eitaa logo
حامدانه
834 دنبال‌کننده
216 عکس
25 ویدیو
6 فایل
«حامدانه» بخشی از دغدغه ها و نگاه های یک طلبه در جبهه فرهنگی است. قدم هایتان برچشم.. حامد تقدیری رییس ستاد ملی روایت پیشرفت کشور رئیس بنیاد ملی نوجوان و سازمان مدارس صدرا (imso.ir) ارتباط : @h_taghdiri https://eitaa.com/joinchat/2514681856C515654693b
مشاهده در ایتا
دانلود
. راستش را بخواهید کلا وقتی با آدم های روزمره و غیر خلاق روبرو هستم احساس نفس تنگی میکنم. همین هایی که به مدلی های همیشگی عادت کرده اند و همان مدل را با آب و تاب بیشتری برایت توضیح می دهند. انگار که اگر با حس تعریف کنند ، کسلی برنامه از بین می رود. خلاصه همیشه دنبال این بودیم که یه جور دیگه فکر کنیم و یه جور دیگه نگاه کنیم. . توی بازدید از مدارس ، یکی از جاهایی که حتما سر می زنیم کتابخانه مدرسه است. فقط باید برایتان یک دل سیر تعریف کنم که چه بازار شامی است. بعضی کتابخانه ها معلوم است آقای امام جمعه ای، روحانی محلی که خانه اش جا نداشته، کتابها را آورده اند مدرسه و کتابخانه پر شده از کتابهای حوزوی. بعضی جاها مدیر مدرسه هم هر چی فامیل و اقوامش کتاب بی استفاده داشته اند ، با توجه به رنگش آورده و در کتابخانه مدرسه چیده و فکر میکند همین که کتاب داخلش باشد ، خیلی کار کرده است و این را با همان آب و تاب همیشگی برایمان تعریف می‌کند. خلاصه که کتابخانه مدارس یکی از داغون ترین اتاق های مدرسه است. انباری از تعدادی مجلد. . راستش را بخواهید من برای کتابخانه مدرسه طرح دارم. اگر آموزش و پرورش همراهی کرد و هر روز یک بلایی سر مدارس ما نیاورد، بالاخره اجرایی اش میکنم. من میگم کتابخانه مدرسه نباید کتابدار داشته باشد ، بلکه باید « کتابگو » داشته باشد. کتابگو خودش عاشق است. عاشق و کتابخوار. از همین هایی که با کتاب زندگی می کنند و وقتی کتابی را معرفی میکنند با همه وجودشان تعریف می کنند. کتابخانه مدرسه ده تا کتاب هم داشته باشد مشکلی نیست اما وقتی دانش آموز به کتابخانه می رود باید کتابگو روحیات او را بشناسد و جوری کتاب را معرفی کند که دانش آموز بی تاب پیدا کردن وقت برای خواندن آن کتاب باشد. مدیر مدرسه، مربی پرورشی، آقا و خانم طلبه مدرسه باید خودشان کتابگو باشند. کتابگو همان عضو مدرسه است نه یک عضو جدید در مدرسه. برای کتابگو شدن باید عاشق شد و کتابخوار. . من آدم های کتابگو زیاد دیده ام. هرچند گاهی فکر میکنم اگر وقت آزاد داشتم یک کتابفروشی می زدم با کتابهای کم و البته کلی تفاوت در عرضه که مشتری هایش صف بکشند. اما یک کتابگوی عاشق سراغ داشتم که بی نظیر بود. علی شاملو استاد تمام کتابگویی بود. آنقدر که خودم همه کتاب‌هایی که خوانده بودم و در خانه داشتم را دوباره از کتاب رسان خریدم که دوباره بخوانم تا تعریف های شاملو را دوباره در کتاب پیدا کنم. شاملو را باید اسوه این راه دانست. روحش شاد. . عکس: من و آقای جوان، در حال حرص خوردن از کتابهای مدرسه. 😬 @hamedtaghdiri
. کودکی ما در اردوها و تبلیغ ها گذشت. پدرم مبلغ فعال دانش آموزی بود و مادرم هم مبلغه. چهارم ابتدایی که رسیدم پدرم من رو گذاشت کانون مسجد محل. مسجد النبی ص محل ما حسابی فعال بود. از پنجم ابتدایی عضو می گرفت و به خاطر پدرم من شدم کوچکترین عضو کانون. . کانون میثم تمار مسجد محل ما، گروه گروه بود و هر گروه یک مربی داشت. مربی ما حاج آقا مجتبی بود. حاج آقا مجتبی از اون مربی هایی نبود که فقط گروه داری کند، حاج آقا حواسش به همه ویژگی ها و حس و حال ما بود. با اخم حاج آقا درس می گرفتیم و با تاییدش حرکت می کردیم. در شیطنت ها خودش از ما جلوتر بود و در خلاقیت و طراحی برنامه ها، ویژگی های مخاطب و سن سال شون رو در نظر می گرفت. همیشه برنامه ها برای ما جدید و جذاب بود. . سالهای نوجوانی ما گذشت و طلبه شدیم و سطح مقدمات و سطح عالی و دروس خارج حوزه را سپری کردیم و در این همه سال حاج آقا مجتبی مربی ما بوده و هست. شاید این روزها کمتر توفیق میشه به حاج آقا سر بزنیم اما هر وقت که خسته میشیم این حاج آقاست که ما ها رو زنده می کنه و حرکت می ده. . اینها رو نوشتم که بگم برای زندگی خودتون و بچه هاتون مربی پیدا کنید. برای پیدا کردنش خیلی باید زحمت بکشید اما اگر پیدا کردید محکم بهش بچسبید و رهاش نکنید. چون مربی های واقعی مرید باز نیستند، رشد دهنده اند. چند برابر لباس و خوراک خودمان و بچه هایمان باید خرج کنیم تا به مربی مطلوب برسیم. حتی اگر رئیس سازمانی ، مدیر مجموعه ای روحیات مربی گری داشته باشد، می بینیم که آدم های مجموعه احساس روزمرگی نمی کنند بلکه احساس رشد و تعالی می کنند. افراد مجموعه کارمند و کارگر نمی شوند، خانواده می شوند. و آن موقع است که مجموعه ها اثر گذار و رشد دهنده می شوند. . شب های قدر نزدیک است. در تقدیرات تون یک مربی از خدا بخواهید که مهمترین تقدیرات است. @hamedtaghdiri
توی ذهن ما متفاوت شکل گرفته است. استاد مان می‌گفت یک روز بچه های محل رو جمع کردم و بردمشون مسجد محل. فردایش دیدم تابلو زده اند که ورود هرگونه بچه ممنوع می باشد. . راستش را بخواهید خودم هم از این تجربیات تا دلتون بخواد دارم. ده سالی که کانون تربیتی داشتیم فکر می‌کردیم چه جایی بهتر از مسجد که کانون مون رو آنجا فعال کنیم. توی اون منطقه مسجدی نبود سر نزده باشیم و التماس نکرده باشیم. اما امان هیئت امناء مساجد. . یادمه یک روز پیش یکی از بازاری های تهران رفتم. می گفت دوستی دارد که حاضر است دور ایران مسجد بسازد. سوال کردم مسجدی هم حاضر است بسازد؟! . آقایی را دیدم که دنبال ساخت مسجد در شمال تهران بود. میخواست خانه اش را بکوبد و مسجد کند. به روحیاتش امور دینی و اخروی نمی خورد. علت را سوال کردم. گفت: برنامه ریزی کردم از مجالس ختم و حواشی مسجد مقدار زیادی در آمد دارم. دیدم دنبال درآمد زایی از نیاز های دینی مردم است. . خوبی مسجد به ساختمانش نیست که فروشگاه های مال و بزرگ هم مسجد های شیک دارند. به ظرفیتش برای اتصال دل ها به خداست. . مسجد های خوب هم زیاد داریم. مسجدی دیدم پر از بچه های بزرگ و کوچک. آقای زرنگی درخت گردو وقف بچه های مسجد کرده بود. و اون درخت گردو ها هرسال حضور بچه ها را بیشتر میکرد. آدم بزرگ ها هم کودکی شان در این مسجد بود . ما از مسجد و کانون مساجد رشد کردیم. به ما می‌گفتند بچه های مسجد و کیف می کردیم. هیأت امنا ها اگر می دانستند چقدر بچه درست کردن ثواب دارد، اینقدر حواس شون به لوستر و فرش مسجد نبود. امام خمینی ره هم سنگر انقلاب را مسجد قرار داد. الان که دارم توی کشور می چرخم می بینم امام جماعت های جوان و خوش ذوق چقدر خوب تونستند مسجد را خانه امن مردم محل کنند که گره مشکلات را باز می‌کند. مساجدی که حواس شون به بچه ها هم هست. . امامت مسجد واقعا کار تخصصی است. هر طلبه ای نمی تواند امام خوبی برای مسجد شود. باید برای مساجدمون امام پیدا کنیم. راستی خوش به حال مردم امام جمعه جدیدشان از آن امام های ناب است. مسجدش در قم کم نظیر بود. پر از نشاط و برنامه های خوب. قدرش را بدانید. . خودم سعی میکنم عمل کنم اما به شما هم توصیه میکنم، بخشی از مال تان را وقف کنید. از حقوق ماهانه تا سرمایه تان را وقف کنید. وقف انسان سازی و بچه های مسجدی کنید. برای اردوهای تربیتی و برنامه ها هزینه کنید. آن وقت برکتش را در دنیا و آخرت می بینید. . عکس: مراسم غبارروبی مسجد امیرالمومنین ع در آستانه ماه مبارک رمضان با حضور ریاست سازمان تبلیغات @hamedtaghdiri
. بیایید کمی با هم فکر کنیم توی مسجد چه کارهایی می توانیم بکنیم؟! بیایید با هم تلاش کنیم بعضی از این کارها را در ماه رمضان امسال توی مسجد مون انجام بدیم و با بقیه به اشتراک بگذاریم. . مثلا مسجدی رو تصور کنید که چند تا سفیر کتاب داره، این سفیرهای دلسوز ، هر روز چند تا کتاب را انتخاب می کنند و در خانه ی اهل محل را می زنند و کتابها را معرفی میکنند و از اهالی می خواهند که تا چند روز بعد بخوانند و در جشن کتاب رمضان مسجد ، شرکت کنند. اینطوری کتابخانه مسجد به خانه ها می رود، و ما تعدادی سفیر کتاب به مسئولین مسجد اضافه خواهیم کرد و از طرفی اهالی محل هم با سفیران مسجد همراه می شوند. . یا تصور کنید خانمهای محل هر کدام باتوجه به توانمندی که دارند برای خانمهای دیگر و بچه ها محل کلاس آموزشی بگذارند و زمان و تعداد جلسات را در تابلوی مسجد اعلام کنند. هر کسی وارد بخش خواهران مسجد شود با تعدادی حلقه آموزشی مواجه می شود و روزهای آخر رمضان هر مربی با کارآموز های خودش نمایشگاهی برای اهل محل بگذارد. . یا تصور کنید بچه های مسجد دست به دوربین شوند و فعال شود. با همین دوربین تلفن های همراه هم میشود. هر روز تلویزیون اینترنتی داشته باشند و خلاصه برنامه ها را در کانال و گروه های محل به اشتراک بگذارند. در برنامه ها پیشکسوت های محل را دعوت کنند تا از تجربیات شون و روزهای مسجد انقلاب بگویند. معلم های محل را دعوت کنند تا از دغدغه های تعلیم و تربیت شان بگویند. مادران محل را دعوت کنند تا از روایت های مادری شان بگویند. اهل محل قرائت روزانه قرآن را خودشان تولید کنند. تفسیر را امام جماعت بگوید و مسجد بشود مرکز تولیدات رسانه ای محل. . یا تصور کنید مسجد صندوق نان داشته باشد. اهل محل هر روز به صندوق کمک کنند و نانوایی محل ماه رمضان رایگان نان بپزد. همه پول نان شان با کمی بیشتر را در صندوق نان مسجد بریزند. اینطوری همه در افطاری یکدیگر شریک می‌شوند و نیازمندان هم بدون خجالت از نان رایگان بهره می برند. . چقدر ایده های زیادی میتوان برای مسجد محل نوشت. اما مهمتر عملی کردن این هاست. بیایید همت کنیم رمضان امسال ، مسجد محل مان محور و سنگر تبیین شود. @hamedtaghdiri
. خیلی مهمه وظیفه و جایگاه خودمان را بدانیم. اینکه چرا به دنیا آمده ایم و وظیفه ی ما نسبت به خودمان، خانواده مان و جامعه چیست؟! . این مشکل فقط برای خانمها نیست. خیلی از آقایان هم تکلیف شان با خودشان معلوم نیست. فقط چون کار بیرون با آقایان بوده احساس می کنند که خانمها تکلیف شان معلوم نیست. من در کارهای فرهنگی می گفتم سه جور آدم داریم : «فعال فرهنگی» کسی که نظام فکری اش درست شکل گرفته و می داند در این دنیا چه باید بکند و هر از چند گاهی مسیر عوض نمی کند. «دلال فرهنگی» آدم های حرفه ای در پرزنت کردن مسئولینی که بودجه فرهنگی دارند و خودشان هم عمقی ندارند. بیشتر می گردند الان بودجه در چیست؟ روزی در عفاف و حجاب و روزی در جهاد تبیین. « علاف فرهنگی» اینها برعکس اسم شان بسیار آدم های خوب، مخلص ، دلسوز و دغدغه مندی هستند. از همان هایی که بوی شهادت می دهند و آرام و قرار ندارند. اما فقط یک مشکل دارند. وظیفه شان و مسیر را نمی شناسند. هر از گاهی کاری می‌کنند. روزی در تعلیم و تربیت هستند و روزی در عفاف و حجاب و روز دیگر در موضوع دیگر. . می خواستم در پست فقط درباره وظیفه بانوان بنویسم. بنویسم که استاد مان گفت عرصه بانوان و رشد تعالی ایشان خیلی مهمتر از آقایان است که عامل تحقق تمدن اسلامی بانوان هستند. اما دیدم آنقدر حرف درباره عرصه بانوان هست که در ده ها پست جا نمی شود. . من زن نیستم اما می توانم حداقل از بانوان انقلاب اسلامی گله کنم. از همان هایی که در جلسه ای بانوی تلویزیونی شان فریاد زد که مدیریت ها را به ما واگذار کنید و بقیه شان سوت و کف زدند. گله کنم که کاش یک دور نظر مقام معظم رهبری درباره نقش زن در جامعه اسلامی را می خواندید. بعد اتفاقا صدایتان را محکم تر از قبل می کردید و فریاد می زدید که لوازم تحقق وظایف مان را بدهید. بعد می دیدید چقدر وظیفه تان سنگین و چقدر مدیریت ها پیش وظایف شما حقیر است. . اینکه یک بانوی جامعه اسلامی با دندان ماشین بکشد و هر روز شاهد گروه های رزمی کار باشیم، بد نیست. اما اینکه نسل گام دوم انقلاب اسلامی فکر کند اینها هدف است و اینها را الگو قرار دهد خطاست. این میشود که دختران ما بی هدف، به جذابیت های رسانه رو می آورند. . این چند خط را برای دختران دبیرستانی به خصوص صدرایی ها می نویسم. آینده انقلاب اسلامی را شما دختران گام دومی می سازید. پس محکم از همین اول سال برای عمرتان برنامه ریزی کنید و گرفتار « علافی فرهنگی و اجتماعی» نشوید. مطالبات مقام معظم رهبری از بانوان را بخوانید و جامعه اسلامی را محقق کنید. شهدا چشم شان به شماست. @hamedtaghdiri
🌙 💥چالش هایی برای بچه های باحال و پر امید ایران زمین در 💫خبر های خوبی توراهه؛ با ما همراه باشید... تـوان+ | 📥 @TavanPlus_ir | Tavan-Plus.ir
. نمی دانم نشسته اید برای تقدیرات شب قدرتان فکر کنید و لیستی از درخواست ها و حاجات تان آماده کنید؟! وقتی می‌خواهیم خرید کنیم دست به قلم میشیم و برای اینکه چیزی رو فراموش نکنیم ، همه نیاز ها رو می نویسیم. چی میشه که برای تقدیرات مون نمی نشینیم وفکر نمی کنیم و لیستی آماده نمی کنیم. . گاهی شب قدر نمی دانیم چه تقدیراتی را باید از خدا بخواهیم. یکی از اون تقدیرات مهم آدم ها هستند. آدم هایی که جلوی راه و زندگی ما قرار می گیرند. حتی آدم هایی که از زندگی و راه ما بیرون می روند. باید برای تقدیرات آدم های زندگی مان دعا کنیم. . ما در زندگی با آدم های زیادی مواجه میشویم. یکی از اون ها مربی های ما در زندگی هستند. مربیان اون آدم هایی هستند که با حرف هاشون و با اعمال شون به زندگی ما حرکت و جهت می دهند. همون هایی که وقتی حرف می زنند انگار از وسط اعماق جان ما سخن می گویند. همان هایی که خیلی وقت ها دلمون برای حرف هاشون و دیدن شون تنگ میشه تا در ما حرکت و نشاطی ایجاد کنند. برای پیدا کردن مربیان زندگی باید دعا کرد. مربی مراد نیست، عامل حرکت و رشد است. مربی معشوق نیست اما عشق را، درست در دل ما می کارد و آبیاری میکند تا به معشوق هستی برسد. ما در شب قدر باید از خدا بخواهیم که تقدیرات مربیان زندگی مان را به بهترین افراد رقم زند. . دوستان و رفقایمان هم از آن تقدیرات مهم هستند. همان هایی که علاقه ها و سلیقه هایشان برای ما مهم می‌شود و روی ما تاثیر می گذارند. همان هایی که قضاوت هایشان برایمان مهم است و دوری شان دلتنگمان می‌کند. دوست خوب می‌تواند ما را رشد دهد و آسمانی کند. اما امان از دوست بد که با توجیه بدی و زرق و برق دادن به آن، ما را بد بخت می‌کند.گاهی دوست بد آنقدر بهره های دنیا را برایمان بزرگ می‌کند که گرفتار چشم و هم چشمی می شویم. گاهی ما را در رقابت فتح خانه ها و ماشین ها و تفریحات دنیا می اندازد. حواس مان نیست که برای بهره چند روز چطور سر درآخور دنیا کرده ایم. خلاصه که، برای تقدیر دوستهای خوب تان هم دعا کنید که خیلی زندگی مان را تغییر می‌دهد. . دیده اید اصلا نمی خواستید سفری بروید، نمی خواستید در مجلسی شرکت کنید، نمی خواستید با کسی هم کلام شوید اما یک دفعه با رفتن به آن سفر و شرکت در آن جلسه و صحبت با فردی ، تغییراتی در زندگی شما ایجاد شده است؟! این ها همان تقدیرات است. ما حواسمان نیست که این تقدیرات آدم های زندگی مان چقدر مهم است. مربی و دوست بخشی از تقدیرات آدم های مهم زندگی ما هستند. . برای امسال لیست تقدیرات تان را آماده کنید و در صدر آن مربی و دوست را بنویسید که خیلی مهم است @hamedtaghdiri
. استادمان می گفت خیلی از شهدا به یک روحانی عاشق وصل بودند. می گفت امام جماعت اگر عاشق باشد، از چشمه ی زیبایی های الهی، اهل محل را سیراب می کند. جوان ها را عاشق و عارف و شهید می‌کند. استادمان می گفت طلبه ها عاشق باشید و عشق الهی را به دل ها بچشانید. . این جملات استاد برای من سخت بود. میگفتم خوش به حال جوان هایی که عاشق و شهید میشوند اما ما چه کنیم که نظامی نیستیم که شهید شویم. می دانستم خیلی از این روحانی های اهل دل که میبینم شهید زنده اند و چه کاری بهتر از رساندن معارف زیبای دین به مردم که عیال خدا هستند، اما دل است دیگر. حرف سرش نمی شود. دلش شهادت و غلتیدن در خون می خواهد. فرقی نمی کند چقدر سن داشته باشی، دل جوان که باشد کم صبر و بی قرار می‌شود. . همیشه پیش خودم می گفتم : آخه دشمن نفهم، حواست کجاست!؟ چرا خوب دور و برت را نگاه نمی کنی که چه کسانی را باید به آرزوی شهادت شان برسانی؟! . اما من غافل بودم. ربطی به دشمن و نظامی بودن ندارد. امام که باشی، عاشق که باشی، در ماه مهمانی خدا، در حرم امن بهترین بنده خدا، دعوتت می کنند. یکدفعه صدای عاشقی ات به گوش همه می رسد و مدال شهادت بر سینه ات نصب می شود. شهید برای ما طلبه ها تذکر است . تذکر اینکه عاشقی مان خالص نیست و الا مسیر عاشقی باز است. برای ما الگوست که اگر عمری خالصانه پای حرف و درد مردم نشستی و برای آنها خودت را به آب و آتش زدی، مزد زحماتت را زیبا می دهند. . راستش را بخواهید من وقتی عکس شهدای روحانی را استوری میکنم دستم می لرزد. حس جا ماندگی خیلی سخت است. . اما دشمن باز هم غافل است. این شهدا، یک شهید پرور دارند. آن هم همسران و مادران اینها هستند. همان هایی که خانه و خانواده را عاشق می کنند. همان هایی که همه سختی ها و نبودن ها برای آنهاست. همان هایی که درد میکشند و لب به گله باز نمی کنند. دشمن نمی فهمد ما لشگری از بانوان عاشق و عارف و شهید زنده، داریم. دشمن نمی داند شهید اصلانی واقعی، همسر اوست که او اصلانی پرور است. و چه خوب شهید اولش را تقدیم کرد. . خواسته ام خداوند به اعمال و فعالیت های ما برکت و اخلاص دهد و ثواب همه اش را تقدیم همسرم و مادرم کردم که هر چه دارم از اینهاست. کاش شرمنده صبر هایشان نشویم. @hamedtaghdiri
. ما فکر می‌کنیم خارج از کشور جایی است که آدم های بی درد می روند. یا آدم هایی که ارتباطات مویرگی شان مرز ها را در نوردیده، یا آقازاده هایی که از پول پدر به تفریحات برون مرزی رسیده اند. ما فکر می‌کنیم خارج از کشور همه اش عیش و نوش و عشق و حال است. اگر اداری و سازمانی هم باشیم که رزومه ای است بر رزومه های کاری مان و حتی کشورهایی که از روی هوای آنها رد شده ایم را به عنوان تجربه برون مرزی برای رؤسایمان فاکتور می‌کنیم. راستش را بخواهید خیلی هم بیراه فکر نمی کنیم. تا بوده همین ها را در اطراف مان دیده ایم اما ... . نمیدانم امام خمینی ره عزیز کجا بوده که به این یقین رسیده انقلاب اسلامی فقط برای ایران نیست و جهانی است. چه وقت یقین کرده که باید گفتمان انقلاب اسلامی را جهانی کند و خواسته که طلبه ها علاوه بر داخل کشور به کشورهای دیگر هم هجرت کنند. اما می دانم امام خمینی ره آنقدر برای همه دنیا طرح و حرف داشت که دیپلماسی امام در دنیا باید تدریس شود. . نمیدانم شهید بهشتی قبل از هجرت به آلمان هم اینقدر نگاه جهانی داشته است یا نه. اما حتما شهید بهشتی را میتوان یکی از پایه گذاران جدی تربیت مبلغ بین الملل دانست. شهید بهشتی خوب طراحی کرد و خوب تربیت کرد و اکنون هنوز آن دغدغه ایشان در مدرسه علمیه شهیدین قم دنبال می‌شود. دغدغه ای که سالها ما را پای کلاس های مکالمه زبان عربی و انگلیسی نشاند. . اما اگر از من بپرسید میگویم می‌شود خارج از کشور جایی باشد که آدم های با درد هم بروند. آدم هایی که هرچه می کنند زیبایی های جهان را ببینند ، بیشتر عشق و حرارت وجودشان برای رساندن معارف اسلام عزیز را می بینند. حرارتی که انسان را بی خواب و او را در مرکز اسلامی محصور می‌کند. . میشود خارج از کشور رفت و به جای چمدان سوغاتی و پاکت های یورویی ، با همان لباس رفته و پاکت های بسیار سوالات و نیازهای مردم برگشت تا راهی برای حل آن پیدا کنیم. آن وقت می‌شود خارج از کشور هم حرم انقلاب اسلامی باشد. از آن حرم هایی که باید برای حفظ معارف اسلام در آن تلاش کرد. . من در خارج از کشور بیشتر از اقازاده ها و دیپلمات زاده ها ،دل های پاک مردمی را دیده ام که به راستی عیال خدا بوده و برای شنیدن یک کلمه، کیلومتر هاو ساعت های زیاد در مسیر بوده اند. من کودکان و نوجوانانی می بینم که هر روز برای شرکت در کلاس حاج آقا سر ازپا نمیشناسند و عشق در چشم هایشان موج می زند. . راستش را بخواهید تبلیغ بین الملل ما ، فهم بین الملل ما با خیلی ها فرق میکند و قلمم توان ثبت آن را ندارد. اما بیایید با نگاه امام و رهبر عزیزمان به آن نگاه کنیم. ۱۴۳۳ @hamedtaghdiri
. برای ما از کودکی هم استاد و هم مربی دلسوز است. برای طلبه ها نویسنده کتاب منطق ۱و ۲و ۳ حوزه است. و برای اهالی اتریش امام مرکز اسلامی امام علی ع وین است. نه از این امام هایی باید از مسئول دفتر شان وقت بگیری و چند هفته به انتظار بنشینی. حساب حضور همه ی مأمومین را دارد. در این جمعیت زیاد شب های رمضان، خوب نگاه می‌کند که آنهایی را که نیامدند سراغ بگیرد. نکند مریض شده باشند و او بی خبر باشد. از کوچک تا بزرگ و پیرشان را می شناسند و برای هر کدام پرونده ای در ذهن دارد و با هر کدام به گونه ای رفتار میکند و گام به گام رشد می دهد. . شاید باور تان نشود ، راستش من هم فکر نمی کردم که در این روزهای اول ماه رمضان که معمولا توان ها کم است و کمتر کسی به مسجد می رود ، در این ناکجاآباد چنین جمعیتی به مرکز اسلامی بیایند. نه اینکه یک ساعتی بیایند و بروند. بلکه همه جمعیت از چند ساعت مانده به افطار می آیند و برای بچه های زیر هفت سال، هفت تا دوازده سال و دوازده تا هجده سال کلاس های مفصلی برگزار می‌شود. برای خانواده ها قرائت قرآن و تفسیر و کلاس های مشاوره و خانواده برقرار است و هر کسی برنامه ی خودش را دنبال می‌کند. موقع اذان که جا برای نماز پیدا نمی شود و ما با جوان ها مکانی را آماده کرده ایم و نماز جداگانه ای داریم. بعد از نماز هم همه سر سفره افطاری ساده مرکز هستند و تازه بعد از افطار کلی دیدار ها تازه می‌شود و تا پاسی از شب هر کسی سوال و مشکل خود را می‌تواند دنبال کند. . حجت الاسلام والمسلمین محمود منتظری مقدم از آن امام هایی است که باید پای درسش بنشینیم و امامت مسجد و جماعت را مشق کنیم. ما هم فرصت را مغتنم شمردیم و از قبل از سحر تا ساعتی بعد از طلوع آفتاب از استاد بهره هایی می بریم که در هیچ کلاسی پیدا نمی شود. . یادتان هست گفتم برای تقدیر هایمان دعا کنیم؟! تقدیر استاد های زندگی مان یکی از آن تقدیرهای مهم است. تقدیری که بسیار باید برای آن دعا کرد. ما که هیچیم. هیچ محض. اما حواستان باشد هر چقدر هم بزرگ شدید ، بی نیاز از استاد و عرضه فهم هایتان به ایشان و اصلاح آن نیستید. . استاد روز اول فرمودند: به گونه ای کار کنید که اگر امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف از درب وارد شدند و فرمودند چرا چنین کردی؟! جز ضعف یا عدم علم دلیل دیگری نداشته باشی و همه توانت را به کار بسته باشی. استاد خودش هجرت کرده، نه فقط هجرت از قم به وین که این هجرت برای استاد رنج طاقت فرسا است. اما هجرت از نفس به وظیفه از آن هجرت های سخت و البته پر برکت است که در وجود استاد نمایان است. . ۱۴۳۳ @hamedtaghdiri