم زطفل شیر خواره ای دریغ من پیامی از دل داغ رباب آورده ام گفته بودی کیست؟ای مردم ! مرایاری کند از دیار کوفه ی نادان جواب آورده ام خون تو دریای اشک من شده ای نازنین از برایت سینه و دل را کباب آورده ام ای حسین جانم زدشت لاله های نینوا من به عشق بوی تو عطر و گلاب آورده ام از نوای پر زسوز و ماتم دشت بلا شعرهای آشنا در صد کتاب آورده ام در هوای عشق و جانبازی حدیثی دلربا از لب تشنه به زیر آفتاب آورده ام آن چنان تنهایی ات آتش زده جان و دلم دردوچشم خویش اشکی بی حساب آورده ام داستان های فراوان از زمین خون وغم همره تن های بی سر با شتاب آورده ام گفته بودند از وفا و با تو بیعت ها بشد لیک اخبار از جفای پر عذاب آورده ام در میان کنج میدان ای دریغا جام اشک از دوچشم ذوالجناح خوش رکاب آورده ام قصه ی جانبازی یاران نازت را کنون با نوای خوش به ایام شباب آورده ام آب را بستند و لب تشنه شهیدت کرده اند داستان ها از دل دشت و سراب آورده ام (دلنشین) من ! شب و روزم شده دراشک وآه لیک با عشق پر از شور تو تاب آورده ام @hamedrajabi110
طویریج معروف‌ترین و طولانی‌ترین دسته عزاداری در کربلاست 🔹در روز عاشورا بعداز نماز ظهر و عصر عزاداران از سمت شهر طویریج به‌سمت کربلا به حرکت در می‌آیند و هروله‌کنان بر سر و سینه زده و خود را به بین‌الحرمین می‌رسانند.
حامد رجبی
طویریج معروف‌ترین و طولانی‌ترین دسته عزاداری در کربلاست 🔹در روز عاشورا بعداز نماز ظهر و عصر عزادار
چند ساله به خودم میگم انشاالله سال بعد حتما خودم رو میرسونم به این روز کربلا و عراق امروز روز عاشورا بوده... خیلی دوست دارم عزاداری طویریج روز عاشورا رو ببینم.... توفیق نشد امسال هم،،،،، متأسّفانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 طایفۀ طویریج، هروله‌کنان در کربلا 🔹طویریج معروف‌ترین و طولانی‌ترین دسته عزاداری در کربلاست که خاستگاه آن به منطقه «هندیه» در ۱۰ کیلومتری جنوب شرق کربلا باز می‌گردد. 🔹در روز عاشورا بعداز نماز ظهر و عصر عزاداران از منطقه قنطرة السلام واقع در دو کیلومتری شرق کربلا و از سمت شهر طویریج به‌سمت کربلا به حرکت در می‌آیند و هروله‌کنان بر سر و سینه زده و خود را به بین‌الحرمین می‌رسانند. @hamedrajabi110
حال مرا اگر ميپرسي پرنده اي را تصور كن كه ترس از ارتفاع دارد... @hamedrajabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 سرود لالایی 🎚کار تأثیرگذاری از امیر طلاجوران و گروه نجم الثاقب تلاش کردم ... حسین ازت بشنوه بابایی عصای دست نیزه دارایی الهی مادرت بمیره ... @hamedrajabi110
🥺 /‍ ♦️نهم مرداد ۱۲۸۸  یکی از عجیب ترین حوادث تاریخ ایران بوقوع پیوست ♻️ پس با هم این حادثه تکان دهنده رو مرور میکنیم تا اگاه شویم و نه عبرت ایندگان ‼️روایتی غریب و سوزناک از وقایع بعد از شهادت شیخ فضل الله نوری (۹ مرداد ۱۲۸۸)، کیفیت غسل و کفن و دفن ...😭😥‼️ در اثر تلاطم و طوفان یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه مقابل در حیاط روی یک نیمکت گذاشتند جمعیت کثیری ریخت توی حیاط محشری برپا شد مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا می رفتند همه می خواستند خود را به جنازه برسانند دور نعش را گرفتند و آنقدر با قنداق تفنگ و لگد به نعش زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهانش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد . هر که هر چه در دست داشت میزد آنهایی هم که دستشون به نعش نمیرسید تف می انداختند به همه مقدسات قسم که در این ساعت گودال قتلگاه را به چشم خودم دیدم یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین مرد تنومند و چهارشانه بود وارد حیاط نظمیه شد غریبه بود جلو آمد بالای جنازه ایستاد جلوی همه دکمه های شلوارش را باز کرد و روبروی اینهمه چشم شُر شُر به سر و صورت آقا ادرار کرد! ▪️تحویل جنازه عده ای از صاحب نفوذها یپرم ارمنی را از عواقب سوزاندن نعش شیخ و تحویل ندادن می ترسانند . یپرم راضی میشود و می گوید : بسیار خوب ... به نظمیه تلفون کنید که لاشه را به صاحبانش رد کنند. سه نفر از بستگان شیخ شهید و سه نفر از نوکر هایش توی آن تاریکی توپخانه در گوشه‌ای با یک تابوت منتظر تحویل جنازه بودند. آقا لخت و عور آن گوشه همینطور افتاده بود لا اله الا الله جنازه را در تابوت گذاشتیم و با دو مجاهد ما را راهی کردند. ▪️جنازه را وارد حیاط خلوت خانه شیخ کردند. شیخ ابراهیم نوری از شاگردان شیخ جنازه را غسل داد. بعد کفن کردیم و بردیم در اطاق پنج دری میان دو حیاط کوچک پنهان کردیم. سر مجاهد ها را گرم کردیم. بعد تابوت را با سنگ و کلوخ و پوشال و پوشاک پر و سنگین کردیم. یک لحاف هم تا کرده روی آن کشیدیم تابوت قلابی را با آن دو نگهبان سر قبر آقا فرستادیم. متولی قبرستان که در جریان بود مثلاً نعش را دفن کردو آن دو نگهبان با تابوت به نظمیه برگشتند. صبح اوستا اکبر معمار آمد و درهای اطاق پنج دری را تیغه کردیم و رویش را گچ‌کاری کردیم. ♦️دو ماه بعد از شهادت شیخ در اتاق پنج دری را شکافتیم جنازه در آن هوای گرم همانطور تر و تازه مانده بود. جنازه را از آنجا برداشتیم و به اتاقی دیگر آن سوی حیاط منتقل کردیم و دوباره تیغه کردیم. 🏴 کم کم مردم فهمیدند که نعش شیخ نوری در خانه است می آمدند پشت‌دیوار فاتحه می خواندند و می رفتند. از گوشه و کنار پیغام می‌دادند امامزاده درست کردید؟! ۱۸ ماه از شهادت شیخ گذشته بود. بازاری ها بخیال می‌افتند دیوار را بشکافند و جنازه را برداشته دورشهر بیفتند و وااسلاما و واحسینا راه بیندازند. پیراهن عثمان برای مقصد خودشان. 🕌حاج میرزا عبدالله سبوحی واعظ میگوید یک روز زمستانی خانم شیخ مرا خواست. دیدم زار زار گریه میکند گفت دیشب مرحوم آقا رو خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود ولی من گریه میکردم آقا به من گفت گریه نکن همان بلاهایی را که سر سیدالشهدا آوردند ، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش  مرا در بیاورند زود آن را به قم بفرست. همان شب تیغه را شکافتیم و نعش را در آوردیم. با اینکه دو تابستان از آن گذشته بود و جایش هم نمناک بود اما جسد پس از ۱۸ ماه همانطور تر و تازه مانده بود فقط کفن کمی زرد شده بود به دستور خانم دوباره کفن کردیم و نمد پیچ نمودیم به مسجد یونس خان بردیم و صبح به اسم یک طلبه که مرده آنرا با درشکه به امامزاده عبدالله بردیم و صبح جنازه را با دلیجان به طرف حضرت معصومه حرکت دادیم. شیخ شهید در زمان حیات خود در صحن مطهر برای خودش مقبره‌ای تهیه کرده بود و به سید موسی متولی آن گفته بود این زمین نکره یک روز معرفه خواهد شد نزدیک قم کاغذ به متولی نوشتیم که زنی از خاندان شیخ فوت کرده می خواهیم در مقبره شیخ دفنش کنیم و به هادی پسر شیخ سپردیم در هنگام دفن جلو نیاید تا فکر کنند واقعا میت زن است و قضیه لو نرود. شب جنازه در مقبره ماند صبح خیلی سریع قبری به حد نصاب شرعی کندیم و با مهر تربتی که خانم داده بود جنازه را درون قبر گذاشتیم نعش پس از ۱۸ ماه کمترین بوی عفونتی نداشت. و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون. این آیه ای است که روی قبر شهید حاج شیخ فضل الله نوری نوشته شده است . @hamedrajabi110 📗کتاب سرّ دار به قلم تندرکیا نوه شیخ شهید& نشر صبح ۱۳۸۹/ چاپ سوم - ص ۵۲ -
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فن تماشاییِ کشتی‌گیر ایرانی در مسابقات جهانی @hamedrajabi110 💪دمت گرم بچه شیر ایرانی❤️
آن یَتیمان که به خُرمای ِ علی سیر شُدَند دَرِ گودال هَمِگی شیر شُدَند. @hamedrajabi110 ایام 💔
شاید رویای تو یکی ستاره هست ولی خدا برات ماه در نظر گرفته باشه. @hamedrajabi110