✍آیتالله العظمی شبیری زنجانی نقل می کند:
در منطقهی بهارستان تهران، میخواستند خانه بسازند. در اطراف مجلس شورای ملّی. میبایستی سیوپنج خانهی کلنگی را خراب کنند و بهجایش چندین واحد خانهی نو بسازند.
به صاحبهای خانهها اعلام کردند که خانههای شما را مترى فلان تومان میخریم. هر كس هر اعتراضی دارد، بنويسد تا رسيدگى شود.
قیمتهای پیشنهادی خوب بود. هيچكس، هیچ اعتراضی نکرد. تنها معترض؛ آیتالله حسینعلی راشد بود.
اعتراض او، مسئولان حکومت را برآشفت. گفتند: چطور شده که فقط یک آخوند، اعتراض كرده است؟!
آقای راشد را به گفتوگو دعوت كردند. میخواستند بهبهانهی آن اعتراض، او را تحقیر کنند.
نزد ایشان رفتند. و پرسيدند: اعتراض شما برای چيست؟
گفت: حقيقتش اين است که من اين خانه را، سالها پیش خریدهام. به قيمت خيلى كم. در اين همه سال، مخروبه شده است. به نظر من قيمتى كه شما پيشنهاد کردهاید، زياد است! من راضى نيستم که از بیتالمال مردم، پول بيشترى براى خانهام بگيرم!
همهی حاضران متعجّب شدند. يكى از اعضاى كميسيون برخاست. او از اقلیتها بود. ایشان را بوسيد و گفت: اگر اسلام اين است که شما بدان عمل میکنید، من آمادهام تا مسلمان شوم!
📚جرعه ای از دریا ج ۲،ص ۶۵۸
#مراجع_علما
#آیت_الله_حسینعلی_راشد
#آیت_الله_شبیری_زنجانی
╔⊰⊱ ⃟🔅════⊰⊱╗
@Hamgeram
╚⊰⊱════⊰⊱ ⃟🔅╝