eitaa logo
حامدانه
931 دنبال‌کننده
238 عکس
25 ویدیو
6 فایل
«حامدانه» بخشی از دغدغه ها و نگاه های یک طلبه در جبهه فرهنگی است. قدم هایتان برچشم.. حامد تقدیری رییس ستاد ملی روایت پیشرفت کشور رئیس بنیاد ملی نوجوان و سازمان مدارس صدرا (imso.ir) ارتباط : @h_taghdiri https://eitaa.com/joinchat/2514681856C515654693b
مشاهده در ایتا
دانلود
انتخابات بخش دوم ، . الماس برنده ای است که هرکاری بخواهد می‌کند. مهم نیست آقای پزشکیان چه می گوید یا آقای فاضلی چه می کند ، روایت هر کاری بخواهد با بیان و رفتار آدم ها می کند. ( یک جا از دلسوزی رئیس جمهور برای غذا خوردن همراهان مجاهد همراهش طنز و ضعف روایت می کند و یک جا از اوج بی ادبی و تکبر ، تاریخ می سازد.) . در کتاب روایت و کنش جمعی تبیین می‌کند که با روایت می‌شود حکمرانی کرد و کنش مردم را رقم زد. ما از نامزدهای گفتمان انقلاب اسلامی یک کلان روایت خوب نساختیم و به تبع آن خرده روایت ها را رقم نزدیم. (نهایتا از آقای زاکانی روایت تانک ساختیم) ، برای گام ها و حکمرانی شان روایت نگفتیم و منتظریم معجزه ای رخ دهد. (به یاد بیارید در انتخابات گذشته جبهه مقابل با یک مجسمه کلید این روایت را ساخت که همه درب ها قفل است و کلیدش دست من است) و این روایت ساده در ذهن همه نشست. . روایت ابزار قدرت مندی است که غربی ها سالهاست با آن حکمرانی می کنند ، با آن تربیت می کنند و افکار عمومی را با خود همراه می کنند. BBC خبرهای فوری اش را با تأخیر می زند چون خبرگزاری روایتی است و روایتش را میسازد. و ما فقط خبر مخابره می کنیم که هیچ کنش و همراهی به دنبال ندارد. هنوز قدرت روایت و روایت سازی ها را درک نکردیم. . ما در جبهه انقلاب اسلامی دست مان از روایت پر است. آنقدر پر که جهان را با خود همراه می کند. اما نمی دانیم چطور باید از آن بهره ببریم. ✍ حامد تقدیری ۱ تیرماه ۱۴۰۳ @hamedtaghdiri
ما به آقای جلیلی رأی نمی دهیم. ما در این سالها هیچ وقت به آدم ها رأی ندادیم. ما همیشه به گفتمان انقلاب اسلامی رأی دادیم. هرکسی که این گفتمان را بهتر و قوی تر دنبال کرد رأی ما بود. و هر زمان که از این گفتمان فاصله گرفت از رأی ما خارج شد. ما روی گفتمان ها هستیم و نه آدم ها. . مهم نیست نتیجه انتخابات چه میشود. من این حضور این دفعه بچه های گفتمان انقلاب اسلامی برای رأی آوردن نامزد گفتمان انقلاب اسلامی را می دانم. این شور و نشاط و حرکت ، همان ای است که دنبالش بودیم. . پیش خودم فکر میکنم چقدر شهید رییسی با برکت بودند که اینطور همه ی ما را دور هم جمع کردند و حرکت را در همه ی ما ایجاد کردند. این به برکت رییس جمهور شهید است که همه ی خوبی ها را به ما چشاندند و دل های ما را به گرم کردند. . شهید رئیسی تا اینجا هم امانت مهمی را در دست آقای گذاشتند. در مدت یک هفته نخ تسبیح شدند. این خیلی مهمه. چیزی که در این همه سال محقق نشده بود. . من ترجیح میدهم به جای نظر سنجی ها و نظر سازی ها ، تا آخرین لحظه بجنگم و کیف عاشقی مسیر الهی را کنم. نتیجه را هم به خدای متعال بسپارم که همیشه صلاح انقلاب را برای ما رقم زده است و ما هر چه داریم از اوست. دل های مردم و آینده انقلاب اسلامی از اوست. به تعبیر حضرت امام ره : ما هیچیم. هیچ محض.. . این انقلاب اسلامی طوفان های زیادی را به برکت رهبر عزیزش پشت سر گذاشته و پیروز این انتخابات ، انقلاب اسلامی است. . ✍ حامد تقدیری ۱۴تیرماه ۱۴۰۳ @hamedtaghdiri
آخر زنان چه فایده ای دارند ؟ گیریم که محمد ما را شکست داد و پیامبری اش را در دلها کاشت ، گیریم که جلوی سنت مردان ما ایستاد و نگذاشت دختران را زنده به گور کنیم ، اما بالاخره اینها زن اند. اینها وظیفه شان نهایتا آوردن فرزند و نوکری است. حقی در جامعه ندارند. کنیزان را باید بدون حجاب چرخاند که آبرو و قیمتی ندارند. . اینها را مردان مکه گفتند. فقط حرف نبود که اعتقادشان بود و مرتب بر زبان می آوردند. همان پول پرست های سر در آخور دنیا کرده که بدمستی هایشان زبانزد همگان بود. همان هایی که با همه وجود در مقابل آقا رسول الله ایستاده بودند و حال به جنگ زنان می شتافتند. همان هایی که گاهی زنان را نه فقط برای بستن زخم مجروحان که گاهی با نقاب در میدان های رزم دشوار آن زمان ، شمشیر به دست در جبهه اسلام دیده بودند. . پیامبر که از دنیا رفتند در کنار قدرت طلبی ها، فهمیدند باید به جنگ بانوی اسلام بیایند. همان کسی که با خطبه هایش ، حساب و کتابشان را بهم ریخته و بانوان را رشد داده بود. همان کسی که جان پیامبر بود و پیامبر گفته بود هر کس او را اذیت کند من را اذیت کرده. حال فهمیده بودند یکی از قوام های پرچم اسلام و جامعه اسلامی ، زنان هستند که باید بزرگ فرمانده شان را از میان بردارند. . فاطمه زهرا سلام الله علیها که رفت ، همه ی اسلام خانه نشین شد. وقتی بود اشک های فراغش در دل بیابان هم برایشان قابل تحمل بود. او شمشیر نداشت ، او قدرتمند تر از شمشیر داشت. او راوی فتح قله بود ، دل زنده می کرد ، غبار غفلت از چشم ها و فکر ها بر می داشت ، او سرباز و فرمانده برای میدان های سخت تربیت می کرد ، او مانع تحریف ها بود و خاطرات و اصل های گفتمان اسلام را به یاد می آورد ، او به تنهایی در مقابل همه ی جبهه ی کفرشان ایستاده بود. او پناه و امید اسلام بود مانند مادرش. . اینجا همه ی کفر در مقابل جبهه بانوان اسلام به فرماندهی فاطمه زهرا سلام الله علیها ایستاد و او را آسمانی کرد. غافل از اینکه او زهرای دیگری را تربیت کرده است و این شروع و میدان رزم اسلام است. ✍ حامد تقدیری ۱۷تیرماه ۱۴۰۳ ، اول محرم الحرام۱۴۴۶ @hamedtaghdiri
. راستش را بخواهید سفر اربعین همینطوری سخت است چه برسد بخواهی کاروانی به دنبال خودت راه بیندازی. کاروان نوجوانان باشد که دیگر سخت تر. اما سختی کاروان دختران نوجوان و جوان مضاعف است. با مشکلاتی مواجه می شوی که تصورش را هم نمی کردی. عراقی ها هم کمتر به تسهیل بخش بانوان توجه می کنند. برق که می رفت اگر موتور برقی روشن میشد اول بخش آقایان بود و حالا ما باید می رفتیم و چونه می زدیم که ما گرما را تحمل میکنیم ، بخش بانوان را وصل کن که اینها گرما زده نشوند. هر روز حداقل ۲۵ باری بیمارستان می رفتیم. شب ها که خسته می رسیدیم جایی استراحت کنیم ، تازه تلفات نیمه شب ها خودش را نشان می داد. این اواخر اجاره ی ستوته ها ( موتور باری) دائمی بود. کار وقتی سخت تر میشد که کاروان ما از همه ی کشور بودند و فرهنگ و حال و هواشون متفاوت بود. یکی گرمایی بود و یکی سرمایی. اینها خودشان چند روز در راه بودند تا به تهران برسند و ما سفر مان را شروع کنیم. همه ی اینها جزء کوچکی از مشکلات اربعینی ماست. . اما ما پای کادر سازی برای انقلاب اسلامی و قیام و رشد نوجوانان ایستاده ایم. اگر می گوییم اربعین حادثه ی بزرگ تمدنی و انسان ساز است ، اگر می گوییم برای هویت سازی بهترین سفر و رویداد است ، اگر می گوییم بانوان فرماندهان و راویان گام دوم انقلاب اسلامی هستند ، پس باید اسباب حضورشان را فراهم کنیم. باید کمک کنیم رنج سفر شان و سختی هایشان کمتر شود که خودشان کم مشکل و سختی ندارند. چادر های مشکی و گرمای بسیار زیاد و تغییر آب و هوا و غذا و پیاده روی ، امر ساده ای برای دختران نوجوان و جوان نیست. . من باشم پیشنهاد میکنم همه مان روی موکب اسکان در نجف و کربلا و خدمت پذیرایی و درمانی برای دختران و بانوان تمرکز کنیم. آقایان و پسران همیشه جا پیدا می کنند. من جای آموزش و پرورش بودم همه ی مدارس عراق در نجف و کربلا در محدوده حرم را گرفته بودم و در اختیار دختران نوجوان گذاشته بودم. من جای شما بودم کمک می‌کردم یک دخترخانم بیشتر به اربعین سفر کند و هزینه های سفرش را تأمین می‌کردم. . ما امسال هم انشاالله عازم سفریم. با همان سختی ها و بی پولی ها. اما حالا دیگر دختران حاج قاسم سالها تجربه دارند، عراق و نخلستان میشناسند ، چگونگی تعامل با زنان و دختران عراقی را یاد گرفته اند و حواسشان به ارتباط موثر با آنها هست . خیلی هایشان کاروان جدا راه انداخته اند و تعداد ورودی به این مسیر را بالا برده اند و راه را بزرگ تر کرده اند. ✍ حامد تقدیری ۴صفر ۱۴۴۶، ۱۹ مرداد @hamedtaghdiri
. ساعت به وقت کربلا ۱:۲۰ است. اما ساعت نمی داند که ما در کربلا روز و شب نداریم. ما اصلا در کربلا زندگی نمی کنیم که گرفتار زمان باشیم ، ما در کربلا دو بال یافته ایم و در آسمانش پرواز میکنیم. کربلا برای ما پر از شروع هاست. شروع هایی پر از عشق و جهاد. کربلا برای ما پر از سکوت است. سکوتی پر از حرف های طوفانی. کربلا برای ما پر از خواستن ها و نیاز هاست که ما محبوب و رضایت ارباب را می خواهیم. حتی کربلا برای ما پر از یاد است. یاد مومنین خدا. مومنینی که دیدن چهره شان برای ما پر از شوق و امید است و دلتنگشان می شویم. کربلا برای ما پر از عشق است، عشق به این مسیر و آدم های باصفای طریق الحسین. کربلا برای ما یعنی حماسه، یعنی قیام. و مگر حماسه و قیام زمان می شناسند؟! . ساعت ها در کربلا همیشه روی ساعت ۱:۲۰ ایستاده اند. چون این ساعت ، زمان حماسه و قیام برای رسیدن به محبوب است. ما در کربلا پر از شوریم. پر از حرکتیم و منتظر رسیدن ساعت ۱:۲۰ خودمان هستیم و آه از این ساعت ها که معلوم نیست کدامش برای ماست و چرا زمان ما نمی رسد. آخر به کدام صحن و حرم رو بزنیم تا ساعت خودمان را پیدا کنیم. کجاست ۱:۲۰ ما؟! . گفته اند مشایه را آب پاشی کرده اند تا زائرانت برسند. ما چه کنیم که نه تنها پاهایمان بلکه دل و وجودمان به زمین قفل شده و توان حرکت ندارد. ما چه کنیم که گرفتار دنیا و فراز و فرود هایش شده ایم. مولاجان ، تو ما را از این قفل ها آزاد کن. به برکت خادمی زائرانت ، به آبروی نوجوانان دل پاکت که آنها را به خیمه تان رسانده ایم ، ما را هم در کربلا و خیمه گاه بپذیرید. ما را پاک بپذیرید . ✍ حامد تقدیری کربلا المقدسه ۸صفر ۱۴۴۶ ۲۳ مرداد ۱۴۰۳ @hamedtaghdiri
وارد طریق الحسین علیه السلام که میشوی دیگر پا نداری. به تو دو بال هدیه می کنند برای پرواز ، پروازی غیر قابل وصف به معراج الهی. وقتی چشم هایت به مشایه باز می شود ، بال عشق به اوج می رسد و قلبت با قدرت تر از قبل می تپد و عشق فوران می‌کند و دلت با هر قدم طوفانی تر میشود و به دنبال ساحلی برای آرامش و سکون می‌گردی تا به آن تکیه کنی و از حرارت و آتشفشان وجودت کم کنی . ساحل و پناهگاه ارباب نقطه ی اوج پرواز دل های بی قرار و عاشق است. ساحلی که دلت میخواهد چشم هایت پلک نزنند و از لحظه لحظه دیدن حرم و پناهگاه اباعبدالله الحسین علیه السلام بهره ببری. دلت میخواهد اشک ها نبارند و از شفافیت دیدن معشوق کم نکنند. . بال حکمت و معرفتت چنان رشد می کند که فکر می کنی من را چه شده، نکند چشم بصیرتم باز شده، در حالیکه تو همان انسان قبلی هستی و اکنون به آسمان معرفت راهت داده اند که اندکی بیشتر ببینی و در این ناکجا آباد دنیا ، فرصتی یافته ای در بهشت گام برداری. در این بهشت معجزات الهی بسیاری را نشانت می دهند. موکب های مسیر مشایه فقط خوراکی نمی دهند که هر کدام شان حکمت و درسی را به تو هدیه می کنند و مگر تو می توانی موکبی را از دست بدهی و این مسیر را با سرعت طی کنی ؟! نشانت می دهند چگونه این همه زائر مهمان شده اند ، ایثار و صبر بی نهایت خادمان و از جان و مال گذشتن کوچک تا بزرگ شان را نشانت می دهند. پس حواست به کاغذ و قلمت باشد که گنج و درسی را از دست ندهی و همه را ثبت کنی . هرچند این دفتر ها کفاف درس ها را نمی دهند و تو مانده ای و بی نهایت حکمت ثبت نکرده. . راستش را بخواهید ، من کاغذ و قلم برایم کم بود. این شد که به نخلستان های بهشت پناه آوردم و با انگشت به جان خاک های مسیر بهشت افتادم و خواستم نام بسیاری از خوبان را روی زمین به یادگار بگذارم. خواستم اگر از این نعمت بی نهایت برگشتم دلمم گرم باشد نامم هنوز هست و شاید باز ما را به بپذیرند. آخر این چه بی قراری دردناک و زیبایی است که در دل های ما افتاده ، و چگونه یکسال دیگر صبر کنیم؟! . دست های التماس مان به سمت زائران بهشت دراز شده است که ما را هم در طریق الحسین علیه السلام ، در مشایه عشق یاد کنند و برایمان عاقبت حاج قاسم را طلب کنند. انشاالله . ✍ حامد تقدیری اربعین ۱۴۴۶ ، ۱۴۰۳ @hamedtaghdiri
ما در اربعین هم از ضعف روایت رنج می بریم. . فرض کنید شما کسی هستید که تاکنون توفیق حضور در مسیر اربعین عراق را نداشته اید. الان با این تولیدات صدا و سیما چه تصویری پیدا میکنید؟! . بگذارید کمی تولیدات تلویزیون را مرور کنیم، بیشتر شبکه ها یک مجری از مسیر مشایه در حال صحبت است و از حضور پر شور مردم صحبت می‌کند. بعضی شبکه ها یک روحانی در مقابل مجری گذاشته اند و او هم نکاتی از فضیلت اربعین می گوید که حتما در بین یکی از آنها حجت الاسلام اسماعیل رمضانی هست . چرا که بعد از انتشار گسترده کلیپ صحبت های دلنشین ایشان در فضای مجازی ، صدا و سیما به این نتیجه رسید که کشف بزرگی کرده اند و از ماه رمضان تاکنون حتما در یک شبکه ایشان هستند. انگار که این حوزه عظیم علمیه همین چند روحانی را دارد. . در فضای مجازی هم بچرخید آخرش عکس غذا و خوراکی و سلفی های مسیر را می بینید. . حالا شما باشید از اربعین چه فکری میکنید؟! چقدر درک از این گنج بزرگ اربعین پیدا میکنید؟! حال مشکل صدا و سیما و رسانه چیست ؟! مشکل در ضعف محتوا و روایتهاست. حضرت آقا زمانی به رییس اسبق رسانه ملی فرموده بودند «کارها در سطح خوب است اما در عمق خوب نیست. » برای عمق بخشی به کارها باید به محتوا توجه کرد و یکی از روش های تحقق محتوا هم تولید روایت های دلنشین است. . من در این سالهای بسیاری که توفیق پیاده روی اربعین در عراق را داشته ام، هر سال بهره ام از این مسیر با برکت متفاوت بوده و هر سال آنچنان مسیر برایم جدید بوده که به دنبال کشف بیشتر بوده ام. امسال در ابتدای سفر به نوجوانان همراهمان گفتم: بچه ها این مسیر پر از گنج است. گنج هایی که پنهان است و شما با دقت ها و تأمل ها باید آنها را پیدا کنید و درک کنید. وقتی هم پیدا کردید وظیفه ی روایت کردن آنها را دارید. . میزبانان خودشان روایت های مختلفی دارند. از اینکه چگونه از مال و زندگی و همه چیز خود گذشتند تا خادم باشند ، از اینکه برای برپایی یک موکب چقدر کار می کنند و چه مشکلاتی دارند و اینکه چطور همه ی خانواده از کودک تا پیرمرد و پیرزن با هم برای میزبانی یک دل می‌شوند. زائرین هم پر از روایتند. از سختی های سفر و چگونگی رسیدن به بهشت. راستش را بخواهید من جای شبکه پویا بودم روایت بچه های زیر هفت سال اربعین را با بیان خودشان میساختم. کالسکه میشدم و با احمدرضا همراه میشدم تا روایت حضورش را داشته باشم. من اگر بودم از سختی های سفر هم می گفتم، از گرمای زیاد، از شلوغی ها ، از مشکل بانوان در ورود به حرم ها و کمبود خدمت رسانی بانوان هم می گفتم تا مخاطب فکر نکند فقط خورد و خوراک و جشنواره غذاست. من اگر بودم روایت دست ها و پاها را می گفتم. روایت مسیر های مختلف و قبایل و درک هایشان از اربعین را می گفتم. من اگر بودم تلاش می کردم یک شبکه مردم بزنم تا خودم روایت نکنم و پای روایت های تولیدی خود مردم بنشینم و بخواهم آنها هم ما را در کشف بهتر و بیشتر گنج های مشایه کمک کنند. . راستش را بخواهید مشایه گاهی پر از سکوت است. آنقدر برایت حرف دارد که دهانت قفل می‌شود و دلت میخواهد فقط بشنوی عشق بازی کنی. . البته این نوشته قدردان زحمات برادران عزیزم در رسانه ملی است و کم کار خوب هم از این مجاهدت ها ندیدیم. اما من جای این عزیزان بودم یک قرارگاه برای تحول در تولید از فرم گرفته تا محتوا می می زدم و تلاش کردم حرف های جدید را بشنوم. ✍ حامد تقدیری اربعین ۱۴۴۶ ، ۱۴۰۳ @hamedtaghdiri
پنج نکته به بهانه وزیر جدید آموزش و پرورش . ۱. وقتی هدف ها وسیع و پیچیده شد، طبیعتا از یک فرد کاری ساخته نیست و باید گروهی کار کرد. گروهی همدل که عزمشان تحول در آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش به انتصابات نیاز ندارد چرا که منتصبین لزوما به یکدیگر متصل نیستند ، نیاز به تیم سازی و کار گروهی همدلانه و منسجم دارد. . ۲. این را از من قبول کنید. ما در آموزش و پرورش دستمان پر است. در تولید سند و محتوا در بهترین شرایط هستیم، در منابع انسانی هم نیروهای های توانمند و دلسوز کم نداریم. مشکل ما در مدیران تحول آفرین و در روش های تحقق تحول هاست. اکنون وقت میدان ها و عملیات ها و تحقق هاست . . ۳. جنگ ما جنگ روایت هاست. سخنان امروز سید حسن نصرالله را دیدید؟! همه چیز را تبیین و روایت کرد. چرا که اگر روایت نکند ، دشمن روایت دیگری می سازد. حضرت آقا بارها در قضیه های مختلف به دولت ها فرموده اند : «برای هر اقدام مهم، یک پیوست تبلیغاتی روشن لازم است ... باید به صورت روشن، علت این کار و فواید و آثار آن برای مردم تبیین شود..» نیاز آموزش و پرورش به قرارگاه رسانه ای دوچندان است. او هم باید حرکت خود را روایت کند و گام به گام مسیر حرکت را تبیین کرده و هم باید در تولید و انتشار محتوا قرارگاهی و منسجم عمل کند. . ۴. وزیر آموزش و پرورش رئیس جمهور است. این را باید وزیر برای خودش جا بیندازد که اگر می‌خواهد تحولی را رقم بزند باید رئیس جمهور و نهاد ریاست جمهوری را با مسائل وزارت آموزش و پرورش چنان گره بزند که انگار وزیر آموزش و پرورش رئیس جمهور است و معاون اجرایی آن ، خود وزیر است. من در مدت فعالیتم در نهاد ریاست جمهوری کامل درک کرده ام که هرچه اتصال با نهاد پر رنگ تر و موثر تر شود ، حل مسائل سریع تر و بهتر محقق خواهد شد. . ۵. وزارت آموزش و پرورش می‌تواند سرچشمه ی حرف های نو باشد. دیپلماسی تعلیم و تربیت و ورود در عرصه بین الملل با ظرفیت بزرگ آیسسکو و مدارس ایران در خارج از کشور ، کادر سازی و تربیت مدیران جوان ، توجه به تربیت میدانی دانش آموزان و رشد مهارتی ایشان ، ایجاد و گسترش معلمان تحول آفرین و مدیران خلاق و صد ها حرف جدید ، از ظرفیت های وزارت آموزش و پرورش است. ✍ حامد تقدیری ۴ شهریور ۱۴۰۳ @hamedtaghdiri