eitaa logo
حامد رجبی
182 دنبال‌کننده
776 عکس
700 ویدیو
15 فایل
یه میزکار شخصی پر از عقاید و دغدغه‌ها #دلنوشته_های_یک_طلبه کمی هم فعال در حوزه #نوجوان 🙋‍♂️ به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند😍 به آسمان رود و کار آفتاب کند💯 ارتباط با ادمین: https://eitaa.com/hamedKumail
مشاهده در ایتا
دانلود
این جمعیتی که می‌بینید برای خوندن نماز صبح تو متروی تهرانِ... نمازخونه چندبار پر و خالی میشه و یسری پشت در منتظرن تا نماز یکی تموم بشه تا بتونن جاش وایستن @hamedrajabi110 دیدن این حجم از افرادی که مقید به خوندن صبح هستن واقعا دل‌گرم کننده‌ست!
آخرش باید قهرمان خودت باشی؛ چون همه مشغول نجات خودشونن @hamedrajabi110 حتی ...👀
حامد رجبی
به وقت یه سالگی‌مون 💐 🦋📖
یه شعری خوندم میگفت : "خيالم بود تنديسى طلا از عشق مى سازم محبت بد ترين اكسير بود و آهنت كردم" بنظرم نیست ولی بدونیم ،،، ما گاهی آدمهارو از دست میدیم، چون بیش از حد بهشون محبت میکنیم.
💠 دوازده بهمن؛ برگ زرینی از تاریخ انقلاب
🌿 هر چقدر بیشتر آدما رو بشناسی بیشتر ازشون دور میشی... آدما تا وقتی ازت دورن بهت نزدیک‌ترن... ولی وقتی نزدیک میشن خودشونُ ازت دور میکنن با حرفاشون با کاراشون با عقایدشون🙁 میدونی بحث، بحثِ همون ندونستنِ هرچی کمتر بدونی؛ راحت‌تری كلا زیادی دونستن باعث عذابت میشه... تا تجزیه نشده قشنگه هرچی متلاشی که بشه بوی بدش همه جا رو برمیداره میفهمی که چی میگم؟! @hamedrajabi110
حامد رجبی
بهتون نبند... @hamedrajabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حلما دختر خردسال شهید پوریا احمدی خطاب به رهبر انقلاب: حالا که به سن نرسیدم، میشه شمارو یه کم کنم؟😍 ‌‌‌@hamedrajabi110 ❤️
حامد رجبی
📸 مهم‌ترین دغدغه‌های مردم ترکیه در انتخابات ریاست‌جمهوری @hamedrajabi110 منبع: موسسهٔ داده‌پرداز ا
عصری داشتم میرفتم خیابون، پسرم که روی مبل دراز کشیده بود تا فهمید دارم میرم بیرون گفت: مامان فردا ورزش دارم‌ آقامون گفته حتماً با کفش مناسب بریم. یه جفت کفش ورزشی هم برای من بخر. گفتم پس پاشو حاضر شو خودتم بیا‌. گفت: حال ندارم مامان خودت بگیر دیگه. خریدهامو انجام دادم. یه جفت کفش هم برای پسرم خریدم. وقتی از توی کارتن درش آورد بی اختیار پرتش کرد سمتم. ماماااان! این چیه آخه؟؟؟ صد رحمت به کفشهای میرزا نوروز.😠 بعدش هم رفت توی اتاقش. منم کفش ها رو از کارتن درآوردم. جفت کردم‌ و گذاشتم جلوی در که صبح بپوشه. فقط یه یادداشت نوشتم گذاشتم داخل کفشش. @hamedrajabi110 ✅️ کسی که زحمت انتخاب را نمیکشد، باید تسلیم انتخاب دیگران باشد. 🇮🇷
32.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کودک، تحت تأثیر بیهوشی، با امام مهدی(عج الله تعالی فرجه الشریف) صحبت می کند ... انا شیعتُکَ یا مهدی ... مهدی ... مهدی ... یا مهدی ... عجل الله فرجک ... یا مهدی ... عجل الله فرجک ... یا مهدی ... یا ابا عبدالله ... @hamedrajabi110 👈 به راستی، ما هم اگر اینگونه مضطربانه دعا میکردیم(به جای انتظار دیدن نشانه های ظهور!)، آیا به دیدار اماممان نائل نمیشدیم؟! أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُكُمْ خُلَفاءَ الْأَرْضِ أَ إِلهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا ما تَذَكَّرُونَ(نمل_۶۲) كيست كه هرگاه درمانده‌اى او را بخواند، اجابت نمايد و بدى و ناخوشى را برطرف كند، و شما را جانشينان(خود در) زمين قرار دهد؟ ... تلخ •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈•
حامد رجبی
📸 تو تکیه‌گاهم توی مشکلاتی @hamedrajabi110 #نازونیاز
جوان کافری عاشق دختر عمویش شد،عمویش یکی از رؤسای قبایل عرب بود. جوان کافر رفت پیش عمو و گفت: عموجان من عاشق دخترت شده‌ام آمدم برای خواستگاری.... عموگفت:حرفی نیست ولی مهر دختر من سنگین است...! جوان کافر گفت:عموجان هرچه باشد من می‌پذیرم. عموگفت:در شهر بدی‌ها (مدینه) دشمنی دارم که باید سر او را برایم بیاوری آنوقت دختر از آن تو...!! جوان کافر گفت:عمو جان این دشمن تو اسمش چیست...؟! عمو گفت :اسم زیاد دارد؛ ولی بیشتر او را به نام علی‌بن ابیطالب می شناسند... جوان کافر فوراً اسب را زین کرد با شمشیر و نیزه و تیر و کمان و سنان راهی شهر بدی‌ها (مدینه) شد... به بالای تپّه‌ی شهر که رسید دید در نخلستان جوان عربی در حال باغبانی و بیل زدن است. به نزدیک جوان عرب رفت. گفت:ای مرد عرب تو علی را می‌شناسی ...؟! جوان عرب گفت: تو را با علی چه‌کار است...؟! جوان کافر گفت :آمده‌ام سرش را برای عمویم که رئیس و بزرگ قبیله‌مان است ببرم چون مهر دخترش کرده است...! جوان عرب گفت: تو حریف علی نمی‌شوی ...!! جوان کافر گفت :مگر علی را می‌شناسی ...؟! جوان عرب گفت :بله من هر روز با او هستم و هر روز او را می‌بینم..! جوان کافر گفت : مگر علی چه هیبتی دارد که من نتوانم سر او رااز تن جدا کنم...؟! جوان عرب گفت:قدی دارد به اندازه‌ی قد من هیکلی هم‌هیکل من...! جوان کافر گفت:خب اگر مثل تو باشد که مشکلی نیست...!! مرد عرب گفت:اول باید بتوانی من را شکست بدهی تا علی را به تو نشان بدهم...!! خب حالا چی برای شکست علی داری...؟! جوان کافر گفت:شمشیر و تیر و کمان و سنان...!! جوان عرب گفت:پس آماده باش.. جوان کافر خنده‌ای بلند کرد و گفت: تو با این بیل می‌خواهی مرا شکست دهی ...؟! پس آماده باش..شمشیر را از نیام کشید. جوان کافر گفت: اسمت چیست...؟! مرد جوان عرب جواب داد عبدالله...!! (بنده‌ی خدا) و پرسید نام تو چیست...؟! گفت:فتاح ،و با شمشیر به عبدالله حمله کرد... عبدالله در یک چشم به‌هم زدن کتف و بازوی جوان کافر را گرفت و به آسمان بلند کرد و به زمین زد وبا خنجر خود جوان کافر خواست تا او را بکشد که دید اشک از چشم‌های جوان کافر جاری شد... جوان عرب گفت: چرا گریه می‌کنی...؟! جوان کافر گفت: من عاشق دختر عمویم بودم آمده بودم تا سر علی را ببرم برای عمویم تا دخترش را به من بدهد حالا دارم به‌ دست تو کشته می‌شوم... مرد عرب جوان کافر را بلند کرد و گفت: بیا با این شمشیر سر مرا ببُر و برای عمویت ببَر...!! جوان کافر گفت :مگر تو کی هستی ...؟! جوان عرب گفت منم (( اسدالله الغالب علی‌بن ابیطالب )) که اگر بتوانم دل بنده‌ای از بندگان خدا را شاد کنم؛ حاضرم سر من مِهر دخترعمویت شود..!!! جوان کافر بلند بلند زد زیر گریه و به پای مولای دو عالم افتاد و گفت :من می‌خواهم از امروز غلام تو شوم یاعلی پس👈فتاح شد 👈قنبر غلام علی‌بن ابیطالب... ▫️یاعلی! تو که برای رسیدن جوانی کافر به آرزویش سر هدیه کردی ... ▫️یا علی! ما دوستداران تو مدتی‌است گرفتار انواع بلاها و بیماری‌ها و ...شده‌ایم ترا به حق همان غلامت قنبر دست‌های ما را هم بگیر... ◾️هر چقدر از روایت لذت بردی، ارسال کن. ✴️ بر جمال پر نور مولا امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام )صلوات...🍃🤝 🍃 یاعلی مدد🌹🌹🌹🌹❤️ التماس دعا... ‬‏ خبرداشتید که نشر فضائل مولا امیرالمؤمنین علی ع کولاک میکنه! محشره!! پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم میفرماید اگه فضائل علی علیه السلام رو بگویی ، گناهان زبانت پاک میشود ، اگر بشنوی گناهان گوش هایت، و اگر بخوانی از روی نوشته، گناهان چشمانت، پاک میشود. @hamedrajabi110 حالا این فضیلت مولا علی ع را بخوانید و هم ارسال کنید تا در ثواب نشرش شریک باشید. افتخار کنید که شیعه علی ع هستید. ماه مولاامیرالمومنین علی علیه‌السلام
شاید براتون جالب باشه که بدونید دلیل اینکه هیچ انسانی دارای اثر انگشت یکسانی نیست بخاطر اینه که این برجستگی های پرپیچ و خم در اثر تماس دست جنین با دیواره رحم که اطرافش رو فرا گرفته ایجاد میشه و به همین دلیل حتی برای دوقلوها یکسان نیست! قدرت خالق و شگفتی های آفرینش انکار ناپذیره. @hamedrajabi110
16150669290609168691675.mp3
4.41M
نان و نمک✨ سفره موسی بن جعفر..
حامد رجبی
نان و نمک✨ سفره موسی بن جعفر..
*من حدیث زیاد دیدم از امام کاظم...امااااااا یه نقلی هست از ایشون که دقیقش فراموشم شده.* *هر وقت بهش فکر میکنم، جگررررم میسوزه.* *امام کاظم، از ائمه ای بودن که زندانی شون میکردن هر چند وقتی یکبار...* *ولی اواخر عمرشون، به مدت ۵تا ۷سال مدااااوما اسیر بودن.* * زندان عمومی، یه زندان معمولیه، خب آدم خیلی دلش نمیگیره...* *اون هفته استاد رفیعی تو حرم امام رضا میگفت مدل زندانی که امام داخلش بودن، مطامیر بوده.* *مطامیر جائیه که غله نگه میداشتن* *ظلمات محض بوده...* *خب...حالا هم سطح زمین؟* *نه*😭 *مثلا ۳۰متر زیر زمین...یه گودال پر از پله بوده که تا ۲۰متریش، پله* *بوده...ده متر اخرش پله نبوده* *نردبون میذاشتن زندونی رو منتقل* *میکردن داخل سیاه چال، بعد نردبون رو بر میداشتن که نتونه بیاد بالا*😭 *فقط همین؟* *نه* *ته این سیاه چال، اون مطامیر بوده...که مثل یه خمره بوده که تهش فراخ بوده و بالاش تنگ* *نه میتونستن بخوابن، نه وایسن*😭😭😭 *۷ساااااال...* *همین؟؟؟* *نه* *امام رو، ته اون سیاه چال زندونی کردن در حالیکه غل و زنجیرِ جامعه به دست و پاشون بوده* *دستور داده بودن که این غل و زنجیر رو، جوش بدن که باز نشه* *ای خداااااااااااااااااااااااااا*😭 *عجب صبری داری که با بهترین و محبوب ترین بندگانت اینجوری رفتار میکردن* *طی ۷سال، این غل و زنجیر، به بدن امام....*😭 *السلامُ علی مُعَذّب فی قَعرِ السُّجون...* *سلام خدا بر اون کسی که در ته زندااااان ها، عذابش میکردن...* *ادامه ی سلام اومده ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ* *مرضوض، توی عربی، به استخون له شده و خورده شده میگن* *استخون شکسته نه...له شده...*😭 *این واژه یِ رَض، توی مقتل ۳تا از ۱۴معصوم وارد شده...* *یکیش حضرت زهرا*😭😭😭 *یکیش امام کاظم*😭 *یکیشم، امام حسین*😭 *صلی الله علیک یا اباعبدالله* *همه اینا رو گفتم برسم به این روایت از امام...* *یه روز که امام داخل زندون بودن، به مسیب، میگن: من دیگه عمری نمیکنم...* *دلم برا رضام تنگ شده*😭 *میرم مدینه!!!* *مسیب میگه آقااااااااااااا...شما با این غل و زنجیر...کجا میخواید برید؟ اگه مامور زندان بفهمه، بیشتر اذیتتون میکنه*😔 *میبینه امام با دستای مبارکشون باز میکنن غل و زنجیر رو...دیوار شکافته میشه...* *میرن و بعد یه مدت، بر میگردن و تو این زمان، مسیب مداااام به این فکر میکرده که اگه مامور زندان بیاد، چی میشه؟!!* *امام برمیگردن و شکاف دیوار بسته میشه* *بعد مسیب میگه آقا...شما که میتونید ازینجا برید بیرون، خب چراااا اینجا موندین؟* *دقیقِ عبارت رو یادم نیست...* *شنیدم که امام میگن من، از طرف خدا، بینِ تحمل این زندانِ مطامیر و سختی هاش وووووووو کم شدن رنجِ شیعیانم مختار شدم!!!* *یعنی یه چیزی تو این مایه ها که خدا گفته زندون رو تحمل میکنید یا رنجِ شیعیانتون رو؟* *و امام گفتن زندون رو*😭 *و بواسطه ی تحملِ زندان، خدا یه بخشی از رنج و عذاب شیعیان رو برداشتن ازشون...* *اینجاست که تو زیارت جامعه کبیره خطاب به همه ی ائمه اومده:* *عااااااادتکم الاحسان...و سجیتکم الکرم...* *اصلا خوبی کردن و بزرگوااااری تو خووووووووووونِ این خاااااندانه...* @hamedrajabi110 ✅ *أین الرجبیون*👇👇 ✅ *نشر این پیام صدقه جاریه است"*
حامد رجبی
نوستالژی مولودی قدیمی از حاج آقا طاهری @hamedrajabi110 عیدتون مبارک ⚘️⚘️⚘️
◀️خلاصه مطلب| شب و روز مبعث ؛ قله ماه رجب و از شبهای قدر ▫️شب ۲۷ رجب از لیالی قدر است. ▫️نکته بسیار جالب و عجیب درباره شب و روز مبعث حضرت رسول اکرم(ص)، آنست که این شب و روز تعلق ویژه به امیرالمومنین علی(ع) دارد. ▫️عجیب تر آنکه اهل معنا مانند مرحوم میرزا جوادآقا ملکی تبریزی در المراقبات و جناب سید در اقبال الاعمال و شیخ عباس در مفاتیح می فرمایند که توصیه شده در این شب به حرم حضرت امیر(ع) مشرف شوید و شفای بیماران خود را از مولا بگیرید. ▫️شب مبعث؛ شب تجلی اعظم! با تأمل در ادعیه وارده در شب مبعث، میتوان به گوشه ای از عظمت این شب پی برد. ▫️ جناب شیخ عباس قمی در مفاتیح ذیل اعمال این شب این دعا را آورده که: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالتَّجَلِّي الْأَعْظَمِ فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ مِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ وَ الْمُرْسَلِ الْمُكَرَّمِ...» ملاحظه میکنید که صحبت از «تجلی اعظم» است؛ که خدایا من تو را به تجلی اعظم این شب قسم می دهم. اما این معنا صرفا اشاره وار و در هاله ای از ابهام در دعا ذکر شده. ▫️برای فهم معنای تجلی اعظم به فراز دیگری از دعا مراجعه میکنیم که میفرماید: «اللَّهُمَّ وَ هَذَا رَجَبٌ الْمُكَرَّمُ الَّذِي أَكْرَمْتَنَا بِهِ أَوَّلُ أَشْهُرِ الْحُرُمِ أَكْرَمْتَنَا بِهِ مِنْ بَيْنِ الْأُمَمِ فَلَكَ الْحَمْدُ يَا ذَا الْجُودِ وَ الْكَرَمِ فَأَسْأَلُكَ بِهِ وَ بِاسْمِكَ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَجَلِّ الْأَكْرَمِ...» ▫️ گفتیم که رجب ماه حضرت امیر(ع) از یک سو و ماه خداوند از سوی دیگر است. هم در براهین عقلی اثبات شده و هم در روایات اهل بیت(ع) آمده که جلوه انسیِ حقیقت توحید، کلمه ولایت است و کسی که میخواهد به توحید وارد شود، باید مراتب ولایت را طی کند. ▫️به تعبیر مرحوم استاد سعادت پرور(ره)، اینکه لفظ «اعظم» در دعا سه بار تکرار شده، تبیین معنای تجلی اعظم است و این شب، عرصه تجلی تام و تما پروردگار است. ▫️آن تجلی که باید در شب قدر برای ما اتفاق بیفتد، در این شب برای رسول اکرم(ص) و ائمه هدی(ع) و اولیای الهی اتفاق افتاد که همانا ظهور اسم اعظم است. ▫️ کسی جز صاحب ولایت، لیاقت درک آن اسم را به طور تام ندارد؛ چرا که در فراز بعد میفرماید: «الَّذِي خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فِي ظِلِّكَ فَلا يَخْرُجُ مِنْكَ إِلَى غَيْرِكَ...» یعنی جایگاه اسم اعظم در ظل عرش است و مراتب مادون تحمل پذیرش آن را ندارد. ▫️ اگر ما تحمل و ظرفیت درک این اسم اعظم را نداریم، بیایید لااقل به گونه ای عمل کنیم که همچون آن پیرزن خود را در صف خریداران یوسف(ع) جا بزنیم... 🔻توصیه های عملی برای شب و روز مبعث: 1️⃣ اگر می توانید روز مبعث را روزه بگیرید. در روایات است که روزه آن معادل هفتاد سال است و مبعث یکی از ۴ روز ممتاز سال برای روزه است. 2️⃣ شب مبعث را بسیار غنیمت بشمارید که این شب، مقدمه شب قدر بعدی یعنی شب نیمه شعبان است. برای درک آن شب، باید از شب مبعث شروع کرد. 3️⃣ این شب، هنگام تضرع به درگاه اهل بیت(ع) است و چه بهتر که با تحفه ای به پیشگاه ائمه(ع) برسیم. لذا بنده توصیه میکنم که با هدیه ای از جانب حضرت صدیقه طاهره(س) به محضر حضرت امیرالمومنین(ع) توسل کنیم: به این صورت که ۴ رکعت نماز حضرت امیرالمومنین(ع) را که ایشان علاقه خاصی به این نماز دارند به نیابت از حضرت صدیقه طاهره به جای ۴ رکعت از نماز شبمان بخوانیم و به جناب حضرت امیر(ع) و یا حضرت رسول(ص) و یا هر دوی این بزرگواران هدیه کنیم و عرضه بداریم که اگر من قابلیت و ظرف این هدیه را دارم، شما به بنده عنایتی بفرمایید. اين نماز چهار ركعت است: در هر ركعت يك بار سوره «حمد» و پنجاه بار «قل هو اللّه احد» و بعد از نماز تسبیحات خاص ایشان را که در مفاتیح است ذکر کنید. 4️⃣ این شب، شب شفای از بیماری هاست و مرحوم شیخ عباس در مفاتیج روایات عجیبی از عنایات امیرالمؤمنین(ع) ذکر نموده. لذا تعجب نکنید اگر حضرت در این شب عنایت ویژه ای نیز بر ما بکنند. بیایید ما هم به سنت حضرات ائمه(ع) گله عاشقانه به درگاه حضرت امیر(ع) داشته باشیم که شما در این شب، بیماران بسیاری را شفا میدهید، پس عنایت بفرمایید و قلب بیمار ما را نیز شفا دهید. 5️⃣ در این شب ها دعا برای یکدیگر را فراموش نکنید که دعا در حق دیگران،‌ ابتداءا در حق خود داعی اجابت می گردد و در سیره حضرت صدیقه طاهره(ع) است که از شب تا صبح فقط برای دیگران دعا می فرمودند. @hamedrajabi110
📚🖌 لطفا به این دردی که اشاره می‌کند دقت بفرمایید: ما انسان‌ها ذاتا موجوداتی طالبِ ثبات و پایداری هستیم و همواره سودا و تمنای بودن در کنار کسانی که دلی در گرو مهر و محبتشان داریم را در سر می‌پرورانیم. (بودنیِ ناتمام و جاودان) و در عین حال از جدایی، تنهایی، دوری، رفتن، از دست دادن، پایان، پیری، بیماری، مرگ و خلاصه هر چه خاطرمان را مکدر کند ... بیزاریم، حتی اگر بیزار نباشیم این مسائل برایمان هولناک است چرا که خواستار ثباتیم و این در حالی‌ست که به تعبیرِ در این عالم اساسا هیچ چیز، مطلقا هیچ چیز نیست که از تغییر و دگرگونی در امان باشد، همه چیز رو به زوال است، همه چیز رو به پایان است، انسان موجودی‌ست رو به‌سوی مرگ و هیچ چیز هیچ غایتی ندارد، پیری می‌رسد، تنهایی می آید، رفتن ضروری می‌شود، بیماری رخ می‌دهد، از دست دادن‌ها یک‌به‌یک آغاز می‌شود و داسِ مرگ، ناگهان تمامی آرزو و آمال‌ را بر می‌چیند! و بالاخره آن ثباتی که آدمی سودایش را داشت همچون کفِ روی آب، اندک‌اندک کنار رفته و واقعیت دهشتناک زندگی و هستی یعنی دگرگونیِ مطلق و رنج و درد و زجر و... سر بر می‌کِشَد. اصولا رنج و درد ما آدمیان نیز ریشه در همین تمنای ثبات و جاودانگی داشتن، دارد. دل‌گرفتگی یا دچار قبض و بسط‌های روحی شدن‌ها نیز در همین سودای ثبات و جاودانگی در سر پروردن است چرا که از همان ابتدا گمانِ خام برده بودیم که روزگاری که در شرایطی ظاهرا به نسبت خوب، قرار داشتیم، همواره همه چیز چنان خواهد بود و ماند و یا خوشبختی و هر آن لذت بردن و کام برداشتن از زندگی حق بدیهی‌مان است؛ اما بی درنگ با سیلی محکم روزگار (تغییر و تصادف و اتفاق و...) از این خواب شیرینِ توهم بیرون آمده و متوجه عدمِ ثبات وضعیت خود شده و یاد و خاطری برایمان تبادر می‌شود و نهایتا این امر منجر به حسرتی دردناک می‌گردد. آیا حقیقتا این وضعیت برای بشر (ماهیان دریای سراب) با آن همه رویا که آن هم سرابی بیش نبود ترحم‌برانگیز و اسفناک نیست؟ رحم است بحال تب و تاب نفسي چند کاين خشک لبان ماهي درياي سرابند! گویی ما آیینه دارانِ عدم، حقیقتا عدم بوده و پرت شدنمان به هستی و وجود یافتنمان، مهلتی کوتاه از برای درکِ درد موجود در این عالم و رفتن به سوی نیستی بوده، به تعبیر بیدل: مطلبی گر بود از هستی همین آزار بود ور نه در کنجِ عدم، آسودگی بسیار بود
35.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 🎤 ▪️شعرخوانی سیدحمیدرضا برقعی در ستایش حضرت ابوطالب (ع) 🗓 رجب؛ وفات حضرت ابوطالب (ع) @hamedrajabi110
ارزش خون ها به اندازه ارزش بینش هاست... دم مردم گررررررم😍 راهپیمایی پرشور @hamedrajabi110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا